همسرکشی وحشیانه پسر ۲۱ ساله | قتل زن ۲۰ ساله به دست شوهر ۲۱ ساله اش
روز نو :دوشنبه ۳۰ خرداد مأموران کلانتری ۱۵۹ بیسیم در تماس با بازپرس ساسان غلامی از قتل زن ۲۰ سالهای در خانهاش خبر دادند.
چند روز قبل به مأموران پلیس پایتخت خبر رسید زن و مردی جوان با همدستی یکدیگر خودروی یکی از شهروندان را درحالیکه سوئیچ روی آن بوده سرقت کردهاند. شاکی به مأموران گفت: درحالیکه خودروام روشن و سوئیچ روی آن بود برای لحظهای پیاده شدم، اما درست همان موقع زن و مردی جوان سوار ماشینم شدند و فرار کردند.
بهدنبال این شکایت، پلیس برای دستگیری سارقان طرح مهار را به اجرا گذاشت. کمی بعد با مشخصاتی که صاحب ماشین در اختیار پلیس قرار داده بود، مأموران یکی از واحدهای گشتی این خودرو را درحالیکه ۲ مرد و یک زن سوار آن بودند شناسایی کردند. راننده وقتی مأموران را در تعقیب خود دید سرعت خودرو را بالا برد و تلاش کرد تا فرار کند. او در خیابانهای شهر به شکل خطرناکی رانندگی میکرد و مأموران نیز با احتیاط زیاد به تعقیب خودرو میپرداختند و حتی اقدام به تیراندازی هوایی کردند، اما فایدهای نداشت و تعقیب و گریز ادامه یافت.
با اعلام این خبر بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد زن جوان در حالی که خفه شده بود مواجه شدند.
در بررسیهای اولیه مادر متهم گفت: پسرم با من تماس گرفت و از من خواست با عجله خودم را به خانهاش برسانم. با ورود به خانه آنها ناگهان با بدن بی جان عروسم مواجه شدم، در حالی که شوکه بودم همزمان برادرشوهرم هم آمد و با پلیس و اورژانس تماس گرفتیم، اما پسرم از محل متواری شد.
ساعاتی از جنایت گذشته بود که کارآگاهان موفق به دستگیری متهم فراری شدند. مرد ۲۱ ساله در تحقیقات گفت: ما تبعه یکی از کشورهای همسایه هستیم و ۶ سال قبل به ایران آمدیم. همسرم از اقوام نزدیکم بود و حاصل این ازدواج پسری دو ساله است. من ضایعات جمع کن هستم، اما وضع مالی خوبی ندارم و همسرم اصلاً به این موضوع توجه نمیکرد.
او ادامه داد: درخواستهای همسرم تمامی نداشت و هر روز از من خواسته تازهای داشت، سر همین موضوع باهم دعوایمان میشد و با وجود یک بچه این درگیریها تمامی نداشت. آن شب از سر کار آمدم و خیلی خسته بودم همسرم دوباره شروع به غر زدن کرد و من از شدت عصبانیت پارچهای را که در گوشه اتاق بود دور گردنش پیچاندم. به خودم که آمدم، دیدم همسرم نفس نمیکشد. بلافاصله به مادر و عمویم خبر دادم و آنها خودشان را به خانه رساندند و با اورژانس و پلیس تماس گرفتند. خودم هم فرار کردم، اما به شدت عذاب وجدان داشتم و ناراحت بودم و از اتفاقی که افتاده بشدت پشیمانم.
به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران متهم به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شد و تحقیقات ادامه دارد.