طرفداران طرح صيانت از «شفاف سازی اينترنت» لطمه ديدهاند
روزنو :شاید اگر از اکثریت مردم در مورد اولویت عملکردی دولت یا مجلس پرسیده شود قاطبه آنها در پاسخ تلاش برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور و معیشت مردم را مهمترین اولویت دولت و مجلس قلمداد کنند، اما میبینیم مجلس یازدهم به رغم اینکه پیش از روی کارآمدن نمایندگان و حتی پس از آن به وعدههای اقتصادی داده شده عمل نکردند و امروز در نزدیک دو سال از عمر عملکردی آنها به جای حل مشکلات مردم دنبال طرحهایی مثل صیانت از فضای مجازی هستند که نه تنها جزء مطالبات مردم نیست بلکه مورد مخالفت صریح اقشار و لایههای مختلف مردم قرار گرفته و معیشت بخش مهمی از مردم را نیز به مخاطره انداخته است. هر چند که دولت نیز هنوز نظر قاطعی نسبت به این مساله نداده اما به طور واضح نیز با آن مقابله نکرده است. به نظر میرسد آنها که تحت عنوان نمایندگی مردم در خانه ملت حضور دارند باید بیش از آنکه به مسائل حاشیهای دامن بزنند فکر حل مشکلات موکلان خود در جامعه باشند. قدر مسلم فضای مجازی مدیریت میخواهد اما مفهوم مدیریت و هوشمندسازی با محدودیت و مسدودسازی مغایر است. امری که باید در آن تامل کرد. در این راستا برای برسی طرح صیانت، نظر جامعه و رویکرد مجلس در این خصوص، عملکرد دولت و مساله حذف ارز ترجیحی و تبعات آن در جامعه با اسماعیل گرامی مقدم قائم مقام حزب اعتماد ملی و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
برخی رویکردهای حداقلی و تندروانه طی چند وقت اخیر که در سالهای گذشته نیز وجود داشته باعث شده تا جامعه نسبت به برخی روندها و عملکردها مخالفت و نارضایتی بیشتری از خود نشان دهد؛ چیزی که اخیرا خود را در قالب طرح صیانت در مجلس نشان داده است؛ اساسا این نوع رویکردهای حداقلی در برابر اکثریت جامعه را چگونه ارزیابی میکنید؟
ماهیت مجلسی که تشکیل شده اعتدالگرا و میانهرو نیست، بلکه این مجلس تندرو و مجلسی است که از یک اقلیتی برآمده و مطالبات اقلیت ر ا پیگیری میکند. از این جهت است که آنها به خود حق میدهند که مطالبات آن اقلیت را دنبال کنند. هر چند که اگر هم به دنبال مطالبات حامیان خود باشند هم شاید حرجی نباشد و نتوان خردهای گرفت اما مهم این است که در شرایط کنونی حتی همان اقلیت نیز مخالفان جدی همین مصوبات مجلس هستند که محدود کننده استفاده مردم از فضای مجازی و تکنولوژی روز دنیا است. یعنی اکنون خود دولت نیز با این طرح همراهی ندارد و بسیاری از اصولگرایان در حمایتها و پشتیبانیهایی که میکنند در رد کردن مصوبه مجلس و مخالفت با صیانت از فضای مجازی نشان دهنده این مساله است. بنابراین به نظر میرسد کسانی پشت صحنه این مصوبات باشند که از فضای مجازی آسیب و لطمه دیدند و آن را خطری برای خود میبینند. لذا از این جهت است که با تمام قوا و ابزارآلات خودشان به دنبال تصویب کردن چنین طرحی هستند. لذا به جای اینکه به آن وعدههایی که به مردم دادند یعنی جلوگیری از افزایش قیمتها که میبینیم که در این یک ساله چه وضعیتی پیدا کرده به دنبال مسائلی هستند که اساسا با مطالبات حتی همان اقلیت مردم هم سازگار نبوده و مغایر است. حال چرا این عده به دنبال محدود کردن فضای مجازی هستند بیشتر به نظر میرسد همانهایی که در سالهای اخیر رفتارهای غیر اخلاقی و به دنبال آن برخی فعالیتهای اقتصادی ابهامآمیز و مسائل غیر عادیشان در مقابل منافع ملی بود برملا شده و توسط این فضای مجازی به اطلاع عموم رسیده از آینده خود نگرانی دارند که این فضا در انتخابات نیز علیه منافع آنها کار کند. از این جهت است که به شدت دنبال محدود کردن فضای مجازی هستند. در حالی که ما میپذیریم که فضای مجازی نباید به صورت کاملا باز و غیرکنترل شده توسط دولت باشد و هیچکسی هم این موضوع را تایید نمیکند، اما اینکه قانونی تصویب شود که افراد یک جامعه به طور کلی به اینترنت آزاد، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دسترسی نداشته باشند و کسی طرفدار آن نیست و در هیچ کجای دنیا نیز این رویکرد که همه چیز را محدود کنند قابل قبول نیست، چراکه در وهله اول به کسب و کار مردم آسیب میرساند و از طرف دیگر دسترسی آزاد مردم به اطلاعات مختلف را محدود میکند. ضمن اینکه آنهایی که امروز دنبال طرح صیانتند و خیلی نگران فضای مجازی هستند میتوانند محتواهای مورد نظر خود را در فضای مجازی افزایش دهند و در راستای ارزشهای ملی و دینی محتوا را افزایش دهند تا با ارزشهای ضد اخلاقی مقابله کنند. اما اینکه در مقابل هر چیزی بخواهیم فضا را ببندیم باید ببینیم که این رویکرد تا کجا جواب میدهد. در گذشته نشان داده شده که سنتگرایی نتوانسته در مقابل مدرنیته، تکنولوژی و توسعه قد علم کند. گرچه که بسیاری از پدیدههای سنت گرایی هم قابل احترام و شایسته است و باید از آنها بهره گرفت. اما در مقابل این سه موضوع یعنی تکنولوژی، مدرنیته و توسعه که روز به روز پیشرفت میکند و گذشته خود را منسوخ میکند نتوانسته مقاومتی کند. به عنوان مصداق نیز میتوان به این موضوع اشاره کرد که در گذشته ویدئو و ماهواره باعث این شد که اساسا ممنوعیتها از آنها به خودی خود برداشته شود. اکنون نیز اگر این طرح صیانت به هر دلیلی اجرا شود فردا با اینترنت ماهوارهای مواجه خواهیم بود و خواهیم دید که اینگونه طرحها و مصوبات نیز منسوخ خواهد شد و هیچ کارآیی نخواهد داشت.
برخی معتقدند که مطرح کردن چنین طرحهایی مثل صیانت و امثالهم از سوی مجلس به دلیل انحراف افکار عمومی در خصوص پرسشگری نسبت به عملکرد مجلس در حوزههای مختلف به ویژه تحقق وعدههای اقتصادی است؛ اساسا چه میزان با این مساله موافق هستید؟
این مساله را رد نمیکنم اما بعید میدانم که تمام انگیزه مجلس این باشد که مثلا افکار عمومی را به این سمت و سو مشغول کند تا پاسخگوی عملکرد خود نباشد. تصور نمیکنم که چنین انگیزهای به صورت کلان مطرح باشد، چراکه این مساله خطراتی برای خود نمایندگان دارد به خاطر اینکه کمتر از دو سال دیگر باز هم در انتخابات مجلس 1402 در معرض رای مردم قرار میگیرند و با مخالفتهایی که در فضای عمومی کشور میبینیم؛ مردم به نمایندگانی که به طرح صیانت از فضای مجازی رای داده باشند حتما رای نخواهند داد. بنابراین فکر نمیکنم که نمایندگان مجلس انگیزه انحرافی داشته باشنه، بلکه این مساله انگیزهای دیگری در پشتسر خود دارد و بعضا خود نمایندگان نیز تحت فشار هستند که میبینیم تصمیمات آنها از این رو به آن رو عوض شده و تغییر میکند. این نشان میدهد که عدهای در مجلس با بهانه قرار دادن مسائل امنیتی، بحرانها و اطلاعرسانیها به هر ترتیبی که شده این مصوبه را به تصویب برسانند.
اخیرا شاهدیم که برخی با ادبیات نازل و سخیف با مخالفان طرح صیانت در جامعه سخن میگویند در حالی که پیش از این کمتر شاهد تنزل اخلاق سیاسی از سوی نمایندگان یا مسئولان بودیم؛ از دیدگاه شما این مساله از چه چیزی نشأت میگیرد؟
آنهایی که با مخالفان طرح صیانت توهینآمیز برخورد کردند جامعه پاسخ آنها را داد و به حدی که خود صداو سیما نیز علیه آنها برنامه پخش کرد. بنابراین دوران اینگونه شانتاژ بازیها و رفتارهای غیراخلاقی گذشته است. منتها این عده قلیلی از نمایندگان که به این شکل مخالفت میکنند و در شأن یک نمانده ظاهر نمیشوند بدین علت است که اینها نخبگان یک جامعه نیستند و در حقیقت انتخاب شدگان بر آمده از رای اکثریتی مردم نیستند. نمایندهای در یک حوزه انتخابیهای که باید صد و بیست، سی هزار رای بیاورد اما با 4 هزار رای به مجلس راه یافته چه انتظاری از او است که ادبیات شایسته یک نماینده مجلس را رعایت کند. البته برخی از نمایندگانی که با این حداقل رای هم روی کار آمدهاند انسانهایی دوراندیش و به فکر منافع ملی هستند و میبینیم که با این طرح مخالفت میکنند و تن به آن نخواهند داد که مقابل مردم بایستند.
با توجه به قریب به هفت ماه گذشتنه از عملکرد دولت و شعارهایی که مبنی بر تغییر به نفع مردم و بهبود شرایط معیشتی جامعه مطرح میَشد؛ با توجه به شرایط فعلی جامعه عملکرد دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما ظرف شش، هفت ماه نمیتوانیم ارزیابی دقیقی از عملکرد دولت داشته باشیم اما میتوانیم در مورد جهت گیریهای دولت صحبت کنیم. اینکه جهت گیریهای دولت سمت ریشهایترین مساله که اقتصاد را متوقف کرده همین مساله برجام است که بهرغم اینکه در دولت گذشته با آن مخالف بودند ولی ادامه میدهند و به دنبال این هستند که به طریقی که شده تحریمها را از سر ملت ایران بردارند. این بزرگترین و مهمترین جهت گیری است. نکته بعدی این است که به هر حال این دولت در بخش حسنات و جهت گیریهای درستی که دارد به صورت میدانی از استانها بازدید میکند و رئیسجمهور و وزرا در این راستا عملکردی خوبی داشتهاند. این رویکرد انصافا تبلیغاتی هم نیست و موج تبلیغاتی که آقای احمدینژاد در دولت خود در موقع سفرهای استانی به راه میانداخت اصلا در این دولت دیده نمیشود. نکته مثبتی که این دولت دارد این است که دولت درصدد است به هر طریقی که شده وضعیت معیشت مردم را بهتر کند و با وقت گذاشتن و توجه به اصل مشکلات ریشهای به دنبال حل آنها است. ولی اینها به این سرعت جواب نمیدهد و همچنان شاهدیم که قیمتها به نحو لجام گسیختهای رو به تزاید و بالا رفتن است. مهمترین مساله و خواست عموم مردم این است که سیر صعودی قیمتها متوقف شود. یعنی مردم انتظار ندارند که قیمتها پایین بیاید و فقط منتظرند که قیمتها متوقف شود که این چالش مهم دولت است. حال با توجه به اینکه به نظر میرسد احیای برجام به نهایی شدن رسیده و توافق حاصل خواهد شد و شاخصه ارزشگذاری واحدهای پولی نشان میدهد که ریال کشورمان در مقابل ارزهای خارجی تقویت شده باید انتظار داشت که سیر صعودی قیمتها هم متوقف شود. اگر بشود که دولت این مسیر را تداوم ببخشد آن زمان میتوان نشست و تحلیل کرد که دولت در امورات عمرانی و به پایان رساندن پروژههای نا تمام تا چه حدودی موفق خواهد بود.
عدهای بر این باور هستند که به جهت عملکرد نه چندان موفق اقتصادی تیم اقتصادی دولت در ماههای گذشته شاید نتواند آنطور که باید از ثمرات احیای برجام و تاثیرات آن بر اقتصاد کشور استفاده لازم را ببرد؛ تحلیل شما از این موضوع چیست؟
به این قضیه خوشبین هستم که این دولت یا هر دولت دیگری به مردمی خدمات برساند تا در دوره بعد نیز بتواند رای مردم را اخذ کند و چارهای جز این نیست. تصورم این است که این دولت چون سه سال دیگر به رای مردم نیاز دارد، بنابراین آوردهای که از قبل احیای برجام، توافق و برداشته شدن تحریمها خواهد برد این است که تا حدود زیادی بتواند وضعیت اقتصادی مردم را بهبود ببخشد. اما اینکه تا این مساله به منصه ظهور نرسد و عملیاتی نشود ما نمیتوانیم ارزیابی دقیقی در این مورد داشته باشیم. از طرف دیگر نیز درست است که در حوزه اقتصادی دولت برخی از وزرایی حضور دارند که تجربه کافی برای وزارت را ندارند اما به نظر میرسد مطالبات مردم و سختی که میکشند مسئولان را تحت فشار قرار خواهد داد و آنها ملزم به این خواهند شد که در حقیقت بخشهای پولی ما در دنیا آزاد و به سمت کشور سرازیر خواهد شد و درآمدهای بلوکه شده نفت را هزینه بهبود وضعیت مردم و کشور کنند.
بسیاری از کارشناسان اقتصادی و حتی نمایندگان سابق مجلس که در حوزه لایحه بودجه کار کردهاند معتقدند که ماجرای حذف ارز ترجیحی از لایحه بودجه 1401 تصمیم درستی نبوده و سال آینده تاثیرات بسیار بدی بر شرایط اقتصادی کشور خواهد گذاشت و موجب نارضایتیهایی خواهد شد؛ نوع رویکرد مجلس در این موضوع را چگونه تبیین میکنید؟
هنوزم نمیفهمم چرا مجلسی که در آن کمیسیون تلفیق تصویب میکند برای اینکه قشر آسیب پذیر و طبقات پایین دست مردم از آن بهره ببرند و وضعیتشان از آن بدتر نشود و شاهد افزایش بیش از حد قیمتها نباشیم ارز ترجیحی یا 4200 همچنان ادامه پیدا کند؛ چگونه میشود که در صحن علنی مجلس و با یکی دو تا سخنرانی کسانی که اساسا خارج از مجلس بودند مساله حذف ارز ترجیحی از بودجه به تصویب میرسد. لذا معلوم نیست که این تصویب به یکباره از کجا آمد؛ چرا که از لحاظ تجربههایی که در قضیه ارز4200 داشتیم این مساله تالی فاسدهایی داشته و این دولت و خود آقای رئیسجمهور هم ترجیحشان بر این بود که ارز 4200 در بودجه بماند و لایحه را بر این اساس دادند. به خصوص آن بخشهایی که مردم از آن بهره میگیرند که شامل سوبسیدها و یارانهها است. بنابراین این نوع عملکرد مجلس باعث این خواهد شد که شاهد موجی از گرانیها در کشور در استفاده از کالاهای اساسی مردم باشیم. وقتی که ارز 4200 نباشد قاعدتا مواد اولیه به کشور گران وارد خواهد شد و آن گرانی بر تمامی قیمتها اثر خواهد داشت. به نظرم رفتارهای مجلس در بودجه غیرعادی بود و قابل فهم نیست که چرا تا چند روز قبل از تصویب بودجه قاطبه نمایندگان به دنبال حفظ ارز 4200 بودند ولی بعد از آن خلاف آن را تصویب کردند.