چرا اجرای رتبهبندی معلمان به تأخیر افتاده است؟
رهبر معظم انقلاب در 21 اردیبهشت در جمع معلمان نمونه 1401 فرمودند: «خب، هدف و غرض از این دیدار سالانه ما با معلّمین عزیز ــ که این یکی دو سال گذشته به خاطر بیماری همهگیر [کرونا] اختلالاتی داشت و امسال بحمدالله این توفیق را پیدا کردیم که شما را از روبهرو مشاهده کنیم ــ این است که نقش معلّمان در فرهنگ عمومی کشور برجسته بشود؛ هدفمان این است. ما میخواهیم معلّم شناخته بشود، ارزش معلّمی در افکار عمومی مردم یک ارزش تثبیتشده و ماندگاری باشد که الان این جور نیست. باید جوری [رفتار] کنیم که خود معلّم به معلّمی خودش افتخار کند، خانوادهی او به معلّمی او افتخار کنند و جامعه به او به چشم یک موجود مفتخر نگاه کند؛ ما باید به اینجا برسیم. یک مقداری گفتن لازم دارد، یک مقداری عمل کردن لازم دارد؛ حالا گفتنیهایش را ما یک مختصری امروز عرض میکنیم».
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان فرمودند: «سفارش من هم در مورد مسائل مربوط به معیشت، همان سفارش همیشگی است؛ البتّه مشکلاتی وجود دارد در امکانات دولتی، واقعاً یک مشکلاتی هست، اینها را قبول داریم، باید توجّه به این مشکلات داشت امّا مسأله بیمه، بازنشستگی، مسائل هزینههای درمان که بموقع پرداخت بشود، اینها مسائل مهمّی است، به اینها بایستی حتماً توجّه کرد».
خبرگزاری فارس در راستای سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع معلمان نمونه 1401، نشستهای متعددی را با کارشناسان تعلیم و تربیت پیشبینی کرده است که این نشستها با همکاری کانون تربیت اسلامی برگزار میشود؛ در میزگرد نخست، موضوع معیشت معلم را در نظر گرفتیم و بر همین اساس از مهدی اسماعیلی رئیس کمیته آموزش و پرورش مجلس، فرشید سیاری مدیرکل اسبق تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش و حمیدرضا امینه کارشناس تعلیم و تربیت و معلم دعوت کردیم تا در این خصوص گفتوگو کنیم.
**معلم را نباید کارمند ساده حساب کنیم
رهبر معظم انقلاب به موضوع اهمیت شغل معلمی اشاره کردند و بر آن تأکید داشتند. چه اتفاقی افتاده است که این اهمیت کمرنگ شده است.
اسماعیلی: عامل پیشرفت و ترقی هر جامعهای بستگی به نظام تعلیم و تربیت آن کشور دارد. در این فرایند، معلم نقش اصلی را بازی میکند و جهت رسیدن به آن شاخص پیشرفتگی یک جامعه، بسیار مؤثر است.
نگاه به معلم، فعلاً در کشور ما نگاه کارمندی است. معلم را نباید یک کارمند ساده حساب کنیم. معلم یک چهره علمی است و کارش متفاوت با سایر کارکنان دولت است. شغلش با اندیشه است؛ معلم یک مهندسی است که به هندسه انسانها میپردازد.
وقتی میخواهند یک عددی را به عنوان ترمیم حقوق و مزایا برای معلمان در نظر بگیرند، میگویند آن عدد ضرب در 850 هزار نفر و مسلماً عدد درشتی به دست میآید
بنابراین شغل معلم متفاوت است و ماهیت شغل معلمان با سایر کارکنان دولت فرق میکند؛ هنوز ما این را در کشور تفکیک نکردیم که معلم باید به عنوان یک چهره علمی مدنظر قرار گیرد و برجستگی علمی او را لحاظ کنیم و متناسب با آن جایگاه علمی، برای معلم شأن و منزلت قائل شویم.
فکر میکنیم چون با این نگاه و نگرشها نسبت به ماهیت معلمی فاصله داریم لذا دستاندرکاران و مسؤولان ذیربطی که به دنبال تعیین سقف معیشتی معلمان هستند، این تفکیک را قائل نیستند.
از طرفی یک مأموریت بزرگی را به آموزش و پرورش و معلمان دادیم یعنی در کشور هم بر اساس قانون اساسی و هم بر اساس درخواستها و الزامات اجتماعی، نباید بگذاریم یک دانشآموز لازمالتعلیم مانده از تحصیل شود.
این مأموریت بزرگ باعث شده است حجم این وزارتخانه هر روز بزرگ و بزرگتر شود که الان میبینیم حدود 850 هزار معلم شاغل داریم و از برخی از معلمان بازنشسته و غیررسمی هم در مدارسمان استفاده میکنیم.
این عدد را به خاطر این مأموریت بزرگ، ایجاد کردیم اما وقتی میخواهیم معیشت معلمان را مورد توجه قرار دهیم، به مأموریت توجه نمیکنیم؛ توجه کنید یک وزارتخانهای کلاً 3 هزار پرسنل دارد و به اندازه یک مدرسه است پس طبیعتاً توجه به معیشت و سقف حقوقی و دریافتی کارکنان آن وزارتخانه به مراتب آسانتر و روانتر و بسیار سهلتر از آن است که بیاییم یک مجموعهای که شاغلانش بالای 850 هزار نفر هستند را رسیدگی کنیم!
لذا وقتی میخواهند یک عددی را به عنوان ترمیم حقوق و مزایا برای معلمان در نظر بگیرند، میگویند آن عدد ضرب در 850 هزار نفر و مسلماً عدد درشتی به دست میآید؛ خب آن وقت میگویند بودجه کشور کفاف نمیکند و عدد را پایین میآورند.
**وقتی انگیزه معلم را از او گرفتید، دیگر چیزی نمیماند
اسماعیلی: بنابراین آمدیم یک مأموریت بزرگی را تعریف میکنیم بدون اینکه به زیرساختهای آن توجه کنیم و الان میبینیم مشکل معیشتی هر سال روی هم انباشته شده و بیتوجه شده است و واقعاً این موضوع روی انگیزه معلمان بسیار اثر سویی گذاشته است.
یعنی وقتی معلمان خودشان را با برخی مشاغلی که حساسیت شغلی آنها به مراتب پایینتر از حساسیت شغل معلمی است، مقایسه میکنند، میبینند کارمندان آن مشاغل چندین برابر او دریافتی دارند؛ در نتیجه معلمان سرخورده میشوند و انگیزه خود را از دست میدهند. وقتی انگیزه معلم را از او گرفتید، دیگر چیزی نمیماند.
اگر انگیزه معلم را بگیری، مثل این است که دست و پایش را بستی و او را در یک استخر انداختی
معلم میتواند کارهای شاخصی انجام دهد و شاهکار معلم این است که با انگیزه سر کلاس برود و به هندسه دانشآموزان بپردازد و این اتفاق زمانی محقق میشود که انگیزه معلم بالا باشد. اگر انگیزه معلم را بگیری، مثل این است که دست و پایش را بستی و او را در یک استخر انداختی.
باید توجه مسؤولان به این باشد که معلمی یک شغل عادی و کارمندی صرف نیست بلکه یک چهره علمی است که میتواند زیرساخت پیشرفت و ترقی کشور را بسازد که رهبر معظم انقلاب در فرمایشات اخیرشان در 21 اردیبهشت 1401 در جمع معلمان نمونه فرمودند به این موضوع اشاره کردند.
لذا به نظر میرسد که کمتوجهی به مسأله اهمیت معلمی باعث شده است که متأسفانه انگیزه معلمان را مورد توجه و تحت تأثیر خود قرار داده است.
** اولیتر از معیشت فرهنگیان، منزلت است
امینه: مسأله معیشت یکی از دغدغههای بزرگ فرهنگیان است اما اولیتر از مسأله معیشت که خواست قشر کثیر فرهنگیان هست، منزلت است. منزلت و جایگاهی که به صراحت خدمتتان عرض کنم حلقه مفقوده نظام مقدس نظام تعلیم و تربیت است.
اولین شرط و اولین مهم که باید محقق شود این است که بتوانیم جایگاه رفیعی برای معلمان در جامعه و کشور قائل باشیم؛ امروز فضاهای مجازی ناقل همه تعریفها از حوزه تعلیم و تربیت در اقصی نقاط دنیاست. فرهنگیان ما دوست دارند که به مانند کشورهای توسعه یافته که به معلمانشان قدر و منزلت میدهند، این قدر و منزلت داده شود.
ساختن و توسعه جامعه در گروی چه مسائلی میتواند باشد؟ یعنی کشور ما به کدام مهم باید به صورت داهیانه نظاره کند تا اینکه بتواند احوال جامعه را دگرگون کند؟
آیا اولویت اول ما در کشور آموزش و پرورش هست؟ سؤالی است که اگر از هر قشری در جامعه پرسیده شود، قطع مسلم «خیر» میگوید
اگر میخواهیم در بحث توسعه یافتگی قدم بگذاریم که البته این توسعه میتواند از جنبههای مختلف اعم از توسعه فرهنگی، توسعه علمی، توسعه اقتصادی و توسعه صنعتی باشد باید به معلم توجه کنیم.
آیا اولویت اول ما در کشور آموزش و پرورش هست؟ سؤالی است که اگر از هر قشری در جامعه پرسیده شود، قطع مسلم «خیر» میگوید.
بحث این است که به معلم باید عنایت شود و بحث معیشت هم یکی از دغدغههایی است که خواسته مهم معلمان است؛ چرا که اگر معلم دغدغه نداشته باشد، میتواند در حوزه فعالیتی که رسالت تعلیم و تربیت فرزندان این کشور را دارد، موفق باشد.
** چقدر توانستیم دغدغه یک معلم را به هر حال کم کنیم؟
امینه: اگر معلم دغدغه معیشتی داشته باشد، آیا میتواند تأمل تفکر بر مسائل علمی کند و خودش را به هرحال به روز کند. معلمان ما امروز در بعضی از موارد عقبتر از دانشآموزان شدند. چقدر توانستیم در حوزه توانمندی معلمان راهکار و برنامه داشته باشیم. اگر یک معلم این دغدغهها را نداشته باشد به قطع میتواند تمام هم و غم خود را معطوف کند بر اینکه خودش را غنی کند و معلمی که غنی باشد در کلاس تأثیرگذار است.
حالا این غنی شدن از کجا حاصل میشود؟ از بحث کلمه انگیزه بخشی است. ما همیشه به معلم گفتیم که باید به کلاس درس بروی و ناقل انگیزه به دانشآموزان باشی؛ چقدر درمورد معلم انگیزه بخشی را محقق کردیم. چقدر توانستیم دغدغه یک معلم را به هر حال کم کنیم که معلم با التیام خاطر ناقل این انگیزه در کلاس درس شود.
**آمار فرهنگیان دارای بیمه تکمیلی 40 درصد کاهش داشته است
* فارس: آقای سیاری، در دورهای مسؤولیت برنامهریزی برای رفاه معلمان را داشتید، چه اقداماتی برای معلمان انجام شده است؟
سیاری: آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین دستگاه اجرایی کشور در واقع فصل مشترک حاکمیت و جامعه است؛ کوچکترین تصمیمات و اتفاقات که در آموزش و پرورش حادث میشود، قطعاً تمام ارکان جامعه را متأثر میکند چون هم دانشآموزان هستند هم اولیای دانشآموزان هستند و هم عواملی که به نوعی با دستگاه تعلیم و تربیت سر و کار دارند.
آن چیزی که در سالهای اخیر، مشخصاً در دولت قبل قابل مشاهده بود، این بود که واقعاً آموزش و پرورش دغدغه و اولویت مسؤولان ما نبود. مصادیق آن هم هست. اینکه مخصوصاً به حوزه رفاه، منزلت و معیشت معلم توجه نشد. البته افزایش حقوق و بحث رتبهبندی با توجه به آمار بالای جامعه فرهنگیان، یک مقدار محدودیت و موانع خاص خود را دارد اما در کنارش باید بتوانیم هزینههای زندگی معلم را پایین بیاوریم.
اساسیترین نیاز فرهنگیان در سالهای اخیر بحث بیمه و درمان بوده است
بحث اصلی که همیشه در نظرخواهیها هم اشاره شده است، بیمه و درمان معلم است و در ادامه بحث تسهیلات مالی و مسکن، خریدهای لیزینگی، سفرهای زیارتی و سیاحتی است که البته این موارد در اولویتهای خیلی پایینتر میرود. همچنین حمایت و تقویت تعاونیها باید مدنظر باشد.
اگر در کنار افزایش حقوق، به این مسائل توجه کنیم و هزینه سبد خانوار فرهنگیان را پایین بیاوریم، میتوانیم مدعی باشیم که یک نقش اساسی داشتیم.
در سالهای اخیر واقعاً در حق آموزش و پرورش و معلمان کم لطفی شد. یعنی هیچ برنامه رفاهی و معیشتی علیرغم شعارهای زیبایی که میدادند، وجود نداشت و خیلی از فعالیتهای نیمبند گذشته هم تعطیل شد.
همانطور که عرض کردم اساسیترین نیاز فرهنگیان در سالهای اخیر بحث بیمه و درمان بوده است. رهبر معظم انقلاب در جمع معلمان به آن اشاره و تأکید کردند.
نبود اولویت خدمات بیمه و درمان برای فرهنگیان در سالهای اخیر، باعث این شد که این خدمات بسیار افت و نزول داشته باشد کما اینکه از مهر سال 1396، هیچگونه اعتباری بابت بیمه درمان تکمیلی پرداخت نشد و تمام حق بیمه کاملاً به صورت تمام و کامل توسط معلم پرداخت شد که الان به مبلغ 49 هزار و 500 تومان با خدمات بسیار ناقص ارائه میشود.
همین افزایش نارضایتی باعث شده است که آمار بیمه شدگان حدود 40 درصد کاهش پیدا کند یعنی از یک میلیون و 950 هزار نفر به کمتر از یک میلیون و 200 هزار نفر برسد، البته این با حساب افراد تحت تکفل فرهنگیان است. همچنین از حیث نیازهای واقعی بابت تعهدات، نارضایتیهای بسیار زیادی توسط فرهنگیان وجود دارد.
** چرا بیمه طلایی متوقف شد؟!
سیاری: زمانی که بیمه تکمیلی موسوم به بیمه طلایی شکل گرفت، بحثهای کارشناسی، فنی و اجرایی آن با مجموعه ما بود و بحثهای بودجهای، پشتیبانی مالی آن با آقای نوری بود که اکنون وزیر آموزش و پرورش است.
یعنی انتطار میرود که آقای نوری یک راهکارهای عملیاتی مناسبی در خصوص انعقاد بیمه تکمیلی داشته باشد. در نظرخواهی صندوق ذخیره فرهنگیان هم بیمه به عنوان اولین اولویت فرهنگیان مطرح شد.
بیمههای پایه شامل بیمه خدمات درمانی و تأمین اجتماعی که بیمه اصلی پرسنل آموزش و پرورش هستند به تنهایی پاسخگوی نیازهای درمانی بیمهشدگان نیستند و دستگاههای اجرایی دولتی و غیردولتی طی بیش از دو دهه گذشته با توجه به بالا بودن هزینههای درمان به دنبال ایجاد پوشش بیمههای درمان تکمیلی جهت تأمین هزینه بودند.
وزارت آموزش و پرورش نیز از این قاعده مستثنی نبود و از سال ۱۳۷۸ تاکنون به هر شکل ممکن این پوشش بیمهای را برای کارکنان خود ایجاد کرده است اما نقطه عطف آن بیمه درمان تکمیلی موسوم به بیمه طلایی بود که از اول اردیبهشت ۱۳۸۹ با یکی از شرکتهای بیمهای منعقد شد.
خدمات سرپایی و پاراکلینیکی بدون سقف بود و فرهنگیان ترغیب میشدند که از آن استفاده کنند مثل آزمایش که ضریب خسارت را بالا میبرد
آن زمان ۵۰ درصد حق بیمه از محل رفاهیات وزارت آموزش و پرورش پرداخت شد و ۵۰ درصد هم از پرداختی فرهنگیان بود. از همان ابتدا دو نقیصه در این فرایند وجود داشت یکی اینکه اعتبارات پایدار و مستمری در ردیفهای بودجهای دیده نشده بود و دوم اینکه تعهدات به شکل کارشناسی شده نبود. کما اینکه خدمات سرپایی و پاراکلینیکی بدون سقف بود و فرهنگیان ترغیب میشدند که از آن استفاده کنند مثل آزمایش که ضریب خسارت را بالا میبرد و متقابلا هزینههای بیمارستانی که بسیار تعیینکننده در سبد خانوار هست، توجه ویژهای به آن نشده بود.
بر همین اساس ضریب خسارت بالا رفت و باعث شد که خدمات این بیمه متوقف شود و بعدها بیمه تکمیلی به شکل صندوقی ادامه پیدا کرد.
همان موقع ایراد و نگرانی وجود داشت و تعداد مراکز درمانی کافی نبود. شرکتهای بیمهای در اقصی نقاط کشور دارای مراکز پرداخت خسارت نبودند و مراکز پزشکی طرف قراردادشان محدود بود.
**نگاهها و نگرشها باید به آموزش و پرورش تغییر پیدا کند
*فارس: الان چه اقداماتی باید انجام شود؟
اسماعیلی: رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان در جمع معلمان، یک جمله بسیار لطیفی را فرمودند مبنی بر اینکه هدف و غرض این دیدار سالانه این است که نقش معلم در فرهنگ عمومی کشور به خوبی دیده شود.
ارزش معلمی باید در افکار عمومی یک ارزش تثبیتشده و ماندگاری باشد. پس بنابراین تمام دیدارهای رهبر معظم انقلاب در جمع معلمان روی یک هدف خاصی دور میزند و آن هم برجسته کردن نقش معلم و تأثیرگذاری آن است.
یک جایی رهبر معظم انقلاب اشاره کردند که زیرساخت هر تمدنی به نیروی انسانی آن بستگی دارد و پرورش نیروی انسانی در دست معلمانی است که نقش اساسی در این فرایند بازی میکنند و این اهمیت قضیه است.
حالا چه کار باید کرد؟ نگاهها و نگرشها باید به آموزش و پرورش تغییر پیدا کند. آموزش و پرورش را یک مصرفکننده بزرگ نباید تلقی کنند. آموزش و پرورش یک مرکز انسانسازی است. آموزش و پرورش یک مرکز مولد است و خودش تولیدکننده است؛ آن هم تولید انسانهایی که بتوانند در جامعه و کشور اثرگذاری خود را بروز و ظهور دهند.
نگاهها باید عوض شود؛ نکتهای که میخواهم عرض کنم این است که یک مسؤولیت بزرگی که به آموزش و پرورش دادیم؛ خروجی این قضیه باید این باشد که معلم، انسانهای فرهیخته و نسل آیندهای که هدایتگر هستند را باید تحویل جامعه دهد؛ این یک چرخه بسیار مهمی در زندگی بشری است.
مجلس یازدهم که در این خصوص مصمم هست و نقطه قوت این مجلس، در حمایت از مقوله مهم آموزش و پرورش و معلمان هست.
در مدت دو سالی که مجلس یازدهم شروع به کار کرده است همواره هر تصمیمی که برای آموزش و پرورش گرفته میشد بالای 200 رأی میآورد که نگاه مجلس یازدهم به آموزش و پرورش و معلمان را نشان میدهد.
یک نظامنامه اختصاصی و مستقل برای معلمان برای اولین بار نوشتیم
ما در این مدت، تصمیمات خوبی برای آموزش و پرورش داشتیم؛ از لحاظ بودجه ای در دوسال اخیر، رقمهای قابل توجهی علیرغم مشکلات و تنگاهای اقتصادی تصویب شد؛ یک شاهکار مهم دیگری که مجلس یازدهم داشت همین بحث رتبهبندی معلمان بود که در راستای نگاه متفاوت مجلس یازدهم صورت گرفت و توانست با همکاری دولت سیزدهم گامهای بلندی را بر دارد؛ واقعا این همراهی اگر نبود شاید این اتفاق نمیافتاد چرا که نگاه دولت سیزدهم هم نگاه مثبت به معلمان است.
اما این نگاه ها باز کافی نیست و باید تغییر کند و بهتر و موثرتر از این نسبت به آموزش و پرورش شود تا بتوانیم جایگاه آموزش و پرورش و معلم را در جامعه ارتقا دهیم.
به هرحال در بحث رتبهبندی معلمان دو نگاه اساسی به آن داریم؛ شاهبیت نظام رتبهبندی این بوده است که اولاً یک نظامنامه اختصاصی و مستقل برای معلمان برای اولین بار نوشتیم؛ نظامنامه رتبهبندی بر دو رکن مهم استوار است. یکی ارتقای صلاحیت حرفهای معلمان است که مورد تأکید مقام معظم رهبری است و منظور کیفیت بخشی به معلم است که معلم باکیفیت در آموزش و پرورش حضور پیدا کند.
پس یک رکن مهم این است که کیفیت بخشی یا همان ارتقای صلاحیتهای حرفهای معلمان مدنظر است که با اجرای این نظامنامه به این هدف میرسیم. نکته دوم، توجه به معیشت معلم است که متناسب با شأن و جایگاهی که تعریف شده است، انجام شود یعنی در بحث معیشت هم معلمان در جایگاه مناسب خود قرار گیرند.
ما این دو رکن را در نظامنامه رتبه بندی معلمان آوردیم برخی مشکلات هم هست که انشاءالله به ثمر برسد. آن چیزی که الان به دنبال آن هستیم این است که نگاهها یعنی هم نگاه مسؤولان و هم نگاه مردم را نسبت به آموزش و پرورش تغییر یابد.
** چرا رتبهبندی به تأخیر افتاده است
امینه: یکی از نقدهایی که میتواند به حوزه اجرایی کشور ورود کند بحث فاصله و شکاف عمیق بین وعده و عمل هست. وعدهها به کرات شنیده میشود و در حد وعده مانده است.
فرمایشات مقام معظم رهبری همیشه داهیانه و دلسوزانه است؛ چراکه نگاه عمیق ایشان به آموزش و پرورش از این بابت است که ایشان آموزش و پرورش را یک محیط تحولگرا میبیند. اما تا چه حد فرمایشات مقام معظم رهبری در حوزه عمل و در کارزار اجرایی شده است؟
متأسفانه در بحث اجرایی شدنت از نظام را مشخص میکند باید در بحث رتبهبندی از حالت وعده این مسأله را خارج کند و بیاید در کارزار عملی کند. چرا رتبهبندی به تأخیر افتاده است؟ فروردین 1401 میآید و تصویب آن به اردیبهشت و خرداد کشیده میشود و حالا شنیده میشود شهریور اجرا خواهد شد.
وقتی طرحی تصویب شد باید دولت اهتمام به اجرایی شدن طرح را داشته باشد و به تأخیر نیندازد و از آن طرف برای دشمنان نظام و انقلاب، فرصتی جهت سوء استفاده ایجاد کند.
بنده بهترین راهکار را این میدانم که برای عملیاتی کردن رتبهبندی، یک مقداری سرعت، چاشنی کار قرار گیرد؛ البته الان یکی از دغدغههای معلمان این است که باید مدارک جمع کنند و جمعآوری مدرک 850 هزار نفر از معلمان چقدر طول میکشد.
هدف این است که بتوانیم بر اساس سند تحول بنیادین به چشم انداز 1404 برسیم و بتوانیم معلم قوی تحویل جامعه دهیم ولی جمعآوری این همه مدارک و کندی کار، خوب نیست؛ این پروسه باید کوتاهتر شود.
** وقتی دو اداره کل ادغام شد و جایگاه خدمات رفاهی پایین آمد
سیاری: یک موردی که در دولت قبل اتفاق افتاد، پاک کردن صورت مسأله بود؛ به این شکل که در ادارات کل آموزش و پرورش استانها به خاطر اینکه مطالبه رفاهیات نباشد، مسؤولان رفاه و تعاون را با مسؤولان تدارک و خدمات که دو اداره از دو جنس متفاوت بود، ادغام کردند.
تمام وقتگذاری این مسؤول باید دنبال پشتیبانی، خدمات، قراردادها، مباحث ذیحسابی، پرداخت و بانک و دستگاههای نظارتی باشد یعنی عملاً با این کار، مطالبگری را به صفر رساندند.
باید منابع مالی پایداری در ردیف بودجهای پیشبینی شود یا از منابع داخلی آموزش و پرورش یا از ظرفیتهای صندوق ذخیره فرهنگیان استفاده شود
در ارتباط با رفاهیات، موضوع مهم این است که همه قراردادها تجمیع شود 9، 10 قرارداد داریم که اینها ضریب خسارت پایینی دارند که میتوان به بیمه حوادث دانشآموزی، صندوقهای وام ضروری، ساختمان، بیمه ماشین اعم از شخص ثالث و بدنه و بیمه عمر اشاره کرد اما قرارداد آنها با شرکت دیگر منعقد شده است و بحث بیمه درمان که ضریب خسارت بالاتری دارد در جایی دیگر است که میتواند به یک همه بیمهها به یک شرکت داده شود.
باید منابع مالی پایداری در ردیف بودجهای پیش بینی شود یا از منابع داخلی آموزش و پرورش یا از ظرفیتهای صندوق ذخیره فرهنگیان استفاده شود؛ در حال حاضر 90 درصد از فرهنگیان عضو صندوق ذخیره هستند و اخیراً در آییننامه آن اصلاحاتی صورت گرفته است که در طول خدمت هم به معلمان اقدامات رفاهی ارائه کند؛ در نظرسنجیها هم اولین اولویت معلمان، بیمه درمان بوده است.
بهرهگیری از ظرفیت سایر شرکتها و تعهدات یکسان و مشارکت در سود و زیان قرارداد در استانهای مختلف، پیشنهاد دیگری است که میتوان مدنظر قرار داد.
** اول معلم باید به معلم بودن خود افتخار کند
اسماعیلی: 10، 12 سال است که بحث رتبهبندی را در محافل مختلف میشنویم اما متأسفانه تا زمانی که ما حدود یکسال قبل ورود پیدا کردیم، گام عملی برداشته نشده بود. دولت قبلی یک لایحهای را تحت فشار این مجلس، ارائه داد.
بنده به عنوان نماینده کمیسیون آموزش و تحقیقات در کمیسیون تلفیق که حضور داشتم، دیدم که لایحه بودجه 1400 را که آوردند 5 هزار میلیارد تومان بیشبینی کرده بودند. به عنوان یک مطلع که 35 سال آموزش و پرورشی بودم، سرانگشتی محاسبه کردم؛ اگر حداقل یک میلیون تومان را در حداقل 700 هزار نفر ضرب کنیم، 7 هزار میلیارد تومان میشود؛ گفتم چگونه شما 5 هزار میلیارد تومان پیشبینی کردهاید؟
ما نظام رتبهبندی میخواهیم داشته باشیم که متناسب با شأن معلم، عقبافتادگیهای چندین و چندساله را جبران کنیم و معلم احساس غرور کند، دوم اینکه خانواده معلم باید به معلم بودن پدر و مادرشان افتخار کنند.
شما ببینید در حال حاضر چند درصد از فرزندان ما آرزو میکنند که معلم شوند. چرا بچه معلم آرزو نمیکند که معلم شود؟ چون مشکلات به بدنه خانواده منتقل میشود.
چند درصد فرزندان ما آرزو میکنند که معلم شوند؟
میخواهم این را بگویم که وقتی درباره بودجه رتبهبندی معلمان با وزیر وقت آموزش و پرورش صحبت کردم، گفت «آقای اسماعیلی نمیدهند»، گفتم «آقای وزیر از شما بعید است. شما در شأن معلمان درخواست اعتبار کنید. کوتاه آمدید که به این روز افتاده است».
لایحه رتبهبندی معلمان تحت فشار مجلس، ارائه شد و وقتی آمد، دیدیم که رتبهبندی نیست و در کمیسیون جراحی اساسی کردیم که 7، 8 ماه طول کشید و فراز و فرودهایی را طی کردیم و معلمان در 5 رتبه شامل آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشیارمعلم و استادمعلم فعالیت میکنند.
معلم باید احساس منزلت کند. وقتی دولت عوض شد، بار مالی رتبهبندی را بررسی اولیه کردیم و یک محاسبه مالی انجام شد و دیدیم که حداقل 40 هزار میلیارد تومان پول میخواهد و این در حالیست که دولت قبلی 5 هزار میلیارد تومان خواسته بود.
**یک عدهای هنوز باورشان نیست که آموزش و پرورش مهم است
اسماعیلی: مجلس امسال در لایحه بودجه 38 هزار میلیارد تومان برای این امر گذاشته است. تقریباً به همان 40 هزار میلیارد تومان نزدیک است و اجرای آن نیز از 31 شهریور 1400 است.
رتبهبندی دو رکن است یک رکن استقرار است یعنی تمامی معلمان امتیازشان محاسبه می شود و اینکه کاغذبازی شود، نیست چون خیلی از اطلاعات در سامانهها وجود دارد.
قرار نیست برای اجرای رتبهبندی کاغذبازی شود
26 نسخه آییننامه رتبهبندی را ویرایش کردیم. یعنی بازخوردهای زیادی از معلمان گرفتیم و در جلسه تدوین آییننامه از معلمان دفاع کردیم. به هر حال آن چیزی که مانده است اجرایش سخت نیست. نمیگوییم بیعیب است ولی خیلی بهتر شده است و برای استقرار خوب است. ضمن اینکه قابلیت اصلاح هم دارد که بتوانیم در آینده بندهایی را تغییر دهیم.
الان بحث این است که ما 38 هزار میلیارد تومان را در لایحه بودجه دیدیم اما چرا این دست و آن دست میکنند. دستهایی هستند که نمیخواهند قانون رتبهبندی معلمان اجرا شود. یک عدهای هنوز باورشان نیست که آموزش و پرورش مهم است. میگویند با یک میلیون و دو میلیون کار را تمام کنید. شما با 38 هزار میلیارد تومان هم رتبهبندی را اجرا کنیم هم پاداش عدهای که از 31 شهریور 1400 بازنشسته میشوند را از این محل بدهید که حدود 10 هزار میلیارد تومان میشود همچنین یکی، دو هزار میلیارد تومان هم کسورات است.
مجلس مقاومت کرده است، وزارت آموزش و پرورش هم محکم ایستاده است و وزیر آموزش و پرورش هم گفت که کسورات را از منابع دیگر میدهم و فقط رتبهبندی را اجرا کنید. اراده است که تا آخر خرداد آییننامه رتبهبندی معلمان اجرایی شود.
امیدواریم رتبهبندی به شهریور نرود و مصمم هستیم که سریعاً تا آخر خرداد ماه به سرانجام برسانیم.