چرا ایرانیها «شاد» نیستند؟
روزنو :امان الله قرایی جامعه شناس با تاکید بر این که به صورت سنتی طی ۱۰۰ سال اخیر جامعه ایران با غم عجین شده است، اضافه کرد: به صورت تاریجی به خصوص در این سده اخیر جامعه ایران آنطور که باید و شاید به شادی بها نداده است و در مورد شادیهای نسل جوان نیز سختگیریهای بسیار زیادی وجود دارد، به نوعی میتوان گفت غم و ماتم در جامعه امروز ایران تبدیل به یک ارزش شده است.
نتایج جدیدترین مطالعه کشوری درباره ارتباط شادی و سلامت در ایران، که اخیرا منتشر شده، تایید کرد که ایرانیها، خود را «مردمی شاد» تصور نمیکنند. این مطالعه کشوری با عنوان «رابطه بین شادی و خودارزیابی سلامت» حاصل همکاری مشترک محققان پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی و اولین مطالعه ملی است که دو سال قبل، با جمعیت هدف ۱۹.۴۹۹ نفری در شهرها و روستاهای کشور و در گروه سنی ۱۸ تا ۶۵ ساله انجام شده است.
بیش از ۱۰ سال از آغاز انتشار گزارش جهانی «شادی» میگذرد. ژوئن سال ۲۰۱۱، قطعنامه «شادی» در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید. به دنبال تصویب این قطعنامه، از کشورهای عضو مجمع عمومی دعوت شد میزان شادی شهروندان خود را بسنجند، چراکه بهزعم سازمان ملل متحد، سطح شادی، چراغ روشنکننده مسیر توسعه پایدار است.
از سال ۲۰۱۲ که انتشار مستمر این گزارش با استناد به دادههای نظرسنجی موسسه «گالوپ» آغاز شده، جدولهای این گزارش نشان میدهد که طی ۱۰ سال گذشته، ایران بابت میزان شادی شهروندانش، نه تنها نتوانسته رتبه خود را به قبل از ردیف ۱۰۰ این جدول کاهش دهد، بلکه هر سال نوسانی در ردیفهای ۱۰۵ تا ۱۱۸ داشته است، به طوریکه در آخرین رتبهبندی در سال ۲۰۲۲، رتبه ایران، ۱۱۰ بوده است.
امان الله قرایی مقدم جامعه شناس در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه رتبه نازل ایران در رتبه بندی کشورهای شاد جهان جای تعجبی ندارد، گفت: بر اساس استانداردهای جهانی، ایران کشور شادی نیست و این موضوع تنها مربوط به مسائل اقتصادی و معیشت مردم نیست، به نوعی شادی و نشاط یک پدیده چند بعدی است که باید از ابعاد و زوایای گوناگون آن را مورد ارزیابی و بررسی قرار داد.
وی افزود: اگر بخواهیم ملاک اقتصادی و معیشتی را در نظر بگیریم، مردم هند با توجه به اینکه با فقر و تنگدستی دستوپنجه نرم میکنند، اما اصولاً مردم شادی هستند، زیرا آنها آیینها و جشنهای مذهبی و سنتی بسیار زیادی دارند که به نوعی شادی در بطن جامعه هندیها وجود دارد، بنابراین اینطور نیست که اگر اقتصاد کشوری در وضعیت بدی قرار داشته باشد، لزوماً آن کشور چهره شادی ندارد.
قرایی مقدم اظهار داشت: شادی و نشاط باید از درون جامعه و خانواده به وجود آید، اما متاسفانه در کشورمان با توجه به مشکلات اجتماعی بسیار زیادی که وجود دارد، تعاملات اجتماعی به پایینترین سطح خود رسیده و افراد حتی با اعضای درجه یک خانواده خود نیز هیچگونه معاشرتی ندارند، خودمحوری و منفعتطلبی حرف اول و آخر را در جامعه امروز ایران میزند و شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که در چنین شرایطی با جامعه شادی روبرو باشید.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر اخبار منفی و ناامیدکننده جامعه ایران را احاطه کرده است، بیان داشت: زمانیکه شما تلویزیون را روشن میکنید اخبار منفی شما را در برگرفته و تمامی آنها، بیان مسائل ناامید کننده است، طبیعتاً در این وضعیت نمیتوان انتظار داشت ما با جامعه شادی مواجه باشیم، همچنین محیط شهری نیز به نوعی به جای اینکه تقویتکننده شادی در سطح جامعه باشد، غم را در جامعه گسترش میدهد.
این جامعه شناس با تاکید بر این که به صورت سنتی طی ۱۰۰ سال اخیر جامعه ایران با غم عجین شده است، اضافه کرد: به صورت تاریخی به خصوص در این سده اخیر جامعه ایران آنطور که باید و شاید به شادی بها نداده است و در مورد شادیهای نسل جوان نیز سختگیریهای بسیار زیادی وجود دارد، به نوعی میتوان گفت غم و ماتم در جامعه امروز ایران تبدیل به یک ارزش شده و مناسبت و مراسمهایی که در رابطه با غم و عزاداری بوده را اگر شما در تقویم بشمارید بسیار بیشتر از مراسمهای شاد است.
قراییمقدم ادامه داد: علاوه بر مسائل اجتماعی و فرهنگی که در میزان شاد زیستن یک جامعه اهمیت دارند، مسائل اقتصادی نیز بسیار مهم هستند، در حال حاضر ما با خیل عظیم جوانان بیکار روبرو هستیم، بیش از یک سوم از خانوادههای کشور در زیر خط فقر قرار دارند و به نوعی زندگی برای بسیاری از مردم حتی قشر مرفه بسیار سخت شده است، افزایش روزافزون قیمت تمامی کالاهای ضروری مردم، شادی و نشاط را از همه گرفته و زمانیکه در خیابان راه میروید، مردمی عبوس و عصبی میبینید، بنابراین روبه راه بودن اوضاع اقتصادی یک فاکتور مهم برای ارزیابی میزان شادی در یک جامعه است که این فاکتور در مورد کشور ما اوضاع بسیار وخیمی دارد.