
میراث مدیریت سابق در شرکت پتروشیمی هنگام
روزنو :یکی از کارکنان شرکت پتروشیمی هنگام در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز در نقد مدیریت سابق این شرکت نوشت:
اواخر اسفند ماه سال ۱۳۹۶ در مراسم معارفه مهندس جعفر ربیعی به عنوان مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس، مهندس نژادسلیم مدیرعامل اسبق هلدینگ خلیج فارس گفت: “سلامت و صداقت از ویژگیهای مدیران هلدینگ خلیج فارس است”. در همان جلسه جعفر ربیعی گفت: “به قله رسیدن سخت است ولی در قله ماندن سختتر است. ما هنرمان این است که برای شرکتها اعضای هیات مدیره خوبی انتخاب کنیم و کارها را به آنها واگذار کنیم تا خودشان انجام دهند. اصل اول من کار؛ اصل دوم سلامت و اصل سوم حرفهای بودن است که این عهد من با شما میباشد”.
برخلاف اظهارات فوق که گذر زمان مشخص کرد شعارهایی بیش نبودند، اکنون طبق اخبار منتشر شده در برخی رسانهها، یکی از مدیران ارشد هلدینگ خلیج فارس دستگیر شده، جعفر ربیعی مدیرعامل سابق هلدینگ خلیج فارس به همراه عده دیگری از مدیران هلدینگ خلیج فارس ممنوع الخروج شده است!
در شرایطی که در هلدینگ خلیج فارس شاهد مدیریت ضعیف طرحها، پایین بودن بهرهوری، وجود ظرفیتهای خالی تولید در برخی شرکتها، عدم نظارت دستگاههای نظارتی و بازرسی بر شرکت تجارت صنعت، هزینههای بالای اداره ستاد هلدینگ، استخدامهای بیضابطه در هلدینگ و بویژه شرکتهای زیرمجموعه، وجود ساختار معیوب و شبه پادگانی در برخی شرکتها، فقدان برنامه علمی و مدون برای پرورش و توسعه نیروی انسانی و نیز عدم توجه به منابع انسانی کارآمد و توانمند با تکیه بر اصل شایستهسالاری و برگزاری نامنظم جلسات هیات مدیره میباشیم؛ آیا هنوز هم میتوان مدعی شد که سلامت، صداقت و حرفهای بودن از ویژگیهای “همهی” مدیران هلدینگ خلیج فارس است یا اینکه دستگیری و ممنوع الخروج شدن از ویژگیهای “برخی” مدیران هلدینگ خلیج فارس است؟ این چه قلهای بود که نوک آن به دستگیری یا ممنوع الخروجی منتهی و منجر گردید؟ آیا در شرایط فعلی شرکت که زمان به معنای واقعی طلاست و از یک ثانیه نیز نباید به سادگی گذشت، مهاجرت نخبگان همگان را نگران کرده و افزایش هزینهها و به تبع آن کسری بودجه چشمگیر سبب اثرگذاری منفی بر اقتصاد کشور و معیشت مردم گردیده، قله مدنظر جناب جعفر ربیعی سوختن فرصتها و هدر رفت منابع بوده است؟
جعفر ربیعی زمانی عضو هیات مدیره موسسه اعتباری کوثر بود، تابستان سال ۱۳۹۰ از مدیرعاملی شرکت بهرهبرداری مترو برکنار شد و در سال ۱۳۹۲ برای چهارمین دوره انتخابات شورای شهر تهران نام نویسی کرد اما کمی بعد انصراف داد!
به دلیل تفکرات و سیاستهای غلط و غیر علمی جعفر ربیعی، هلدینگ خلیج فارس در دوران مدیریت ایشان از اصالت خویش زاویه و فاصله گرفت و محیط برخی شرکتهای زیرمجموعه این هلدینگ، “حیات خلوت” عدهای گردید که به دلیل برخورداری از رانت، استخوان در گلو و خار در چشم نیروهای شایسته و بویژه نیروهای جذب شده از طریق فیلترهای متعدد، کاملاً قانونی و بویژه آزمون بودند. به راستی تکلیف عدالت، شفافیت، شایستهسالاری، مبارزه با رانت و فساد و نیز جلوگیری از سوختن فرصتها و اتلاف منابع در دوران جعفر ربیعی چه شد؟؟
نقد سبک مدیریت غلط جعفر ربیعی و تیم ضعیف همراه ایشان از حوصله این مرقومه خارج است اما به زودی، عملکرد مدیران هلدینگ خلیج فارس و بویژه عملکرد ابوالفضل عزیزی مدیر ضعیف منابع انسانی هلدینگ خلیج فارس که با مبانی و مسائل روز علم مدیریت بیگانه است و به دلیل تفکرات و دیدگاههای زیانبار و قابل نقد ایشان در حوزه منابع انسانی هزینههای سنگینی به هلدینگ خلیج فارس تحمیل شد که اثرات آن در سالهای آتی هویدا میگردد، بصورت مفصل نقد و ارسال خواهد شد.
و اما شرکت پتروشیمی هنگام
طرح آمونیاک و اوره پتروشیمی هنگام در منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی( فاز 2 طرحهای پتروشیمی) در حال احداث میباشد که ظرفیت تولید 726 هزار تن آمونیاک و یک میلیون و 155 هزار تن اوره در سال را دارد. سال 1387 قراردادهای خرید لیسانس و بسته مهندسی پایه آمونیاک و اوره منعقد گردید، سال 1390 قرارداد EPC با شرکت طراحی و مهندسی صنایع پتروشیمی( پیدک) منعقد شد، سال 1395 طرح در دو فاز تعریف و مقرر گردید تکمیل پروژه آمونیاک به عنوان اولویت اول و اصلی پیگیری شود. شرکت پتروشیمی نوری در راستای سیاست تامین داخلی، در بهار سال 1399 بیش از 99 درصد سهام پتروشیمی هنگام را خریداری نمود و از آن زمان تاکنون، تامین مالی پروژه هنگام بصورت پیوسته توسط شرکت پتروشیمی نوری صورت میگیرد.
شرکت پتروشیمی هنگام یا به عبارت بهتر پروژه اوره و آمونیاک هنگام حدود ۱۳ سال در حال ساخت میباشد اما بر خلاف زمانبندیها، پیشبینیها و تصورات هنوز حتی فاز آمونیاک آن نیز به بهرهبرداری نرسیده است! نقض زمانبندیهای مختلف و ثبت تاخیرهای متعدد و غیر مجاز در رسیدن به بهرهبرداری سبب از دست رفتن فرصتهای تولید ثروت و در عین حال افزایش هزینههای ساخت پروژه شده است. ضرورت دارد عملکرد مدیران و اعضای هیئت مدیره فعلی، سابق و اسبق شرکت پتروشیمی هنگام بصورت دقیق، عمیق، جدی و بدون ملاحظه مورد ارزیابی و بازرسی قرار گیرد و جعفر ربیعی که هنرش (!) انتخاب اعضای هیات مدیره خوب بود، در رابطه با این تاخیر زیانبار رسماً توضیح دهد و اثبات نماید این تاخیر و خسارتهای ناشی از آن، مصداق سوءمدیریت نیست. جعفر ربیعی که در کارنامه ضعیفش حمایت از مدیران ضعیف شرکت پتروشیمی هنگام دیده میشود، بارها و بارها اعلام کرد پروژه هنگام در سال ۱۳۹۹ و بعدها اذعان کرد در سال ۱۴۰۰ به بهرهبرداری خواهد رسید. با کمال تاسف، این وعدهها هنوز به سرانجام نرسیده و به دلیل نقض وعدههای گذشته، پیشبینی زمان بهرهبرداری مشکل و مبهم میباشد و میراث جعفر ربیعی در شرکت پتروشیمی هنگام، ساختار و تیم مدیریتی ضعیفی میباشد که به دلیل ثبت تاخیر در پیشرفت پروژه، سبب افزایش هزینههای ساخت، هزینه فرصت و سایر هزینههای ناشی از عدم پیشرفت پروژه مطابق زمانبندی شدهاند. یکی از شرکتهایی که جعفر ربیعی تلاش کرد پیشرفت آن را به رخ بکشد و با ذکر آن در رسانهها خودنمایی کند، شرکت پتروشیمی هنگام بود. نویسنده معتقد است جعفر ربیعی باید خداوند متعال را شاکر باشد که گمنامی شرکت هنگام و انفعال نهادهای نظارتی و بازرسی موجب گردیده تا سوءمدیریت مدیران مورد حمایت و منصوب وی در شرکت پتروشیمی هنگام، دیده نشود.
اکنون زمان آن فرا رسیده که اذعان نماییم پتروشیمی هنگام سالها در آرزوی رسیدن به راهاندازی و تولید آمونیاک است. پروژه هنگام دچار رویهای فرسایشی شده که این رویه و زمانبندیهای متعدد و طولانی سبب ایجاد ذهنیتی منفی در کارکنان گشته و این ذهنیت منفی به مرور به نیروهای پپیمانکار نیز تسری پیدا کرده است. حضور “برخی” مدیران غیرحرفهای و فاقد رزومه قوی که به دلیل عدم برخورداری از درک مدیریتی عمیق، وسیع و علمی، دلیل اصلی عدم پیشرفت مطلوب و منطبق بر برنامهریزی پروژه هستند. وجود “برخی” سرپرستان کمتجربه و با بینش سطحی که مانعی در برابر تحول ساختاری و افزایش سرعت و کیفیت پیشرفت پروژه میباشند و بیشک با حضور چنین افرادی، آینده شرکت روشن نخواهد بود.
در کنار موارد فوقالذکر میتوان به ضعف همدلی در میان کارکنان شرکت، ساختار و عملکرد غیرشفاف، گاهاً ترجیح اهداف و منافع شخصی و باندی بر اهداف سازمانی و منافع ملی توسط “برخی” مدیران و سرپرستان، نبود یا عدم ابلاغ رسمی “برخی” دستورالعملها و متعاقب آن اعمال سلیقه و تاثیر حُب و بغضهای شخصی، گروهی و باندی به جای قانون، تبعیض میان نیروهای انسانی، ترجیح، عزیز بودن و گاهاً همه کاره بودن “برخی” نیروها نسبت به دلسوزان و متخصصان واقعی و فقدان برنامه حرفهای و مدون اشاره نمود که بخشی از مشکلات شرکت پتروشیمی هنگام میباشند. البته نویسنده منکر حضور نیروهای شریف، حرفهای و دلسوز در شرکت نیست اما اشاره ما به ضعفها و افرادی است که جزو موانع پیشرفت پروژه هستند.
صحبت از شرکت پتروشیمی هنگام، رویدادها و سیر تکاملی قابل نقد آن پایانی ندارد، اما ضمن اذعان به کوشش، دلسوزی و تعهد عده زیادی از کارکنان جهت پیشرفت پروژه، ضروریست ضعفها بیان گردد تا بلکه شاهد تلاش مضاعف جهت پیشرفت بیش از پیش پروژه آمونیاک و اوره هنگام باشیم.