چرا مذاکرات قطر بینتیجه بود؟
روز نو :مذاکرات قطر فرصت جدیدی بود که برخی کارشناسان درباره آن میگفتند احتمال حل پرونده هستهای در آن وجود دارد. با این حال این مذاکرات هم بینتیجه تمام شد و فعلا باید انتظار دور جدید مذاکرات را کشید. اما چه چشماندازی در انتظار مذاکرات است و چرا مذاکرات قطر بینتیجه بود. این سوالی است که امیرعلی ابوالفتح کارشناس سیاست خارجی به آن پاسخ داده است.
نتیجه مذاکرات قطر
رویداد۲۴ زینب غبیشاوی: بعد از سالها مذاکره در وین، هفته گذشته تصمیم بر این شد مذاکرات رفع تحریمها، با حضور نماینده ایران، نماینده آمریکا و جوزپ بورل نماینده اتحادیه اروپا، در دوحه پایتخت قطر برگزار شود. فضا برای به دست آمدن توافق و به نتیجه رسیدن مذاکرات آنقدر زیاد بود که بازار سکه و ارز نیز به این اتفاق واکنش نشان دادند و کاهش قیمت داشتند.
با همه حواشی این مذاکرات، از جمله غیرمستقیم بودن آن، بالاخره این مذاکره انجام شد و بدون نتیجه به پایان رسید. جوزف بورل در تویتی ابراز نگرانی کرد و گفت نگرانم که این مذاکرات به خط پایان نرسد. امیرعبدالهیان وزیرخارجه ایران نیز گفت نسبت به مذاکرات خوشبینم. با این حال نتیجهای از این مذاکرات به دست نیامد و گفته شده احتمالا بعد از سفر بایدن به منطقه مذاکرات مجدد از سرگرفته شود. اما چه چشماندازی در انتظار مذاکرات است و چرا مذاکرات قطر بینتیجه بود. این سوالی بود که امیرعلی ابوالفتح کارشناس سیاست خارجی به آن پاسخ داده است. او به رویداد۲۴ میگوید: از ابتدا نباید به این مذاکرات خوشبین بود، چرا که دیده گاه واشنگتن تغییری نکرده است و در این شرایط رسیدن به توافق بسیار سخت است.
ابوالفتح میگوید: پیش از مذاکرات هم اصلا به این مذاکرات خوشبین نبودم و دلایلم را مطرح کرده بودم. اصلیترین دلیلی که برای این موضوع داشتم این بود که دیدگاه ایالات متحده آمریکا به موضوع ایران، هستهای و برجام اصلا تغییری نکرده و موضعی است که در یک سال و نیم اخیر ثابت بوده لذا با جابجایی شهرها چیزی تغییر نمیکند.
او با بیان اینکه میان خواستههای ایران و آمریکا فاصله زیادی وجود دارد، گفت: ایران میگوید هر دو کشور به تعهدات برجام ۲۰۱۵ برگردند و تعهدات خود را ذیل سند برجامی ۲۰۱۵ پیش بروند، آژانس راستیازمایی کند و بعد هم آمریکا به آن تعهدات برگردد. اما ایالات متحده برجام ۲۰۱۵ را نمیخواهد و به دنبال برجام جدیدی است. برای همین به شخصه خوشبین نبودم. البته اینکه مذاکرات نتیجهبخش نبوده به این معنا نیست که همه چیز تمام شده است، میتوان بعد از مدتی در شهر دیگری همه طرفها حضور پیدا کنند و باز مذاکرات را پیش ببرند، حتی ممکن است مذاکرات مستقیم هم انجام شود.
ابوالفتح معتقد است که تا دیدگاه پایتختها تغییر نکند، مکان مذاکرات راه به جایی نمیبرد. او میگوید: مذاکرات دوحه اصلا فرصتی نبود، اینکه جلسه ۵ نفره باشد یا ۲ نفره که فرقی ندارد. نگاه آمریکا باید تغییر کند. برجام در آمریکا مخالفان بسیار جدی دارد و در واشنگتن خصوصا در کنگره اساسا با اصل توافق با ایران موافق هستند و مدام از «پلن بی» صحبت میکنند. اصلا هم نمیگویند این «پلن بی» چه چیزی است؛ برخی میگویند جنگ نظامی است و برخی میگویند جنگ اقتصادی و دیگران هم میگویند فروپاشی نظام و ... بنابراین آن چیزی که نمیخواهند برجام است و آن چیزی که میخواهند هنوز مشخص نیست.
او میگوید: ایران معتقد است که باید از مزایای اقتصادی برجام بهرهمند شود، اما امریکا در اینباره نه تنها قول نمیدهند، که مدام مزایای اقتصادی را محدود میکنند. بایدن حتی درباره دولت خودش هم قول نمیدهد. مثلا ممکن است بعد از توافق ایران همه تعهدات برجامی خود را انجام دهد، آمریکا تحریمهای هستهای را بردارد و هفته بعد آمریکا اعلام کند که به دلیل تروریست بودن، فعالیتهای موشکی، تنشزایی در منطقه و ... نفت ایران و بانک مرکزی و ... ما را تحریم کنند.
این کارشناس سیاست خارجی میگوید: مذاکرات طبیعتا در هر شرایطی باید انجام شود و نمیتوان با فرض اینکه به نتیجه نمیرسیم، مذاکره نکنیم. مقاماتی که طی یک ماه اخیر به تهران آمدند، به کشوری آمدند که اماده توافق است. ایران حاضر به توافق است و قانع کردن معنایی ندارد، آنها باید به واشنگتن میرفتند و در آنجا رایزنی و اقناع را انجام میدادند که امریکا به تعهدات خود برگردد اما کنگره یا نمیخواهد یا نمیتواند. اینکه بورل به تهران میآید و ابراز خوشحالی میکند که فقط ۵۰ درصد قضیه است، ۵۰ درصد دیگر این است که به آمریکا برود و بعد از دیدار با سران کنگره، اگر باز هم ابراز خوشحالی کرد و اعلام کرد که موانع رفع شده، آن زمان میتوان گفت بنبست باز شده است. کشور تحریمکننده باید بگوید تحریم نمیکنم، نه این که کشور تحریمشونده بگوید نمیخواهم تحریم شوم!
ابوالفتح میگوید: مذاکرات دوحه نه اولین مذاکرات بینتیجه است و نه آخری خواهد بود. ممکن است چند وقت دیگر در شهری دیگر جمع شوند و مذاکره کنند و چارهای نیست. از زمانی که ایران با پدیده هستهای مواجه شده، مذاکرات هستهای هم همراهش بوده و یک دهه پیش از انقلاب هم همین وضع بوده است. مذاکرات همواره بوده و فعلا باید تلاش کنند که راهی را پیدا کنند. از یک سو نباید به هر دیداری خوشبین بود و آن را به منزله توافق دانست و نه هر ناکامی را به منزله شکست و بحران دانست. چارهای نیست و فعلا باید همین مسیر را ادامه دهیم.