
خبر ناشیانه یا پیشنهاد خطرناک؟
روزنو :در روزهای گذشته موضوع نگارش یک نامه 200صفحهای از سوی سعید جلیلی حاوی یک پیشنهاد درباره غنیسازی 90درصدی اورانیوم در کشور واکنش برانگیز شد. این موضوع در حالی مطرح شد که دولت اصولگرای رئیسی نیز بهمانند سلف اعتدالگرای خود به موضوع مذاکرات وین ورود کرده و فراتر از آن در حال مقدمهچینی برای مذاکره مستقیم با امریکاست. سعید جلیلی که خود نزدیک به شش سال سکاندار مذاکرات ایران یا کشورهای بزرگ جهان بر سر برنامه هستهای بود و تصویب سه قطعنامه از شش قطعنامههای شورای امنیت ملل متحد علیه ایران در زمان او انجام شد و در دوره اخیر ریاست جمهوری نیز نامزد بخش بزرگی از اصولگرایان برای تصدی ریاست جمهوری بود، بدون تردید مواضع او پیرامون وضعیت کنونی مذاکرات اهمیت بسیاری دارد. بهخصوص که او موردحمایت بخش بزرگی از جناح اصولگرا بوده است. البته حملات شدید علیاکبر ولایتی و محسن رضایی از نامزدهای جناح اصولگرا هنگام برگزاری مناظرات انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم سال92 به عملکرد ششساله او در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول مذاکرات اتمی ایران نشان میدهد که مواضع او در میان چهرههای معتدل اصولگرا مخالفانی جدی دارد. پیشنهاد مطرحشده توسط وی اگرچه از سوی یکی از نزدیکانش به صورتی که در برخی رسانه ها روایت شده بود، تکذیب شد، اما سبب بروز واکنشهایی در میان صاحبنظران شد. صاحبنظرانی که البته این روایت از نظرات سعید جلیلی درباره موضوع هستهای را چندان بعید نمیدانند.
تکذیب یا تایید؟
عباس رنجبر از اعضای دفتر جلیلی در رشته توئیتی دیگر با عنوان «سه فریم از واقعیت!» از «یک گزارش دقیق و مفصل ۱۳۶ صفحهای» خبر داده که کارگروه سیاست خارجی دولت سایه در مرداد ۱۴۰۰ و برای ثبت در تاریخ سیاسی کشور، آن را تهیه کرده بود.عضو دفتر جلیلی، در پایان، ضمن ناشیانه خواندن خبرسازیهای سازمانیافته اخیر، وعده داده که «خبر واقعی در راه است.»
پیشنهاد خطرناک
یک استاد دانشگاه معتقد است پیشنهادهای اخیر سعید جلیلی به رهبر انقلاب درباره رفتن بهسوی اورانیوم ۹۰درصدی ممکن است موجب یک اجماع جهانی علیه ایران برای استفاده از ابزار نظامی شود. مهدی مطهرنیا در گفتوگو با جامعه 24 این عقیده را دارد که سعید جلیلی با علم به اینکه مذاکرات ایران در وین توفیق چندانی را برای کشور حاصل نداشته دست به نگارش چنین نامهای زده است. البته این استاد دانشگاه تأکید میکند که شاید ازنظر جلیلی در مقطع فعلی مذاکرات چنین اقداماتی منجر به گرفتن امتیاز از طرفهای مقابل شود. او البته تأکید میکند؛ در طول دو دهه اخیر ایران نتوانسته با اهرم فشار به غرب خواستههای خود در ذیل مناقشه هستهای را برآورده و تأمین کند. مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاست خارجی ضمن تحلیل علل نگارش نامه سعید جلیلی به رهبر انقلاب علیه برجام و مذاکرات هستهای، اظهار داشت: آنچه مسجل است، پرونده «برجام» بهعنوان یک پرونده انضمامی به واقعیت بحران میان تهران و واشنگتن در حال نزدیک شدن به ایستگاه پایانی است.
وی تأکید کرد: ایران مدعی است امروز دست بالا در مذاکرات را دارد و با غنیسازی اورانیوم بیش از ۶۰درصد و امکان دستیابی به اورانیوم ۹۰درصدی، میتواند فشار لازم را بر نظام بینالملل با مرکزیت ایالاتمتحده آمریکا و سایر نهادهای قدرت بینالمللی وارد کند. این تحلیلگر سیاسی با ارجاع به برخی رفتارهای ایران در دو دهه اخیر یادآور شد: هرگاه تلاش کردهایم با بالا بردن توان خود فشار بیشتری بهطرف مقابل ایجاد کنیم، در نهایت دست به عقبنشینیهای بیشتری زدهایم.مطهرنیا با یادآوری مذاکرات هستهای ایران با تروئیکای اروپایی در دهه۸۰ شمسی، بیان داشت: ایران و تروئیکای اروپایی در آستانه رسیدن به یک توافق و حلوفصل مسائل ذیل پرونده هستهای بودند و در آن زمان خبری از تیم ۵+۱ و ورود مستقیم آمریکاییها به مذاکرات نبود. وی گفت: در همان زمان و وضعیت پیشآمده این امکان وجود داشت که با کمترین هزینهها موضوع مناقشه هستهای را حلوفصل کرد.این استاد دانشگاه با یادآوری رفتارهای صورت گرفته در دوران احمدینژاد، گفت: بالا بردن سطح غنیسازی اورانیوم و حرکت بهسوی به دست آوردن سانتریفیوژهای نسل جدید ازجمله اقدامات صورت گرفته بود، اما در همان دوران تحریمهای فلجکننده بیشماری نیز بهسوی کشور گسیلشده بود.
پیشنهاد مشکوک
حشمتالله فلاحت پیشه نیز در گفتوگو با انصاف نیوز در مورد طرح مسئلهی غنیسازی ۹۰درصد در زمانی که زمزمهی به نتیجه رسیدن مذاکرات مطرح است هم میگوید: این موضوع بهشدت مشکوک است؛ در چنین شرایطی طبیعتاً جریاناتی که نانشان در چالش است و با تحمیل راهبردهای امنیتی به کشور منافع و مناصب خود را حفظ میکنند، طبیعتاً از دیپلماسی نگران هستند؛ ولی قرار نیست ملت برای پنجمین دهه هم هزینهی چالشسازی برخی جریانات را بدهد که بی هیچ برنامه و هیچ ویژگی غیر از تحمیل چالش و از بین بردن فرصتهای توسعهای کشور ندارند.وی تأکید کرد: این موضوع بهشدت مشکوک است؛ آنهم در شرایطی که طرفین الان به نتیجه نزدیک شدند. من معتقدم شاخصههای نتیجهگیری در دیپلماسی هستهای بیش از مؤلفههای عدم نتیجهگیری است. در چنین شرایطی طبیعتاً جریاناتی که نانشان در چالش است و با تحمیل راهبردهای امنیتی به کشور منافع و مناصب خود را حفظ میکنند، این جریانات طبیعتاً از دیپلماسی نگران هستند؛ ولی قرار نیست ملت برای پنجمین دهه هم هزینهی چالشسازی برخی جریانات را بدهد که بی هیچ برنامه، هیچ ویژگی غیر از تحمیل چالش و از بین بردن فرصتهای توسعهای کشور ندارند.
رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مورد اصل مذاکرهی ایران و امریکا، گفت: واقعیت این است که حتی تابوسازی مذاکره با امریکا در ایران، یک تاکتیک بود. کشور تابویی به نام مذاکره با امریکا نداشته است؛ در گذشته هم مذاکره شده است، حتی در زمان جنگ هم ما دیدهایم که مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم وجود داشت. ولی مذاکره با امریکا در ایران بهشدت جناحی شد و جناحی شدن این موضوع در ایران به منافع ملی کشور صدمه وارد کرد.فلاحت پیشه در ادامه اضافه کرد: من نمیخواهم اینجا مباحث تاریخی را زنده کنم یا نبش قبر کنم، اما الان چه اتفاقی افتاده؟! اعتقادم این است که الان در حوزه برجام مشخص شد همه طرفهای برجام را ایران ساخته است. کشورهای اروپایی، روسیه، چین، همه اینها کشورهایی هستند که چون ایران با دشمنی به اسم امریکا حاضر نشد بهطور مستقیم مذاکره کند، اینطرفها را ساخت. این طرفها ابتدا بهعنوان عضو مهمترین پروندهی چالشی دیپلماتیک در دنیا برای خود وجهه بینالمللی ایجاد کردند و بدتر از آن، برای خود حوزهی منافع برجامی تعریف کردند. نتیجهاش این است که الان ما میبینیم موضع اروپاییها از آمریکاییها بدتر است.
وی افزود: از طرف دیگر روسها سعی میکنند برجام را در موضوع اوکراین بفروشند؛ و چین هم در قالب منافع خود این مسائل را پیش میبرد. بههرحال دوستان الان دوباره بعد از چند سال به مواضع افرادی مثل بنده میرسند، مبنی بر اینکه ما باید با دشمنی مثل امریکا مذاکره کنیم و تا وقتیکه ایران و امریکا مذاکره مستقیم -چه آشکار و چه پنهان- نداشته باشند امکان توافق بر سر برجام نیست و چون دیگران برای خود حوزه منافع برجامی تعریف کردند، برجام را از زاویهی منافع خود میبینند.حشمتالله فلاحت پیشه در پایان، در پاسخ به این سؤال که «الان باید چکار کرد؟» گفت: من معتقدم و انتظار این است که همان جوری که برجام امضا شد و بنده معتقد بودم به حد مقدور کار خوبی بود، احیای برجام هم فقط در قالب حد مقدور شکل خواهد گرفت و باید از هرگونه تنشزدایی استقبال کرد و نبش قبر صورت نگیرد؛ الان آنچه مهم است این است که کشور نیازمند این است که بهجای چالش با توافق برجام را احیا کند.او تأکید کرد: سرنوشت کشور را به دست کسانی ندهیم که درحالیکه ما نیتی برای ساخت بمب هستهای نداریم ولی با طرح ادعاهایی مثل تولید سوخت ۹۰درصد عملاً دارند دانهپاشی میکنند برای جنگافروزانی مثل صهیونیستها، برای اینکه کشور را دچار جنگ کنند. تجربه نشان داده است که بعد از ارزیابی خسارات و تلفات ناشی از جنگها، آن موقع کارشناسان میآیند و آسیبشناسی میکنند که چکار میشد کرد که کشور دچار جنگ و بحران و تحریم نمیشد.فلاحت پیشه ادامه داد: من معتقدم قبل از اینکه کشور هزینه دهد پرهیز کنیم از ورود به تنش جدید و استقبال کنیم از توافقی که میتواند به سود کشور باشد. چون فکر میکنم که دوطرف اصلی برجام -یعنی ایران و امریکا- بیش از همه مشتاق توافقاند؛ این کفایت میکند و دیگر نباید وقت و فرصت کشور را خرج عناصر خارج از این دو جریان کرد.