
پایان «سکوتِ سیاسی» جهانگیری | آقای معاون اول به حزب کارگزاران برمیگردد؟
روز نو :بیش از شش ماه است که از رویکار آمدن دولت سیزدهم میگذرد و خبرها حکایت از تحرک جدید اصلاحطلبان بهویژه برای انتخابات آتی مجلس دارد، این تحرک با اعلام توقف سیاست سکوت از سوی جهانگیری همراه شده است، گویا او برنامهای تازه در سر دارد.
بعد از انتخابات ریاستجمهوری دیگر خبری از رئیس و اعضای دولت قبل نشد و همگی «سکوت» پیشه کردهاند.
گویا این سکوت، یک رویه معمول در عرف سیاستورزی است که مسئولانی که دوره خود را طی کردهاند تا مدتی در محافل حضور پیدا نمیکنند و هیچ گفتوگویی انجام نمیدهند و نظری درباره عملکرد مسئولان جدید نمیدهند؛ اما به مرور زمان قفل سکوت شکسته شده و کمکم انتقادات آغاز شده است.
اخیراً معاون اول دولت تدبیر و امید پس از سکوتی بلندمدت، در مراسم سالگرد مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی سخنرانی کرد؛ سخنرانی که به دنبال خود کنکاش رسانهها را به دنبال داشت.
مهره اصلی اصلاحطلبان در دولت رئیسی
بدون شک، اسحاق جهانگیری را میتوان یکی از اصلیترین مهرههای جریان اصلاحات در دولت روحانی بهحساب آورد. او هشت سال معاون اول بود و در این مدت با انتقادات و توصیههای بسیاری از سوی جریان سیاسی متبوع خود مواجه شد؛ ازجمله این انتقادات رویکرد روحانی نسبت به جایگاه معاون اولی و کاهش اختیارات این حوزه بود.
در آن زمان اصلاحطلبان تأکید داشتند که او از ظرفیت فرماندهی اقتصادی خوبی برخوردار است؛ موضوعی که رئیسجمهور وقت به آن توجهی نداشت. بعد از آن، اصلاحطلبان تأکید داشتند که جهانگیری باید از دولت روحانی خارج شده و ظرفیت خود را برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ حفظ کند؛ اما جهانگیری پای روحانی ایستاد؛ البته هزینه این همراهی نیز به پایش نوشته شد.
از نگاه مردم او شریک ناکارآمدیهای دولت روحانی و سیاستهایش محسوب میشد و همه تبعات اقتصادی ناشی از ارز 4200 را مربوط به تصمیم او میدانستند تا جاییکه این ارز به ارز جهانگیری معروف شد. بهاینترتیب او نتوانست در انتخابات نظر بدنه اجتماعی اصلاحطلبان را جلب کند.
معاون اول روحانی در انتخابات ردّ صلاحیت شد؛ اگرچه دلیل آن اعلام نشد و حتی پیگیری خاصی هم برای تأیید او از سمت اصلاحطلبان صورت نگرفت، اما جهانگیری این شانس را پیدا کرد که همچنان از نگاه عدهای به عنوان یک ظرفیت محسوب شود.
بزرگان اصلاحطلب و گزینهای برای تغییر
در طی سالهای گذشته، محدودیتها در بررسی صلاحیتها، گذر زمان، موضعگیریها و حتی ناکارآمدیها در میان اصلاحطلبان، موجب شد تا رغبت بدنه اجتماعی نسبت به برخی از بزرگان اصلاحطلب کاهش بسیار داشته باشد. همین نگاه سبب شده تا این تصور ایجاد شود که شاید بتوان با استفاده از جهانگیری این رویکرد را تغییر داد؛ هرچند که برخی سیاسیون و تحلیلگران در جبهه اصلاحطلبی این گمانه را جدی نگرفته و معتقد بودند که چنین ظرفیتی در جهانگیری وجود ندارد.
ازجمله علیمحمد نمازی، فعال سیاسی اصلاحطلب براینباور است که جهانگیری در آستانه بازنشستگی سیاسی است و سیدمصطفی هاشمیطباء، از فعالان اصلاحطلب نیز ظرفیت جهانگیری را قابلتوجه ندانسته و تأکید کرد که او نمیتواند نقشی مهم و محوری در جریان اصلاحات ایفا کند.
اما از نگاه برخی دیگر از تحلیلگران سیاسی سخنان اخیر جهانگیری و درخواست او از شورای نگهبان برای روشن ساختن دلایل ردّ صلاحیتش نشان میدهد که او همچنان خواستار باقی ماندن در ساختار سیاسی است.
وی تلاش میکند تا برای جلب افکارِعمومی از روش لاریجانی استفاده کند؛ ازاینرو در سخنرانی خود در مراسم سالگرد ارتحال آیتالله هاشمی رفسنجانی با اشاره به اینکه «سیاست سکوت را اینجا متوقف کردم»، گفت: سال ۹۶ در انتخابات ثبتنام کردم و تأیید صلاحیت شدم و سال ۱۴۰۰ همین شورای نگهبان، من را ردّ صلاحیت کرد. قبل از جلسه سران قوا با یکی از مسئولین امنیتی کشور جلسه داشتم و گفتم از نظر اقتصادی، اخلاقی و توان مدیریتی پرونده من روشن است و هیچ دغدغهای ندارم؛ در این جلسه هم هیچکس نخواهد فهمید که چنین اتفاقی برای من افتاده و با قدرت کارهای خود را دنبال میکنم؛ ولی این کارها به ضرر کشور و شورای نگهبان است. همان موقع مصاحبه کردم و گفتم هر دلیلی که به شما دادهاند را شما منتشر کنید و هنوز بر همان نظر هستم.
چراغ سبز کارگزاران
در میان اصلاحطلبان این کارگزاران هستند که بیشتر بر گزینش جهانگیری اصرار میکنند. مدتها پیش جهانگیری از ریاست شورای مرکزی حزب کارگزاران استعفا داد و عضویت خود را در شورای مرکزی به شرایط بعدی موکول کرد؛ اما به گفته محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران همچنان به وابستگی حزبی خود قائل است.
وی همچنین با اشاره به بازگشت جهانگیری به سیاست افزود: در کنگره بعدی که احتمالاً ابتدای سال آینده برگزار خواهد شد، از «اسحاق جهانگیری» دعوت خواهیم کرد تا اگر تمایل داشت به شورای مرکزی برگردد.
اصلاحطلبان جهانگیری را به قول خودشان شناسنامهدار اصلاحات میدانند و دوست دارند که اگر بنایی هم برای ابراز وجود در مقابل دولت و مجلس داشته باشند، جهانگیری را مطرح کنند تا بهره سیاسیشان را برای احیای جریان اصلاحات ببرند. باید دید جهانگیری فرصت بازگشت دوباره به سیاست را خواهد یافت یا... .