به روز شده در: ۲۰ آذر ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۰
کد خبر: ۵۲۴۳۲
تاریخ انتشار: ۲۰:۰۹ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۲
تعداد نظرات: ۱ نظر

چرا فرهنگ استعفا در ايران وجود ندارد؟

روزنو :عماد افروغ

 
عوامل جا نيفتادن فرهنگ استعفا را می‌توان در 6بخش عنوان کرد؛ مهم‌ترين عامل، عدم تبيين مفهوم رابطه قدرت – مسئوليت در كشورمان است. ما هنوز متوجه اين معنا نيستيم كه هر كسي با هر درجه از مقام، قدرت و كسوت هم در برابر پيامدهاي اعمال خود و هم پيامدهاي بي‌عملي خود مسئول است؛ يعني جايي بايد عمل مي‌كرده و نكرده یا جايي عملي انجام داده كه پيامد مخربي داشته است. اين به لحاظ مفهومي و فرهنگي جايگاه بلندي دارد كه جا نيفتاده است كه هر كسي سمتی را عهده‌دار مي‌شود بايد مسئوليت آن را هم بپذيرد. عامل دوم، قائم به شخص بودن مديريت در كشور است که هيچ ربطي به اسلام و آموزه‌هاي ديني ندارد. ياد مي‌كنم از مرحوم امام(ره) كه مي‌فرمود اسلام قائم به شخص نيست. عامل سوم، قدرگرايي، سرنوشت‌گرايي و تصادف‌گرايي است. گويي اين عالم، سرشار از اتفاقات بي‌ريشه است و وقتي رويدادي كه با نحوه مديريت كردن افراد و انجام وظيفه در حوزه مسئوليت خود در ارتباط است رخ مي‌دهد، به جاي پاسخگويي مي‌گويند حتما بايد اتفاق مي‌افتاده است. در نظام‌هايي كه قدرگرايي پررنگ است اين باور‌ها زياد ديده مي‌شود. گاهي حتي ممكن است مثبت‌گرايي هم بكنند. بگويند عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد؛ يعني نه تنها طلب مردم وصول نمي‌شود كه مردم بدهكار هم مي‌شوند! در همين ماجراي اختلاس سه هزار ميلياردي اخير، وقتي با يكي از اقتصاد‌دان‌ها صحبت مي‌كردم، به‌گونه‌اي درباره پيدا كردن اختلاس سخن مي‌گفت كه به او گفتم اجازه مي‌دهيد پولي هم بابت بدهي به شما بدهيم!؟ اين به سرنوشت‌گرايي برمي‌گردد كه عاملي فرهنگي است. عامل چهارم، استفاده غلط از مفهوم توطئه بيروني­هاست. نمي‌خواهم بگويم دشمن در كمين ما نيست اما اين دشمن‌گرايي بيش از حد، يكي از عوامل موثر بر این تفکر است يعني استفاده غلط از توطئه بيروني‌ها يا در اصطلاح، توهم توطئه داشتن در مقولاتي كه هيچ ردي از توطئه هم ديده نمي‌شود. عامل پنجم، جهان­گرايي است. مي‌گويند نوسانات بازار جهاني، به ما ربطي ندارد و فكر مي‌كنند مي‌توانند تاثيرپذيري داخلي از آن را مهار كنند. به عنوان نمونه براي پايين آمدن نرخ سكه، به بازار سكه تزريق مي‌كنند. بعد مي‌بينند شرايط بد‌تر شد مي‌گويند تحت تاثير گراني جهاني است. اگر امر جهاني بود چرا ادعا كرديد مي‌توانيد آن را مهار كنيد؟ اين جهان‌گرايي‌هاي پارادوكسيكال نيز در نهادينه نشدن فرهنگ استعفا تاثيرگذار است. عامل ششم، فضاي بسيار پررنگ مصلحت‌گرايي آن هم تحت عنوان حقيقت­گرايي است كه شايد مي‌تواند مرتبط با بحث توطئه‌گرايي هم باشد. بار‌ها شنيده‌ايم كه مي‌گويند اگر فلان مساله برملا شود يا فلان مسئول استعفا دهد، آب به آسياب دشمن ريختن است و اين باعث مي‌شود كه زير سوال برويم. اين نوع تفكر، هيچ ربطي به مباني انقلاب ندارد.
تصویر روز
خبر های روز