اجماع ملی میتواند به حل مشکلات کمک کند
روزنو :شاید کمتر کسی فکرش را میکرد که با وجود وعدههای بسیار امیدبخش اقتصادی در مناظرات انتخاباتی و برخی رقبای وی که امروز در مناصب دولتی هستند پس از قریب به یک سال از روی کارآمدن دولت سیزدهم، جامعه هنوز با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم کند. اما به قرائت بسیاری از اقتصاددانان و کارشناسان دولت از ابتدا باید با روی کارآوردن افراد با تجربهتر و کارآزمودهتر در حوزههای مختلف عنان امور را به نحوی در دست میگرفت که بلکه با طرح و برنامههایی موجبات بهبود و پیشرفت را فراهم کنند. این در حالی است که برخی عملکردها باعث شد تا دیگر حتی مجلس همسوی یازدهم نیز از رویکرد حمایتی به رویکرد انتقادی متمایل شود. به همین جهت نیز شاهد استعفای وزیر کار و ایستادگی مجلس در استیضاح وزیر صمت بودیم که اگر نبود لابی دولت و مجلس و لایحه تفکیک وزارتخانه شاید دومین خروجی دولت سیزدهم را نیز شاهد بودیم. با این حال آنچه مسلم است دولت به تغییرات در حوزه اقتصادی بسیار احتیاج دارد و باید چه در حوزه برنامهریزی و چه حوزه کارگزاران و مدیران به تغییراتی در راستای حل مشکلات و حرکت رو به سوی بهبود دست بزند. در این راستا برای بررسی عملکرد دولت طی 11 ماه گذشته؛ نوع تعامل مجلس با دولت و راهکاری برون رفت از مشکلات اقتصادی موجود با سیدمحمود میرلوحی، عضو شورای پنجم شهر تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
چندی پیش سالگرد پیروزی آیتا... رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم را پشتسر گذاشتیم و تا یک ماه دیگر نیز به یک سالگی دولت میرسیم ارزیابی شما از عملکرد دولت طی این یک سال چگونه است؟
پس از دولت مرحوم آیتا... هاشمی ما از دوم خرداد سال 76 شاهدیم که هر زمان در فضای انتخاباتی اولویت با مشارکت حداکثری بوده و فضا برای دیدگاههایی که در چارچوب قانون اساسی داخل کشور هستند و مشخصا فعالیت دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب فراهم بوده انتخابات مشارکتهای 60 درصد و بالاتر را رقم زدند. پس از اتفاقات سال 88 در سال 92 با اینکه آقای هاشمی رد صلاحیت شد اما باز هم چون فضا به سمتی رفت که مردم احساس کردند که میتوانند پشت آقای روحانی بایستند و همه اصلاحطلبان و اعتدالیون نیز پشت وی آمدند انتخابات پرشورتر شد و به نوعی گلایهها نیز پشتسر گذاشته شد. در سال 96 نیز باز هم حتی از این بیشتر شور و هیجان جدیتری بود و دو جناح در وسط میدان حضور داشتند اما از سال 98 و 1400 رویکردها تغییر کرد. چنانکه دیدیم در این مسیر دامنه رد صلاحیتها حتی آقای لاریجانی را نیز در برگرفت و نه تنها برخی از اصلاحطلبان امکان حضور نیافتند بلکه آقای لاریجانی که چهرهای معتدل بود نیز از حضور در صحنه انتخابات منع شد. البته آقای رئیسی ابتدا درصدد بود که رویکردی فراجناحی در پیش بگیرد و از نظرات مختلف بهره ببرد. در همین خصوص نیز برخی نشستها و تماسها با بعضی از چهرههای اصلاحطلب نیز برقرار شد ولی سپس دیدیم که در انتصابات مسیر به سمت و سویی رفت که به رغم گفتهها آقای رئیسی، دولت فراجناحی تشکیل نشد و کم کم اکنون به نحوی شده که هر مشکلی که پیش میآید بلافاصله دنبال بانیان وضع موجود میگردند. از طرفی تصور میکردند که در موضوع برجام نیز امتیازات بیشتری میگیرند و فکر میکردند که مسائل اقتصادی و معیشت مردم راحت حل میشود. اما دیدیم با گذشت قریب به یک سال هنوز مشکلات اقتصادی پا برجا هستند.
از نظر شما چه علل و عواملی باعث شد تا با وجود وعدههای دولت در حوزه اقتصادی شاهد رشد فزاینده قیمتها باشیم؟
من معتقدم این مساله ناشی از کم تجربگی برخی از مدیران بوده است. همانطور که دیدیم وقتی شخصی مثل آقای عبدالملکی به دولت میآید و تصور میکردند گرههای اقتصادی به آسانی باز میشود و ظرف یک سال جامعه احساس خواهد کرد که ناجیانی که روی کار آمدهاند تا جامعه را از این شرایط نجات دهند و کشتی را به ساحل برسانند با چنین شرایطی مواجه میشویم و میبینیم اینگونه نشده است. امروز مسائل اقتصادی و معیشت مردم مهمترین امور است. باید اینها را اولویت بدانیم و بالاخره برجام به سامانی میرسید و بعدا که فرصتی پیدا میشد به سایر امور نیز میپرداختند. ضمن اینکه این قابل پیشبینی است و کیک قدرت همیشه اینگونه بوده که هر جناحی پیروز میشود به اختلاف نظر میافتد. چنانکه مجلسی که تا چند ماه پیش کاملا در حمایت از دولت بود اما عدهای از نمایندگان بهدرستی نسبت به برخی عملکردهای دولت انتقاداتی را وارد میکنند. چرا که آنها به میان مردم میروند و نمیتوانند شعارهای تریبونی به مردم بگویند. به نظر میرسد که یک گپ بین برخی مسئولان و واقعیتها و نیازهای عمومی مردم رخ داده است. مجلس ششم و دولت اصلاحات که مناسباتشان خیلی خوب بود و من خودم استاندار بودم و در آن دوران خیلی راحت بین مردم رفت و آمد میکردیم و اصلا هیچ دغدغهای از رفت و آمد بین مردم نبود و مناسبات بین مردم، دولت و مجلس خیلی حسنه بود. من زمانی که معاون پارلمانی وزیر کشور بودم به دوستان میگفتم که زرههای خود را بپوشید که به مجلس خواهیم رفت؛ چون نمایندهها به مناطق و بین مردم که میرفتند با توپ پر به مجلس میآمدند. اما اکنون برآورد من این است که به جهت انتقادات موجود نمایندگان کمتر به میان مردم میروند. لذا وقتی در مجلس حضور دارند و مسائلی را در خصوص عملکرد دولت مطرح میکنند میبینیم که فاصله بین واقعیتهای جامعه و مطالبات میدانی مردم با حرفهایی که در تریبون رسمی زده میشود آشکار میشود.
با این تفاسیر رویکرد حمایتی مجلس نسبت به دولت که چند ماهی است سویههای انتقادی به خود گرفته بر اساس نوع نگاه و رویکرد جامعه به عملکرد دولت و مجلس است یا اینکه واقعا مجلس بر اساس عملکرد دولت از حمایت به انتقاد رسیده است؟
البته بخشی مربوط به قدرت و ذات 2 قوه است که دیدیم برخی از پروتکلهای مرسوم را رعایت نکردند. چنانکه سال گذشته دیدیم عدهای از نمایندگان مجلس که نمایندگان مردم هستند به آقای رئیسی نامه نوشتند که نامزد انتخابات شود اما حال که میبینند شرایط تغییری نیافته رو به انتقاد آوردهاند، چراکه دولت نتوانست به قولها و شعارهای داده شده خود فعلا عمل کند. چنانکه گفتند سالانه یک میلیون و در مجموع 4 سال 4میلیون مسکن میسازیم. حال میبینیم ساخت مسکن به کنار اما برای اجارهها نیز قانونمندی جدیدی تعیین میکنند جای تامل است. چراکه کلا چنین رویکردی را نداشتهایم. لذا مردم که بخواهند به بررسی و قضاوت بنشینند حداقل سال اول دولتها را با هم مقایسه میکنند. سال اول دولت آقای روحانی از سال 92 تا 93 تورم پایین آمد و تورم 46 درصدی و رشد منفی 8/6 دهم درصدی احمدی نژاد درسال اول دولت روحانی با تغییر 8. 8 دهم درصدی به مثبت 2 درصد میرسد و تورم 46 درصدی نیز به حدود 20 تا 25 درصد رسید. این مساله بدین دلیل بود که فضای نشاط و امید در جامعه ایجاد شد و سالهای بعدی برجام منعقد شد و همین رویکرد تا سال 96 ادامه داشت. نگاهی به سال اول عملکرد دولت اصلاحات آقای خاتمی یعنی 76 تا 77 نیز عملکرد مطلوب و مثبتی بود چنانکه همه سفرای خارجی برگشتند و فضای گفتوگو با کشورهای اروپایی فراهم شد و در همان زمان نیز کلنگ عسلویه خورد. حتی آقای احمدی نژاد نیز با وجود انتقادات فراوانی که به عملکرد دولت وی وجود داشت در سال اول اقداماتی از جمله پول پاشیهایی را انجام داد و حداقل میزانی از رضایتمندی را در جامعه ایجاد کرد. اکنون در مسکن اتفاقی نیفتاده و اگر میخواهیم اتفاقی بیفتد باید سرمایهگذاری در کشور رونق بگیرد. هرچند که دولت در این راستا قدمهایی را برداشته و جلساتی هم تشکیل شده اما به نظر میرسد با سرمایهگذاری در صندوق توسعه ملی چندان چیز جدیدی اتفاق نیفتد چون اینها قبلا هم بوده و درمان مسائل نیست. اینکه چند وزارتخانه را تجمیع یا تفکیک کنیم اتفاقی بزرگی نیست. یا اینکه بگوییم 7هزار میلیارد در کشور سرمایهگذاری شد. اینها را که اهل حساب و اقتصاد میدانند بر چه اساسی است.
از دیدگاه شما برای اینکه این شرایط اصلاح و رو به بهبود برود چه راهکارهایی میتوان پیشبینی کرد؟
ما پیش از این نیز گفتیم که باید در همه مسائل اجماع ملی صورت بگیرد. ما 2 دوره تجربههای خوبی در دولتهای آقای خاتمی و آقای روحانی داشتیم. الان نیز با توجه به تحولات اوکراین فرصت مناسبی برای ما ایجاد شده که مناسبات خودمان را با دنیا به خوبی برقرار کنیم. به نحوی که مناسبات اقتصادی و منافع ملی را با شرق و غرب حل و فصل کنیم. این ارتباط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که باید بشود. حال برخی میگویند که با امارات، کویت، عربستان و... میتوانیم روابط را پیش بریم خب انجام دهند البته مساله این نیست که جمهوری اسلامی از اصول و مبانی خود عدول کند اتفاقا همه معتقدیم که باید همچنان بر مبنای سیاست اصولی ومبانی خود پیش برویم. من معتقدم شرایط فعلی و مسائل و مشکلات حل شدنی است؛ اجماع ملی میخواهد و آمادگی خوبی نیز در راستای این مهم در جامعه وجود دارد. شاید شرایطی که امروز در کشور وجود دارد برای حل و فصل مشکلات هیچ زمانی وجود نداشته است. نباید اجازه دهیم که این ظرفیت از دست برود. جامعه انتظار کار دارد و اینکه گرهها باز شود. دولت باید بر اساس اولویتها حرکت کند و امروز اولویت حل مشکلات اقتصادی و معیشتی است. دولت در این شرایط اقتصادی مردم دست به جراحی اقتصادی زده در حالی که جراحی زمان و شرایط خاص خود را دارد.