مخالفت معلمان با تصمیمات یکشبه/ پیامدهای حضوری شدن مدارس بعد از تعطیلات نوروز چیست؟
روزنو :بازگشایی مدارس بدون رعایت پروتکلها همچنان باعث انتقادات زیادی به وزارت آموزش و پرورش است. مدارس خصوصی مشکلات بهداشتی کمی دارند و امکانات آنها مناسب است اما در مدارس دولتی وضعیت این چنین نیست و تراکم دانش آموز بسیار بالاست و عمده مدارس حتی از ابتداییترین امکانات مثل داشتن تهویه محروم هستند. در چنین وضعیتی میشد بازگشایی مدارس دو هفته به تاخیر بیفتد و بعد از انتقال احتمالی ویروس کرونا به خاطر سفرهای نوروزی انجام شود، اما آنها تصمیم خودسرانهای گرفتند و آثار آن در روزهای آینده مشخص خواهد شد.
حضوری شدن مدارس
از روز چهاردهم فروردین ۱۴۰۱ با اصرار زیاد وزارت آموزش و پرورش باز شد. در حالیکه منتقدان معتقد بودند دستکم دو هفته بازگشایی مدارس به تاخیر بیفتد تا به خاطر سفرهای نوروزی مبتلایان جدید به کرونا مشخص شوند و سپس مدارس باز شوند اما آموزش و پرورش این مسئله را نپذیرفت و همه مدارس کشور باز شدند.
روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۰ بدون هماهنگی گفتند مدارس باید باز شود
پس از تصمیم وزارت آموزش و پروش، صداوسیما هم پای کار آمد و در حمایت از تصمیم وزیر تلاش کرد با انتشار تصاویری از مدارس دخترانه و پسرانه، بازگشایی مدارس را تصمیمی هوشمندانه معرفی کند که مورد استقبال همه دانشآموزان و اولیای آنها بوده است. اما بررسیهای میدانی نشان میدهد تعداد زیادی از خانوادهها و اکثریت قریب به اتفاق کادر آموزش و پرورش با این تصمیم مخالف بودهاند. مدیر یکی از مدارس تهران به رویداد۲۴ میگوید: روز شنبه ۲۸ اسفند، بخشنامههای جدیدی به مدارس ابلاغ شد که تا پایان همان روز مهلت داشتند. مدیران مدارس البته به این بخشنامهها عادت دارند. این بخشنامهها کارکردی شبیه بازرسی دارند و برای این ابلاغ میشوند که وزارتخانه مطمئن شود مدارس تا روز آخر کاری حتماً سر کار هستند و برایشان هم اهمیتی ندارد که یک سر این بخشنامهها مربوط به دانشآموزان است و در روز آخر سال پیدا کردن دانشآموزان و انتقال مقدار زیادی اضطراب به آنها کار شایستهای نیست.
او میگوید: چیزی که امسال مدیران مدارس را به شدت شگفتزده کرد، این مسئله بود که در روزهای میانی نوروز، بخشنامهای مبنی بر بازگشایی کامل مدرسه بعد از تعطیلات عید رسید. مدارس که خودشان را برای شرایط نیمهحضوری آماده کرده بودند و قبل از تعطیلات، برنامههای درسی را مبنی بر شرایط ماه رمضان و حضور بخشی از دانشآموزان در مدرسه حاضر کرده بودند و دانشآموزان، اولیا، دبیران و کادر مدرسه، سرویسهای ایاب ذهاب و چینش نیمکتها و کلاسها و امکانات مدرسه را طبق همین برنامه تنظیم کرده بودند، با رسیدن این بخشنامه تمام برنامهریزیهایشان به هم خورد و باید در تعطیلات نوروز تمام این برنامهها را از ابتدا تنظیم میکردند.»
وی در ادامه میگوید «برنامهریزی مجدد، آماده کردن مدرسه برای حضور تمامی دانشآموزان در شرایط کرونا و اطلاعرسانی به دانشآموزان و اولیا با در نظر گرفتن این مسئله که در تعطیلات نوروز بودیم و هرکسی در گوشهای از ایران داشت بعد از شش ماه کار مداوم استراحتی میکرد، کار سادهای نبود، اما سختتر از آن، این بود که در هر مدرسه تعدادی دانشآموز هستند که خودشان یا یکی از اعضای خانوادهشان درگیر کرونا است و با توجه به این که تمام این فشار فقط برای شش هفتۀ پایانی سال تحصیلی به مدارس و دانشآموزان اعمال شده، بچههایی که درگیر کرونا هستند، با توجه به این که دورۀ نقاهت کرونا را سه هفته اعلام کردهاند، نیمی از این فرصت را، که زمان تمام کردن مباحث کتاب درسی و دوره کردن است، از دست میدهند.»
در ماه رمضان شرایط بازگشایی مدارس برای معلمان روزهدار سخت است
اینها فقط بخشی از مشکلاتی بود که بخشنامۀ ناگهانی و بدون آمادگی آموزش و پرورش به وجود آورده است. بخش دیگر این مشکلات مربوط میشود که تقارن اعمال این تصمیم با آغاز ماه رمضان. یکی از معلمان قرآن مدرسهای در جنوب تهران به رویداد۲۴ میگوید «در ایران که کشور اسلامی است، هرگز هیچ تمهیداتی برای تحصیلات در ماه رمضان در نظر گرفته نمیشود، همه یادشان هست که کنکور سراسری سه سال پیاپی در ماه رمضان برگزار شد. وقتی چنین است، طبیعتا هیچ وقت ساعت شروع و پایان مدرسه در ماه رمضان تغییری نمیکند.»
او میگوید: در نوروز ۱۴۰۱ هم این بدسلیقگی و بیتوجهی به این مسئلۀ دیده شد. ۱۴ فروردین که مقارن با آغاز ماه رمضان است، معلمهای روزهدار باید در کلاسهایی با ۲۰-۳۰ دانشآموز، با ماسک و شرایطی که باید با صدایی بلندتر از وضع معمول صحبت کنند و به دانشآموزانی که بعد از ۲۵ ماه دوباره در فضای آموزشی رسمی قرار گرفتهاند، درس بدهند.»
پاسخ نسنجیده وزارت آموزش و پرورش درباره بازگشایی مدارس
پاسخهای وزارت آموزش و پرورش به دغدغه خانوادهها هم از اضطراب آنها نکاست؛ چه آنکه پاسخهای نسنجیدهای بود. چنانچه محمد مهدی کاظمی معاون آموزش متوسطه وزارتخانه در مواجهه با این سوال که «خانوادهها نگرانند و بخش عمدهای از دانش آموزان در مدارس دولتی هستند و شرایط تهویه کلاسها مناسب نیست، لذا چه ضرورتی برای بازگشایی وجود داشت؟» تنها همین جمله را گفت که «موضوع سلامت دانشآموزان اهمیت دارد و در اختیار ستاد کروناست.»
طبیعی بود جملهای به این نسنجیدگی نمیتوانست خیال مخاطبان را راحت کند. اینجاست که اهمیت خرد در تصمیمگیری مشخص میشود! البته معاون وزیر در نقش «متخصص انتقال ویروس کرونا در مدارس ایران» هم ظاهر شد و توضیح داد که «چند اصل مهم بهداشت فردی، یعنی استفاده از ماسک، مواد ضدعفونی کننده و واکسن، بهداشت محیط و ایزوله کردن هر روز محیط آموزشی و تهویه کلاسها انجام میشود و دانش آموزان در بحث رعایت بهداشت فردی باید فرهنگساز باشند و همه باید ملزم به استفاده از ماسک باشیم. واکسن هم از الزامات حضور دانشآموزان در مدارس نیست و فقط ماسک بزنند!
قرار دادن جملاتی به این مهملی، هنر بزرگی است که در وزارت آموزش و پرورش انجام شده است. اینکه دانش آموزانی که خود در مرحله آموزش هستند، چگونه میتوانند «فرهنگساز» باشند، هم از همان عجایبی است که معاون وزیر باید درباره آن توضیح دهد. ضمن آنکه برای اجرای تصمیمی به این بزرگی، وزارت آموزش و پرورش مکلف است همه ابعاد آن را بسنجد. چگونه آنها حتی در مدارس تهویه نگذاشتهاند، اما معتقدند سلامت دانش آموزان در اولویت است! احتمالا منظور مدیران آموزش و پرورش صرفا مدارس خصوصی است که امکانات ویژه دارند اما در مدارس دولتی چنین نیست و تراکم دانش آموزان بسیار بالاست و امکانات بهداشتی نیز بسیار پایین است، بنابراین از همین الان مشخص است که بازگشایی مدارس بدون رعایت پروتکلها چه آسیب بزرگی در چند روز آینده خواهد داشت. البته روزنامه ایران رسانه دولت پیشبینی میکرد که شرایط چگونه خواهد شد، به همین دلیل روز قبل از بازگشایی مدارس در گزارش نوشت: «اگر آمار کرونا بالا رفت آن را گردن بازگشایی مدارس نیندازید!!»
در آن گزارش نوشته شده که «مردم حق دارند بگویند کاش دولت صبر میکرد تا نتیجه این میزان سفر و دید و بازدیدهای نوروزی در آمار مشخص میشد و اگر کسی ناقل است خود را نشان میداد و بعد آموزشهای حضوری آغاز میشد. شاید در این میان از همه مهمتر این است که اگر مدارس و دانشگاهها باز شدند و کرونا صعودی شد، چه میشود؟ بدیهیترین نتیجهاش این است که همه کاسه کوزهها سر آموزش حضوری میشکند. این در حالی است که در این روزها اگر کرونا شدت بگیرد، عوامل زیادی دخیل بودهاند. نتیجه دیگر، اما شکست روحیه کسانی است که بعد از مدتها به آموزش حضوری بازمیگردند. خصوصاً کودکان کم سن و سالتر که اگر به مدرسه بروند و دوباره به دلیل کرونا مجبور به بازگشت به آموزش مجازی باشند دنیای آنها بیش از گذشته دچار بیثباتی میشود.»
شکل گزارش مشخص بود که صرفا قرار است مسئولیتی از شانه دولت رفع شود. اگرنه طبیعتا مشخص است اگر آمار کرونا بالا برود، عوامل مختلفی دخیل بودهاند و این موضوع عجیبی نیست، اما آنچه به آن توجه نشده این بوده که دولتها موظفند جلوی همین عوامل مختلف را بگیرند. بازگشایی مدارس بدون رعایت پروتکلها حتی اگر بیست درصد هم در افزایش ابتلا موثر باشد، دولت وظیفه دارد جلوی آن را بگیرد، نه آنکه استدلال بیاورد مثلا بیست درصد چیزی نیست و مدارس باز شوند!!
اما یک نکته مهم؛ و آن اینکه کسی با بازگشایی مدارس مخالف نیست و تعطیلی و غیرحضوری بودن سیستم آموزشی آسیب زیادی به دانش آموزان و خانوادههای آنها زده است و مهمتر اینکه برنامههای آنها را بهم ریخته است بنابراین مخالفتی با باز شدن مدارس وجود ندارد بلکه آنچه محل اختلاف است، اینکه برای هر تصمیمی باید جوانب آن سنجیده شود. مثلا میشد ده روز دیگر صبر کرد یا ابتدا وضعیت تهویه و شرایط مدارس دولتی کاملا چک میشد یا در بهترین حالت پس از ماه رمضان چنین تصمیمی اتخاذ میشد، نه اینکه روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۰ بدون هرگونه هماهنگی دستوری اینچنینی صادر شود! البته از وزارتخانهای که وزیرش میخواهد مشکل آبگرفتگی مدارس را با گذاشتن چند بلوک حل کند، بیش از این توقعی نیست.
شاید کمتر از ۱۰% از افرادی که با فضای آموزشی درگیر هستند، شامل دانشآموزان و اولیائشان و دبیران و کادر آموزشی مدارس، توانستهاند با این شرایط پر اضطراب کنار بیایند و سایر افراد به شدت از این وضعیت ناراضی هستند و این نارضایتی باعث پایین آمدن کیفیت آموزش خواهد شد. در سایت کارزار دهها کمپین در مخالفت با حضوری شدن مدارس تشکیل شده است که فقط یکی از آنها به ۲۰۰ هزار امضا رسیده است. امضاهایی که در وزارت آموزش و پرورش دیده نمیشود ...