نبض نوجوانان ایرانی در دست کرهایها
روزنو :«آنیسا» چشمهایش را میبندد و با حسرتی کودکانه از رویاهای دورودرازش سخن میگوید، او فقط هفت سال دارد، اما آرزویش مهاجرت از ایران است، آنهم نه به اروپا و آمریکا که مقصد مهاجرت برخی ایرانیان بوده است. آرزوی آنیسا مهاجرت به کشور «کره» است. آنهم از نوع جنوبیاش! «سانا» دخترخالهاش که چند سالی از او بزرگتر است و اکنون به زبان کرهای نیز تا حدود زیادی مسلط شده از محدودیتهای کره شمالی برایش گفته و آنیسا با تمام کودکیاش اکنون فرق این دو کره را خوب میداند، جوری که هیچ تمایلی حتی به شنیدن نام کره شمالی ندارد، اما با شنیدن اسم کره جنوبی چشمهایش برق میزند و لبخندی به پهنای صورتش مینشیند. مهاجرت به کره جنوبی و تلاش برای یادگیری زبان این کشور فقط آرزوی آنیسا و سانا در غربیترین استان کشور یعنی کرمانشاه نیست. آیلین 12ساله در مازندران نیز اسم شهرهای کره جنوبی را از بر است و حتی به مادرش گفته که از این به بعد او را به اسم «میونگ کی» صدا کند. میونگ کی اسم دخترانه کرهای و به معنای درخشنده است.
عشق به کره جنوبی و فرهنگ این کشور حتی به شرقیترین استان کشور نیز رسیده است، «هلیا» 15ساله در منطقه باهوکلات، شهرستان دشتیاری سیستان و بلوچستان و در جوار گاندوها زندگی میکند، اما موهایش را صاف و چتری به مدل دختران کرهای، روی پیشانیاش میریزد و چشمانش را به سبک جوانان کرهای آرایش میکند. هلیا آرزو دارد آنقدر پولدار شود که بتواند از پس هزینه عمل جراحی بربیاید تا خود را شبیه دختران کرهای کند. «غزل» در گرمای خوزستان، سفیر فرهنگی بیجیره و مواجب کشور کره جنوبی شده است. فریبا، معلم غزل به همدلی میگوید: «غزل در زنگهای تفریحی از کشور کره برای دانشآموزان با ولع خاصی سخن میگوید و حتی از معلمش خواسته که اجازه دهد که با لباس کرهای به مدرسه بیاید.»
فقط آنیسا، سانا، هلیا، آیلین و غزل در چهارگوشه ایران نیستند که شیفته زبان و فرهنگ کرهای شده و خانوادههایشان را از این دلدادگی حیرتزده کردهاند، «نورا»، دختر علی دایی نیز از علاقهمندان این کشور است. علی دایی در یک برنامه فوتبالی و در گفتوگو با عادل فردوسیپور از علاقهمندی دخترش به زبان کرهای گفت. دایی در این برنامه گفت: «دخترم نورا به خاطر علاقه به گروه موسیقی BTS داره زبان کرهای یاد میگیره میگه من رو باید ببری افتتاحیه جام جهانی چون این گروهها اجرا دارن.»
آسیای شرقی دل نوجوانان را برده
برخی صاحبنظران تغییر ذائقه نسل جدید و سر چرخاندن آنان از فرهنگ غرب به فرهنگ شرق را به عملکرد صداوسیما و مسئولان فرهنگی کشور گره میزنند و میگویند زمانی که مسئولان فرهنگی با خیال خود در حال مبارزه با فرهنگ غربی بودند، فرهنگ شرقی -آنهم از نوع شرق آسیای آن- از بیخ گوششان عبور کرد و دل نوجوانان زیادی را برده است. آنها میگویند دستگاههای فرهنگی با بودجههای میلیاردی و با ژست مبارزه با فرهنگ غرب، نهتنها نسل جدید را با فرهنگ ایرانی آشنا نکردند، بلکه خود جادهصافکن گسترش فرهنگ شرق در بین این نسل بودهاند. زمانی که سریالهای «جومونگ، «یانگوم» و دیگر سریالهای کرهای، تلویزیون ایران را به تسخیر خود درآورده بود، بذر علاقهمندی به فرهنگ و زبان کره در کشور کاشته شد. در یکی دو دهه اخیر سریالها و فیلمهای کرهای ساعات زیادی از پخش تلویزیون را اشغال کردند و تعدادشان حتی از سریالهای ایرانی هم بیشتر بود. پخش سریالهای تاریخی کره تا جایی پیش رفت که برخی از مردم ایران از تاریخ کره بیشتر سر درمیآوردند تا تاریخ کشور خود!
اگرچه نمیتوان روی خوش تلویزیون به سریالهای کرهای را در ایجاد علاقهمندی کودکان و نوجوانان به فرهنگ کره نادیده گرفت، اما نباید از تلاش این کشور برای گسترش فرهنگ کشور خود غافل بود. برخلاف ایران که هنرمندانش را با برچسبهای ناروا فراری، بایکوت یا خانهنشین میکند، کشور کره جنوبی با استفاده از هنر موسیقی و فیلمسازیاش توانسته در یکی دو دهه اخیر تصویر جدیدی از خود به جهانیان عرضه کند، تصویری که با تصویر گذشتهاش که تصویر یک کشور سنتی، جنگزده و بسته بود، اختلاف عمیق و معناداری دارد. گروههای پرسروصدا و پرزرقوبرق موسیقی کره جنوبی و رقص و آواز هنرمندانش آنچنان نوجوانان را شیفته خودکرده است که آنان برای دیدن ویدیو کلیپهای هنرمندان کرهای در شبکههای اجتماعی بهویژه یوتیوپ سرودست میشکنند. کانالهای هواداری هنرمندان کرهای یکی پس از دیگری ایجاد میشود و طرفداران کم سن و سال ایرانی برای عضو شدن در آن بر یکدیگری پیشی میگیرند.
نشانهای از شکست سیاستهای فرهنگی
موج شیفتگی به زبان و فرهنگ کرهای در میان برخی از نوجوانان و حتی کودکان تا جایی پیش رفته است که علاقهمندی به کشور کره جنوبی نوعی «پرستیژ» و «کلاس» محسوب میشود، جوری که در برخی از جمعهای نوجوانان، بچههای را که علاقهای به زبان یا فرهنگ کره نشان نمیدهند، برچسب «بیکلاس» و «امل» میخورند. درحالیکه متولیان فرهنگی کشور کره فرسنگها دورتر از خاک ایران نبض کودکان و نوجوانان ایرانی را در دست دارند و محصولات فرهنگی متناسب با ذائقه آنان تولید میکنند، مسئولان فرهنگی ایران با هر آنچه ارتباطی با فرهنگ ایرانی دارد مخالفت میکنند و راه شادی را بر مردم سد کردهاند. مثال روشن این ماجرا برخورد عجیب با برخی مناسبتهای ملی و تاریخی ایران ازجمله هفتم آبان روز کوروش است. در موضوع علاقهمندی نوجوانان ایرانی به کره جنوبی و محصولات فرهنگی این کشور، قصه تلخ ماجرا اینجاست که این طیف سنی متولدین بعد از انقلاب هستند؛ نسلی که مسئولان فرهنگی به اسم بهاصطلاح تربیت فرهنگی آنان بودجههای میلیاردی گرفتند، اما آنها فرهنگ کشور دیگر را فریاد میزنند و با موسیقی آن کشور بالا و پایین میپرند و برای سلبریتیهای چشمبادامی محبوبشان جیغ و هورا میکشند. موضوع دیگری که در مورد دلدادگی نوجوانان به فرهنگ کره نباید نادیده گرفت رویه اشتباه نهادهای فرهنگی با موضوع شادی و موسیقی است. لغو کنسرتها، تحریم موسیقی زنده در برخی شهرها، دشمنی بیپایان صداوسیما با نمایشساز و نوازندگی و ... همه و همه پیش از آنکه نوجوانان و جوانان را با هنجارهای فرهنگی کشور آشتی دهد، فضا را برای جولان دادن موسیقی کشورهای دیگر باز میکند.
شیفتگی بسیاری از نوجوانان ایرانی به فرهنگ کره جنوبی که تا دو دهه قبل برخی از مردم حتی اسم آن کشور را نشنیده بودند، یک پیام بیشتر ندارد و آن شکست سیاستهای فرهنگی کشور بهویژه در حوزه کودکان و نوجوانان است.
گروه BTS در کاخ سفید
اگر زمانی ژاپنیها به این افتخار میکردند که دستگاههای صورتی و تصویری داخل کاخ سفید و روی میز رئیسجمهور امریکا، محصول کشورشان است؛ این بار کرهایها گروههای موسیقیشان را به دیدار رئیسجمهور امریکا میفرستند. این روزها مشخصشده که علاقه به فرهنگ کره مختص به نوجوانان ایرانی نیست، موج موسیقی و محصولات فرهنگی این کشور سراسر جهان را فراگرفته است. هنرمندان این کشور در سایه حمایت مسئولان کشورشان نهتنها باعث اشاعه فرهنگشان در دنیا شدهاند، بلکه آنچنان محبوب و معروف شدهاند که با سیاستمداران طراز اول دنیا نیز دیدار میکنند. چند روز پیش جوبایدن، رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید با گروه پاپ BTS کره جنوبی دیدار کرد.
جو بایدن اعضای گروه BTS را به دفتر بیضی (دفتر کار رسمی رئیسجمهور ایالاتمتحده) دعوت کرد و پس از حضور در یک نشست خبری مملو از مطبوعات سرتاسر جهان، ضمن تشکر از این گروه پاپ کرهای برای کمپین مبارزه با جنایت نفرت ضد آسیایی، اعتراف کرده طرفدار گروه BTS است. روز دیدار بایدن با این گروه موسیقی کره جنوبی در کاخ سفید، طرفداران این گروه کرهای که از آنها بهعنوان «ارتش» یاد میشود خیابانهای منتهی به کاخ سفید را پرکرده بودند، به امید اینکه بتوانند حتی از راه دور به اعضای این گروه نگاه کنند. آنها قبل از حضور این گروه، بیرون از کاخ سفید دیده شدند. در همین حال، اتاق نشست خبری نیز مملو از جمعیت بود.