همه آنچه از دزدی بزرگ صندوق امانات بانک ملی میدانیم| نکات عجیب و پرسشهای بیپاسخ
روزنو :گفته شده که بخش زیادی از اموال مسروقه داخل یک ماشین آنهم در فرودگاه امام خمینی کشف شدهاست؛ واقعا سارقان میخواستند آنهم سکه، دلار و طلا را به طور رسمی و قانونی از طریق فرودگاه خارج کنند؟ آنهم با پوشاندن اموال درون فویل برای عبور از ایکسری؟ دزدانی که اینچنین هوشمندانه صندوق امانات بانکی در مرکز پایتخت را خالی کردند، برنامهشان برای مرحله بعد اینقدر ساده و پیشپاافتاده بود؟ ممکن است واقعا هم همین باشد، ولی کمی عجیب است.
بزرگترین سرقت سال و یکی از بزرگترین سرقتهای تاریخ بانکداری ایران همچنان حیرتآور و بهتانگیز است تاجایی که بازداشت سارقان هم نتوانسته برخی پرسشها درباره این ماجرای فراتر از فیلمهای هالیودی را به جواب برساند. روزهایی ابتدایی پرسش بسیاری از مردم، درباره صندوق امانات بانکها بود؛ اینکه این صندوقها به چه کسانی داده میشود؟ کجای بانک نگهداری میشوند و بانکها چه مسئولیتی در قبال اموال داخل صندوق دارند؟
دوربین، سرقت، پرواز؟
همزمانی انتشار اخبار این سرقت بزرگ با ازکارافتادن سامانههای شهرداری تهران، یک پرسش بزرگ دیگر هم ایجاد کرد؛ آیا بین هکشدن سیستمهای شهرداری و سرقت از خزانه یکی از شعب بانک ملی در مرکز پایتخت ایران نسبتی وجود دارد؟ آیا سامانههای شهرداری هک شد که دوربینهای شهری از کار بیفتد و سارقان بهراحتی گاوصندوق بانک را خالی کنند و روانه خانه شوند؟ ماجرا، اما به همینجا ختم نشد و اختلال در سامانه فرودگاه بینالمللی امام خمینی این پرسشها را سریالوار پیش برد؛ ایپزود اول: هک سامانههای شهرداری برای از کار انداختن دوربینها. اپیزود دوم: سرقت بزرگ از بانک و بیخبری دو سه روزه مسئولان بانک و پلیس. اپیزود سوم: هککردن سیستم فرودگاه بینالمللی برای خروج آسان سارقان از ایران. این سناریوها مدام مطرح یا دستکم به اذهان عمومی میرسد تا اینکه بهناگه مسئولان انتظامی و اطلاعاتی ایران از بازداشت سارقان خبر دادند و بسیاری از سناریوها را تااندازهای باطل کردند هرچند که همچنان بسیاری پرسشها بیپاسخ مانده است. اطلاعات رسمی مطرحشده از سوی مسئولان، اما تاکنون چه سناریویی را به ما نشان میدهد؟ خانههای پازل این دزدی کمسابقه در چه مرحلهای است و آیا پازل حل شدهاست؟ جواب قطعا نه است، اما اطلاعات رسمی سناریویی را هرچند گنگ و ناقص به ما نشان میدهد که در ادامه به آن پرداخته میشود، اما قبل از آن چند حقیقت معتبر درباره صندوق امانات و شیوه حفظ آن.
اگرچه تا پیش از این سرقت خبرساز، اطلاعات افکار عمومی از صندوق امانات بانکها زیاد نبود، اما بهنظر میآید در این چند روز شرایط تغییر کرده و سواد بسیاری از مردم آنهم از روی کنجکاوی شخصی درباره چنین سرقتی افزایش چشمگیر داشته است. «آفتابنیوز» در روزهای گذشته و در گفتگو با چندین مدیر شعب مختلف بانک از شرایط صندوق امانات بانکها پرسیده که خلاصه پاسخها در ادامه میآید. قابلذکر است که این مدیران شعب بانک به دلایل کاری یا شخصی حاضر به انتشار نام خود نبودند. موضوع اول اینکه بسیاری از شعب بانکها صندوق امانات ندارند و مجهزشدن به چنین سامانهای نیازمند شرایط امنیتی و حفاظتی خاصی است! صندوق امانات معمولا در خزانه بانک است که این خزانه هم در اکثر موارد در طبقات زیرین قرار میگیرد (مثلا منفی دو تا منفی سه حتی.) هرکسی حق ورود به خزانه ندارد و برای ورود به آن هم باید از چندین لایه امنیتی گذر کرد؛ ابتدا در فولادی که ضخیم، بزرگ، ضدسرقت و ضدآتش است. این در معمولا با چندین قفل کتابی بسته میشوند و شاهکلید مخصوص دارد. مراحل بعد، اما درهایی است که با اثر انگشت، بررسی چهره و مواردی از این دست باز میشود. تعداد این درها در شعب مختلف متفاوت است و در بخشی شعب این مراحل به گاوصندوق منتقل میشود. گذر این درها، به یک دیوار بتنی عظیم ختم میشود که اگر کسی اطلاعاتی از قبل نداشته باشد، نمیتواند آن را از دیوار تمیز دهد. این دیوار بتنی عظیم همان گاوصندوق است که هنگام ساخت یا آمادهسازی بانک ایجاد میشود و اینطور نیست که از بیرون به بانک منتقل شود. مسئولیت بازکردن این در با بانک است و صندوق امانات در مرحله پس از این دیوار بتنی قرار دارد. صندوق امانات هم دو کلید مختلف دارند؛ یکی در اختیار صاحبصندوق و یکی هم متعلق به بانک. البته صاحبصندوق دو نسخه از کلید خود دریافت میکند و موظف است در صورت گمشدن هرکدام سریعا موضوع را به بانک اطلاع دهد. صندوق امانات با این دو کلید بهطور همزمان (کلید صاحب صندوق و کلید بانک) و پس از طی چندین مرحله رمز عددی، اثرانگشت و تصویر چهره باز میشود. نکته مهم دیگر، اما دوربینها و حسگرهای صوتی و تصویری است که کوچکترین تغییر در صدا، نور و فضا را به شیوه مختلف به مدیر بانک، حراست و بعضا پلیس اطلاع میدهد. این شرایط معمول در بسیاری از شعب بانکهای دارای صندوق امانات است که قاعدتا حالت استاندارد است و در همه شعب رعایت نمیشود. اما بانک ملی شعبه دانشگاه چه مشخصاتی داشت و سارقان چگونه از این درهای متعدد عبور کردند؟
تاریخ سرقت، تعداد سارقان و روش ورود
آنچه در ادامه میآید روایتهای رسمی به نقل از مسئولان انتظامی و قضایی است که تاکنون مطرح شدهاست. براین اساس اولین ساعات بامداد جمعه ۱۳ خرداد (پنجشنبه شب) ۴ نفر با سر و صورت پوشیده و با کمک ماشین و موتوری با پلاک مخدوش به خیابان انقلاب و شعبه دانشگاه بانکی میرسند. حالا میدانیم که این این چهارنفر در واقع سه برادر و یکی از فامیلهای نزدیک این سه برادر بودند. آنها از روی در پارکینگ این بانک به پارکینگ میرسند (دقیقا نمیدانیم که آیا هر هر چهارنفر از روی در عبور کردند یا اینکه مثلا یک نفر از روی در رد شده و در ادامه بقیه از در وارد شدند. علاوهبراین هنوز دقیقا نمیدانیم که آیا این چهارنفر وارد بانک شدند یا اینکه مثلا یکی دو نفر در خیابان یا کوچهای اطراف مشغول نگهبانی بودند.) پس تا اینجای کار میدانیم که شروع سرقت در اوایل بامداد (حدود ساعت ۲ صبح) و با ورود از روی در پارکینگ بانک آغاز شد.
قطع برق، دوربین و برش دیوار
سه برادر و فامیل نزدیکشان در مرحله اول پس از ورود به پارکینگ به مرحله امنیتی در چوبی برای ورود به بانک و خزانه رسیدند که قاعدتا کار دشواری نبود. میدانیم که سارقان برق ساختمان و سیمهای مربوط به دوربین را هم قطع کردند، اما مرحله دقیق آن هنوز مشخص نیست (با توجه به پیامک که برای رئیس بانک ارسال شده، به نظر میآید آنها نتوانستند در بدو ورود دوربین و سیستمهای هشدار را از کار بیندازند.) درِ ورود به خرانه دو قفل کتابی داشت که سارقان در این مرحله گیرههای مربوط به این قفلها را به کمک آتش کپسول هواگاز بریدند و در نهایت به مرحله دیوار ۴۰ سانتیمتر رسیدند که با آن ابزار آتش موجود در کولهپشتیشان از این مرحله هم گذشتند. گذر از این دیوار آنها را به حدود یک هزار صندوق امانات رساند که هرکدام گنجی محسوب میشد. تصاویر و اطلاعات منتشرشده نشان میدهد که صندوق امانات واقعا به کمک دیلم باز شده و آنها ۱۶۸ صندوق را باز کردند و محتویات ارزشمند را داخل کیف خود ریختند. نکته مهم، اما زمان طول کشیدن این عملیات یعنی ۱۲ تا ۱۴ ساعت است؛ به عبارت دیگر آنها حدود ساعت ۲ بامداد وارد بانک شدند و حدود ساعت ۱۵ تا ۱۶ روز جمعه از در پارکینگ خارج شدند. در این بین آنها هاردهای دوربین و دیگر اطلاعات امنیتی را هم با خود برند و قفلهای بیرونی را دوباره قفل کردند تا هیچ ردپایی به جا نگذارند. موفق هم شدند و عملا تا حدود ۸ صبح سه روز بعد کسی از این دزدی مطلع نشد. در این زمان طلایی، دو نفر از برادران به ترکیه میگریزند؛ یک نفر با همسر و فرزند خود. گویا ساعت پرواز آنها حدود ۶ صبح روز دوشنبه بودهاست؛ یعنی حدود دو ساعت پیش از آنکه بانک و پلیس از دزدی آگاه شود.
چگونه سارقان پیدا شدند؟
گویا حدود ۲۰ کارآگاه زبده ساعتی پس از آگاهی از خبر سرقت بزرگ، مسئول این پرونده میشوند که در مدت ۴۸ ساعت به بازداشت سارقان میرسند. اینطور که رسما اعلام شده آنها در این ۴۸ ساعت حدود دو ساعت خوابیدهاند. اما پروژه حل پازل سرقت و یافتن سارقان چگونه به سرانجام رسید؟ بهنظر میآید کارآگاهان در گام اول سراغ افراد سابقهدار و دزدیهای مشابه رفتند. آنها در این مسیر به دو سرقت رسیدند؛ یکی سرقت ناکام حدود یک ماه پیش از بانک تجارت خیابان فلسطین و دیگری هم سرقتی مشابه که حدود یک سال پیش و در تابستان ۱۴۰۰ در قائمشهر رخ داد؛ در آن پرونده سارقانی به شیوه مشابه به بانک سپه این شهر زدند و از صندوق امانات بیش از ۶۰۰ میلیون خارج کردند که دو سه روز بعد دستگیر شدند. کارآگاهان که فیلمی نامشخص از سرقت تازه به کمک دوربین کنترل ترافیک داشتند، سراغ پرونده بانک تجارت رفتند، ولی، چون آن سرقت در نطفه خاموش شدهبود، تصاویر و فیلمها مربوط به فاصله بهنسبت طولانی بود و مانند فیلم همین سرقت تازه، چندان کمکی به کارآگاهان نکرد. گزینه بعد سرقت یک سال پیش بانک سپه قائمشهر بود؛ سرنخ مهم اینجا پیدا شد و کارآگاهان متوجه شدند که سارقان آن پرونده با وثیقه به مرخصی رفتند و دیگر به زندان برنگشتند. بررسی پرونده آن سارقان، کارآگاهان را به این سه برادر رساند. بررسی وضعیت این برادران آنهم به کمک اطلاعات نهادهای امنیتی به کارآگاهان ثابت کرد که دو برادر صبح روز دوشنبه از کشور خارج و عازم ترکیه شدند و همین یعنی سرنخی بزرگ. گویا در مرحله بعد کارآگاهان آدرس این برادران و برادر سوم را پیدا کرد و به مخفیگاه و محل زندگی برادر سوم رفتند که با بخشی از اموال سرقتی مواجه شدند. دیگر افراد دستگیرشده اگرچه در سرقت بزرگ نقشی نداشتند، اما در دیگر مراحل همراه و کمککار این چهارنفر بودند.
نکات عجیب و پرسشهای بیپاسخ
حال که رسما اعلام شده این برادران پیشتر و همین یک سال پیش بانک سپه قائمشهر را به سرقت بردند، این پرسش مطرح میشود که چطور از زندان آنهم به این زودی آزاد شدند؟ اگر مرخصی گرفتند، چرا هنگامی که این مرخصی پایان یافت و سارقان به زندان برنگشت، کسی پیگیر شرایط آنها نشد؟ - عجیب نیست که سارقانی با این سطح از دقت و توانایی، راهی برای این سرنخ ساده یعنی رفتن پلیس سراغ سابقهداران دزدی از بانک، پیدا نکردند؟ چرا باید افرادی با پیشینه دزدی از بانک بلافاصله از کشور خارج شوند؟ واضح نیست که بلافاصله پلیس به این افراد مشکوک خواهد شد؟
- گفته شده که بخش زیادی از اموال مسروقه داخل یک ماشین آنهم در فرودگاه امام خمینی کشف شدهاست؛ واقعا سارقان میخواستند آنهم سکه، دلار و طلا را به طور رسمی و قانونی از طریق فرودگاه خارج کنند؟ آنهم با پوشاندن اموال درون فویل برای عبور از ایکسری؟ دزدانی که اینچنین هوشمندانه صندوق امانات بانکی در مرکز پایتخت را خالی کردند، برنامهشان برای مرحله بعد اینقدر ساده و پیشپاافتاده بود؟ ممکن است واقعا هم همین باشد، ولی کمی عجیب است.