پیامدهای خطرناک ریزگردها برای سلامت ایرانیان
روز نو :با گسترش ذرات معلق در آسمان کشور، هشدار "شرایط خطرناک" و "هوای ناسالم" در بسیاری از شهرها اعلام شد. این پدیده سالها است که نفس شهروندان را بند اورده است زیرا عامل ایجاد بیماریهای خطرناکی میشود و میتواند شهرها را به اقلیمی خشک و بدون سکنه تبدیل کند و خطر گسترش مهاجرتهای زیستمحیطی را نیز به همراه داشته باشد. دراینارتباط ستاره صبح با محمدرضا محبوب فر، کارشناس حوزه محیطزیست گفتگویی انجام داده که در ادامه میخوانید:
این روزها بسیاری از شهرهای کشور به دلیل هجوم گردوغبار در وضعیت آب و هوایی "ناسالم" یا "خطرناک" قرار دارند. از این پدیده با عناوینی چون "ریزگرد"، "گردوغبار"، "مه و غبار غلیظ" و "آلودگی هوا" نامبرده میشود. پرسش این است شهروندان با چه پدیدهای روبرو هستند؟ و این پدیده در کوتاهمدت و درازمدت چه خطراتی برای سلامتی شهروندان دارد؟
در حوزه آلودگی هوا از نام ذرات استفاده میشود. قطر ذرات جامد و معلق در هوا از 2.5 میکرومتر تا 10 میکرون متغیر است. این ذرات بانام ریزگرد و گردوغبار شناخته میشوند و به دلیل وزن سبک خود از نقطهای به نقطه دیگر جابجا میشوند. ازجمله عوارض ریز گردها تشدید بیماریهای تنفسی است. آلودگی هوا و وجود ریزگرد ها در هوای تنفسی در مورد بیماران ریوی و کسانی که ریه ضعیفی دارند یا به بیماری آسم مبتلا هستند و بیماران قلبی و عروقی و حتی در بیماران مبتلابه سرماخوردگی، آنفولانزا و کرونا، به تشدید بیماری میانجامد. از طرفی ورود ریزگردها به بدن بهعنوان جسمی خارجی عمل میکنند و منشأ و عامل ایجاد بیماری هستند. استفاده از ماسک در جلوگیری از تنفس این ذرات تأثیر دارد. ریزگرد ها با هجوم خود روال طبیعی زندگی موجودات زنده را به مخاطره میاندازند و نهتنها انسانها بلکه گیاهان و سایر موجودات زنده نیز درخطر قرارگرفتهاند. متأسفانه ریزگرد ها به شمال کشور نیز رسیده و نفس جنگلها را گرفته است.
باوجوداینکه سالها با معضل ریزگرد ها روبرو بودهایم اما هنوز شهروندان کشور برای مقابله با این پدیده آماده نیستند. نقش دولت در این رابطه عمومی چیست؟
ریز گردهایی که از روز سهشنبه 23 استان کشور را فراگرفتهاند ازاینپس معضلی همیشگی و دائمی است. مگر اینکه در کشور بارندگی داشته باشیم و ریز گردها برای چند روز از بین میروند اما باز این مشکل به قوت خود باقی است. متأسفانه دولتمردان و مسئولین باوجوداینکه به مشکلات محیطزیستی کشور واقف هستند و در این خصوص برنامه تدوین میکنند و برای این برنامهها بودجه اختصاص داده میشود، اما تا اینجا کاری اساسی برای مقابله صورت نگرفت و حتی در بودجه 1401 اعتبار اختصاص دادهشده برای ریزگرد ها از لایحه بودجه حذف شد. وضعیت مدیریتی کشور در حوزه محیطزیست بیشتر در مسیر تخریب است. وجود معضل ریز گردها نشانهای از تغییر اقلیم در کشور است. توجه به این مسئله، چارهاندیشی و اتخاذ سیاستهای مناسب و مقابله با آن ازجمله مسئولیتهای دولت است. روز گذشته روزنامه دولت بحث آلودگی هوا و اخبار مربوط به ریزگرد ها را در پایینترین و کوچکترین کادر صفحه خود منتشر کرد و در برجستهترین کادر صفحه اول عکس رئیس دولت سیزدهم و دانشجویان در افطار منتشرشده است. این تصویر نشانه از بیتوجهی دولت به محیطزیست است. به نظر میرسد محیطزیست و سلامت مردم اولویت دولتمردان نیست. ازاینرو در مقابل حرف زدن از شیوههای استاندارد مقابله با پدیده ریزگرد ها و مشکلات حوزه محیطزیست گوش شنوایی وجود ندارد. در شرایط فعلی قطعاً باید تهران و بسیاری از شهرهای کشور تعطیل میشدند متأسفانه نشدند.
خاورمیانه و غرب آسیا ازجمله مناطقی از جهان است که با معضل خشکسالی درگیرند، کشورهای منطقه با این مشکل و عواقبی آن، ازجمله پدیده ریزگرد ها چگونه مقابله میکنند؟
کارشناسان حوزه محیطزیست در دنیا و تشکلهای غیر حکومتی فعال در حوزه محیطزیست باهم همکاری میکنند، از این مجموعهها، کارشناسان انتظار نقد و چارهاندیشی بیرون میآید. در ایران مسئله برعکس است و دولت درصورتیکه به این مجموعهها اجازه فعالیت بدهد انتظار دارد فعالان محیطزیست از سیاستهایش حمایت شود. در مسئله زایندهرود دیدم که مردم کف زایندهرود ایستادند و مطالبات خود را مطرح کردند، ولی با آنها برخورد شد. دولت در هر تصمیم و هرگونه اقدام زیرساختی باید از سرمایه اجتماعی بهرهمند باشد. کنار گذاشتن مردم و شعار دادن و وعده دادن دولت را از سرمایه اجتماعی محروم کرده است. در نبود همکاری بین دولت و ملت است که ترکیه در همسایگی ایران چهارده ابر سد بر روی رودخانه فرات و هشت سد بر روی دجله ساخته یا در حال ساخت است. یکی از عوامل گردوخاک ابدی در مناطق جنوب و جنوب غربی کشور و ایجاد زندگی جهنمی برای مردم آن مناطق سدسازیهای همسایه غربی ایران است ولی به دلایلی دولت ایران از ظرفیتهای خود برای برخورد و مقابله با این سدسازیها و گرفتن حق مردم کشور استفاده نکرده و نمیکند. این در حالی است که خطر خشکسالی و تغییر اقلیم برای ایران بسیار جدی است و میتواند به اعتراضات و مشکلات قومیتی و مهاجرتهای محیطزیستی بیانجامد.