در برجام فرصتسوزی کردیم
روز نو :برجام وارد اغما شده است. بسیاری میگویند خیلی بعید است که دوباره این توافق مهم احیا شود. بهخصوص آنکه حالا دولت هم هیچ توجهی به این موضوع نشان نمیدهد. رئیسجمهوری با بیتفاوتی کامل نسبت به این مسئله مهم رفتار میکند. ادبیات دیپلماتهای دولت نیز نشان میدهد که تهران قرار نیست به برجام برگردد. در همین حال هم رشته توییت های جدیدی از باقری کنی مذاکرهکننده ارشد گمانهزنیها را درباره سرنوشت برجام افزایش داده است. برخی میگویند شاید او کارش تمامشده و دیگر مذاکرهای در کار نیست. بههرحال فعلاً شرایطی پیشآمده که نگرانیها را افزایش داده است.
حشمتالله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم به بررسی موقعیت بینالمللی ایران پرداخته است. او میگوید: «واقعیت این است که اتفاقی که در احیای برجام شکل گرفت من را یاد افسانه پنهلوپه انداخت. ایشان یک خانمی از اشراف یونان باستان بود.
شوهرش 10سال در جنگ درگیر بود و 10سال هم بازنگشت. در این ایام غیبت همسر، بزرگان و اطرافیان به او فشار میآوردند که ازدواج کند. او هم ثروت کلانی داشت و هم خواستگاران زیادی. ولی مخالف بود و همچنان منتظر شوهرش بود. به همین خاطر اعلام کرد من در حال بافتن کفن شوهرم هستم و بعدازاینکه کار بافتن این کفن تمام شد حاضرم به خواستگاران جواب بدهم. ولی او هر بار که به پایان بافتن میرسید، رشتهها را باز میکرد و با این کار زمان میخرید. اتفاقی که در احیای برجام شکل گرفت شبیه به همین بود. کفن برجام را دوختند و بعد رشته کردند. واقعیت قضیه این است که عزم سیاسی لازم برای احیای برجام شکل نگرفته بود و به همین دلیل تلاشها برای احیای آن با شکست مواجه شد و الان وارد یک حالت اغما شده است. در این شرایط هم اگر ما یک ارزیابی منصفانه و دقیق داشته باشیم میبینیم که این ایران بود که بیشترین ضرر را داد.»
این نماینده سابق مجلس درباره علت ضرر ایران توضیح میدهد: «علت این ضرر این است که سیاستهای تحریمی تشدید شد و همین باعث افزایش فشار بر ایران شد؛ اما موضوعات فقط به تحریم محدود نمیشود. دراینبین چند اتفاق تازه هم افتاده است. یکی اینکه بازیگران صهیونیستی و آنان که دشمن ایران هستند رسماً صحنهگردان سیاستهای علیه ایران شدهاند. بعلاوه زمینه برای همکاری بیشتر آمریکا با رقبای منطقه ایران بیشتر شده است و الان آمریکا به سمت عربستان رفته و هماهنگی بیشتری با این کشور دارد. حالا این کشورهای رقیب هستند که مسیر لابیگریشان علیه ایران هموارتر شده است. بهغیراز این نباید از مسئله بازار انرژی در جهان هم غافل شد. شما ببینید در بازار انرژی همگان از هرگونه ابتکاری استفاده میکنند که صاحب جایگاه شوند. در چنین بازار رقابتی این ایران است که هر روز جایگاه خود را از دست میدهد و با قیمتی پایینتر از حداقل نفت خود را میفروشد و حتی پول این نفت فروختهشده را هم نمیتواند بهراحتی وارد کشور کند. درحالیکه کشورهایی که از نظر منابع خیلی کمتر از ما هستند درآمد خیلی کلانی از منابع انرژی خود به دست میآورند.»
فلاحت پیشه تأکید میکند: «متأسفانه عزم سیاسی لازم برای احیای برجام وجود ندارد. از طرف دیگر اخبار هم مشخص میکند که اگر عزم متقابلی وجود داشته هم از بین رفته و هر آنچه بافتهشده دوباره رشته شده و میبینیم عدهای سعی میکنند که کشور در یک مسیر چالشی قرا بگیرد. من این تردید را خیلی وقت پیش مطرح کرم. زمانی که قاعده همهیاهیچ مطرح شد، تیم مذاکرهکننده از افرادی شکل گرفت که سابقهای جز بولتن و بیانیهنویسی نداشتند. در نتیجه همان زمان قابل پیشبینی بود که بزرگترین فرصت سوزی سیاست خارجی ایران شکل گرفت. میخواهم دقیقاً همین عبارت را به کار ببرم و بگویم که در این مدت بزرگترین فرصت سوزی سیاست خارجی ایران رقم خورد.»
فلاحت پیشه میافزاید: «ایران نهتنها از تنگنای تحریمی خارج نشده بلکه اقتصاد ایران محدود به معیشت شده است. اقتصاد سه بعد معیشت، عمران و زیرساخت و توسعه را دارد؛ اما الان میبینیم که عملاً دو بعد عمران و توسعه به حالت تعلیق درآمدهاند و کشور فقط درگیر معیشت است. هرچند دولت اعلام میکند که سفره مردم را نباید به برجام ربط داد. درحالیکه تجربه نشان داد که در همین موضوع هم موفق نشدهاند. نگاهی به گذشته بیندازید میبینید از روزی که دولت جدید روی کار آمده هر ماه هزار تومان به قیمت دلار اضافهشده است. نتیجه این شده که عمران و توسعه به حالت کما رفته و معیشت هم لنگ میزند. در این شرایط دولت سعی میکند با توافقهای محدود منطقهای بخشی از این شکست در سیاست خارجی را جبران کند ولی واقعیت این است تا زمانی که تحریمها ادامه دارد هر گونه قرارداد دوجانبه هم به نفع ایران نیست چون در شرایط عادی منعقد نشده است. برای نمونه میتوان به قرارداد ایران و چین اشاره کرد. وقتیکه چینیها اجازه نمیدهند که محتوای این قرارداد فاش شود این نشان میدهد که حتماً نفع بیشتر قرارداد به سمت چینیهاست.»
این کارشناس سیاست خارجی معتقد است: «تا زمانی که ایران در عرصه بینالمللی با تحریمهای سنگین مواجه است مناسبات دوجانبه ایران عملاً سود زیادی برای ایران ندارد و بیشتر این توافقها از سر ضعف منعقد و اجرا میشود. مناسبات ایران، چین و روسیه را نگاه کنید. برخی گفتند این کشورها باهم علیه تحریمها میایستند اما حالا میبینیم که آنان نهتنها بلوکی علیه تحریمها شکل ندادند بلکه در یک شرایط تحریمی وارد رقابت با ایران هم شدهاند. الان ایران مجبور است که نفت خود را با تخفیف بیشتری ازآنچه قبل تخفیف میداد بفروشد چراکه حالا روسیه هم در شرایط تحریمی به یک رقیب جدی و قدرتمند تبدیلشده و نفت خود را با تخفیف وارد بازار کرده است.»
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم میگوید: «در ورای سخنرانیهایی که توسط مسئولان دولت شکل میگیرد، آمار و ارقام چیز دیگری میگوید. آمار نشان میدهد که روزانه صدها میلیاردتومان تحت عنوان تخفیف به کشورهای دیگر داده میشود. این را مقایسه کنید با قراردادهایی که ماهیانه در اطراف ما بسته میشود بهخصوص قراردادهایی که در میادین مشترک انجام میشود. ازجمله عراقیها که دارند از ما بیشتر برداشت میکنند. اگر درآمد روزانه برخی از کشورها مثل قطر را محاسبه کنیم میبینیم که درآمد یک روز آنها برای حل شدن مشکلات مختلف کافی است. اینها آماری است که کمتر در سخنرانیها مطرح میشود. متأسفانه مقامات دولت ادعاهایی را در سخنرانیهای خود مطرح میکنند که شاید هدفش لاپوشانی مشکلات است.»
فلاحت پیشه درباره نقش دولت برای حل کردن مشکلات سیاست خارجی ایران نیز صحبت کرد. او در پاسخ به این سؤال که آیا ممکن است دولت در ماههای ایران بتواند اوضاع بینالمللی ایران را تغییر دهد گفت: «من معتقد هستم اگر تصمیم بر توافق بود حتماً تیم دیگری برای مذاکره انتخاب میشد و انتخاب این تیم نشان داد که تصمیم اساسی برای توافق صورت نگرفته است و هنوز معتقدم که سیاست کلی بر توافق برای برجام نیست. این فرصت ازدستداده شد. اگر زمانی تصمیمی برای توافق شکل بگیرد آن موقع دیگر در شرایطی شبیه برجام امکان توافق نیست. تجربه نشان داد که هیات مذاکرهکننده ایرانی نقش مهمی در توزیع فرصت به بقیه تیمها داشت. از جمله فرصتهایی که در اختیار روسها قرار گرفت. من معتقد هستم که دولت بهجای اینکه به دنبال واقعیتها باشد، به دنبال شعار افتاد و هزینه این شعارها را هم مردم میدهند. تا زمانی که دولت روی زمین نیاید و اثر شرایط تحریمی را ارزیابی نکند، اثر سیاست خارجی را ارزیابی نکند این شرایط ادامه دارد.»
این کارشناس میگوید: «حتی برای مخالفان ایرانی هم این پیشبینی دشوار بود که فکر کنند آمریکا رژیمهای مخالف ایران را به عقب میراند تا زمینه برای توافق شکل بگیرد. ولی آمریکا این کار را کرد و علیرغم فشار رژیمهای مخالف بهپیش آمد و سیاست حداکثری ترامپ را تعدیل کرد و زمینهای فراهم شد تا نفت ایران فروش بیشتری داشته باشد تا اینکه حتی به یکمیلیون بشکه هم رسید؛ اما درعینحال هیچکسی هم پیشبینی نمیکرد که ایران این فرصت را از دست بدهد. البته ورود آمریکاییها اشتباه بود چراکه آنان هم از در استکبار وارد شدند. بخش اول فرصتها را دولت بایدن با ورود استکباری از دست داد و بعد ایران فرصتهای بعدی را سوزاند. حالا دو تصمیم سیاسی در تهران و واشنگتن میتواند شرایط را تعدیل کند ولی خب خیلی سخت است. ضمن اینکه بایدن سیاست مهار را جایگزین سیاست تعدیل کرده است.»