ضربۀ گروه رجوی از دوم خُرداد؛ نکتهای به بهانۀ ۲۵ سالگی یک رُخداد
عصر ایران در یادداشتی به قلم مهرداد خدیر نوشت : ۲۵ سال پس از دوم خرداد ۷۶ به نکته ای پرداخته شده که در هیاهوهای داخلی مجال طرح چندانی نیافت...
به چشم برهم زدنی ربع قرن گذشت و امروز «دوم خرداد» ۲۵ ساله میشود. دوم خرداد اگر چه در آغاز تنها یادآور برگزاری پرشورترین انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۶ بود که شبیه آن با وجوه احساسی کمتر تنها در سال ۱۳۹۶ تکرار شد به مرور به یک اصطلاح بدل شد اگرچه اکنون نسلی برکشیده که نسبتی با آن آرمانخواهی و شور و هیجان ندارد.
این گفتار به قصد یادآوری رقابت سید محمد خاتمی با علیاکبر ناطق نوری نیست که هر یک گفتمانی را در آن روزگار نمایندگی میکردند زیرا مستلزم طرح نکاتی است که چون مجال طرح فراخ همۀ آنها به خاطر شرایط پس از ۱۳۸۸ فراهم نیست، حق مطلب ادا نخواهد شد.
طی این ۲۵ سال دربارۀ دوم خرداد ۱۳۷۶ و دوران ۸ سالۀ اصلاحات فراوان نوشتهاند و نوشتهام. از اصولگرایان رادیکال که روی کار آمدن خاتمی و اصلاح طلبان را آغاز انحراف در حاکمیت جمهوری اسلامی میدانستند و تا توانستند سد و مانع ایجاد کردند تا از نفس بیندازند تا براندازانی که بیش از رادیکالهای داخلی به خاتمی بد وبیراه میگویند چرا که «داشتند براندازی میکردند و خاتمی نگذاشت» و لابد بعد او حالا با خیال آسودهتر دارند براندازی میکنند.
از نگاه سید محمد علی ابطحی البته دوم خرداد یعنی هشت سال با این ویژگیها: «بهترین دوران اقتصادی و پرشور ترین ایام مشارکت مردم در امر حکومت» که « اگر تند نمیرفتیم و حاکمیت هم با تمام قوا مقابل آن نمیایستاد» اوضاع دیگری را اکنون شاهد بودیم.
این نوشته اما برای یادآوری این نکته است که دوم خرداد تنها بر کام کیهان و انصار حزبالله تلخ ننشست. سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را هم دچار سردرگمی و ناچار کرد پس از مدتی دوباره به فعالیت مسلحانه روی آورد و همین سبب شد در پی قرار گرفتن در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی در وزارت خارجۀ امریکا ابایی از اعلام «سرآغاز مقاومت مسلحانه انقلابی» و پذیرش مسؤولیت یک رشته عملیات تخریبی نداشته باشد.
۱۲ خرداد ۱۳۷۷ و در پی این رشته عملیات در سالگرد دوم خرداد بود که وزارت امور خارجۀ آمریکا در بیانیهای تصریح کرد: «دولت ایالات متحده، اقدامات تروریستی را در تهران شدیداً محکوم میکند و به بازماندگان این حادثه تسلیت میگوید و تصریح میکند سازمان مجاهدین خلق در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دارد.»
دولتهای بریتانیا، آلمان و استرالیا هم رسما محکوم کردند و این به سبب آن رخ داد که دولت ایران در نگاه جهانیان اکثریت افکار عمومی مردم را نمایندگی میکرد. کار به درون سازمان و «شورای ملی مقاومت» هم رسید و چهرههایی چون هدایتالله متین دفتری جدا شدند.
خصومت مجاهدین/ منافقین با خاتمی و دولت اصلاحات که جلوههای دیگری از آن را در تبلیغات و موضعگیری رسانههای برانداز فعال شده در دهۀ اخیر هم مشاهده میکنیم به آن سبب بود که تنها در فضای دو قطبی برای خود امکان موفقیت قایل هستند و از این روست به هر که خارج از این دوقطبیسازی قرار داشته باشد پرخاش میکنند ولو هنرمند باشد مثل اصغر فرهادی و به تازگی پرویز پرستویی.
در دوران اصلاحات کار به جایی رسید که پلیس ضد تروریست فرانسه در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ با حمله به ۱۳ پایگاه سازمان، مریم رجوی و ۱۶۵ تن از کادرهای بالای سازمان را دستگیر کرد که هر چند به خاطر تحولات عراق در پی سقوط صدام حسین هم بود اما نشان میداد دولت اصلاحات همزمان در داخل با مخالفتهای مدعیان در تقابل است و در خارج با گروه رجوی و آسیبزاترین آنها ادعاهایی دربارۀ فعالیت هستهای در زمستان ۱۳۸۱ به قصد بهره برداری از سخنان سال قبل جرج بوش در اعلام ایران در محور شرارت بود که رییس جمهوری وقت را واداشت پیشدستی و در سالگرد ۲۲ بهمن ۱۳۸۱ در دیدار با وزیر علوم به پیشرفتهای هستهای ایران اشاره کند تا اتهام نظامی را دور سازد.
با این حال مجاهدین/ منافقین برای آن که به آمریکاییها ثابت کنند تروریست نیستند بر روی پروندۀ هستهای تمرکز کردند تا آمریکا را از حمله به عراق منصرف و به ایران متوجه کنند.
گفته می شود مسعود رجوی چنان به این امر امیدوار بود که حملۀ آمریکا به عراق را تا واپسین روزها محتمل نمیدانست و در ۲۳ اسفند ۱۳۸۱ که همۀ علایم از حملۀ قریبالوقوع حکایت میکرد نشست عاشورا برگزار کرد و زیارت عاشورا خواند اگرچه عاشورا ۱۱ روز قبل و مقارن با ۱۲ اسفند ۱۳۸۱ بود!
در ایران اما دولت اصلاحات بر سر کار بود و در پی حملۀ امریکا به عراق که مقر سازمان هم آسیب جدی دید این مجال داده نشد تا با خلاص شدن از عراق پرونده هستهای ایران را بهانه کنند و در دو سال بعد با توافق سعدآباد - ۱۱ سال قبل از برجام - در صدد حل و فصل بحران هستهای برآمد.
باری، کمتر گفته شده که سازمان مجاهدین خلق/ منافقین در ۱۶ مهر ۱۳۷۶ در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی قرار گرفت و در ۷ مهر ۱۳۹۱ از این فهرست خارج کردند.
مادلین آلبرایت وزیر خارجۀ دورۀ بیل کلینتون تحت تأثیر چهرۀ ایران پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ و دو ماه پس از استقرار رسمی دولت جدید مبادرت به این تصمیم کرد. همسر رییس خانم آلبرایت – هیلاری کلینتون- اما در دورانی که وزیر خارجۀ دولت باراک اوباما بود و در ۱۶ مهر ۱۳۹۱ این سازمان را از آن فهرست خارج کرد.
تفاوت را در نزدیکی این سازمان به کاخ سفید در دوران دونالد ترامپ میتوان حس کرد. تا جایی که قرار بود در واشینگتن میزبان مریم رجوی باشند. ملاقات اما پس از خروج ترامپ و پمپئو و به تازگی میان وزیر خارجۀ سابق با رهبر سازمان صورت گرفت در حالی که دیگر وزیر خارجه نیست.