سرنخ حادثه آبادان در پشت پرده است
روزنو :حادثه آبادان یکی از تلخترین روزها را برای مردم ایران رقمزده است و به همین دلیل نیز واکنشها نسبت به این فاجعه همچنان ادامه دارد. مردم شهرهای مختلف کشور برای همدردی با مردم داغدار آبادان مراسمهای عزاداری برگزار کرده و در فضای مجازی نیز واکنشها نسبت به این حادثه همچنان ادامه دارد. با اینوجود سؤال مهم در این زمینه این است که برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی چه باید کرد و چه رویکردی را باید در دستور کار قرار داد که دیگر شاهد چنین اتفاقات تلخی نباشیم.
رای تحلیل و بررسی جوانب مختلف این ماجرا باکمال الدین پیرموذن، نماینده سابق مجلس و شهردار پیشین اردبیل گفتوگو کرده است. پیرموذن معتقد است: «در سالهای اخیر مردم ایران از تحریمهای ظالمانه و سوء مدیریتهایی که در کشور وجود دارد آسیب دیدهاند و انتظار دارند کسانی که دلسوز جامعه هستند نسبت به جان مردم احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند. در کشوری که دارای مدنیت درخشانی است رخ دادن برخی اتفاقات غیرقابلپذیرش است. اتفاقاتی مانند پلاسکو و متروپل باید درس عبرتی برای همهکسانی باشند که نسبت به جان و مال مردم مسئولیت دارند و دیگر نباید چنین اتفاقاتی تکرار شود. همچنان نیز کارشناسان هشدار میدهند که ساختمانهای مشابهی در شهرهای مختلف کشور وجود دارد که استاندارد نیست و مردم در آن رفتوآمد میکنند. در چنین شرایطی نهادهای نظارتی باید بهصورت جدی به موضوع ورود کنند و از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کنند .» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
پیامدهای حادثه آبادان همچنان ادامه دارد و تعداد قربانیان روزبهروز بیشتر میشود. اتفاقی که ریشه در روابط پشت پرده دارد. چرا چنین اتفاقاتی در کشور رخ میدهد و ریشه آن را کجا میدانید؟
مجتمع متروپل با مشارکت شهرداری و فردی به نام عبدالباقی ساخته شده است. این موضوع به معنای این است که ساخت این مجتمع بهصورت مشارکتی بوده است. اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم دلایل متفاوتی را باید ذکر کرد تا اینکه این مجتمع توسط بخش خصوصی ساختهشده است. در هر دو حالت در مجتمع ساختهشده باید استانداردهای لازم در نظر گرفته میشده و همه جوانب در نظر گرفته میشد که این اتفاقات رخ نداده است. بدون تردید برای ساختن یک مجتمع عمومی در وسط شهر مهمترین نکته امنیت و پایداری آن ساختمان است. درنتیجه کسانی که امنیت و پایداری ساختمان را فدای مسائل دیگر کردهاند مقصر هستند و باید در برابر این بیقانونی پاسخگو باشند. عدم توجه به اصول ساختمانسازی و شهرسازی آثار زیانباری بههمراه خواهد داشت و این اتفاقات درگذشته نیز تجربهشده است. امروز ما در آبادان شاهد عزاداریهای جمعی هستیم که برای از دست دادن عزیزان خود صورت میگیرد. به همین دلیل نیز شهرهای دیگر کشور نیز به شکلهای مختلف با مردم داغدیده آبادان همدردی میکنند و ما شاهد هستیم که مردم شهرهای دیگر در این زمینه مراسمهای یادبود برگزار میکنند. اگر بخواهیم از جنبه مشارکتی به این موضوع نگاه کنیم فردی که دارای نفوذ بوده با همراهی شهرداری، اعضای شورای شهر، استانداری و فرمانداری اقدام به ساخت چنین مجتمعی کرده است. در این پروژهها به دلیل اینکه منافع شهرداری و دولت نیز مطرح است در برخی زمینههای مهم اغماض میشود که این اغماض درنهایت باجان مردم بازی میکند و جان آنها را به خطر میاندازد. اقدامی که صورت گرفته نه صورت انسانی دارد و نه قانونی و شرعی. به نظر میرسد همهکسانی که در این زمینه نقش داشتهاند به فکر منافع فردی و یا نهاد خود بودهاند و همین وضعیت نیز باعث شده که این حادثه دلخراش رخ بدهد.
چرا شهرداری و اعضای شورای شهر بهجای اینکه منافع مردم را در اولویت قرار بدهند با مالک متروپل همراه شدهاند. این همراهی با چه انگیزه بوده است و آیا در جاهای دیگر نیز میتوان این همدستی را مشاهده کرد؟
در این ماجرا فردی با عنوان اینکه زمینی در اختیار دارد تلاش کرده شهرداری و اعضای شورای شهر را با خود در ساخت این مجتمع همراه کند که درنهایت موفق به این کار شده است. مالک این ساختمان نیز با وعده اینکه این مجتمع میتواند برای بخشهای مختلف کارساز باشد تلاش کرده شهرداری را با خود همراه کند. این مجتمع نیز دارای بخش تجاری، پزشکی و خدماتی بوده است. من معتقدم مالک ساختمان با اعمالنفوذ و رفتارهای غیرقانونی تلاش کرده مشارکت شهرداری و بخش دولتی را با خود همراه کند که گویا موفق نیز شده است. شهرداری و شورای شهر نیز برای اینکه از این مجتمع و واحدهای آن درآمد کسب کند با پیشنهاداتی که مالک مجتمع داده موافقت کرده است. واقعیت این است که در این حادثه مسائل پشت پرده نیز وجود داشته و مالک ساختمان با برخی از مدیران شهرداری زد و بندهایی در پشت پرده داشته است و به همین دلیل شهرداری حاضر شده به مجتمعی که روال قانونی خود را طی نکرده مجوز بدهد. در این ماجرا زد و بندهای غیراصولی و غیرقانونی در پشت پرده صورت گرفته بود. اگر تصمیمات در پشت پرده گرفته نمیشد و روال قانونی در ساخت این مجتمع انجام میگرفت شاهد چنین اتفاقی نبودیم. البته در این زمینه تنها نمیتوان شهرداری را مقصر دانست و دستگاههای تخصصی مانند بنیاد مسکن و سازمان نظاممهندسی را نیز باید در این ماجرا مقصر دانست. بههرحال هرکدام از این دستگاهها وظایفی دارند و باید نسبت به وظایفی که در برابر شهروندان دارند احساس مسئولیت کنند. اگر این نهادها نیز بهخوبی به وظایف خود عمل کرده بودند این پروژه با نهایت دقت فنی ساخته میشد و چنین مشکلاتی برای جامعه و کشور ایجاد نمیکرد. برخی مسائل مدیریتی بهخصوص در مدیریت شهر مطلق هستند که یکی از آنها اطمینان از روند ساختوسازهای شهری و عمومی است که قرار است مردم در آنجا رفتوآمد کنند. در این زمینه مدیریت باید صددرصدی باشد و هیچگونه اهمالکاری پذیرفته نیست. این در حالی است که در حادثه آبادان چنین اتفاقی رخ نداده است و برخی از نهادها مسئولیت خود را انجام ندادهاند.
برخی افراد ثروتمند به دلیل اعمالنفوذی که پیدا میکنند به شکلهای مختلف در نهادهای دولتی رسوخ میکنند و اهداف خود را پیش میبرند. اینیک پدیده اجتماعی است که اغلب مردم تاکنون با آن مواجه شدهاند. آیا در این حادثه مقصر اصلی را مالک مجتمع میدانید؟
در این ماجرا مالک ساختمان که هنوز از سرنوشت وی اطلاعات دقیقی وجود ندارد و مشخص نیست که آیا در ریزش ساختمان جان خود را ازدستداده یا اینکه همچنان زنده است. در این زمینه اخبار ضدونقیضی مطرح میشود که نیازمند شفافسازی دقیق از سوی مسئولان است. به همین دلیل من توصیه میکنم بهصورت رسمی اعلام شود که آیا عبدالباقی هنوز زنده است یا خیر تا مردم در جریان امور قرار بگیرند. به نظر میرسد وی با اعمالنفوذ و ارتباطاتی که در پشت پرده داشته موفق شده بهصورت غیرقانونی مجوز ساخت چنین مجتمعی را بگیرد. درنتیجه نمیتوان او را مقصر اصلی این ماجرا دانست هرچند نقش محوری داشته است. وظیفه شهرداری بوده که اجازه ندهد چنین مجتمعی که وضعیت استاندارد ندارد ساخته شود که متأسفانه این اتفاق رخ نداده است. نکته مهمی که در این زمینه رخداده این است که اشتباهات فاحشی در ساخت این مجتمع وجود داشت و فیلمهایی که از قبل از حادثه منتشرشده نشان میدهد که این ساختمان از ایمنی کافی برخوردار نبوده است. مسئولان نظارتی باید در این زمینه جدیت بیشتری خرج میدادند تا چنین فاجعهای رخ ندهد. واقعیت این است که در سالهای اخیر مردم ایران از تحریمهای ظالمانه و سوء مدیریتهایی که در کشور وجود دارد آسیب دیدهاند و انتظار دارند کسانی که دلسوز جامعه هستند نسبت به جان مردم احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند. در کشوری که دارای مدنیت درخشانی است رخ دادن برخی اتفاقات غیرقابلپذیرش است. اتفاقاتی مانند پلاسکو و متروپل باید درس عبرتی برای همهکسانی باشند که نسبت به جان و مال مردم مسئولیت دارند و دیگر نباید چنین اتفاقاتی تکرار شود. همچنان نیز کارشناسان هشدار میدهند که ساختمانهای مشابهی در شهرهای مختلف کشور وجود دارد که استاندارد نیست و مردم در آن رفتوآمد میکنند. در چنین شرایطی نهادهای نظارتی باید بهصورت جدی به موضوع ورود کنند از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کنند. این وضعیت درباره تراکم فروشی نیز وجود دارد و ما مشاهده میکنیم که برخی ساختمانها بدون داشتن مجوزهای قانونی و درجاهایی ساخته میشود که برای جان مردم خطرناک است. کشور ما نیاز به ثروت دارد و تا زمانی که ثروت برای مدیریت کشور افزایش پیدا نکند نمیتوان به وضعیت شهرها و آسیبهایی که در این زمینه وجود دارد رسیدگی کرد. امروز شهرداریها با کمبود بودجه مواجه هستند و نمیتوانند حقوق کارمندان و کارگران خود را پرداخت کنند.
حادثه متروپل افکار عمومی جامعه را تحت تأثیر قرار داده و مردم نسبت به این حادثه دلخراش آسیب روحی دیدهاند. این در حالی است که هشدارهایی درباره دیگر ساختمانها در شهرهای مختلف کشور نیز داده میشود. در چنین شرایطی چه باید کرد و چگونه میتوان از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کرد؟
ما فراموشکار هستیم و خیلی زود چنین مسائلی را فراموش میکنیم و تنها زمانی که این اتفاقات تکرار میشود به فکر راه علاج میافتیم. برخی کمتر به نظم و قانون اهمیت میدهند و به همین دلیل نیز چنین فجایعی رخ میدهد. اگر نظم و قانون در جامعه بهصورت جدی موردتوجه قرار میگرفت شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم. ما تنها شعار نظم و قانون میدهیم. این در حالی است که کشورهای خارجی برای نظم و قانون اهمیت ویژهای قائل هستند و تلاش میکنند در همه امور نظم و قانون را سرلوحه کار خود قرار بدهند. من امیدوارم این اتفاق که تلخ و ناخوشایند بود و برخی از مردم شریف و قهرمانپرور آبادان را از دست دادیم درس عبرتی برای مسئولان باشد تا پسازاین قانون و نظم را سرلوحه کار خود قرار بدهند و با هرگونه بینظمی و بیقانونی برخورد کنند. من معتقدم چنین اتفاقاتی به دلیل مسائل پشت پرده رخ داده و برخی از میز مدیریتی خود برای منافع فردی و گروهی سوءاستفاده میکنند و منافع جمعی را فدای منافع فردی و گروهی میکنند. در این ماجرا نیز همین اتفاق افتاده و فردی با اعمالنفوذ مدیران شهرداری و شورای شهر را با خود همراه کرده و دستبهکار غیرقانونی زده که دود آن درنهایت به چشم مردم رفته و باعث شده مردم عزیزان خود را از دست بدهند.
مسئولان باید بهصورت جدی به موضوع ورود کنند و باکسانی که برای منافع فردی و گروهی خود باجان مردم بازی میکنند برخورد قاطع انجام بدهند. نباید اجازه داد دوباره جان انسانهای بیگناه به دلیل دور زدن قانون توسط عدهای به خطر بیفتد. باید رویکردی که در دستور کار قرار بگیرد که حادثه متروپل آخرین اتفاق باشد که در این زمینه رخ میدهد و در آینده شاهد تکرار چنین اتفاقات ناگواری نباشیم. این وضعیت نیز در شرایطی محقق میشود که قانون در اولویت نخست قرار داشته باشد و نظم سرلوحه کارها قرار داشته باشد.