مذاكره مستقيم؛ الان، نه بعدا - روسيه و اسراييل تبانی كردهاند
روزنو :وضعیت در عرصه بینالمللی در ماههای گذشته به قدری پیچیده شده است که بسیاری بر این باور هستند یک جنگ جهانی خاموش آغاز شده است اما جهان هراس دارد تا چنین اسمی بر آن وضع کند. از آفریقا گرفته که خود شاهد دهها تنش و درگیری نظامی و مسلحانه است تا یمن، سوریه، لبنان، فلسطین و افغانستان و حالا تایوان و اوکراین. تحولاتی که مشخصا کشورهایی را که از جنگ دوری میکنند و مسیر دیپلماتیک را در پیش گرفتهاند، درگیر خواهد کرد. یکی از این کشورها ایران است که در ماههای اخیر تلاشهای دیپلماتیک زیادی کرده تا رابطه خود با همسایگان و غرب را بهبود بخشد اما باز هم پرونده مهم مذاکرات وین خود را در گیر و دار جنگی همچون اوکراین میبیند. بحرانی که به نظر میرسد در کوتاه مدت پایان نخواهد یافت و بر جنبههای مختلف عرصه بین الملل تاثیر میگذارد و حتی اروپای به دور از تنش را نیز به سمت ورطه جنگ ممکن است سوق دهد. در چنین وضعیتی شاید مهمترین سوالی که اذهان عمومی را درگیر کند، شیوه عملکرد ایران در عرصه بینالمللی است که دراین خصوص گفت وگویی با دکترمحسن جلیلوند، استاد روابط بینالملل دانشگاه داشته است که در ادامه میخوانید.
علت تعویق چند ماهه در مذاکرات وین چیست و چه عواملی اجازه نمیدهد تا مذاکرات احیای برجام به نتیجه برسد؟
نزدیک به دو ماه است که طرفهای مختلف برجام عنوان میکنند که درمرحله آخر مداکره هستیم و بهزودی همه چیز منجر به توافق میشود اما هنوز هم خبری نیست. مشخصا هر کدام از کشورهایی که در مذاکرات حضور دارند، خواستههایی دارند و مشخصا این خواسته های خود را رسانه ای نمیکنند و به همین علت چندین بار در مذاکرات گره ایجاد شده است. آخرین خواسته را نیز روسیه مطرح کرده است که به علت اینکه چیزی برای مخفی کردن باقی نمانده و همگان به بحران اوکراین و تحریم روسیه واقف هستند، خواسته روسیه رسانهای شده است. روسیه به صراحت عنوان کرده که زمانی در برجام حرکت مثبت انجام خواهد داد و این توافق به امضا میرسد که منافع این کشور نیز تامین شود. روسیه موضع گیری ابهام برانگیز داشته است و مشخص نیست دقیقا چه هدفی را دنبال میکند اما در ادامه زمزمههایی شنیده شد مبنی بر اینکه نباید تجارت روسیه با ایران محدود شود. باید توجه داشت که رویارویی اصلی ایران با آمریکاست و عملا اروپا و چین و روسیه در این میان خیلی اهمیت ندارند و باید مشکلمان را با آمریکا حل کنیم اما بیجهت چند کشور دیگر را نیز درگیر مذاکرات کردیم و امروز آنها نیز به دنبال منافع خود هستند و مشخصا تعارض منافع شکل گرفته و این تعارض سبب شده تا ایران هر روز از تحریمها بیشتر لطمه بخورد در حالی که اگر مستقیما با آمریکا رایزنی میکردیم شاید با هزینه کمتری می توانستیم به توافق برسیم و تحریمها را لغو کنیم. امروز روسیه به دنبال این است تا منافع خود را از طریق برجام تامین کند و پس از شروع جنگ اوکراین این خواسته روسیه پر رنگ تر شده است و عملا آن را مطرح میکند. به نظر میرسد روسیه برجام را به گروگان گرفته است تا در حوزه اوکراین امتیازهایی از آمریکا بگیرد و بازی را در آن زمینه به نفع خود تمام کند و مشخصا این بهترین فرصت برای روسیه است و نمیخواهد این مهلت را از دست دهد و به همین علت مذاکرات هنوز به نتیجه نرسیده است. اینکه توقف موقت در مذاکرات اعلام شده به این علت است که نمیتوان روسیه را از برجام حذف کرد و در مقابل آمریکا نیز با خواسته روسیه موافقت نمیکند. اگر بخواهیم با همین فرمان پیش رفته و تغییری در مذاکرات ایجاد نکنیم توافق در سال 1400 بهدست نمیآید و همه چیز به سال بعد موکول میشود. چندین ماه است که میگویند 10 درصد مسائل باقی مانده است و انریکه مورا نیز عنوان میکند این ده درصد با تصمیم سیاسی حل میشود و مشخص نیست در سفر مجدد آقای باقری به تهران این تصمیم سیاسی اتخاذ میشود یا خیر. کار برای ایران سخت شده، زیرا به سمت مذاکره مستقیم نمیرود وعملا دیگران از این تصمیم ایران سوءاستفاده میکنند.
پافشاری ایران بر روی این مسائل ضرورت دارد و آیا نیاز به تداوم چنین سیاستی است؟
همواره در مذاکرات خواستههای حداکثری مورد تاکید قرار میگیرد تا خواستههای حداقلی مورد پذیرش قرار گیرد. امروز دیگر طرفین به اصطلاح دندانهای یکدیگر را شمردهاند و از اهرمهای یکدیگر اطلاع دارند. به همین علت فشار و چانه زنی در این روزها بینتیجه میماند و حاصلی نخواهد داشت و باید به سمت توافق حرکت کرد. نباید بیش از اندازه این مذاکرات طولانی شود زیرا اثر خود را از دست میدهد.امروز باید کار را یکسره کرد و به پیش رفت تا شاید اقتصاد ایران وضعیتش بهتر شود. آمریکا امروز با رفع تحریمهای مربوط به برنامه هستهای ایران، رفع تحریم نفت و صنایع و بانک و بیمه ایران موافقت کرده و علاوه برآن رفع تحریم 20 نهاد طبق برخی شنیدهها مورد موافقت قرار گرفته است که مشخصا میتواند وضعیت ایران را بهتر کند. از سوی دیگر هیچکس در یک توافق سیاسی نمیتواند تضمین دهد. حتی خود ایران نیز نمیتواند به طرف غربی تضمین دهد پس باید از این مرحله عبور کرد. آمریکا تنها میخواند تضمین دهد که تا ابتدای سال 2025 از برجام خارج نشود و پس از آن واقعا مشخص نیست چه اتفاقی رخ خواهد داد و به کدام سمت خواهیم رفت و به همین علت پافشاری بر روی برخی مسائل سبب میشود تا کلیه دستاوردها از بین برود و باید هوشمندانه در این روزها عمل کرد تا امتیازات خوبی بدست بیاوریم.
آیا اسرائیل، ترکیه و روسیه در حال ایجاد معادلات جدید در منطقه هستند و آیا دیدارهای پرتعداد اخیر آنها علت خاصی دارد؟
در ابتدا باید توجه داشت که هنوز توافقی شکل نگرفته است که این کشورها بخواهند این توافق را از بین ببرند اما سنگاندازیهای مختص خود را دارند. ایران نیز در این برهه زمانی تا مساله خود را در برجام و با خود آمریکا حل نکند، نمیتواند عکسالعمل در خصوص این سنگ اندازیها از خود نشان دهد زیرا در یک حالت بلاتکلیفی قرار دارد که باید از آن خارج شود. ایران باید مثل سال 2015 با خود آمریکا ببندد و مساله را تمام کند. عملا ما خواستههای خود را امروز به 5 کشور میگوییم و این پنج کشور خواستههای ایران را به طرف غربی منتقل میکنند و در مسیر خواستههای خود را نیز به آن اضافه میکنند و شرایط را سختتر میکنند. اگر با خود آمریکا مستقیم حرف بزنیم این گرهها برطرف میشود اما به دلایل زیادی به نظر میرسد که کسی علاقه ندارد این مشکل سریعتر حل شود و به همین علت رایزنی مستقیم صورت نمیگیرد. بدون تغییر سیاست این مذاکرات طولانی میشود و روسیه بهرهبرداری خاص خود را خواهد کرد. اسرائیل در این میان به دنبال حفظ امنیت خود است و هر بازی که انجام میدهد در این راستاست. اسرائیل پس از پیمان صلح ابراهیم براین باور است که باید حضور خود را در منطقه به تمامی اشکال بیشتر کند. اسرائیل برای اقدامات خود در این روزها با روسیه هماهنگ شده است و هنوز هواپیمای بنت از روسیه برنگشته بود که پایگاه ایران در سوریه را هدف قرار دادند. بنابراین اسرائیل با روسیه یک هماهنگی به مراتب بیشتری دارد. از طرف دیگر نیز روسیه بهشدت تحت فشار است و نیاز به یارگیری دارد و میخواهد اسرائیلی که پرنفوذ است را برای خود حفظ کند. اسرائیل در آمریکا و دنیای غرب نفوذ بسیار زیادی دارند و به همین علت میتوانند بده بستان زیادی با روسیه داشته باشند. معادله ممکن است به این شکل پیش رود که روسیه در خاورمیانه از اسرائیل حمایت کند و در مقابل نیز اسرائیل در حوزه اوکراین به روسیه عمل کند و به صورت مخفیانه هر کدام به منافع خود دست یابند. از سوی دیگر نیز ترکیه وارد بازی شده است و به هر شکل ممکن میخواهد نقش محوری خود را حفظ کند و بر این مساله نیز تاکید زیادی دارد. در همین راستا بود که وزرای خارجه روسیه و اوکراین را به ترکیه دعوت کرد و خود را منجی محوری دیپلماتیک معرفی می کند. پس از این سفر نیز رئیس جمهوری اسرائیل به ترکیه سفر کرد که با استقبال گرم ترکیه همراه شد. اردوغان یک روند دیپلماتیک گسترده را آغاز کرده است تا خود را بالا بکشد و از بحران های اخیر عبور کند. اردوغان به خوبی میداند که آینده جهان و منطقه در حال تغییر است و به همین علت میخواهد بیشترین امتیاز را کسب کند. مشخصا خاورمیانه از تحولات اوکراین تاثیر میگیرد و به همین علت اردوغان به تکاپو افتاده است تا از لاکی که در آن قرار گرفته است، خارج شود و وضعیت اقتصادی و سیاسی خود را بهبود بخشد و ترکیه را در حالتی پایدار قرار دهد. ترکیه در این مسیر به ایران ضربه نخواهد زد اما مشخصا از منزوی شدن ایران بسیار منفعت خواهد برد و از این اتفاق بدش نمیآید. قرار دادن ایران در انزوای دیپلماتیک میتواند برای ترکیه و اسرائیل دستاورد خوبی باشد و شاید دراین مسیر نیز گام بردارند. ایران در این بحران به صورت کامل سمت روسیه نیست اما به صورت تلویحی اقدامات ناتو را مخرب دانستهایم و به روسیه حق دادهایم در حالی که حدود 5 کشور هستند که کاملا طرف روسیه را گرفتهاند و با روسیه همراه شدهاند.
مدل خاصی در تحولات دیپلماتیک در رابطه با روسیه در دستور کار قرار گرفته است؟
امروز چین، صربستان، بلاروس و چند جمهوری دیگر هستند که با روسیه همراه شدهاند. به شکلی امروز در حال رخداد یک مدل سیاسی در جهان هستیم که به اتفاقات قرن نوزدهم شباهت دارد. در آن برهه زمانی بیسمارک موفق شد ناپلئون را شکست دهد و معادلات را تغییر دهد.امروز نیز در حال سوق پیدا کردن به آن سمت هستیم و اصطلاحا وارد دوران صلح مسلح میشویم. این وضعیت به شکلی به یک جنگ سرد نوین ختم خواهد شد. دراین رخداد تردیدی نیست وما شاهد خواهیم بود که این اتفاقات به شکلی دیگر رخ خواهد داد. امروز قطبهای قدرت متکثر شدهاند و این تکثر قطبهای قدرت، قطب بندیها و معادلات را در عرصه بین المللی تغییر داده است. همین تغییرات سبب میشود تا کشورها به دنبال منافع خود باشند. امروز قطب بندیها به گونهای شده است که برخی کشورها به سمت غرب سوق پیدا کردهاند. برخی کشورها بیطرفانه به امور خود ادامه میدهند و برخی دیگر از کشورها نیز همچنان پیرامون روسیه هستند وبرخی مانند چین نیز میخواهند ازاین آب گل آلود ماهی بگیرند. در 6 ماه آینده بسیاری از مسائل شفاف خواهد شد و مشخص میشود که معادلات بینالمللی به چه شکلی رقم میخورد.
ایران چگونه میتواند در ماههای حساس آینده به موفقیت برسد و چگونه در این راستا درعرصه بین المللی باید عمل کند؟
ایران در ابتدا و در سریع ترین زمان ممکن باید در وین به توافق برسد تا از بحران اقتصادی فاصله بگیرد و در وضعیت پایدار قرار گیرد تا بتواند در این تحولات مهم جایگاه سیاسی و اقتصادی خود را ارتقا دهد و از سایر کشورها عقب نیفتد، زیرا ممکن است فاصله زیادی میان ایران و سایر کشورها ایجاد شود. اولین مشکل ایران مساله هستهای است که باید حل شود. چه بخواهیم و چه نخواهیم چین و غرب باید جایگزینی برای انرژی روسیه پیدا کنند و در این مسیر امارات و عربستان و قطر و ونزوئلا مورد توجه قرار گرفتهاند و میخواهند خلأ حضور روسیه را جبران کنند. اگر ایران به جمع این کشورها اضافه نشود سود زیادی را از دست میدهد. پس به نفع ایران است که زودتر توافق کند. امروز به علت تحریمها شرکتهای غربی در حال خروج از روسیه هستند و به صورت پنهانی و به سرعت شرکتهای چینی در حال ورود به بازار روسیه هستند و میخواهند منتفع شوند. ایران باید به سرعت مساله هستهای خود را حل کند. با روسیه مساله خود را حل کند تا مانند پس از فروپاشی شوروی عقب نماند. سال 1990 ایران و ترکیه در یک نقطه بودند اما ایران درگیر یکسری مسایل شد اما ترکیه به سمت توسعه اقتصادی رفت و به همین علت امروز در حوزه سیاسی و اقتصادی از ایران جلوتر هستند.