در بازار موبایل علاالدین و چارسو چه خبر هست؟
روزنو :در دو بازار بزرگ موبایل ایران یعنی علاالدین و چارسو شواهدی است که خبر میدهد آینده بازار موبایل در اختیار برندهای چینی است و سهم برندهای آمریکایی و کرهای در بازار ایران کم خواهد شد. طبق مشاهدات میدانی خبرنگار انصاف نیوز، مصرف کننده در وضعیت فعلی تحریمها و در نبود خدمات پس فروش رسمی برندهای مشهور، ابزاری برای تشخیص لوازم جانبی اصلی از تقلبی در اختیار ندارند و سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده نیز هیچ راهی را برای آنها مشخص نکرده است.
تهران چند بازار موبایل شناخته شده دارد که یکی از آنها بازار «علاالدین» و «چارسو» در تقاطع خیابان جمهوری با حافظ بنا شدهاند. بازارهایی که بسیاری از عمده فروشها و مصرف کنندههای خرد موبایل و لوازم جانبی آن، از شهرهای دیگر به تهران میآیند و راهی این بازارها میشوند. این دو بازار تامین کننده قطعات جانبی موبایل مانند قاب و لوازم زینتی تلفن همراه و حتی قطعات تعمیری و تعویضی گوشیهای موبایل هستند. پاساژهایی چند طبقه که تقریبا هرچیزی در خصوص موبایل در آن پیدا میشود.
مرکز موبایل علاالدین با مغازههای تو در تو
مرکز موبایل علاالدین پاساژی تو در تو با راهروهایی باریک و مغازههایی بهم فشرده است. علاالدین فاقد هرگونه زیبایی بصری در بیرون و درون خود است. گویی فقط برای اجاره هرچه بیشتر مغازه و ساخت فروشگاههای بیشتر طراحی شده است. همین فشردگی و راهروهای پر از اسباب و وسایل، احتمال زیاد در موقع بروز حادثه اسباب دردسر و تلفات بیشتر خواهد شد.
این پاساژ در افکار عمومی جایگاه خوبی ندارد. در مسیر وقتی از راننده تاکسی خواستم من را به «پاساژ علاالدین» برساند، خیلی صریح توصیه کرد: از این پاساژ موبایل نخر. اینجا هرجور که بشود، گرانتر میفروشند.
دهها شغل کاذب در یک بازار
چطور میتوان وارد کار موبایل شد؟ چطور میتوان در پاساژ علاالدین کار پیدا کرد؟ پاسخ به این سوال هم ساده است و هم پیچیده. مرکز موبایل علاالدین مجموعهای از روابط پیچیده شغلی است. این بازار دهها فرصت شغلی غیرقابل تصور در دل خود پنهان کرده که کسی در نگاه اول متوجه حضور و حیات آنها نمیشود اما وقتی چند ساعتی در آنجا وقت بگذارید متوجه این موقعیتهای عجیب شغلی خواهید شد. البته بسیاری از این مشاغل کاذب هستند و هیچ امنیتی ندارند.
همین ظهور مشاغل کاذب باعث شده در هر مغازه -که اغلب کوچک هستند- چهار تا پنج پسر جوان چپیده باشند و هرکس در فضای محدودی صبح تا شب کار کند. کارهایی که بسیاری از آنها کاذب هستند ولی چون به فروش بیشتر صاحب فروشگاه کمک میکنند، دوام دارند. شیوه محاسبه حقوق و دستمزد آنها مبهم است. برخی از آنها پورسانت میگیرند و برخی دیگر حقوق پایه میگیرند.
داد زنها؛ تبیلغات سرسامآور صوتی
«دادزنها» در طبقه اول علاالدین کار میکنند. به همین خاطر طبقه اول پاساژ پر ازدحامترین و پرسرو صداترین قسمت این مرکز خرید است. جایی که مغازههای آن گرانتر از سایر طبقات هستند و به نوعی شاهرگ اقتصاد آنجاست. جایی که احتمالا مشتری برای تعمیرگاههای طبقات بالاتر هم جور میکند. دادزنها در کنج چارچوب در مغازهها تمام قد میایستند و بیوقفه خدمات فروشگاه خود و برندهایی که میفروشند را فریاد میزنند. در طبقه اول تقریبا دم در تمامی مغازههای کوچک علاالدین کسی ایستاده و فریاد میزند.
دادزنها برای کارشان قواعدی دارند. یکی که خود را صاحب مغازه میدانست درباره آنها میگفت که «نباید به در تکیه بدهند یا لَم بدهند و باید ایستاده و تمام قد کارشان را انجام بدهند. اگر قرار باشد به در تکیه بدهند بهتر است دنبال کار دیگری بگردند.»
بازار گرم کنها
از مشاغل عجیب علاالدین بازار گرمکنها هستند. قصه کار آنها اینگونه است که وقتی مشتری برای خرید یا فروش گوشی یا تعمیر موبایلش قیمت میگیرد آنها وارد چانه زنی مشتری با مغازهدار شده و میگویند این قیمت منصفانه است و بهتر از این پیدا نخواهد کرد. این افراد که خود را مشتری، رهگذر یا رفیق مغازهدار نشان میدهد تلاش میکند تا مشتری قانع شود که جای درستی آمده و نباید این فرصت را از دست بدهد.
مشتری قاپ زن
پرتنشترین شغل کاذب پاساژ علاالدین، مشتری قاپ زنها هستند چرا که جز صاحب کار خودش، هیچ کس تحمل دیدن آنها را ندارد.. مشتری قاپ زنها کسانی هستند که احتمالا با چند مغازهدار همکاری دارند و برای آنها مشتری جور میکنند. شیوه کار آنها بدین صورت است که در پاساژ میچرخند و همین که دست مشتری یک گوشی دست دوم میبینند یا از حرفهایشان متوجه نیاز آنها میشوند، وارد گفتو گو با آنها شده و آنها را به سمت مغازه طرف همکاری هدایت میکنند. تنش بین آنها و دیگر مغازهدارها زیاد است. برای مثال مغازهدارها میگفتند که نمیتوان آنها را از پاساژ بیرون کرد آنها حق دارند فقط جلوی مغازه خودشان این کار را انجام دهند و نباید مشتری که نیت ورود به فروشگاههای دیگر دارد را قاپ بزنند.
بازار لوازم جانبی و قطعه در طبقات بالا
طبقات دوم و بالاتر، بازار فروش لوازم جانبی و قطعات یدکی است. فضا کمی آرامتر است و خبری از دادزن ها نیست. بجز طبقه دوم که مشتریها عمومی بیشتری دارد، طبقات بالاتر محل رفت و آمد عمده فروشها شهرستانها یا تعمیرکارهای سراسر کشور است. به همین خاطر فضا کمی حرفهایتر است. هرچند راهروهای باریک و کارتنهای رها شده در راهروها عملا امنیت و راحتی رفت و آمد را سلب کرده است. تقریبا هر قطعی در این طبقات پیدا میشود. برخی از آنها نو هستند و برخی مغازهها قطعات باز شده گوشیهای دیگر را میفروشند.
خرید و فروش گوشی، کف پیاده روها
در فاصله بین مرکز خرید علاالدین تا چارسو، افراد در ظاهر عابر، یواشکی پیشنهاد خرید و فروش موبایل میدهند. مشخص نیست ساز و کار آنها چگونه است اما به طور مشخص بخش غیررسمی بازار هستند. هرچند تشخیص دزدی یا سالم بودن آنها از مسئولیت خبرنگار خارج بود اما می توان یادآور شد. چندی پیش پلیس تعداد قابل توجهی از آنها را به دلیل خرید و فروش گوشی دزدی دستگیر کرده است.
مرکز موبایل چارسو چشم نواز است. انگار طراح آن متوجه بوده که مساله در یک مرکز خرید فقط تولید مغازه نیست. در این مرکز راهروها عریض است و جای نشستن تعبیه شده است. گویا مشتریها هم به اندازه مغازهها مهم هستند. شاید به همین دلیل است که معماری درست باعث شده نیازی به دادزن برای قاپیدن مشتری نباشد. مغازهها فضای زیادی برای نمایش محصولات خود دارند. ویترینها بزرگند و طراحی دکور کار دادزنها را در جلب مشتری میکند، البته بدون آنکه باعث سلب آسایش دیگران شود. طبقه همکف چارسو بیشتر موبایل فروشها هستند و طبقات بالاتر مرکز فروش لوازم جانبی و قطعات موبایل است.
مردم مجبورند با گوشیهای کرهای خداحافظی کنند
به دلیل تحریمها و قیمت دلار اغلب مصرف کنندهها ناچار خواهند بود با گوشیهای کرهای شناخته شده مانند سامسونگ خداحفظی کنند. این را از تابلوهای تبلیغاتی بزرگ بازار چارسو میتوان فهمید. وارد کنندگان گوشی موبایل به سمت تولید کنندگان چینی رفتهاند. اغلب فروشگاههای بازار چارسو در اختیار شیئاومی و دیگر برندهای چینی رفته است. گویا بازرگانان تمایلی برای وارد کردن گوشی کرهای ندارند. همین مساله باعث شده است تابلوهای بسیار بزرگ گوشی چینی طبقات بازار چارسو را تسخیر کرده باشند.
چه کسی نماینده واقعی سامسونگ نیست؟
در بازار چارسو و علاالدین مصرف کننده، هیچ حمایتی از جانب سازمان حمایت از مصرف کننده ندارد. در بازار چارسو دهها مغازه هستند که خود را نماینده سامسونگ معرفی میکنند، بدون آنکه سندی داشته باشند. اطلاعات آنها در سایت رسمی سامسونگ نیست و مشخص نیست چطور چنین ادعایی دارند و مهمتر از آن اینکه: سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده، هرگز به این ادعاها که باعث فریب خوردن مصرف کننده میشود رسیدگی نمیکند.
چطور گوشی اصل و تقلبی را تشخیص دهیم؟
تشخیص لوازم جانبی مانند باتری، هندزفری، دوربین و… اصلی و تقلبی تقریبا غیرممکن است. حتی در خصوص اصل گوشی هم این کار سخت است. اغلب مغازهدارها هم به همین مساله اذعان دارند و میگویند تشخیص این موضوع کار آنهاست. همین مساله رابطه فروشنده و خریدار را نابرابر میکند و مشتریها ناچارند هرچیزی که مغازهدارها میگویند را قبول کنند. بنابراین نباید از نقش سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده غافل شد. باید معیارهای اصولی برای مبدا واردات کالاهای اصلی و جانبی وجود داشته باشد تا مصرف کننده نسبت به اصل یا فرعی بودن قطعات مورد نیازش اطمینان داشته باشد.
«برند خودمان است» یعنی چه؟
در مغازههای طبقات بالا که لوازم جانبی میفروشند، همه جور لوازمی پیدا میشود. هندزفری و… از برندهایی ناشناخته در همه مغازه ها بفروش میرسد. وقتی از فروشندگان درباره منشا آن سوال کردم میگفتند: «این برند خودمان است»؛ وقتی بیشتر درباره برند خودشان پرسیدم آنها توضیح میدادند که این مارکها به سفارش تجار ایرانی توسط کارخانههای چینی تولید میشود. یعنی ممکن است این کارخانه خیلی زود دیگر از کالا تولید نکنند. به همین دلیل مغازهدارها میگفتند: اینها را خودمان ضمانت میکنیم چون برند خودمان است.
بازار موبایل آشفته و بلاتکلیف است. هیچ نهادی متولی تایید اصالت لوازم جانبی موبایل نیست؛ همین مساله باعث رشد تعمیرگاههای غیررسمی و لوازم یدکی گمنام شده است و چنین شرایط غیراصولی بعضا باعث واردن آمدن خسارت به مصرف کنندگان میشود.