حسن روحانی در "منتها الیه سمت چپِ ردیف یکی مانده به آخر"!

روزنو :جلسات مجلس خبرگان رهبری در حال برگزاری است. عکسهای مخابره شده از این جلسات حال و روز سیاستمداران ایران را به خوبی بازتاب میدهد. روحانی و لاریجانی بازنده و رئیسی و جنتی پیروز قاطع میدان!
نهمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری از "دوره پنجم" روز سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ برگزار شد. با توجه به اینکه ۶ تن از اعضای دور پنجم مجلس خبرگان در سالها گذشته فوت کرده بودند، همزمان با انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستای سال ۱۴۰۰، شش عضو جدید در میاندورهای انتخاب شدند، اما، چون از انتخابات ۱۴۰۰ به این سو مجلس خبرگان رهبری هیچ جلسهای نداشته، در این دور از اجلاس خبرگان، مراسم تحلیف این افراد برگزار میشود. منتخبان جدید خبرگان عبارتند از آیت الله اعرافی، آیت الله پیش نمازی، آیت الله دانش زاده (مومن)، حجت الاسلام سعدی، حجت الاسلام سعیدی گلپایگانی و آیت الله مدرسی یزدی. ضمن اینکه در این دور از اجلاس خبرگان «طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری» هم مورد بررسی نهایی قرار میگیرد و احتمالا تصویب شود.
نهمین اجلاس خبرگان رهبری از دوره پنجم در حالی برگزار شد که نگاه تیزبین لنز دوربین عکاسان را متوجه حضور حسن روحانی رییس جمهور پیشین، سیدمحمود علوی وزیر سابق اطلاعات در دولت روحانی و محمدصادق آملیلاریجانی رییس سابق قوه قضاییه در این جلسه کرد. یکی از موفقیتهای چشمگیر ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیون نزدیک به مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، پیروزی لیست امید تهران این ائتلاف در انتخابات خبرگان سال ۱۳۹۴، همزمان با دور دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. لیست امید مجلس شورای اسلامی این ائتلاف هم البته در تهران و استانهای مختلف کشور پیروز شد و با کسب ۱۲۴ کرسی پیروزی نسبی به دست آوردند.
حمایت و پیام ویدیویی سید محمد خاتمی از «لیست امید» با نقل قول «رأی دادن به هر دو فهرست، به تمامی افراد هر دو فهرست، تَکرار میکنم به تمامی افراد هر دو فهرست»، در شبکههای اجتماعی خبرساز شد و کارزار "تَکرّار میکنم" را بین توده طرفدار اصلاحطلبان به راه انداخت. گرچه حضور چهرههایی، چون قربانعلی دری نجفآبادی، وزیر پیشین اطلاعات و محمد ریشهری، حاکم شرع پیشین دادگاههای انقلاب، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی و دادستان ویژه روحانیت پیشین، در این فهرستها بحثها و اعتراضهایی را در پی داشت، اما هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی با زبان انتخابات (حداقل در آن مقطع) ثابت کردند، حذف شدنی نیستند.
اما نهمین اجلاس خبرگان مفهومی بنام "امید" از چهره حجتالاسلام حسن روحانی به ذهن متبادر نمیشد. به هر حال هنوز هم ته ماندهای از آن لیست امید در مجلس خبرگان رهبری حضور دارند. لیستی که ابتکار عمل و انگیزه مرحوم آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی پشتوانه آن بود، اما آنچه از عکسهای رسانهها از این اجلاس دستگیر آدم میشود، "غوغای ناامیدی" در پس چهره این حسن روحانی، آملی لاریجانی و سیدمحمود علوی است. البته این نکته را هم باید اضافه کرد که صادق آملی لاریجانی اگر چه در لیست امید خبرگان تهران شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان (یا همان لیست "خبرگان مردم" هاشمی رفسنجانی) انتخابات سال ۹۴ نبود، اما امروز به دلیل طرد از سوی هسته مرکزی قدرت، خواسته یا ناخواسته به این جریان نزدیکتر شده است.
در عکسهایی که خبرگزاریهای مختلف از نهمین اجلاس خبرگان رهبری، در خروجیهای خود قرار دادند، حسن روحانی در ردیف یکی به انتها مانده سالن اجلاس خبرگان نشسته است، به گونهای که گویی این همان حسن روحانی قوی و دارای اعتماد به نفس قبلی نیست و انبوهی از بدهکاری در چشمان به ظاهر خندان او هویداست. (توضیح اینکه این روزها ماسکها، مانع مشاهده و انعکاس احوالات بشر شدهاند). آملی لاریجانی هم به همین صورت. او هم گوشهای گزیده و گویی دارد گذشته را مرور و آینده خود را در آیینه رخدادها مینگرد. در چهرههای این افراد ناامیدی و درماندگی زار میزند و قیافه مظلومان به خود گرفتهاند. در این عکسها خبری از حال و احوال و احوال پرسی کسی از روحانی و آملی لاریجانی نیست.
حاشیه نشینی حسن روحانی
آدم نمیداند اینها تا به حال به کدام خواسته خود نرسیدهاند و در این سن و سال چه نیازی به توجه و دلداری و گرم گرفتن دیگران دارند یا این پرسش مطرح میشود، چه کسی حسن روحانی را مجبور کرده، در "منتها الیه سمت چپِ ردیف یکی مانده به آخر" سالن بنشیند؟ گوشهای از سالن که بیش از آنکه توجه را به سمت او ببرد، این علامت ضربدر بغلش است که جلب توجه میکند، ضربدری که گویی این روزها همزاد این سیاستمدار قدیمی ایران شده است. لذا با توجه به این حجم و موج از ناامیدی، گلایه، طلبکاری، بدهکاری و نوعی بازتاب مفهوم "از سرناچاری" در چهره و پرتره این افراد، چهره و کاراکتر مرحوم آیتالله سید حسن مدرس و دکتر محمد مصدق تداعی میشود. در دورههایی که این دو نمایندگان مجلس شورای ملی بودند. حاکمیت از هر دری این دو را بیرون میکرد از پنجره و روزنه دیگری وارد میشدند و خود تکیهگاه و ستون ملتی بودند.
از مصدق تا روحانی؛ او کجا و "این به یتیم ماندگان مظلوم" کجا؟
دکتر محمد مصدق آن روزهای ابتدایی بحث ملی شدن صنعت نفت در اقلیت مطلق بود، اما چون معتقد بود نگاهش دارای حقانیت و منطق است، همه همتش را مبدل به فریاد میکرد و بر سر مخالفان آوار میشد و بر آن ساز آنقدر دمید که در نهایت امر موفق شد ملی شدن نفت را در مجلس جا انداخته و به تصویب برساند و به این هم قانع نشد و برای اجرایی کردن این نگاه، خود را به جایگاه نخست وزیری تحمیل کرد. جایگاهی که اگر اراده، انگیزه و پشت کار شخص مصدق نبود، موردی نبود که محمدرضا شاه پهلوی به این آسانیها زیر بار آن برود.
آنها کجا و این "به یتیمان ماندگان مظلوم" کجا؟
تجربه نشان داده که نظام جمهوری اسلامی ایران برای مفاهیمی، چون قهر، قیافه گرفتن، حالا ببینم خودتان چه گلی به سر مردم میزنید، انقلابی اصیل ما هستیم، حق به حقدار میرسد و مواردی از این دست تره هم خورد نمیکند. در این سایه روشنهای حضور اعضا در نهمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری، حضور پیروزمندانه سید ابراهیم رییسی در صدر مجلس، قدمهای محکم سیداحمد علمالهدی، ریاست و امید به زندگی آیتالله جنتی (تحیا) و از طرفی پرترههایی از حسن روحانی و آملی لاریجانی که سنگینی نگاه و حضورشان "بر دوش خودشان هم سنگینی میکند"، تصور و تصویری از بازار رها شده سیاست ایران میدهد که ضربالمثل قدیمی "بازی برد و باخت دارد" را رو سیاه کرده است. بازیای که برای آیتالله جنتی در نود و ششمین سال از عمرش، ابتدای راه محسوب میشود و برای عدهای که سن نوه او را دارند، آخر دنیا.