علی عسگری با حمایت چه تیمی مدیر پتروشیمی خلیج فارس شد؟
روزنو :اگر تا کنون با مدیریت چهرههایی همچون عبدالملکی و عین اللهی و فاطمی امین و خاندوزی تعجب میکردید، انتصاب عبدالعلی علی عسگری به سمت مدیر عاملی هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس همه آنها را میشوید و از یاد میبرد؛ چه آنکه فردی که تا کنون یک روز هم تجربه مدیریت اقتصادی نداشته و احتمالا به عمرش یک محصول پتروشیمی را از نزدیک ندیده، به عنوان مدیر عامل پتروشیمی خلیج فارس منصوب شده است. انتصاب او احتمالا تشکر به خاطر زحماتش در صداوسیما برای حمایت از رئیسی بوده است. یکبار در اواخر دهه هشتاد با تغییرات عمده در وزارت نفت، شرکت بازرگانی پتروشیمی به قیمت مفت رایگان شد و حالا که بحث واگذاری هلدینگ خلیج فارس هم مطرح شده، از این تغییرات باید به چه نتیجهای برسیم؟ گزارش رویداد۲۴ را بخوانید تا نکاتی از پشت پرده این انتصاب را بدانید.
روز دوشنبه عبدالعلی علی عسگری رئیس پیشین سازمان صدا و سیما، مدیرعامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس شد و برای همگان این سوال پیش آمد این چه مدیریتی که از صداوسیما تا پتروشیمی را در برمیگیرد! شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس بزرگترین شرکت بازار سهام ایران است که در حال حاضر ارزش بازار آن ۲۹۳ هزار میلیارد تومان است. دولت به تنهایی بیش از ۵۷ درصد سهام این هلدینگ را به لحاظ مدیریتی در اختیار دارد و به این ترتیب این انتصاب را باید انتصابی دولتی با حمایت جواد اوجی وزیر نفت دانست؛ انتصابی که واکنش منفی فعالان اقتصادی و سیاسی را در پی داشت.
علی عسکری متولد ۱۳۳۷ است و مهندسی برق، مهندسی صنایع و مدیریت، رشتههای تحصیلی علی عسگری بودهاند. مشاور در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس هیات مدیره و مدیرعامل سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی، بنیانگذاری شرکت فروشگاههای رفاه، مدیر بنیاد غربشناسی، ریاست سازمان صدا و سیما، عضویت در قرارگاه فضای مجازی، عضویت در شورای سیاستگذاری سازمان اوقاف و امور خیریه و مشاور رئیس قوه قضائیه از سوابق علی عسگری است و با این وصف حضور در صنعت پتروشیمی، اولین تجربه مدیریت یک نهاد اقتصادی برای او به شمار میرود، به معنا اگر او مدیر کوچکترین شرکت پتروشیمی در ایران هم میشد، همین سوال باقی بود و باید پرسیده میشد و حالا که به ریاست بزرگترین هلدینگ پتروشیمی در ایران رسیده، این سوال پررنگتر هم شده است.
واکنش فعالان اقتصادی به انتصاب علی عسگری
رضا زندی روزنامهنگار حوزه انرژی بعد از این انتصاب نوشت «حیرانی! واژهای است چسبیده به حکم انتصاب رئیس سابق صدا و سیما بعنوان مدیرعامل هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس. این هلدینگ، بزرگترین شرکت بورسی کشور است، ۱۵ شرکت تولیدی پتروشیمی و مجموعا ۶٠ شرکت زیر مجموعه دارد و به تنهایی ٢٠ درصد ارز کشور را تامین میکند. هلدینگ پتروشیمی، ٨ میلیارد دلار پروژه در حال اجرا و ۱۵ میلیارد پروژه مصوب دارد. فروش داخلی و صادراتی سال ٢٠٢٠ آن حدود ٨.۴ میلیارد دلار بوده و ٣٨مین شرکت شیمیایی دنیاست. ۴٠ درصد پتروشیمی کشور است و صادرات امسالش به ۵ میلیارد دلار میرسد. سوال: صلاحیت علی عسگری برای این سمت چه بود؟»
علی شریعتی عضو اتاق بازرگانی هم به کنایه خطاب به رئیس جمهور نوشت: «جناب رئیسی انتصاب علی عسگری صفحه چندم برنامه ۷۰۰۰ صفحهای بود؟ طلا بگیرید این برگ را»
برخی دیگر ویدئوهایی از افرادی چون شاهمیرزایی بازنشر کردند که در برنامهای تلویزیونی حاضر شده بود و هیچ اطلاعاتی از رسته کاری خود نداشت. آنها نوشته بودند وقتی با این تخصص کسی معاون وزیر نفت بشود، چرا علی عسگری مدیرعامل پتروشیمی نشود. اشاره آنها به شاهمیرزایی مربوط به این ماجرا بود که او حتی تفاوت زمانی برنامه پنجم توسعه و برنامه هفتم توسعه را نمیدانست و حتی اطلاعات ابتدایی از صنعت پتروشیمی هم نداشت، با این حال به عنوان معاون وزیر نفت در امور پتروشیمی منصوب شد.
واکنش فعالان سیاسی به انتصاب علی عسگری
فعالان سیاسی هم با این انتصاب همراهی نداشتهاند. بعضی از فعالان سیاسی میگویند این انتصاب، جبران زحمانی بود که صدا و سیما در سال ۹۶ و ۱۴۰۰ برای ریاست جمهوری رئیسی کشیده بود. حتی اصولگرایان هم از این انتصاب راضی نیستند. در واقع زمانی که علی عسکری بعد از تنها یک دوره ریاست، از مدیریت سازمان صدا و سیما کنار رفت، اصولگرایان به خصوص طیف پایداری و امام صادقی، نتوانستند خوشحالی خود را پنهان کنند.
هفته نامه ۹ دی بدون اشاره به ماجرای خاصی، حواشی فرزند علی عسکری را از دلایل یکدورهای شدن او ذکر کرد و نوشت: «برخی حواشی مربوط به فرزند آقای علی عسگری و انتصاب افراد نزدیک به او در سازمانهای مرتبط که فضای سنگینی علیه این سازمان ایجاد کرده است از دلایل عزل او بوده است.» ظاهرا اشاره هفته نامه ۹ دی به محمدرضا علی عسگری است که مدیرعامل شرکت «توسعه فناوری رسانه سروش» بود. همان شرکتی که پیام رسان سروش را پشتیبانی میکند.
البته علی عسکری خود داماد مرحوم شاه آبادی نماینده تهران در مجلس اول است. حمید شاهآبادی معاونت هنری دولت دوم محمود احمدینژاد هم فرزند آیتالله شاهآبادی است که علی عسکری او را در ابتدا به عنوان معاون صدا و در سال ۹۹ به عنوان معاون سیمای صداوسیما منصوب کرد و بعید نیست این بار همراه علی عسکری راهی پتروشیمی خلیج فارس شود.
حمید رسایی عضو جبهه پایداری هم در توییتی اشارهای به پشت پرده انتصاب علی عسگری کرد و نوشت: «همان کسانی که با لابی پنهان خود، علیعسگری را به ریاست صدا و سیما رساندند و تمام تلاششان را کردند تا اشتباهترین رییس سازمان صداوسیما باز هم ابقا شود، همانها او را به هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس رساندند. و چه میکشد سیدعلی.»
یکی از کاربران اصولگرا و از حامیان جدی سعید جلیلی در انتخابات مینویسد «در انقلابیترین دولت جمهوری اسلامی (به گمان خودشان البته) پُستها و مناصب را با انواع و اقسام شائبهها و بیکفایتیها تقسیم میکنند. بعد از جوان مومن انقلابی انتظار دارند برای جبران مفاسد و ناکارآمدیها از وقت و زندگی بزند و جهاد تبیین انجام دهد. خُب از ابتدا جلوی ناکارآمدی را بگیرید!»
محمد سرافراز (که علی عسکری جانشین او شده بود) در صفحه توییتر خود مینویسد «جناب علی عسگری همانطور که رسانه ملی را با کمک خانواده و دو مرجع تصمیمساز از فروپاشی نجات داده و مخاطب آن را به بیش از هشتاد درصد رساند و معضلات کشور را یکجا حل کرد، اکنون در تراستِ خصولتیِ پتروشیمیِ خلیج فارس، مشکل مالی دولت را هم حل خواهد کرد!»
حتی محمد سرشار (آقازاده رضا سرشار چهره رسانهای اصولگرایان) که در دوره علی عسکری، ریاست شبکه پویا و نهال را بر عهده داشت، از انتصاب علی عسکری انتقاد کرده و به این انتصاب کنایه زده است.
پیش از این جعفر ربیعی مدیرعامل این هلدینگ بود. او از اسفند ۱۳۹۶ این سمت را برعهده داشت. جعفر ربیعی که بیشترین دوران مدیریتی خود را تحت امر محسن هاشمی رفسنجانی به عنوان مدیر عامل شرکت بهره برداری مترو تهران مشغول بوده و گفته میشود از نزدیکان مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده است.
انتصابهای غیرتخصصی نخستین بار نیست که در تاریخ وزارت نفت رخ میدهد اما در دورههای بسیار پررنگ بوده است؛ از جمله در دوره وزارت مسعود میرکاظمی که چهرههایی که بیشتر به عنوان نیروهای نزدیک به مشایی بودند، به وزارت نفت رفتند و عجیب آنکه یکی از بزرگترین تغییرات نیروها را در آن رقم زدند. حالا با بازگشت میرکاظمی به قدرت همان اتفاق در حال تکرار است؛ تیم مرتضی شاه میرزایی و مجید چگینی و جواد اوجی بر سر کار آمدهاند و هر کدام بدون تخصص در حال جابجایی و چینش نیروهای خود هستند. اگر خاطرتان باشد شاهمیرزایی نیز پیش از این مدیر بازرسی وزارتخانه بود که حالا به عنوان مدیرعامل صنایع پتروشیمی کشور منصوب شده است و مجید چگینی رییس بسیج وزارت نفت بود که حالا به عنوان مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران فعالیت میکند.
چهرههایی همچون عبدالحسین بیات، علیرضا ضیغمی، جلیل سالاری و محسن خجسته مهر هم از دیگر نیروهای نزدیک به میرکاظمی هستند که حالا بار دیگر در صنعت نفت یکهتازی میکنند. عبدالعلی علی عسگری نیز در چنین شرایطی با با این وضعیت به عنوان مدیرعامل یک هلدینگ عظیم پتروشیمی منصوب شده است. معلوم نیست کارویژه علی عسگری در پتروشیمی خلیج فارس چیست، اما پیش از این یکبار در سالهای پایانی دهه هشتاد با همین تغییرات و چابجاییهای مبهم، شرکت پتروشیمی ایران در فرآیندی بسیار پرشائبه به بخش خصوصی واگذار شد؛ آنقدر پر شائبه که ترکشهای تخلفات آن پس از نزدیک به دوازده سال هنوز پایان نیافته و پرونده آن همچنان در حال رسیدگی است. حالا بعد از بیش از یک دهه تغییرات غیرتخصصی مدیریتی در صنعت نفت و پتروشیمی چه معنایی دارد؟
این انتصاب دقیقا یادآور ماجرای شرکت بازرگانی پتروشیمی است. آن زمان هم در هنگامه خصوصی کردن این شرکت تغییرات انجام شد. الان هم دقیقا بحث خصوصی کردن شرکت پتروشیمی خلیج فارس مطرح است و تبدیل این شرکت به بزرگترین حیاط خلوت دولت. پیش از این ناصر موسوی لارگانی درباره این شرکت گفت بود: «ما فردی را بررسی و شناسایی کردیم که در بحث سهام عدالت به ۲۳ استان رفته و سهام تهیه کرده که در هر استانی اگر نتوانست بهعنوان نماینده سهامداران ورود کند، در هیات مدیره استان دیگری بتواند به خواستهاش برسد. اینگونه دخالت دولتیها نشان میدهد که آن بنا دارند هرچه بازنشسته است را در این هیات مدیرهها جا کنند که این افراد در دولت بعدی هم سمت داشته باشند. اگر ۴۰ درصد هلدینگ خلیج فارس متعلق به سهام عدالت است چرا باید هر پنج عضو هیات مدیره آن را وزیر نفت انتخاب کند؟ چرا باید در هلدینگ خلیج فارس دهها بازنشسته مسئولیت بگیرند و حقوقهای کلان دریافت کنند؟ متاسفانه این مسائل، بخشی از ابهامات موجود است. برای دولت اهمیت دارد که این مجموعه حیات خلوت آنها باشد.»
پیش از انتخابات هم لارگانی هشدار داده بود که پولهایی از هلدینگ خلیج فارس در انتخابات هزینه میشود: «ما به ایام انتخابات نزدیک میشویم و احتمال دارد هلدینگ خلیج فارس با درآمد بالایی که دارد برای انتخابات ۱۴۰۰ هزینههای میلیاردی کند، از اینرو آقای رییس جمهور حتماً باید به موضوع ورود پیدا کند.»
آن زمان آنقدر بحث شائبههای موجود زیاد بود که احتمال تحقیق و تفحص از پتروشیمی خلیج فارس کلید خورد، اما ظاهرا آن هم پیش نرفت و فعلا تیمی که بر سر کارند، آنقدر از جایگاه خود اطمینان دارند که نیازی هم نمیبینند برای چنین انتصاباتی حتی ظاهر امر را رعایت کنند. آنقدر بیپروا که پیام کهتری انور فردی ناآشنا به وزارت نفت را با حقوق چند ده میلیونی منصوب میکنند و وقتی از حقوق نجومی او گلایه میکنند، اقدام به شکایت میکند!
این در حالی است که اگر مجلسی مستقل بر سر کار بود، در همین مدت چهار ماهه تا کنون چهار بار باید وزیر نفت به خاطر نوع مدیریت و انتصاباتش استیضاح و برکنار میشد. اما همچنان اینجا ایران است؛ در این سرزمین علی عسگری همزمان توانایی مدیریت صداوسیما و سازمان اوقاف و فضای مجازی و بنیاد غربشناسی و صنعت پتروشیمی را با هم دارد!