شطحیات و ذهن آشفته مذاکرهکننده ارشد
روزنو :معاون سیاسی وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرهکننده ایران در مذاکرات مربوط به احیای برجام پس از مدتها سکوت در اقدامی عجیب یکباره در سه دقیقه هفت توئیت به زبان فارسی و تکرار همین توئیتها را به زبان انگلیسی منتشر کرد و تا ساعتی بعد نیز این رفتار پرابهام خود را ادامه داد.
این میزان توئیت از سوی علی باقری کنی، گمانههای زیادی را بوجود آورد. برخی از کاربران فعال در توئیتر گمان کردند خبری در راه است. تعدادی از رسانهها شروع به تفسیر توئیتها کردند؛ اما این تحلیلها به زودی رنگ باخت زیرا نوشتههای این مقام ارشد وزارتخارجه به قدری نامفهوم و گنگ بود که هر خواننده یا تحلیلگری را دچار سردرگمی مفرط میکرد.
توفان توئیتری باقری کنی چه بود؟
اولین توئیت حساب علی باقری این گونه شروع شد: ایرانی که توانست «کارزار فشار حداکثری» آمریکا را به شکست بکشاند، اجازه نخواهد داد صهیونیستها با «بازی شانتاژ حداکثری» ایرانهراسی و ایرانستیزی را مشروعیت بخشند.
در حالیکه برخی کاربران این متن را پیامی برای آغاز مذاکرات و پایانی بر وقفه طولانی کارزار دیپلماتیک وین میدانستند، بلافاصله در توئیت دوم باقری نوشت: «ما هرگز از گنجینه سیاست خارجی برای موفقیت دیپلماسی هزینه نخواهیم کرد، بلکه خود را فدای تحقق اهداف سیاست خارجی میکنیم.»
گمانهزنیها برای رمزگشایی از توئیت دوم شدت بیشتری داشت. عدهای گفتند ایران پای خروج نام سپاه از فهرست ادعایی آمریکا ایستاده و گره در کار توافق افتاده است. برخی اما عبارت فدا کردن خود برای تحقق سیاست خارجی را نشانه استعفای باقری کنی و پایان کار او در تیم مداکرهکننده دانستند.
با این حال این مقام ارشد وزارت امور خارجه در ادامه پنج توئیت دیگر را به فاصله بسیار کمی منتشر کرد. او در توئیت سوم نوشت:گوش شنوای ما سربازان میدان دیپلماسی پذیرای همه «نقدهای سازنده» و سینه فراخ ما پذیرای همه «نقدهای گزنده» است. در توئیت چهارم هم این جملات را آورد: «هوشمندی راهبردی»، «جسارت تصمیمگیری» و «قدرت اقدام» جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاست خارجی الگوی موفق دیپلماسی ایرانی را به نمایش گذاشت .توئیت پنجم او با این عبارتها جملهبندی شد: «تنوع در تعاملات و طرفهای تجاری»، «پایداری روابط اقتصادی» و «ابزارسازی از مناسبات اقتصادی»، عناصر اصلی دیپلماسی اقتصادی دستگاه سیاست خارجی است.
بلافاصله در توئیت ششم نوشت که :«اقناع ملی»، «وفاق ملی» و «همافزایی ملی» حول موضوعات اصلی سیاست خارجی، به ترتیب سه گام لازم برای تضمین «موفقیت سیاست خارجی» و «شتاببخشی به حرکت قطار دیپلماسی» است. در توئیت هفتم سعی کرد با طعنه و کنایه مطلبی را منتقل کند: «خسارت «شعورزدایی از سیاست خارجی» کمتر از آسیب »شعارزدگی در سیاست خارجی» نیست.» او همه این توئیتها را به زبان انگلیسی هم منتشر کرد. شاید قصد باقری کنی گیج کردن طرف مذاکرهکننده بوده است!
آقای مذاکرهکننده ارشد هک شدید؟
این توئیتها به قدری گمانهزنیها را داغ کرد که دیاکو حسینی از مدیران سابق مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری و کارشناس مسائل سیاست خارجی واکنش نشان داد.
او در پاسخ به مذاکرهکننده ارشد کشورمان در حساب خود در این شبکه اجتماعی نوشت: «امیدوارم حساب توئیتری آقای باقری کنی هک شده باشد. توفان توئیتهای مبهم، بیمناسبت، بعضا بدیهی، پیش افتاده و شعرگونه دور از شان معاون سیاسی وزارت خارجه و مذاکره کننده ایران است.»
اما واقعیت این است که هیچ هکی در کار نبود. باقریکنی، بخشهایی از سخنرانی خود در اجلاسیه کانون دانشگاهیان ایران اسلامی که در دانشگاه تهران برگزار شده بود را توئیت کرد. البته شیوه استفاده از این شبکه مجازی نشان داد که اصولا این مقام عالی وزارت خارجه استفاده محتوایی از توئیتر و جایگاه آن در تاثیرگذاری دیپلماتیک را نمیداند و فکر میکند بخشهایی از سخنرانی اش از این تریبون در آن تریبون هم منتشر شده است. با این حال به دلیل حساسیت مذاکرات از این توئیتها برداشتهای مختلفی انجام شد و البته که نه توئیتها و نه سخنرانی معاون وزیر خارجه از دید بسیاری از تحلیلگران کمکی به شفاف شدن جریان مذاکرات از طرف ایران نکرد.
شاید سکوتهای طولانی باقری کنی را بتوان به کشمکشهای درونی یک دیپلمات تعبیر کرد و فوران توئیتهای اخیر او را به آشفتگی ذهنی یک سیاستمدار
ایران، بازنده جنگ روایتها
همه کارشناسان براین باورند یکی از مهمترین نقاط ضعف تیم فعلی مذاکرهکننده، ناتوانی مفرط در روایتسازی از مذاکرات و اقناع افکارعمومی داخلی و خارجی در خصوص پرونده هستهای ایران است. هرچقدر تیم آمریکایی با بازیگران متعدد در خصوص مذاکرات با تقسیم وظیفه به جهتدهی افکار عمومی و غلبه روایت خود تلاش میکنند، تیم ایرانی تنها با سکوت و یا اظهارات غیرسازنده روزها را میگذراند. بدون تردید اگر نقش امیرعبداللهیان را از سایر ارکان و مقامات وزارت خارجه جدا کنیم، نمره بسیار منفی در زمینه اطلاعرسانی به مجموعه دیپلماتیک ایران تعلق میگیرد. سایر مقامات و مدیران ارشد این وزارتخانه در خصوص مهمترین پرونده دیپلماتیک کشور با سکوتهای طولانی در کنار برخی مصاحبههای کمخاصیت سعی دارند که خود را در معرض چالش افکار عمومی قرار ندهند و حالا انتشار عبارات گنگ توسط علی باقری کنی نشان داد او در این زمینه تا چه میزان نسبت به عباس عراقچی دست تهی دارد. عباس عبدی، فعال سیاسی و تحلیلگر مطبوعاتی، اعتقاد دارد: وقتی طرف مقابل به رسانههای خود جزئیات مذاکره را میدهد مردم ایران نیز حق دارند چنین اطلاعاتی را داشته باشند اما طرف ایرانی روزه سکوت گرفته است. او این سکوت را نشانه خوبی برای مذاکرات نمیداند و تاکید دارد: وقتی اطلاعاتی داده نمیشود یعنی مذاکرهکنندگان تمایلی به توافق ندارند.
این روزها خبر میرسد که رابطه امیرعبداللهیان با معاون سیاسی و مذاکرهکننده ارشدش چندان مساعد نیست. تیم مذاکره کننده نیز دچار اختلاف در تصمیم و اتخاذ تاکتیک شدهاند و باقری کاریزمای لازم را برای مدیریت تیمی که خود آنها را انتخاب کرده، ندارد
باقری کنی و بنبست دیپلماتیک
باقری کنی انگار با بنبستهای دیپلماتیک و گره در مذاکرات هستهای عجین شده است. مخالف سرسخت برجام وقتی مسئولیت احیای آن را برعهده گرفت، تضادها و تناقضها آغاز شد. شاید سکوتهای طولانی باقری کنی را بتوان به کشمکشهای درونی و روحی یک دیپلمات تعبیر کرد و فوران توئیتهای او را به آشفتگی ذهنی یک سیاستمدار.
برخلاف رابطه عراقچی و ظریف این روزها خبر میرسد که رابطه امیرعبداللهیان با معاون سیاسی و مذاکرهکننده ارشدش هم چندان مساعد نیست. تیم مذاکرهکننده نیز دچار اختلاف در تصمیم و اتخاذ تاکتیک شدهاند و باقری کاریزمای لازم را برای مدیریت تیمی که خود آنها را انتخاب کرده، ندارد. وزیر امورخارجه دولت ابراهیم رئیسی به وضوح بیش از سایر ارکان حاکمیت علاقمند است که پرونده مذاکرات هستهای بسته شده و کار به تنگناهای دیپلماتیک نرسد. امیرعبداللهیان میداند که هرچقدر تعامل با شورای حکام سخت تر و پرونده ایران پیچیدهتر شود اختیارات وزارت خارجه کم و نقش دیگر نهادهای تصمیمگیر بیشتر خواهد شد. انتظارات او از مذاکرهکننده ارشدش برآورده نشده و احتمالا همانطور که بسیاری از تحلیلگران گفتند در کنار حرفهای شعرگونه و شعارزده باقری رگههایی از استعفا و کنارهگیری هم نمایان شده که شاید در روزهای آینده بیشتر برای افکار عمومی شفاف شود.
هیچکس نفهمید، بازار ترسید
رفتار غیرمعقول مذاکرهکننده ارشد ایران در فضای رسانهای نشان داد که حصول توافق تا چه میزان سخت است اما این سختی تنها در حوزه ذهن باقی نماند و به رغم اینکه مقامات اروپایی از احتمال توافق در وین سخن میگفتند و آمریکاییها هم زبان سیاست تشویق و تهدید را پیش میبردند، اظهارات باقری بازار داخلی را ملتهب کرد و دلار مجدد روند افزایشی به خود گرفت.
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا خطاب به باقری کنی نوشت: «از برج عاج توهمات بیرون بیایید و سری به کوچه و خیابان بزنید و همین حرفها را به مردم بگویید. اگر فقط یک درصدشان اینها بود، مجازید تا ابد کلیات ابوالبقا ببافید. لابد همین حرفها را در مذاکرات میزنید که سر طرف مقابل سوت میکشد»
واکنشها به رفتار عجیب مذاکرهکننده ارشد کشورمان بار دیگر موضوع تفاوتها را در فضای رسانهای در اولویت قرار داد و هشتکی را که سابق بر این با موضوع ریاست جمهوری ترند شده بود، با نگاه به پرونده هستهای ایران جزء پرکاربردهای فضای مجازی کرد: «فرق میکند چه کسی رئیس تیم مذاکرهکننده باشد.»