چرا امر به معروف را خلاصه کرده اید در زلف زن؟ /شگفتا بازی را باخته ایم و مدام ارد پیروزی می دهیم
روزنو :حسین قدیانی در مطلب نوشت: شگفتا! در کل شهر بازی را باختهایم ولی مدام ارد پیروزی میدهیم که موفق شدهایم همهی صندلیهای استادیوم را پر از محجبهها کنیم! به لج این لشکرکشیها نیست که مدام روسریها آب میرود؟
خوشبین باشم، باید اینجور بنویسم: با وجود اینهمه تبلیغ علیه حجاب و نیز اینهمه دفاع بد از حجاب، همین تعداد محجبه هم که باقی مانده قابل توجه است که اگر حجاب اجباری داریم، ترویج بیحجابی اجباری هم توسط رسانههای عالم بیداد میکند.
اما اذن دهید از اینجا به بعد را با عینک واقعبینی بنویسم. یک پیادهروی از میدان فردوسی به طرف میدان انقلاب کافی است برای اینکه بفهمیم محجبهها بیشترند یا بدحجابها. معالاسف با وجود نمرهی بدی که میگیریم و وضع بدی که داریم، گاه نمایش حجاب برگزار میکنیم و گاه همایش عفاف. یعنی چنان روی قشر محجبهی موجود مانور میدهیم کأنه هشتاد درصد زنان جامعه باحجابند و این تک و توک بدحجاب هم قابل اغماض. هیچ هم حواسمان نیست که با این قبیل نمایشها و همایشها ناخواسته داریم به دوگانهی باحجاب و بدحجاب دامن میزنیم.
آقایان خودشان در شهرکهایی زندگی میکنند که همسایهی روبهرویی سردار فلانی است، همسایهی عقبی سردار بهمانی، همسایهی راست فلان وکیل مجلس و همسایهی چپ هم بهمان وزیر. من هم اگر ساکن همچین قرنطینهی فاضلهای میبودم، جز با خوشبینی به مقولهی حجاب نگاه نمیکردم ولی انصاف باید داد که دود گسل محجبهها و بدحجابها به چشم امثال حقیر میرود و این ما هستیم که در صف بانک و صف پمپبنزین و اساسا هر صف دیگری باید چپچپ دیگر مردمان را تحمل کنیم.
دیگر مردمی که از آمریکا نیامدهاند بلکه نتیجهی قهری سیاستهای نظام هستند در زمینهی تبلیغ حجاب. سیاستهایی که کج را راست نکرده؛ فقط مردم را به لج انداخته. ما روی بانوان باحجاب مانور میدهیم و چون اجازهی همین مانور را به طرف مقابل نمیدهیم، از ساحل دریا بگیر تا کف همین خیابان انقلاب، آنچه زیاد دیده میشود کشف حجاب است.
نقل تقطیع سخن خطبا نیست. نقل این است که حضرات وقتی میخواهند دربارهی حجاب و بدحجابی خطبه بخوانند، نه نگاه بهشتی را دارند و نه حتی زبان بهشتی را. جز این، ماندهام چرا از رؤسای قوا بگیر تا دیگر دستاندرکاران، اینقدر دربارهی حجاب و بدحجابی حرف میزنند.
کل جامعه اعم از باحجاب و بیحجاب تا خرخره درگیر معیشت است؛ آنوقت سوزن مسئولین گیر کرده روی بدترین تلقی از امر به معروف و نهی از منکر. بیش از چهل سال، امر و نهی را خلاصه کردیم در زلف زن و حالا داریم آنچه را کاشتهایم، درو میکنیم.
شگفتا! در کل شهر بازی را باختهایم ولی مدام ارد پیروزی میدهیم که موفق شدهایم همهی صندلیهای استادیوم را پر از محجبهها کنیم! به لج این لشکرکشیها نیست که مدام روسریها آب میرود؟