ارتشِ تکنفره همتی در مقابل دولت رئیسی | دوربرگردان برای رسیدن به پاستور 1404
روزنو :همتی این روزها در حال شناساندن دوباره خود به جامعه است و تلاش میکند خیمه یک دولت سایه را بدون داشتن چشم امید به اصلاحطلبان علم کند و برند خودش را به جامعه سیاسی معرفی کند.
مدعی «صدای بیصداها و قدرت بیقدرتان» مدتی است تلاش دارد که ردای رخوت و عزلتنشینی را از تن خارج کند و دوباره از کانال اقتصادی به میادین سیاسی بازگردد؛ برای همین هم ارتش یکنفرهاش را به راه انداخته تا شاید بتواند ستاره بخت و اقبالش را در آسمان 1404 جفت و جور کند.
صحبت بر سر جنب و جوش این روزهای عبدالناصر همتی است همان کسی که بعد از کنار رفتن ولیالله سیف، سکان ریاست بانک مرکزی را در دولت حسن روحانی به دست گرفت و درست در روزهای سرد انتخابات ریاست جمهوری به آخرین امید جناح چپ تبدیل شد؛ امیدی که هرچند تمام تلاششان را کردند تا آن را به عنوان آخرین کورسو، روشن نگه دارند اما این آخرین تلاشها هم به ثمر نرسید و همتی اولین شکست انتخاباتیاش را در آخرین روزهای بهار 1400 در کارنامهاش ثبت کرد.
همتی منجی اصلاحطلبان نشد
آواری که سالهای بعد از انتخابات 96 با کنار رفتن صف هواداران، بر سر اصلاحطلبان ریخته شد آنقدر سنگین بود که حتی خودشان هم تصوری برای نجات نداشتند و همین موضوع بود که سید محمد خاتمی را مجبور کرد تا به همقطارانش هشدار بدهد «تَکرار» هم کارساز نخواهد بود؛ با این وجود وقتی «علی لاریجانی» پا به میدان رقابتهای ریاست جمهوری گذاشت دوباره این امید در دل سرداران جناح چپ جان گرفت که دوباره با مانور بر انتخاب بین بد و بدتر بتوانند کاروان رایی به راه بیاندازند و این بار لاریجانی را به خیابان پاستور بفرستند؛ طولی نکشید که این آخرین امید هم در عین ناباوری اصلاحطلبان با حکم شورای نگهبان رنگ ناامیدی به خود گرفت لاریجانی هم رد صلاحیت شد؛ در آن مقطع ترس از روی کار آمدن رقیب و قطع شدن دست اصلاحطلبان از آخرین سنگر قدرت موجب شد تا همه نگاهها متوجه رئیس بانک مرکزی یعنی «عبدالناصر همتی» شود.
هرچند اصلاحطلبان مهرعلیزاده را هم در سبد کاندیداتوریشان داشتند و اتفاقا در جریان مناظرات انتخاباتی هم با کنایههای ضربتی به رئیسی، زاکانی و جلیلی، دل همحزبیهای خود را خنک میکرد اما حساب دو دوتا چهارتای اصلاحطلبانه میگفت سبد رای همتی از مهرعلیزاده پر و پیمانتر است و همین حساب و کتابها بود که موجب شد تا همتی خود را آخرین منجی جریان چپ بداند. البته منجی که فرصتی برای درست کردن کشتی و به آب انداختنش را نداشت و همجناحیها هم دل و دماغی نداشتند تا برایش دست و آستین بالا بزنند و مانند انتخابات سال 92 ائتلاف و کمپین به راه بیاندازند؛ همین شد تا کشتی که تنها رطوبت دریا را حس کرده بود جلوتر نرفت و به گِل نشست.
پایان سکوت همتی و آغاز انتقادات
کمی بیشتر از 2 میلیون 400 هزار؛ این تمام رایی بود که همتی توانست از دل انتخابات 1400 به سبد خود بریزد؛ رایی که فاصلهاش با ابراهیم رئیسی نزدیک به 15 میلیون میرسید و گویا همین فاصله رای موجب شد تا رئیس سابق بانک مرکزی چند ماهی را در خلوت خود بخزد اما این عزلت نشینی همیشگی نبود و مانند بسیاری از سیاستمداران بعد از چند ماه برای ظهور و بروز بیشتر شروع کرد به جوانه زدن و این جوانه زدن رنگ و لعابی در قد و قامت منتقد دولت به خود گرفت.
اوایل بهمن ماه 1400 بود که همتی اولین انتقادهایش را نسبت سیاستهای اقتصادی دولت آغاز کرد و اولین تیر را هم به افزایش 40 درصدی صادرات نفتی نشانه و رفت و در توئیترش نوشت: « خبر افزایش چهل درصدی ارزش صادرات نفتی ایران خبری امیدبخش و در جهت کاهش تأثیر تحریمهای ظالمانه بر بودجه و اقتصاد کشور است. قیمت جهانی نفت و فراوردههای نفتی در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۲۰ بیش از شصت درصد افزایش داشته است. سهم دولت سیزدهم در خنثیسازی تحریم چقدر بوده است؟» همین چند خط کفایت میکرد که دولت رئیسی را وادار به واکنش کند.
انتقادهای همتی که تازه کلید خورده بود به نفت و میزان صادراتش ختم نشد و پای نقدها به حوزه اصلی حرفه و کار او یعنی سیاستهای پولی و بانکی هم رسید؛ او در واکنش به صحبتهای احسان خاندوزی وزیر اقتصاد که گفته بود «دولت سیزدهم در شهریور بدون یک ریال استقراض جدید از بانک مرکزی توانست بودجه خود را تأمین کند و زودتر از پایان شهریور حقوق کارکنان دولت واریز شد» در توئیتی نوشت : «اعلام شد که از شهریور هیچگونه استقراضی از بانک مرکزی نبوده است. خوب است بدانیم تأمین کسری از طریق فشار به بانکها و صندوقهای آنها نیز منجر به اضافهبرداشت سنگین از بانک مرکزی میشود که شده است. نتیجه، استقراض غیرمستقیم و بسط پایه پولی است. آمارهای پولی پایان مهر ماه مشخص میکند!»
همتی همچنین در واکنش به سخنان رئیسی درباره نظارت جدیتر بانک مرکزی بر بانکها در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «بانک مرکزی در سه سال گذشته اقدامهای جدی برای نظارت بر بانکها، رفع ناترازی آنها، ادغام و سرپرستی بانکهای مشکلدار و امهال تسهیلات با رعایت الزامات فقهی و شرعی انجام داد. لازمه تحقق نظارت جدیتر بر بانکها بهویژه توانگری مالی آنها در اولین قدم تأمین حداقل ۲۵۰ هزار میلیارد تومان سرمایه برای تحقق کفایت سرمایه لازم بانکها و در غیر این صورت محدودسازی تسهیلات تکلیفی دولت به بانکها است که منتظر تحقق وعده اقدام دولت دراینزمینه میمانیم.»
البته انتقادهای این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری 1400 تنها حوزه اقتصادی را در بر نگرفت و در واکنش به اخراج دو استاد دانشگاه، رئیسی و همسرش را مخاطب قرار داد و در توئیتی نوشت: «تسویه استادان از دانشگاهها به دلایل سیاسی میتواند نشانه تصمیم برای درهم ریختن ساختار نیروی انسانی کشور باشد. اخراج دکتر محمد فاضلی از دانشگاه بهشتی تأسفبار است. امیدوارم آقای رئیسی و همسرشان بهعنوان عضو کمیته جذب این دانشگاه جلوی اینگونه اقدامات بایستند.»
«دولت سایه» یکی از موضوعات مورد علاقه احزاب است که البته با پایان فعالیتهای حزب «جمهوری اسلامی» این نوع فعالیتهای حزبی هم به بایگانیها سپرده شد و جز یک اسم، چیزی از آن باقی نماند. هرچند سعید جلیلی در طول 8 سال ریاست جمهوری حسن روحانی دوباره این نام را بر سر زبانها انداخت اما ظهور و بروزش آنقدرها پررنگ نبود. با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی و کنار رفتن اصلاحطلبان این تصور وجود داشت که شاید جریان چپ تشکیل دولت سایه را به دست بگیرد و به فعالیتهایش برای انتخابات 4 سال دیگر حرارتی بدهد و البته در این میان از همه امیدوارتر عبدالناصر همتی بود که تمایل داشت تا این فعالیتها مورد توجه جریان چپ قرار بگیرد و با قرار دادن او در راس دولت سایه، جدیتر از گذشته وارد میدان شود؛ اما واقعیت این است که اصلاحطلبان آنچنان درگیر «چه کنمهایشان» شدهاند که اگر توانی برایشان باقی مانده باشد بتوانند از اضمحلال خود جلوگیری کنند.
همتی که بهتر از هرکسی این واقعیت را درک کرده است این روزها در حال شناساندن دوباره خود به جامعه است و تلاش میکند خیمهی یک دولت سایه را بدون داشتن چشم امید به اصلاحطلبان علم کند و برند خودش را به جامعه سیاسی معرفی کند البته در این میدان حضور حمایتی معتدلین، از کارگزارانیها (که در بحبوحه انتخابات مهمترین حامیاش بودند) گرفته تا اهالی دولت تدبیر و امید از او چندان دور از انتظار نیست.