به روز شده در: ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
کد خبر: ۵۲۶۸۵۷
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۷ - ۱۱ خرداد ۱۴۰۱

مهمترین جنایات ایدئولوژیک در ایران؛ از سعید حنایی در مشهد تا حلقه کرمان

جنایات گروه‌های افراطی تنها به قتل منتهی نمی‌شود؛ گاهی این جنایات زندگی قربانیان خود را برای همیشه تحت تاثیر قرار می‌دهد. اسیدپاشی به زنان اصفهانی یکی از همین جنایات است.
روزنو :

مهمترین جنایات ایدئولوژیک در ایران؛ از سعید حنایی در مشهد تا حلقه کرمان

رور نو :تعصبات ایدئولوژیک در طول تاریخ همواره خطرناک بوده و پیامدهای خطرناکی داشته است و عاملان آن توانسته‌اند جنایاتی با ابعاد گسترده را رقم بزنند رویداد۲۴ در این گزارش تعدادی از جنایات با اندیشه ایدئولوژیک را مورد بررسی قرار داده است.

افراطی‌گرایی در عصر حاضر به راحتی جنایاتی را خلق می‌کند که از نظر فاعل، رفتاری مقدس و در چارچوب دفاع از یک ایدئولوژی است. حالا اگر این گروه از جنایات در جوامعی رخ دهد که افراطی‌گرایی توسط برخی گروه‌های صاحب قدرت مورد تحسین قرار گرفته یا مستقیم و غیرمستقیم بر آن تاکید می‌شود موضوع ابعاد گسترده‌تری می‌یابد و جنایاتی خلق می‌شود که در مواردی مرتکب هرگز به سزای عمل خود نمی‌رسد.

افراطی‌گرایی هزینه سنگینی بر دوش جامعه گذاشته و علاوه بر ایجاد ناامنی روانی در میان شهروندان، بی‌اعتمادی نسبت به نهاد‌های حافظ امنیت و عدالت را نیز رقم می‌زند. گروه‌هایی مانند طالبان و داعش نیز از همین رویه پیروی می‌کنند. افرادی که در تسلیم بی‌منطق خود حاضرند بکشند یا کشته شوند.

در کشور ما نیز طی دهه‌های گذشته چنین جنایاتی که ریشه در تفکرات افراطی داشته یا از تبعیت کورکورانه از برخی شخصیت‌های تندرو نشات گرفته‌اند، رخ داده است. اعمال جنایتکارانه‌ای که بعید است مرتکبان‌شان از سلامت روان مناسب و دانش برخوردار بوده باشند. رویداد ۲۴ در این گزارش نمونه‌ای از این جنایات به اصطلاح مقدس را مورد بررسی قرار می‌دهد.

سعید حنایی معروف به قاتل عنکبوتی طی مرداد ۱۳۷۹ تا فروردین سال ۱۳۸۰ تعداد ۱۶ زن را در مشهد به قتل رساند. سعید که کارگری ساده بود، ادعا می‌کرد برای از بین بردن فحشا و پاکسازی مشهد از افراد فاسد دست به قتل زنان روسپی می‌زده است.

او ابتدا با مردان درگیر می‌شد، ولی پس از چند مورد درگیری زمانی که متوجه شد توان مقابله جسمانی با آن‌ها را ندارد به سراغ زنان رفت؛ زنانی که از ضعیف‌ترین اقشار جامعه بوده و غالبا از راه روسپی‌گری معاش خود را تامین می‌کردند، اما حنایی واقعیات تلخ فقر اقتصادی را نمی‌دید.

او که سعی می‌کرد در دادگاه خود را فردی مقدس معرفی کند در دادگاه گفته بود: «بعد از قتل دوازدهم پس از مدتی خشکسالی بارندگی شد. فهمیدم خدا عنایتش شامل حالم شده و متوجه کار من است.»

نکته مهم، اما نگاه حمایتگرانه خانواده حنایی نسبت به اعمال ارتکابی او بود. آن‌ها حنایی را قهرمانی معنوی می‌دانستند و فجایعی که او مرتکب شده بود را تایید می‌کردند. همسرش هم می‌گفت «زنی که خود خواسته به منزل مردی می‌رود که نمی‌شناسدش، سزایش جز مرگ چیزی دیگری نیست. سعید انسان نکشته، فساد را از بین برده است.»

برخی همان زمان حاکمیت ایران را دفاع از اندیشه سعید حنایی متهم کردند، اما همان موقع انتقادات تندی از تریبون‌های رسمی از اقدامات حنایی شد و مهمتر آنکه حنایی در سال ۱۳۸۱ در محوطه زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد.

محفل کرمان، قاتلانی که بخشیده شدند

سال ۱۳۸۱ تعداد ۶ نفر از تندروهای کرمان تصمیم گرفتند برای مبارزه با فحشا و فساد خودشان دست به‌کار شوند. این گروه که به محفل کرمان معروف شدند، قتل‌های خود را تحت عناوینی مانند اینکه فردی «فروشنده مشروب الکلی» است یا دیگری «شهره به فساد» است مرتکب می‌شدند، این گروه سرانجام بعد از کشتار تعدادی از زنان و مردان کرمانی دستگیر شدند.

آن‌ها مدعی بودند جنایات‌شان استنباطی از سخنان یکی از روحانیون ارشد و به تحریک و تشویق فرمانده نظامی‌ آنها انجام شده است. محمد حمزه مصطفوی در دادگاه به نقل از همان روحانی که ظاهرا مربوط به سخنرانی او در مسجد امام حسن مجتبی در تاسوعای سال ۸۰ مصادف با ۸ فروردین سال ۱۳۸۰ بوده، چنین گفته است: «وظیفه افراد امر به معروف و نهی از منکر است اگر طرف نپذیرفت در نوبت دوم باید او را به مقامات قضایی معرفی کرد و متعاقباً اگر این فرد به اعمال سابقه خود ادامه داده، آمر به معروف حق دارد او را بکشد.»

با وجود مشخص بودن قاتلان این پرونده، اما رسیدگی به آن ۱۶ سال طول کشید، در این مدت ۴ تن از این جنایتکاران محکوم به قصاص شدند، اما در نهایت خرداد ماه سال ۱۳۹۷ رئیس‌کل دادگستری استان کرمان از اعلام رضایت اولیای دم پرونده خبر داده و گفت «آخرین اولیای دمی که تاکنون رضایت نداده بودند هم رضایت دادند و این پرونده اخیرا بسته شده است با توجه به رضایت اولیای دم، اگر متهمان مدت زمان قانونی حبس خود را کشیده باشند، می‌توانند آزاد شوند.»

جنایات گروه‌های افراطی تنها به قتل منتهی نمی‌شود؛ گاهی این جنایات زندگی قربانیان خود را برای همیشه تحت تاثیر قرار می‌دهد. اسیدپاشی به زنان اصفهانی یکی از همین جنایات است.

سال ۱۳۹۳ تعداد ۴ نفر از زنان و دختران در اصفهان مورد اسیدپاشی قرار گرفتند. پلیس بعد از سه سال اعلام کرد هیچ نشانی از اسیدپاشان نیافته است!! در نهایت سال ۱۳۹۷ وکیل مدافع قربانیان اسیدپاشی‌های اصفهان از بسته شدن پرونده اسیدپاشی زنان این شهر بدون داشتن حتی یک متهم خبر داد.

مرضیه ابراهیمی یکی از قربانیان اسیدپاشی دراعتراض به این موضوع گفته بود که «مسئولان قول داده بودند تا پیدا شدن اسیدپاشان پرونده باز باشد.»

این اتفاقات همزمان با بررسی طرح «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» در مجلس وقت اتفاق افتادند، مساله‌ای که موجب شد برخی ارتکاب این جنایات را مربوط به گروه‌های تندرو دانسته و برخی دیگر بر نقش سخنان چهره‌های بانفوذ شهر تاکید کنند. برخی نیر ماجرا به امام جمعه وقت نسبت دادند، اما او در این باره توضیح داد که «من نگفتم تذکر فراتر از لسانی باشد. حتی اگر یک زن به بدترین وضع به خیابان بیاید مجازاتش چنین چیزی نیست.»

البته برخی این رفتار را نوعی اقدام برای بدنام کردن آمران به معروف معرفی کردند. با این حال این مورد بدون داشتن یک متهم بسته شد.

سال گذشته، اما حسین میرزایی نماینده انقلابی مردم اصفهان و عضو کمیسیون فرهنگی در مجلس انقلابی یازدهم درباره اینکه چرا پرونده اسیدپاشی‌های سال ۱۳۹۳ اصفهان هنوز به نتیجه ملموسی نرسیده است، گفته بود: «اسیدپاشی‌هایی که در اصفهان اتفاق افتاد فقط به صورت دختران بدحجاب نبود، بلکه دختر‌های محجبه و انقلابی هم مورد این خشونت قرار گرفتند.»
قتل‌های ایدئولوژیک پیش از انقلاب

موارد قتل‌های ایدئولوژیک پیش از انقلاب ایران هم وجود داشته است؛ در مهمترین آن احمد کسروی به دست تندورهای مذهبی کشته شد. کسروی از مورخان مشهور ایرانی بود که کتاب تاریخ انقلاب مشروطه وی تاثیری ماندگار بر جریان‌های فکری در ایران داشته است. او بنیان‌گذار جنبشی سیاسی-اجتماعی با هدف ساختن یک «هویت ایرانیِ سکولار» در جامعهٔ ایران، موسوم به جنبش «پاک‌دینی» بود و بر مبارزه فکری با آنچه «واپس‌ماندگی بکری و علمی» می‌دانست، تاکید می‌کرد.

کسروی موضع بسیار رادیکالی نسبت به روحانیت داشت و همین موضوع اختلاف شدیدی میان او و بخشی از روحانیون ایجاد کرده بود. البته کسروی ادیان دیگر را نیز به شیوه تندی نقد می‌کرد و به همین دلیل صوفیان و بهاییان هم از وی متنفر بودند، اما طبیعی بود در جامعه‌ای که دین رسمی آن تشیع است، انتقادهای تند به سبک کسروی پاسخی تند هم خواهد داشت؛ چنانچه کسروی مخالفت خود را با روش‌هایی از جمله کتاب‌سوزان و حمله به حافظ و مولانا و دیگر شعرای بزرگ ایرانی به بهانه ترویج صوفی‌گری در آثار آنها انجام می‌داد.

در نهایت نواب صفوی و یارانش، کسروی را مقابل کاخ دادگستری ترور کردند. کسروی در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ و در سن ۵۵ سالگی مقابل ساختمان کاخ دادگستری تهران به ضرب گلوله و ۲۷ ضربه چاقو کشته شد.

البته نمونه‌های دیگری همچون قتل حسنعلی منصور یا ترور حسین فاطمی هم در ایران رخ داد که هر دو توسط گروهی از مذهبیون انجام شد، با این حال رگه‌های سیاسی در آن بسیار قوی‌تر از مسئله دفاع از یک باور مذهبی بود؛ مثلا در مورد حسنعلی منصور در انتقاد از تصویب کاپیتولاسیون بود و حتی اعضای موتلفه بسیار به دنبال آن بودند که از آیت الله خمینی فتوا بگیرند، ولی موفق به چنین کاری نشدند و نهایتا فتوای قتل را از آیت الله میلانی گرفته شد. یا در مورد دکتر فاطمی عبدخدایی که نوجوانی پانزده ساله بود که درکی از شرایط نداشت و حتی در آن سن سواد کافی هم نداشت، می‌گفت با فاطمی بر سر «حکومت اسلامی» اختلاف دارد و به همین دلیل به او شلیک کرد!!

نگاهی به این پرونده‌های مهم و برخی جنایات که به انگیزه‌های ایدئولوژیک انجام می‌شوند، نشان از عمق فاجعه افراطی‌گری در ایران دارد؛ قتل‌هایی که به بهانه‌هایی مانند حراست از آبروی خانواده، مبارزه شخصی با فساد و دفاع از دین مردم انجام می‌شود، همگی در گروه جنایات ایدئولوژیک قرار می‌گیرند که مرتکبان آن‌ها خود را کاملا در انجام جنایت مُحق می‌دانند.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز