انتقاد شدید یک روزنامه از مدیرعامل ایران خودرو: توی چشم مردم نگاه می کنید و می گویید ماست سیاه است؟ ایشان و اسلافشان صنعتی رقابتی را تبدیل به صنعتی دولتی و فشل کردهاند
روزنو :مثل روز روشن است که ایشان و اسلافشان صنعتی رقابتی را تبدیل به صنعتی دولتی و فشل کردهاند و بدون صلاحیت بر منصب آن صنعت نشستهاند و برندهایی چون پیکان و سمند را به جای ارتقا و بهبود مستمر از بین بردهاند. البته خودروهای متنوعی تولید کردهاند اما دریغ از رقابت با کیفیت جهانی و دریغ از رضایت مشتری بالفعل و بالقوه ایرانی که راهی جز خرید و استفاده از این خودروها ندارد. اینها در سرزمین هنرپرور ایران حتی از طراحی شکل ظاهری خودروی داخلی عاجز بودهاند به گونهای که ظاهر برخی از این نوع خودروها در خیابان یا جاده آدم را مشمئز میکند.
انتقاد شدید یک روزنامه از مدیرعامل ایران خودرو: توی چشم مردم نگاه می کنید و می گویید ماست سیاه است؟ ایشان و اسلافشان صنعتی رقابتی را تبدیل به صنعتی دولتی و فشل کردهاند
روزنامه شرق نوشت: گفتوگوی اخیر مدیرعامل ایرانخودرو با خبرنگار شبکه افق شگفتانگیز بود! شنیده بودیم تقیه شرط بقاست اما ندیده بودیم این میزان بیتوجهی به شعور مخاطب شرط بقا باشد!
گویی این مدیر عالیرتبه اصلا از تاریخ خودروسازی در ایران و آنچه در بیش از شش دهه بر این صنعت گذشته و آنچه در طول این مدت از سوی این صنعت بر مردم رفته است و دهها هزار نفری که زیر خاک فرستاده خبر ندارد!
صنعت خودروسازی ایران همزمان با کره جنوبی بنیان گذاشته شده و بیشتر زمان فعالیت آن نیز منطبق با حیات جمهوری اسلامی بوده است، اما حالا آن کجا و ما کجا!؟ از سویی مدعی هستیم که ما ملتی بااستعداد و مبتکریم با سرمایههای انسانی و طبیعی فراوان که از ممالک توسعهیافته و در حال توسعه در غرب و شرق عالم هیچچیز کم نداریم و از سوی دیگر، بعد از بیش از 60 سال از تولید خودرویی باکیفیت و کمعیب عاجزیم. صنعت خودروسازی صنعتی هایتک نیست که نتوان از پس فناوری آن برآمد پس چرا با این همه ادعا هنوز اندر خم یک کوچهایم؟ پس چرا هنوز نتوانستهایم خودرویی قابل قبول برای مردممان بسازیم؟ پس چرا پنج خودروساز بزرگ کشور که وسعت و امکاناتشان در مجموع از هر خودروسازی در جهان بزرگتر و وسیعتر است اینقدر مردم را رنجاندهاند؟ چرا کره جنوبی امروز با سه خودروساز خود خودروسازی سنتی را پشت سر گذاشته و در حال تولید خودروهای هوشمند با انرژی پاک است؟ مگر او همزمان با ما شروع نکرده است؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟
خطیبی، مدیرعامل ایرانخودرو میگوید: «چه کسی گفته که خودروهای ما گران است؟» و در پاسخ مجری که میپرسد: «نکند شما هم مثل برخی از خودروسازان معتقدید بابت هر خودروی تولیدی ضرر میدهید». با حالتی توأم با تعجب و تکبر میگوید: «مگر شک دارید!» و مجری را و در حقیقت مردم ایران را به ناآگاهی متهم میکند.
عجب تظاهری؟ عجب کتمانی؟ و عجب ...! اگر دانش و درایتی در کار باشد همین یک سخن کافی است که چنین مدیری از کار برکنار شود، چون بدیهی است که با امثال او کاری پیش نخواهد رفت. در حالی که مدرنترین خودروهای جهان گاهی با بهایی کمتر از یکسوم بازار ایران در کشورهای همسایه عرضه میشود و در حالی که مردم نجیب ما حتی برای تهیه خودروهای معیوب شما درماندهاند، چگونه ادعا میکنید خودروهای تولیدی شما ارزان است و ضرر میدهید!؟ شاید هم درست میگویید، خرج و برجتان زیاد است و مجبورید محصولات بیکیفیتتان را به بهای گزاف به مردم غالب و بعد هم سوراخها را مالهکشی کنید.
از ایشان با این مضمون سؤال میشود که: «چرا کیفیت خودروهای شما نامطلوب است تا جایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز از این موضوع گله کردهاند؟» در پاسخ میگوید: «وقتی رهبری تذکر دادند ما گفتیم سمعا و طاعتا!» یعنی در 60 سال گذشته هدف و ارادهای برای تولید خودروی باکیفیت و کمعیب نداشتهاید و نشستهاید تا تذکر بگیرید و به فکر بیفتید؟ بی احترامی به مردم تا کجا آخر؟ در همین ماههای اخیر چند نفر در اثر بازنشدن کیسه هوای خودروهای تولیدی شما جان باختهاند!؟
آقای مدیرعامل که در این گفتوگو تلاش میکند نقش شرکتهای دانشبنیان را در خودروسازی پررنگ جلوه دهد و ارتباطی میان مدیریتش و شعار سال ایجاد کند، از این موضوع هم طَرفی نمیبندد جز اینکه با نکتهسنجی مجری درباره هایتکنبودن خودروسازی این ترفند نیز خنثی میشود.
مثل روز روشن است که ایشان و اسلافشان صنعتی رقابتی را تبدیل به صنعتی دولتی و فشل کردهاند و بدون صلاحیت بر منصب آن صنعت نشستهاند و برندهایی چون پیکان و سمند را به جای ارتقا و بهبود مستمر از بین بردهاند. البته خودروهای متنوعی تولید کردهاند اما دریغ از رقابت با کیفیت جهانی و دریغ از رضایت مشتری بالفعل و بالقوه ایرانی که راهی جز خرید و استفاده از این خودروها ندارد. اینها در سرزمین هنرپرور ایران حتی از طراحی شکل ظاهری خودروی داخلی عاجز بودهاند به گونهای که ظاهر برخی از این نوع خودروها در خیابان یا جاده آدم را مشمئز میکند. وقتی ظاهر یک خودرو ناخوشایند است احتمالا باطن و موتور آن هم چنگی به دل نمیزند. حداقل در طراحی شکل ظاهری خودروهایتان سلیقه و ابتکار به خرج میدادید.
در یک کلام مدیریت صنعت، آدمهای صاحب دانش و تجربه، اهل تحلیل و حساب، آزاده و بااراده و البته باخبر و آگاه از وضعیت جامعه میخواهد که وقتی سخن میگویند مبنایی و قابل باور باشد نه افرادی که بنا به ملاحظات سیاسی و حاکمیتی در عین تکبر و تفرعن در چشمانمان نگاه کنند و بگویند ماست سیاه است.