چالش کنکور با پول و مافیا و تقلب
روزنو :از 17 سال پیش قرار بر حذفش بوده، ولی همچنان هر سال با قدرت برگزار میشود؛ کنکور یا همان آزمون ورودی دانشگاهها. البته برگزاری این آزمون جامع و سراسری هر سال تغییراتی دارد که به گفته تصمیم گیرندگان این عرصه برمبنای تغییرات محتوای آموزشی و سنجش عدالتمحور دانشآموزان برای ورود به دنیای دانشجویی بوده است. در این میان موافقان این غول بزرگ معتقدند کنکور تنها آزمون جامعی است که عدالت آموزشی در آن رعایت میشود و احتمال تقلب در آن نزدیک به صفر است. مخالفان کنکور اما میگویند آموزش آزمونمحور برای کاسبی مافیای کنکور است و در شرایطی که تعداد صندلیهای دانشگاههای مختلف چندین برابر متقاضیان کنکور است، اساسا نیازی به برگزاری آزمون سنجش جامع با این سبک و سیاق نیست.
در آخرین تغییرات مصوبههای مرتبط با کنکور، رئیس سازمان سنجش آموزش کشور اخیرا اعلام کرد سهم کنکور سراسری ۱۴۰۲ در پذیرش داوطلبان به ۶۰درصد و سهم سوابق تحصیلی به ۴۰درصد تاثیر قطعی رسیده است، همچنین در آزمون سال آینده دروس عمومی حذف و براساس مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی، آزمون دروس اختصاصی دو بار در سال برگزار میشود.
حذف دروس عمومی خوب است، ولی اگر درست اجرا شود وگرنه میتواند حتی آسیبزا هم باشد. مشکلی که ما داریم بلاتکلیفی طرحهایی است که داده میشود، ولی تا ابلاغ و اجرا شود زمان زیادی از دست میرود و تصمیمگیرندگان به این نکته توجه نمیکنند که زمان یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت برای داوطلبان کنکور است. همین حالا هم طرح حذف دروس عمومی تصویب شده، ولی ابلاغ نشده. دانشآموزان پایه یازدهم یعنی کنکوریهای 1402، دروس عمومی را کنار گذاشتهاند و مسئولان مدرسه هم در برنامهریزی درسی جایی برای دینی، عربی و زبان در نظر نمیگیرند.
هر سال حدود ۷۰۰هزار پشت کنکوری در این آزمون شرکت میکنند. کنکور مقولهای است که از سال ۸۴ بحث قانون به آن ورود کرد و اولین قانون با عنوان حذف آن مطرح شد. از ورود حذف کنکور به مصوبات قانونی ۱۷ سال میگذرد، اما هنوز این سد بزرگ از پیش روی نوجوانان برای ورود به دنیای بزرگسالی برداشته نشده. بعد از آن سال هم قانون سال ۹۵ و حالا مصوبات جدید شورایعالی انقلاب فرهنگی تصویب شده. به گفته رئیس سازمان سنجش هر سه قانون متکی بر توانایی وزارت آموزشوپرورش مبنیبر برگزاری امتحانات سراسری استاندارد است.
تحولات اساسی کنکور در راه است
حالا گفته میشود تحولات اساسی در کنکور سال آینده قرار است شروع شود. دروس عمومی در کنکور سال آینده حذف و به سوابق تحصیلی منتقل میشود. روندی که از سال ۱۴۰۲ آغاز میشود و تا سال ۱۴۰۵ ادامه دارد. معاون وزیر علوم درباره آزمون سوالهای اختصاصی خاطرنشان کرد: «آزمون اختصاصی برای دروس اختصاصی پنج گروه آزمایشی دو بار در سال برگزار شود و نتیجه آن برای دو سال معتبر است.»
منظور از تاثیر قطعی سوابق تحصیلی این است که نمره کنکور تحتتاثیر سوابق تحصیلی بالا و پایین میرود. اگر داوطلب از سوابق تحصیلی خوبی برخوردار باشد، نمره کل را بالا میبرد و حالت برعکس آن هم ممکن است رخ دهد. پورعباس درباره برگزاری دو آزمون دروس اختصاصی در سال هم توضیح داد که داوطلب در دو آزمون دروس اختصاصی شرکت میکند و نمره هر کدام از آزمونها که بالاتر بود، بهعنوان ملاک پذیرش خود در دانشگاه اعلام میکند. نمره آزمون با نمره سوابق تحصیلی ترکیب و نمره کل ساختهمیشود. بنابراین نمره کل، ملاک پذیرش نهایی است.
از دیگر تحولاتی که پورعباس به آن اشاره کرده برگزاری آزمون تمام الکترونیک سراسری در سال ۱۴۰۳ است: «برای سال ۱۴۰۳ آزمون سراسری به شکل الکترونیکی و بدون کاغذ برگزار میشود. براساس پیشبینیها، سازمان سنجش سالی ۶ آزمون برگزارمیکند که از این تعداد، داوطلب دو آزمون را میتواند به رسمیت بشناسد و چهار آزمون دیگر، آزمایشی محسوب میشود.» پورعباس به این نکته اشاره کرد که آزمونهای استاندارد کشوری در چارچوب آزمون سازمان سنجش آموزش کشور برگزار میشود. معاون وزیر علوم همچنین تاکید کرد که داوطلبان تا زمانی که در آزمونهای آزمایشی به نقطه مطلوب نرسیدهاند، حق شرکت در آزمونها را دارند.
بعید میدانم نظام آموزشی آزمونمحوری ما به حذف برخی دروس از کنکور تن دهد
«به نظر میآید تغییراتی که در حال رخدادن است دستکم به شکل ظاهری مثبت ارزیابی میشود.» محمدرضا نیکنژاد، آموزگار و کارشناس آموزشی از مصوبه اخیر شورایعالی انقلاب فرهنگی درباره کنکور به «شهروندآنلاین» میگوید: «این تغییرات دستکم ۱۵ سال پیش میتوانست رخ دهد. همان زمانی که بحث حذف کنکور شروع شد.» نیکنژاد میگوید بعید میدانم نظام آموزشی آزمونمحوری ما به حذف برخی دروس از کنکور تن دهد. به هر حال اگر این مصوبه اخیر هم ابلاغ شود، باید دید در اجرا به چه نحوی جلو میرود. اینکه دروس عمومی حذف شود، از نظر ماهیتی اتفاق مثبتی است. در کشورهای توسعهیافته فقط درس رشتههای تخصصی آزمون گرفته میشود و دیگر نیازی نیست دروس عمومی وارد آزمون شود. این اصلاحیههای چندباره درنهایت میتواند کمککننده باشد. اما مشکل اینکه این تغییرات بسیار کُند است و ما خیلی زودتر از اینها میتوانستیم داستان کنکور را ببندیم و هر سال این مبلغ بسیار زیاد از جیب خانوادهها کسر نشود. زیرا در آموزش پولی خانوادههای متمول هم دارند ضرر میکنند، دیگر چه برسد به خانوادههای فقیر. به نظر میرسد تغییرات فعلی تخصصی و امیدوارکننده است، اما به علت سنگاندازیهای مافیای کنکور و لابیها بسیار کُند پیش میرود.»
حذف کنکور خلاف عدالت آموزشی است
«به دلیل اینکه سطح دانشگاهها در ایران خیلی متفاوت است، به نظر من کنکور قابل حذف نیست.» رضا نهضت، آموزگار و فعال فرهنگی درباره ماهیت کنکور و تغییر و تحولات چندین ساله این سد ورود به دانشگاه به «شهروندآنلاین» میگوید: «اگر بر عدالت آموزشی معتقد باشیم، حذف کنکور برخلاف این مفهوم است. با این حال، عدهای سیستم آموزشی ما را با دیگر کشورها مقایسه میکنند و به اینکه در کشورهای توسعهیافته کنکور وجود ندارد، استناد میکنند، این هم به نظر من مقایسه درستی نیست. زیرا در این در کشورهای توسعهیافته، سطح علمی دانشگاهها تفاوت چشمگیری با هم ندارد. بنابراین به نظر من کنکور حذفشدنی نیست.»
او درباره مصوبه اخیر شورایعالی انقلاب فرهنگی درباره حذف دروس عمومی از کنکور سال آینده نیز میگوید: «حذف دروس عمومی خوب است، ولی اگر درست اجرا شود وگرنه میتواند حتی آسیبزا هم باشد. مشکلی که ما داریم بلاتکلیفی طرحهایی است که داده میشود، ولی تا ابلاغ و اجرا شود، زمان زیادی از دست میرود و تصمیمگیرندگان به این نکته توجه نمیکنند که زمان یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت برای داوطلبان کنکور است. همین حالا هم طرح حذف دروس عمومی تصویب شده، ولی ابلاغنشده، دانشآموزان پایه یازدهم یعنی کنکوریهای 1402، دروس عمومی را کنار گذاشتهاند و مسئولان مدرسه هم در برنامهریزی درسی جایی برای دینی، عربی و زبان در نظر نمیگیرند.»
دانشگاههای برند حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند بدون کنکور دانشجو بپذیرند
او تاکید میکند: «وقتی گفته میشود نحوه اجرایی هر قانون و مصوبهای مهم است، یعنی بسترها و زیرساختهایی برای اجرای هر طرحی فراهم شود تا جایی برای تقلب و اعمال سلیقه باقی نماند. الان همین امتحان نهایی پایه دوازدهم که سراسری برگزار میشود، باز هم سلیقه معلم در نمره بسیار تاثیرگذار است. وقتی سلیقه دخیل میشود، از عدالت فاصله میگیریم. در شرایطی که در امتحان نهایی بهوفور تقلب میشود و در سالهای گذشته مواردی داشتیم که دانشآموز جای دیگری رفته و امتحان داده، یعنی زیرساختها مشکل دارد و در این شرایط سهم سوابق تحصیلی در کنکور 40درصد در نظر گرفته شده که همین مسأله مشکلساز میشود.»
نهضت به خبر اخیر سازمان سنجش درباره تغییرات کنکور سال آینده اشاره میکند: «طرح تغییرات کنکور سال آینده داده شده، ولی نهایی و ابلاغ نشده، حالا سازمان سنجش اعلام کرده اگر تا فلان تاریخ اعلام نشود، دروس عمومی حذف نمیشود. در حالی که یازدهمیها دیگر تمرکزی بر دروس عمومی ندارند و دروس عمومی را کنار گذاشتهاند. همین خبرها و بلاتکلیفیها استرس دانشآموزان پشت کنکور را بیشتر میکند. از آن طرف میگویند از پایههای قبل از دوازدهم هم امتحان نهایی گرفته شود، بله، امتحان سراسری از نظر سنجش کیفیت آموزشی خوب است، ولی همه اینها در عمل مشکل دارد. آموزشوپرورش باید فکری اساسی برای جلوگیری از تقلب و برخورد سلیقهای برای نمره و سنجش داشته باشد.»
۸۰درصد داوطلبان کنکور اصلا نیازی به کنکور ندارند، زیرا درهای دانشگاه باز است، مدیران دانشگاه هم دوست دارند پول بگیرند و صندلیهایشان را پر کنند.
این فعال فرهنگی معتقد است دانشگاههای برند حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند بدون کنکور دانشجو بپذیرند. الان مثلا دانشگاه شریف گفته من میخواهم کنکور را حذف کنم، ولی هر راهکار و مصاحبهای برای پذیرش دانشجو درنهایت احتمال تقلب دارد، همچنین تصمیمهای سلیقهای در آن دخیل است. بر همین اساس به نظر من پذیرش دانشجو در دانشگاههای خیلی خوب آن هم بدون کنکور، از مسیر عدالت آموزشی منحرف میشود.
کنکور دیگر سرمنزل مقصود دانشآموزان نیست
در سالهای اخیر خانوادهها و نوجوانان دیگر صرفا کنکور را تنها راه رسیدن به سرمنزل مقصود نمیدانند. نیکنژاد میگوید: «جوانان امروز زاکربرگ را الگو قرار میدهند که بدون درسخواندن از سرمایهگذاری در تکنولوژی موفق و ثروتمند شده. در شرایطی که تحصیلکردههای جامعه ما عموما بیکار یا در کارهای غیرمرتبط با رشتهشان مشغول هستند. حتی رشتههای پزشکی و مهندسی هم همه را به درآمد بالا نمیرساند، که در نتیجه رویکرد بچههای دبیرستانی ما برای ساختن مسیر آینده تغییر میکند. زمانی هجوم به درس و تحصیل در دانشگاه زیاد بود، ولی الان در همه خانوادهها هستند لیسانسههای بیکار یا فوقلیسانسههایی که در تاکسی اینترنتی کار میکنند. بچهها هم این افراد را میبینند و آگاهتر هستند نسبت به آینده تحصیلی. و حالا بچهها هستند که خانواده ها را وادار کردهاند که نگاه کنکورمحوری را تغییر دهند.»
چرا دست پولیسازی در آموزش عالی باز شد
کنکور در کشور ما علاوه بر زمینههای آموزشی و اجتماعی، زمینههای فرهنگی و سیاسی هم دارد که از آنها نمیتوان بهراحتی عبور کرد. نیکنژاد به پایهگذاری کنکور در کشور ما اشاره میکند: «در سالهایی که حجم فارغالتحصیلان مدرسه بیشتر از ظرفیت دانشگاهها بود برای اینکه بتوانند دانشجویان را براساس سطح آموزشی در دانشگاه پذیرش و آموزش را کیفیتر کنند، کنکور را راهاندازی کردند. البته کنکور فقط مخصوص ایران نیست، در برخی از کشورها آزمون ورودی دانشگاه سابقه ۱۰۰ساله دارد که مهمترینهایش چین و ژاپن است. به هر حال در کشور ما با توجه به اینکه آموزش در مدارس پولی نبود باعث شد دست پولیسازی در آموزش عالی باز شود و رفتهرفته آنقدر مراکز آموزش عالی غیردولتی و شهریهای زیاد شد که حالا زیر ۷درصد دانشگاههای ما ملی و دولتی حساب میشوند. البته همین ۷درصد هم آموزششان کاملا رایگان نیست و به شکلهای مختلف هزینه صرف میکنند. به بیان دیگر بیش از ۹۳درصد دانشگاههای ایرانی پولی هستند و همین روند پولیسازی باعث شده که برخلاف رسالت آموزش که نخبهپروری و کیفیسازی آموزشهاست، بعد از مصوبهای که در دولت سازندگی مبنیبر تاسیس دانشگاه آزاد و دیگر دانشگاهها گرفته شد، این روند پولیسازی توسعه پیدا کرد.»
زمانی هجوم به درس و تحصیل در دانشگاه زیاد بود، ولی الان در همه خانوادهها هستند لیسانسههای بیکار یا فوقلیسانسههایی که در تاکسی اینترنتی کار میکنند. بچهها هم این افراد را میبینند و آگاهتر هستند نسبت به آینده تحصیلی. و حالا بچهها هستند که خانوادهها را وادار کردهاند که نگاه کنکورمحوری را تغییر دهند.
نیکنژاد با اشاره به اینکه پولیسازی آموزش عالی سد راه لایههای پایین جامعه است، میگوید: «آمارهای ۱۰ ساله با ما حرف میزنند و نتایج کاملا گویاست. در حال حاضر 70-60درصد دانشآموزانی که وارد دانشگاهها میشوند از دهکهای بالای درآمدی هستند. یعنی الان بچهپولدارها میتوانند رشتهها و دانشگاههای مورد علاقهشان را بخوانند. در این بستر رقابت برمبنای پول و درآمد شکل میگیرد. خانوادهها دلشان خوش است که در تمام لایههای اجتماعی و اقتصادی برای ورود به دانشگاه تلاش کنند.»
کنکوری که حالا شده عامل طبقاتیشدن آموزش
او با بیان اینکه صندلیهای دانشگاه خصوصی، نیمهخصوصی و دولتی است، میگوید: «از آنجایی که تعداد صندلیهای دانشگاه بسیار بیشتر از افرادی است که هر سال کنکور میدهند، تنها بخش دانشگاههای دولتی و برخی از دانشگاههای آزاد است که برمبنای کیفیت سطح آموزشها پذیرش میکنند. کنکوری که زمانی برای سنجش بچههای قویتر و انتخاب شایستهها در رشتههای تخصصی بود، حالا شده عاملی در طبقاتیشدن آموزش و همین موضوع فشار روانی و استرسهای زیادی بر خانوادههای دهکهای پایین وارد میکند.» نیکنژاد معتقد است الان شرایط دورههای کنکور و آمادگی برای کنکور بهگونهای است که دیگر بدون پول بچهها نمیتوانند وارد رشتههای خوب شوند. اگر هم باشد خیلی استثنایی است که یک دانشآموز از یک مدرسه دولتی در منطقهای محروم بدون هزینهکردن زیاد بتواند بیاد روی صندلی پزشکی دانشگاه تهران بنشیند.
جایگاه این ۷درصد از صندلیهای دانشگاههای تاپ، به دانشآموزانی میرسد که در کیفیت آموزشی شایستهتر بوده و البته از دوپینگهای پولی هم برای برندهشدن در ماراتن کنکور استفاده میکنند، تا چندین قدم جلوتر از بقیه بایستند، به علاوه به دیگر دانش آموزانی که در رشتههای خوب دانشگاه آزاد پذیرفته میشوند، میتوان سهم ۲۳درصدی داد. نیکنژاد با این توضیحات میگوید: «به نظر من بقیه ۸۰درصد داوطلبان کنکور اصلا نیازی به کنکور ندارند، زیرا درهای دانشگاه باز است و مدیران دانشگاه هم دوست دارند پول بگیرند و صندلیهایشان را پر کنند.»
دانشگاههای برند حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند بدون کنکور دانشجو بپذیرند. الان مثلا دانشگاه شریف گفته من میخواهم کنکور را حذف کنم، ولی هر راهکار و مصاحبهای برای پذیرش دانشجو درنهایت احتمال تقلب دارد، همچنین تصمیمهای سلیقهای در آن دخیل است. بر همین اساس به نظر من پذیرش دانشجو در دانشگاههای خیلی خوب آن هم بدون کنکور، از مسیر عدالت آموزشی منحرف میشود.
او معتقد است بخشی از فرهنگ کنکور ریشه در خانوادهها دارد و بخشی دیگر هم دست مافیای کنکور و نفوذهای متعدد دستاندرکاران آموزش و غیرآموزش است: «در مانعشدن برای اجرای حذف کنکور بهانهها زیاد بود، از جمله بهانههای آموزشی و سنجشی. همین آزمونهای متعدد که درآمدهای هنگفتی در خود دارد و اتفاقا تعارض منافع هم ایجاد میشود و ذینفعان اجازه طیشدن روند حذف کنکور را ندادند. مافیا به این شکل با تمام قدرت پشت همهجور آزمون آموزشی بوده و هست. همین فرآیند خانواده را ترغیب میکند به یک فرهنگ آموزشی غلط متمرکز و از تربیت یک شهروند اجتماعی مفید غافل شوند. من خانوادهای را سراغ دارم که وضع اقتصادی خوبی نداشتند، فرزندشان در عرصه کنکور، پزشکی را هدف قرار داده بود و این خانواده داروندارش را گذاشت برای قبولی فرزندش. حالا تصور کنید این بچه به هر دلیلی قبول نشود، این خسارتهای روانی و اقتصادی را چطور باید جبران کنند؟ درست مثل بیمار سرطانی که خانواده همه زندگیاش را برای درمان او هزینه میکند و متاسفانه از دنیا میرود.»