اعضای شورای شهر تهران؛ منتقدان جدید شهردار/ زاکانی از شهرداری برکنار میشود؟
روزنو :عملکرد هیچ ۱۰ ماهه علیرضا زاکانی سبب شد تا اعضای شورا با صراحت بیشتری از عملکرد او انتقاد کنند. انتقادها از زاکانی آنقدر افزایش یافته که حتی برخی از احتمال برکناری او هم سخن میگویند. اما آیا چنین چیزی ممکن است؟
سال پیش با تغییر عجیب بندهای قانون، علیرضا زاکانی با مدرک غیرمرتبط تحصیلی به عنوان شهردار تهران انتخاب شد؛ در حقیقت انتخاب زاکانی به عنوان شهردار، مزد نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان پوشش ابراهیم رئیسی بود.
تصور اصولگرایان این بود که زاکانی مرد اجراست و همین کافی است تا او را به هر طریقی حتی تغییر قانون به شهرداری تهران برسانند، اما اکنون که ۱۰ ماه از حضور او میگذرد، انتقادها از شهروندان و فعالان سیاسی، حالا به اعضای شورای شهر هم رسیده است و به جز چند نفری از تیم ایثارگران و رهپویان که در هیچ صورتی با او و اقداماتش مخالف نیستند، صدای مابقی درآمده است. همین موضوع باعث به وجود آمدن روزهای متفاوت در شورای ششم شده است؛ اعضای شورا که تا پیش از این با ورود شهردار لب از کلام فرو میبستند و در پایان «احسنت احسنت کنان» شهردار را راهی میکردند، مدتی است که شدیدترین نقدها را نسبت به کارنامه زاکانی مطرح میکنند؛ چنانچه یکشنبه همین هفته با صراحتی غیر قابل پیشبینی با شهردار تهران سخن گفتند.
اعضای منتقد و سوالکننده که این بار به معاونان سابق شهرداری تهران ختم نشدند و تعداد آنها بیشتر بود، سوالاتی و کارشناسی از شهردار پرسیدند تا جایی که پرویز سروری نزدیکترین یار زاکانی در شورای شهر و نائب رئیس شورا، شرایط را تاب نیاورد و همه را به سکوت در برابر شهردار واداشت.
نقد شورای شهر نسبت به زاکانی مسائل مختلفی را در برمیگیرد؛ ناصر امانی منتقد زاکانی معتقد است شهردار نه برنامه ارائه میدهد نه گزارشی از عملکرد خود به شورا داده است. به زعم امانی، زاکانی تعداد زیادی برنامه را زخمی کرده و نیمهکاره ول کرده است: «شهردار تهران به جای زخمی کردن ۱۰۰ برنامه و به نتیجه نرسیدن هیچکدام، بهتر است ۳۰ درصد مشکلات اولویتدار تهران را حل کند.»
اما ناصر امانی تنها کسی نبود که به این شکل عملکرد زاکانی را نقد میکرد؛ حبیب کاشانی دیگر عضو شورا حتی از اینکه زاکانی در تریبون نماز جمعه عملکردی داده بود که واقعیت نداشت، انتقاد داشت: «آقای زاکانی قبلا در نماز جمعه این سخنان را بیان کرده بود، گفت: اما جای سوال است که اقدام عملی این سخنان کجا دیده میشود؟»
مهمترین انتقاد از اقدامات زاکانی به ماجرای پرداخت حقوق خردادماه بازمیگشت که حبیب کاشانی آن را افشا که شهرداری تهران به جای درآمدزایی، زمین بیت المال را برای پرداخت حقوق فروخته است! او خطاب به زاکانی چنین گفته بود: «گزارش مالی فروردینماه و اردیبهشتماه نشاندهنده ۳۲۷۰ میلیارد تومان است و ۶۰۰۰ میلیارد تومان کسری دارید و برای حقوق خردادماه ساختمان شرکت واحد و زمینی را به مبلغ ۱۶۰۰ میلیارد تومان فروختید و پیشبینی میکنم در ماههای آینده با این رویه حتما شهر آفتاب حتی شهروند و حتی همشهری را خواهیم فروخت و ما باید تدبیری بیندیشیم و اگر قرار باشد در یک چهارم سال که پیک سال است نتوانیم درآمدی حاصل کنیم، نمیتوانیم رویاهایی که در ذهنمان است را عملی کنیم.»
جالب بود که علیرضا زاکانی وقتی در یک برنامه تلویزیونی حاضر شده بود، موضوع فروش زمین بیتالمال برای پرداخت حقوق را مطرح نکرد و شناسایی نقاط کور شهرداری را به عنوان راهکارش برای درآمدزایی معرفی کرده بود. حالا با افشاگری کاشانی، آن اظهارات تاسفآورتر خواهد بود.
دیگر منتقد زاکانی، تشکری هاشمی است که به اختلاف آماری شدید بین شهردار تهران و معاونان شهردار؛ آنهم در بحث ارائه عملکرد و گزارش کار اشاره داشت. تشکری گفته بود «معاون شهردار هفته گذشته صحبت از ورود ۵۰ دستگاه اتوبوس دست دوم کردند، اما حالا شهردار میگوید که این مسئله ارتباطی با ما ندارد و شهردار میگوید که قرارداد ۲۲۰ واگن با مپنا امضاء شده، اما معاونش صحبت از ۱۵۵ واگن میکند و این گزارشهای متفاوت و مغایر برای ما سوالانگیز است.»
مهدی اقراریان رییس کمیسیون حقوقی و نظارت هم ظاهرا به اینکه شأن شهرداری تهران در مدیریت شهری رعایت نشده بود، انتقاد داشت. به گفته اقراریان، مدیریت زاکانی به شیوه «التماسی» است و اینکه «آقای فلان وزارتخانه یا آقای فلان سازمان به شهرداری کمک کنند.»
زاکانی روز نخست با ۱۸ رای به عنوان شهردار انتخاب شد و این یعنی از همان ابتدا ۳ مخالف با او در شورا حضور داشتند و حالا ظاهرا به این تعداد افزوده میشود. با این حال هرچند یکی یکی به منتقدان زاکانی افزوده میشود، اما او حامیان سفت و سختی هم دارد؛ حامیانی که توانستند گزینه مورد نظر قالیباف را برای شهردار شدن کنار بزنند و زاکانی را صندلی بهشت برسانند. پرویز سروری یکی از همین حامیان بود که برای حمایت از زاکانی حتی به دیگر اعضای همکار خود تشر زد و با لحن محکمی به آنها اولتیماتم سکوت داد: «یعنی یعنی گزارش شهردار تهران هیچ نقطه مثبتی نداشت و من نمیدانم دوستان چه طور میخواهند تعامل بین شهرداری و شورا را تعریف کنند؟»
حقیقت آن است که وقتی تخصص جای خود را به بازی جناحی میدهد، برگزاری همایش و جشن سلام فرمانده جزو اقدامات اساسی شهردار حساب میشود و منتقدان محکوم به سیاهنمایی خواهند شد. در چنین شرایطی است که به جای عملکرد، بیلانسازی میشود و گزارش عملکردهایی ارائه میشود که وجود خارجی ندارد؛ مثلا ساخت ۱۲۵۰ هکتار فضای سبز و جنگل در مدت هشت ماه! آماری به اندازه یکششم ساخت فضای سبز کل تاریخ تهران!
برخی معتقدند انتقادات آنقدر افزایش خواهد یافت که بعید نیست تا چندماه دیگر حتی همان اعضای موافق زاکانی نیز مجبور به تغییر و تحولاتی در بدنه شهرداری شوند و برخی دیگر حتی به دنبال آن بود که مزد پوشش زاکانی در همان دولت داده شود، نه در شهرداری، به همین دلیل موضوع حضور او در دولت و مخصوصا وزارت کار را مطرح کردند؛ مسئلهای که مهدی چمران با آن مخالفت کرد و شایعه خواند.
تجربه نشان داده مناسبات سیاسی و پیوندهای جناحی در ایران آنقدر محکم است که نه زاکانی، که ضعیفتر از زاکانی هم را هم حفظ کرده و ارتقا داده است! اما آنچه احتمال بیشتری دارد، این است که بسیار بعید است حضور زاکانی برای یک دوره دیگر تمدید شود. در این فرصت فقط باید شاهد بود چگونه مدیریت شهری روز به روز پایتختی غیرقابل زیستتر به نفرات بعدی تحویل میدهند.