
سفر از نگاه شاعران ایرانی!
خواندن این مطالب برای علاقهمندان سفر آنها را بیشازپیش به سفر ترغیب میکند و میتواند به آنها کمک کند تا از زاویه دیگری به گردشگری توجه کنند. اگر هم سفر در اولویت تفریحها و زندگی شما نیست بازهم بهتر است نظرات نویسندگان را بخوانید. خواندن درباره سفر از زبان شاعران و هنرمندان روح سفر را در انسان تازه میکند و او را برای سفر به دل طبیعت و دیدنیهای شهرهای مختلف آماده میسازد.
سفر از دیدگاه سعدی
سعدی سفر را برای زندگی انسان لازم میداند. او معتقد بوده زندگی انسان بدون سفر کامل نمیشود. سعدی آثار زیبا و تجربههای بسیاری درباره سفر را در بوستان و گلستان آورده است. اگر نگاهی به آثار بسیاری دیگر از شاعران و نویسندگان ایرانی داشته باشیم اثری را تحت عنوان سفرنامه میبینیم. اما سعدی اثری را به ایننام تالیف نکرد. اما نکات و گفتههای بسیاری را از او در قالب داستان و حکایت میخوانیم. شاید شعر زیر را از سعدی شنیده باشید:
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی، صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
سعدی سفرهای بسیاری داشته و سفر را برای پختهشدن و بهدستآوردن تجربهها لازم میداند. سعدی سفر را برای تفریح و خوشی، جر منافع، دیدن عجایب، شنیدن غرایب، گشتوگذار، دیدن دوستان، تحصیل ادب و مال و موارد دیگری موثر و حتی لازم میداند. اگر برای رزرو هتل شک دارید کافی است چند بیت از سعدی درباره سفر را بخوانید تا چمدان خود را ببندید.
سفر در شعر حافظ
حافظ را بسیاری از سفر و محنت غربت هراسان دیدهاند. امروزه بیماری خاصی وجود دارد که پزشکان معتقد هستند در آن فرد از سفر ترس و هراسی بیمارگونه دارد؟ آیا حافظ نیز از سفر تا اینحد میترسیده است؟ اما اثباتهایی نیز برای سفرهایی دارد که حافظ داشته است.
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش، در عشق دیدن تو هواخواه غربتم
البته بیت فوق نشان میدهد که حافظ برای دیدار معشوق سفر به غربت را به جان میخرد. حافظ در شعر دیگری سفر را دلیل دوری او از معشوق میداند.
دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران، چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست
سفر در شعر مولانا
در بادیه عشق تو کردم سفری، تا بو که بیایم ز وصالت خبری
در هر منزل که مینهادم قدمی، افکنده تنی دیدم و افتاده سری
مولانا سفر را به دو شکل عرفانی و درونی و شکل فیزیکی میداند. او سفر را راهی برای یافتن محبوب و معشوق میداند. بسیاری از اشعار عرفانی مولوی درباره سفر را با اشعاری از سنایی درباره سیروسلوک و سفر متصل دانستهاند.
ناصرخسرو قبادیانی
ناصرخسرو را بسیاری با سفرنامه معروف او میشناسند. او ادیبی فاضل است و به تحصیل علم و دانش پرداخته است. ناصرخسرو در دربار کار میکرده و تصمیم میگیرد سبک زندگی خود را تغییر دهد. او سفری طولانی را آغاز میکند و برای هفت سال در سفر میماند. سختیهای سفر برای او تجربهای گرانبها و ارزشمند به یادگار میگذارد.
سفر در شعر عطار
اگر برای رزرو هتل کلیک میکنید بد نیست شعرهایی را هم درباره سفر بخوانید تا روح شما برای سفر بیشازپیش آماده شود. عطار نیز مانند بسیاری دیگر از شاعران ایرانی از جنبههای مختلفی سفر را دیده است. به بیت زیر دقت کنید:
چون مسافر تویی و من هیچم، من هیچ آخر این سفر چه کنم
او در اینشعر، زندگی دنیا را سفری میداند. در بیتهایی مانند بیت زیر هم منتظر پایان سفر یار است و از چشمانتظاریهای سفر میگوید.
روی تو ماه است و مه اندر سفر گردد مدام، همچو ماه از مشرق ره یارم اینک میرسد
سفر از نگاه بیدل دهلوی
در بررسی شعرها و سفر در شعر شاعران ایرانی بهتر است به آثاری از بیدل دهلوی که شعرهای بسیاری به فارسی دارد نیز اشاره کنیم. بیدل بهوضوح در بیت زیر، سفر را برای کامل شدن زندگی و صافی دل لازم میداند. او میگوید اگر فردی ساکن باشد، مانند آب ساکن کثیف خواهد شد.
صافی دلخواهی از سیروسفر غافل مباش، تخته مشق کدورت از سکون میگردد آب
شعرهایی درباره سفر از دیگر شاعران ایرانی
خاقانی در بیت زیر از جور معشوق سفر را راهحل مناسبی میداند.
از جور تو در سفر بیفشردم پای، دل را به تو و تو را سپردم به خدای
شعر زیر نیز از ابوسعید ابوالخیر است که در آن سفر را راهی برای رهایی از غم میداند.
خواهم سفری کنم ز غم بگریزم، منزل منزل غم تو در پیش منست
شعر زیر را هم همه ما حفظ هستیم و هر بار که آن را میشنویم لحظاتی را به فکر فرو میرویم و اگر هنوز تصمیمی برای رزرو هتل قطعی نکردهایم، آن را عملی خواهیم کرد.
شعر به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید
ـ دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟ از محمدرضا شفیعی کدکنی
ـ همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان؟
ـ به هر آن کجا که باشد
بهجز این سرا، سرایم!
سفرت به خیر اما
تو و دوستی خدا را
چو ازین کویر وحشت
بهسلامتی گذشتی
به شکوفهها، به باران
برسان سلام ما را