استقلال - فرهاد مجیدی ؛ لذت زیبای حرص درآوردن!
دیر و بعید نیست که سازمان ملل یا حتی سازمان نظام وظیفه هم در این خصوص بیانیه بدهد و چند نفر از اعضای تیم را به اردوگاه کار اجباری یا خدمت سربازی بفرستد. حتی برخی از بازیکنان سابق فوتبال ایران هم که بعد از دو دهه حضور در سطح اول، هنوز خودشان هم نمیدانند چپ پا هستند یا راست پا و بالاتر از آن، نمیفهمند با کدام پتانسیل داعیه فوتبال داشتهاند هم به این موضوع ورود کردهاند.
جدا از همه شوخی ها در این باره باید پرسید فوتبال زیبا یعنی چه؟ یعنی ایجاد موقعیت زیاد؟ یعنی زیاد گل زدن؟ یعنی تیکیتاکا به سبک گواردیولا؟ یعنی دگن پرسینگ کلوپ در لیورپول؟ یعنی بازی واکنشگرای سیمئونه؟ گروه بسیار کمی از کارشناسان منتقد درباره نوع بازی استقلال، اصولا با این اصطلاحات آشنا هستند و برای بیشتر منتقدین هنوز باید مانند گزارشهای کشتی هادی عامل از رنگ زانوبند و دوبنده در گیرندههای سیاه و سفید حرف زد تا معلوم شان شود که کی به کی هست.
فرهاد مجیدی در این فصل، تیمش را به صدر جدول رسانده و حالا در پایان هفته نوزدهم، بدون باخت و با 5 امتیاز برتری نسبت به تیم دوم، جایش را روی قله محکم کرده و دقیقا قصه انتقادات و موتیف زیبا بازی نکردن همینجاست.
هواداران استقلال معتقدند اگر همین استقلال با همین نوع بازی صدرنشین نبود، قطعا همچنان میتوانست سیاوش یزدانی و محمدحسین مرادمند را داشته باشد!
برای مجیدی و کادر فنیاش، یک دستورالعمل ویژه تعریف شده است: استقلال باید موقعیت ایجاد کند، گل بزند، موقعیت به حریف ندهد و گل نخورد و دقیقا همین اتفاق در حال رخ دادن است. هر یک از این 4 گزاره با مثال و نمونه در پاراگراف بعدی اثبات میشود تا مانند کارشناسان منتقد نباشیم که صرفا حرف میزنند و برای حرفهایشان هیچ تاییدیهای ندارند.
در 6 هفته آخر لیگ برتر، هیچ تیمی به اندازه استقلال امید گل نداشته است و این یعنی استقلال، به خوبی و بالاتر و بهتر از هر تیم دیگری در این فصل، موقعیت میسازد.
استقلال در 10 تا از 11 بازی آخرش برنده شده است و در این بازه زمانی، هم بردهای با زدن 3 گل داشته (نفت، مس، پیکان) و هم یکگله و همچنین در 12 بازی آخرش فقط نتوانسته به پرسپولیس گل بزند. (که این طلسم هم اگر داور بازی شهامت! و پنالتی روی ژستد را می گرفت داشت میشکست)
پس مشکلی در گل زدن هم نیست. استقلال به رقبایش موقعیت نمیدهد که اگر خلاف این بود، امید گل تراکتور و فجر برابر آبیها تنها 5 صدم نبود و حداقل در این 180 دقیقه، ضربهای به داخل چارچوب حسینی زده میشد.
بنابراین تیم مجیدی ایجاد موقعیت برای حریف را هم مشکل میکند. خوردن تنها 6 گل در 19 بازی و ثبت 14 بازی بدون گل خورده هم نشان میدهد فعلا رقبا برای رسیدن به تور دروازه استقلال، به مشکل خوردهاند. این آماری است که در پایان هفته شانزدهم روی خروجی جامعه آماری یک سایت معتبر آمار و ارقام قرار گرفته است و طبق آن استقلال، تیم دوم لیگ در شوت زدن، تیم سوم لیگ از نظر امیدگل و تیم دوم فصل از نظر نرخ تبدیل شوت به گل است و تیم اول فصل در آیتمهای نمره، امید گل مواجه شده، نبرد هوایی موفق، ناکام کردن رقبا در گلزنی، کلینشیت، گل زده، گل خورده، بیشترین برد و کمترین باخت؛ به نظر نمیرسد با مرور کردن دوباره همین یک پاراگراف، نیاز به توضیح اضافی دیگری باشد.
قصه استقلال، زیبا بازی نکردن نیست. قصه استقلال، جایگاه فعلیاش است. قصه این است که تیم مجیدی برخلاف پیشبینیها دارد حرکت میکند. این استقلال که برابر فجر، مرادمند و یزدانی و غفوری را نداشت و 8 تا از 11 بازیکن اصلیاش، تازهوارد بودند (به جز دانشگر، حسینی و مهدیپور، بقیه بازیکنان ترکیب اصلی بازی با فجر، در لیگ 21 جذب این تیم شدهاند)، چون روی پیشبینیها خط قرمز کلفتی کشیده است، مورد هجمه است.
استقلال با فرهاد مجیدی نباید به سلامت از لابیرنت خارج میشد و حالا که شده و بهترین تیم تاریخ لیگ برتر است از نظر نباختن در شروع یک فصل، پس باید هر چه دم دست کارشناسان! هست لای چرخش برود تا شاید از سرعتش و هیبتش کاسته شود.
در این استقلال، نباید جعفر سلمانی گل میزد ولی شماره 17، 4 گل زده که 3تایش به هوادار، سپاهان و فجر 3 امتیازی بوده. در این تیم، یامگایی که در تمام دوران بازیاش 2 گل زده، 8 بار دروازه رقبا را باز کرده که کسی توقعش را نداشت.
شاید بتوان برای این استقلال بسان سمفونیهای معروف، نامی انتخاب کرد؛ «لذت زیبای حرص درآوردن»، چطور است؟