به روز شده در: ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۰
کد خبر: ۵۲۳۲۳۴
تاریخ انتشار: ۱۹:۳۳ - ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۱

چشم معلمانِ خرید خدماتی در انتظار روزنه امید

در مدارس به ما اجازه نمی‌دهند حتی در دفتر حضور و غیاب معلمان امضا کنیم برای اینکه مبادا آموزش و پرورش به ما تعهدی داشته باشد. اگر ما در دفتر حضور و غیاب معلمان را امضا کنیم، این یعنی خدماتی به آموزش و پرورش ارائه داده‌ایم و نمی‌خواهند این موضوع ثبت شود و بنابراین ما هر روز در یک سررسید معمولی اعلام حضور می‌کنیم.
روزنو :

چشم معلمانِ خرید خدماتی در انتظار روزنه امید

چندسالی است که آموزش و پرورش کشور دیگر در معلمان رسمی خلاصه نمی‌شود و در حال حاضر با چندین دسته از معلمان شاغل در مدارس دولتی و غیردولتی مواجه هستیم. معلمانی که برخی از آنها وضعیت شغلی ناامنی دارند و با مبالغی ناچیز و باورنکردنی همچنان این حرفه را ادامه می‌دهند و بیشترشان می‌گویند فقط به خاطر علاقه است که شرایط فعلی را تحمل می‌کنند.هرچند این تحمل هم همیشگی نیست و در سالهای اخیر شاهد اعتراضات پی در پی اقشار فرهنگی هستیم. گروهی از معلمان غیررسمی که شاید نسبت به سایر معلمان وضعیت شغلی بسیار ناامن‌تری دارند، گروه‌های خرید خدماتی هستند، معلمانی که نه از حقوق متعارف برخوردار هستند و نه مزایایی دریافت می‌کنند و وضعیت آن‌ها بیش از سایر معلمان غیررسمی متزلزل است.

همزمان با روز معلم و نزدیک شدن به آزمون استخدامی آموزش و پرورش فرصت خوبی بود تا پای درد دل معلمان غیررسمی بنشینیم و وضعیت فعلی آن‌ها را جویا شویم.

تنها امیدمان به آزمون استخدامی آموزش و پرورش است

"فاطمه" معلمی که به صورت خرید خدماتی در آموزش و پرورش کار می‌کند، در مورد شرایط خود توضیح داد: فعلا تنها امید ما به آزمون استخدامی آموزش و پرورش است. هر تحولی که اتفاق می‌افتد، ما فقط شاید یک مرحله پیش برویم و هنوز به شرایطی که خیالمان راحت شود، نرسیده‌ایم و نهایتا می‌خواهند وضعیت ما را پیمانی کنند که باز باید چندسال به صورت پیمانی باقی بمانیم تا ما را رسمی کنند.

او گفت: زمانی در یک مدرسه غیرانتفاعی تدریس می‌کردم و بعدها متوجه شدم به راحتی بیمه من را به صورت کارآموزی رد کرده‌اند که پول کمتری بدهند و حتی اسمم به عنوان معلم رد نشده که امروز دستم به جایی بند باشد. در این قوانین جدید معلمانی که ذره‌ای ارتباط با آموزش و پرورش داشته باشند جذب می‌شوند و حالا من متوجه شده‌ام همه سالهایی که کار کرده‌ام موسس برای اینکه سود خودش را ببرد به عنوان معلم برایم بیمه رد نکرده است.

به دلیل کمبود بودجه حقوق معلمان خریدخدماتی کمتر است

وی در مورد میزان حقوق خود در شرایط فعلی توضیح داد: براساس قراردادی که امسال با موسس بستیم قرار بود حقوق ما سه میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و دریافتی‌ام سه میلیون و ۴۶۰ هزار تومان باشد، اما شرکتی که ما با آن قرارداد داریم گفت هنوز از آموزش و پرورش بودجه نگرفته و حقوق مهر ماه را آبان پرداخت کرد ضمن اینکه ماه دوم هم به ما گفتند دولت بودجه کم آورده و گفته‌اند حقوق معلمان خریدخدماتی باید کمتر باشد و حقوق ما را با یک میلیون کسری واریز کردند یعنی تا آخر اسفند حقوق ما ۲ میلیون و ۵۰۰ هزارتومان بود و مدام می‌گفتند این مبلغ علی الحساب است اما ادامه پیدا کرد و در کل ما از چیزی که قرارداد بسته بودیم هم کمتر دریافت می‌کردیم و دستمان هم به جایی بسته نبود.

به ما اجازه نمی‌دهند حتی در دفتر حضور و غیاب معلمان امضا کنیم

این معلم با تاکید بر تفاوت بین معلم رسمی و غیررسمی در مدارس گفت: در مدارس به ما اجازه نمی‌دهند حتی در دفتر حضور و غیاب معلمان امضا کنیم برای اینکه مبادا آموزش و پرورش به ما تعهدی داشته باشد. اگر ما در دفتر حضور و غیاب معلمان را امضا کنیم، این یعنی خدماتی به آموزش و پرورش ارائه داده‌ایم و نمی‌خواهند این موضوع ثبت شود و بنابراین ما هر روز در یک سررسید معمولی اعلام حضور می‌کنیم و این در حالی است که سرباز معلم‌ها در دفتر معلمان امضا می‌کنند، ولی دفتر امضای ما خرید خدماتی‌ها جداست.

هر سال استرس داریم که سال بعد منطقه ما نیرو می‌خواهد یا نه؟

این معلم با اشاره به فشار روحی چنین شرایطی روی معلم، ادامه داد: ما هر سال استرس داریم که اصلا سال بعد منطقه ما نیرو می‌خواهد یا نه؟ آیا کار و کلاس درس خواهیم داشت؟ خیلی از افراد اطمینان شغلی برایشان مهم است و از اول تا آخر سال نگران هستند که با پایان سال تحصیلی آیا باز هم برای کار دعوت می‌شوند یا نه. آموزش و پرورش با موسسات قرارداد می‌بندد و خدماتی دریافت می‌کند و ما هم به واسطه آن شرکت در مدرسه تدریس می‌کنیم. این شرکت‌ها هرسال به مزایده گذاشته می‌شود و هر کس برنده مزایده شد، تصمیم می‌گیرد با چه کسانی کار کند. البته حالا تازه شرایط کمی بهتر شده و ما با شرکت قرارداد می‌بندیم، اما باز هم ما نگرانیم و با اینکه موسس ما می‌گوید من امسال هم هستم و مزایده را می‌گیریم و خیال ما را راحت می‌کند، اما واقعا نمی‌دانیم سال بعد با چه کسی طرف خواهیم بود. تازه موسس ما جزو موسس‌های خیلی خوب است و تلاش می‌کند حق ما ضایع نشود، اما به هرحال نگرانی وجود دارد.

هر لوح یا مدرکی که نشان دهد معلم هستیم را از ما دریغ می‌کنند

این معلم ۲۴ ساله در ادامه در مورد مزایایی که به معلمان خریدخدماتی تعلق می‌گیرد، گفت: ما واقعا به اسم معلم هستیم ولی هیچ مزایایی شامل حال‌مان نمی‌شود تا حدی که حق نداریم از مدرسه لوحی دریافت کنیم یا نمی‌توانیم هرچقدر هم که کار کرده باشیم به عنوان معلم نمونه معرفی شویم. اگر مدرسه به ما لوحی بدهد لطف مدرسه بوده و اگر دوره‌ای می‌بینیم اداره آموزش و پرورش برای ما مدرکی صادر نمی‌کند ما باید این مدرک را از موسس خودمان بگیریم. در واقع هر لوح یا هر چیزی که برای ما سابقه کار می‌شود و مدرکی باشد که ما معلم هستیم را از ما دریغ می‌کنند. حتی یکی از معلمان ما قرار بود مورد تقدیر قرار بگیرد اما وقتی فهمیدند که نیروی خرید خدمات و آزاد است از او عذرخواهی کردند و گفتند نمی‌توانیم لوحی برایتان صادر کنیم و فقط وجه نقد را به او پرداختند.

مدارس معلم بومیِ غیررسمی نمی‌پذیرند

او در ادامه با تاکید بر مسائل مربوط به بومی گزینی معلمان گفت: یکی از مشکلات دیگر این است که مدارس معلم بومی غیررسمی نمی‌پذیرند و اکثر معلم‌های ما از خارج منطقه بومی در مدرسه به کار گرفته می‌شوند. معلم‌هایی که بومی نیستند مدام درخواست انتقالی می‌دهند و می‌گویند به جای ما از نیروی‌های بومی پذیرش کنید، اما ادارات نمی‌پذیرند و اصرار دارند که معلم باید رسمی باشد. به عنوان مثال چند سال است که معلمی بومی شرایطش را دارد که در منطقه خودش درس بدهد اما چون یک معلم رسمی غیربومی در آنجا مشغول تدریس است حتی با وجود اینکه آن معلم رسمی خودش هم می‌خواهد انتقالی بگیرد، چنین امکانی را فراهم نمی‌کنند و نیروی بومی غیررسمی اجازه ندارد به جای نیروی بوی رسمی جایگزین شود.

امید چندانی نداریم

"لیلا" معلم قرآنی و پیش دبستانی در مورد وضعیت خود توضیح داد: از سال ۸۷-۸۸ از طریق دارالقرآن آموزش و پرورش برای تدریس به مدارس معرفی شدیم. آن زمان به فکرمان نرسید که از آموزش و پرورش و دارالقرآن یک ابلاغیه یا نامه‌ای بگیریم و بدون هیچ مدرکی ما را به صورت زبانی برای کار به مدیران مدارس معرفی کردند. روند کار اینطور بود که آموزش و پرورش به مدرسه می‌گفت فلان معلم قرآن را برای ساعت آموزشی این درس به شما معرفی می‌کنیم. ما نه بیمه‌ای داشتیم نه هیچ مزایایی. حقوق ما را هم از شهریه بچه‌ها پرداخت می‌کردند یعنی مدیر از این شهریه مبلغی را به عنوان حقوق به ما می‌داد. ما در واقع یک نیروی آزاد بودیم و این وضعیت ادامه داشت و حتی سال قبل که برای استخدام معلمان قرآنی، قانونی مصوب شد، در آن ذکر شده بود که معلمان آزاد قرآن می‌توانند در آزمون استخدامی شرکت کنند، اما به ما کد ندادند و نتوانستیم امتحان بدهیم.

او در مورد پیگیری های مجلس برای تعیین تکلیف معلمانی که شرایط شغلی مشخصی ندارند، گفت: حقیقتا ما امید چندانی نداریم. خیلی از همکاران ما اصلا در آزمون شرکت نکردند. من هم در کمال ناامیدی امتحان دادم و چون بیمه هم نداشتیم و من فقط از طریق وزارت ارشاد بیمه هنرمندان بودم، این سابقه بیمه را از سنم کم کردند و از این طریق توانستم در آزمون شرکت کنم.

او افزود: متاسفانه بعد از آزمون برای من که رشته‌ام قرآن و الهیات است و در سوادکوه زندگی می‌کنم، شغلی وجود نداشت و نیاز به چنین معلمی در منطقه بومی خودمان نداشتیم و فقط شهرستان بابل معلم قرآن خانم نیاز داشت که آن معلم هم باید بومی بابل بود و به شرایط من نمی‌خورد.من حس می‌کنم این آزمون را برگزار می‌کنند تا فقط مسئولیت معلمان را از سرخودشان باز کنند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا نمی‌تواند در رشته‌ای غیر از رشته قرآن در منطقه خودش به تدریس بپردازد، گفت: من کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دارم و می‌توانم در مدارس ابتدایی تدریس کنم، اما امسال نتوانستم برای رشته مدیریت آموزشی ثبت نام کنم چون هنوز مدرکم به خاطر پایان نامه نیامده است. دوستانی هم که مدارکشان را گرفته بودند و توانستند در این رشته در آزمون ثبت نام کنند، امید زیادی ندارند چون فقط یک یا دو معلم در سوادکوه در این رشته نیاز است در حالی که حجم شرکت کننده‌ها دراین رشته اصلا کم نیست و رقابت سختی وجود دارد.

تابستان‌ها عملا هیچ حقوق و بیمه‌ای نداریم

او با تاکید به اینکه از ورود به آموزش و پرورش پشیمان و ناامید است، تصریح کرد: معلمی که این همه با بچه‌ها سرو کله می‌زند حقوق خیلی خیلی ناچیزی در برابر زحماتش دریافت می‌کند. در بخشنامه‌ای که از طرف معاونت وزارتخانه آموزش و پرورش به ادارات سراسرکشور ارسال شده، آمده است که نیروهای مازاد خود را برای کار در مدارس معرفی کنید، چراکه آموزش و پرورش با کمبود نیرو مواجه است. این شرایط باعث تاسف است؛ سیستم آموزش در هرجامعه‌ای نه صرفا از نظر حقوقی بلکه از نظر ارزشمندی و اعتبار در درجه بالایی قرار دارد از همین رو واقعا چنین مسائلی برای ما ناراحت کننده است.

او با اشاره به اینکه در یک مدرسه پیش دبستانی دولتی هم تدریس می‌کند، بیان کرد: من واقعا از تدریس قرآن در دارالقرآن حقوق بسیار ناچیزی دریافت می‌کنم و اکثر اوقات این حقوق را به بچه‌های نیازمند هدیه می کنم. من برای تدریس قرآن ۱۰۰ تا ۱۵۰ تومان و نهایتا ۲۰۰ هزارتومان برای هر ترم دریافت می‌کنم. برای تدریس در پیش دبستانی هم یک میلیون و ۵۰۰ هزارتومان دریافت می‌کنم البته بیمه هم دارم. در مجموع این میزان حقوق واقعا خیلی کم است و تابستان‌ها هم که عملا هیچ حقوق و بیمه‌ای نداریم و از جیب خودمان سالیانه، بیمه چهار ماه خرداد تا پایان تابستان را می‌پردازیم ضمن اینکه همین بیمه‌ای هم که هستیم، ۱۸ روز در ماه است و تکمیل نیست.

در تصمیم گیری در مورد معلمان باید به تخصص افراد نگاه کنند

او در مورد بزرگترین خواسته خود و مهم‌ترین معضلی که فکر می‌کند حل آن اولویت دارد، گفت: در تصمیم گیری در مورد معلمان باید به تخصص افراد نگاه کنند و تجربه معلمان را در نظر بگیرند. تجربه خیلی مهم است و من با اینکه خودم مدرک کارشناسی ارشد دارم، اما تجربه کاری‌ام را بسیار کارآمدتر از مدرک می‌دانم. ما شاهد معلمان با دانش کم در مدارس هستیم و از همین رو مدیران برخی مدارس در حال دریافت بازخورد منفی و شکایات خانواده‌ها هستند چرا که این نوع معلمان در مدارس در حال کار هستند.

معلمان حق التدریس نمی‌توانند عضو صندوق‌ آموزش و پرورش شوند

"سیمین" معلم پیش دبستانی در تهران است.او که به تازگی تغییر وضعیت پیدا کرده و پیمانی شده است، در مورد تجربیات خود گفت: چهار سال قبل که هنوز پیمانی نشده بودم، وضعیتم تفاوت زیادی با معلمان دیگر داشت. سال ۹۶ فقط ۷۲۵ هزار تومان حقوق می‌گرفتم و این درحالی بود که سایر معلمان حقوق بهتری داشتند و بیمه آن‌ها به موقع رد می‌شد. در روزهای تعطیل هم نه بیمه داشتیم نه حقوق اما معلمان رسمی، پیمانی و قراردادی حداقل چنین مزایایی داشند که همین مسئله یکی از بزرگترین مشکلات ما بود.

او افزود: زمانی که بخشنامه‌ای به مدارس می‌آمد و قرار بود اقدامی انجام شود، در بخشنامه ذکر می‌شد که این بخشنامه شامل حال معلمان برون‌سپار یا حق التدریس نمی‌شود و آن زمان این تفاوت‌ها تاثیر خیلی بدی در روحیه من می‌گذاشت. معلمان پیمانی لااقل با رسمی‌ها تفاوت چندانی ندارند و امید بیشتری هم نسبت به آینده شغلی خود دارند، اما خرید خدماتی‌ها که قشر دیگری از ما معلمان هستند، حقوق‌هایشان را با یک ماه یا حتی چندین ماه تاخیر دریافت می‌کنند. این معلمان فقط تا آخر اردیبهشت سرکار هستند و در تابستان هم از حقوقی برخوردار نیستند. حق التدریسی‌ها هم تا آخر خردادماه قرارداد دارند که من هم چنین وضعیتی را تجربه کرده‌ام و بیمه‌ام فقط تا آخر خرداد ماه بود و روزهای تعطیلات و روزهای پنجشنبه و جمعه که تدریس نداشتیم در حقوق ما حساب نمی‌شد.

او در ادامه با اشاره به اینکه گاهی از بیمه این معلمان هم کسر می‌شود، تصریح کرد: ما با کسر پنجشنبه و جمعه، ۲۴ روز بیمه در ماه داشتیم و این تازه درحالی بود که تعطیلی دیگری نداشتیم، ولی همین ۲۴ روز بیمه هم گاهی ۲۱ روز یا ۱۹ روز رد می‌شد و در واقع همان بیمه هم ناقص برای ما رد می‌شد.

وی ادامه داد: من سال ۸۹ کارم را در روستا شروع کردم و به عنوان معلم پیش دبستانی آن سال با ماهی ۴۰ هزار تومان کارم را شروع کردم و فقط چهار شاگرد داشتم و کسی در روستا به من حقوق هم نمی‌داد و چون کار معلمی را واقعا دوست داشتم از پدرم پول می‌گرفتم تا این راه را ادامه بدهم. بعد از این مراحل حق‌التدریس و بعد از آن پیمانی شدم. حق التدریسی‌ها هم مشکلات زیادی دارند و از خیلی از مزایا برخوردار نیستند. این معلمان نمی‌توانند عضو هیچکدام از صندوق‌های آموزش و پرورش شوند و حتی تا ماه‌ها هم حقوق نمی‌گرفتیم.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز