به روز شده در: ۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۰
کد خبر: ۵۰۹۰۸۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۹ - ۱۵ دی ۱۴۰۰

فقدان فرایند گفت‌وگو مردم را رنج می‌دهد

روزنو :اصلاحات یک پروسه و فرایند است و همان‌طور که بارها گفته‌شده است آموزه‌های اصلاح‌طلبی آموزه‌های غالب تاریخی جامعه ایران بوده و هست. با این‌وجود این گفتمان همواره با فراز و نشیب همراه بوده است.

فقدان فرایند گفت‌وگو مردم را رنج می‌دهد

روزنو :جریان اصلاحات با چالش‌های درونی خود چه خواهد کرد؟ چرا هیچ نشانه‌ای برای تغییر و بازتعریف در رویکردهای جریان اصلاحات مشاهده نمی‌شود؟ چرا ژنرال‌های جریان اصلاحات کمتر درصحنه حضور دارند و از موضع‌گیری درباره شرایط موجود طفره می‌روند؟ آیا اصلاحات تنها در سطح گفتمانی ادامه پیدا خواهد کرد و با فروپاشی تشکیلاتی به‌خصوص در ساحت قدرت مواجه خواهد بود؟برای پاسخ به این سؤالات با دکتر مرتضی مبلغ فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت‌وگو کرده است. وی معتقد است: «اصلاح‌طلبان به دلیل آنچه در انتخابات اخیر رخ داد با چالش‌های جدید و افزون‌تری مواجه شده‌اند. رفتار حاکمیت در انتخابات به شکلی بود که برای بسیاری که معتقد به اصلاح روند امور بودند این سؤال مهم را ایجاد کرد که حاکمیت اصلاح‌پذیر است؟ همچنین چالش‌هایی را در راستای نحوه تداوم سیاست ورزی اصلاح‌طلبانه ایجاد کرده است. در واقع انتخابات اخیر اگر نگوییم جمهوری اسلامی را وارد مرحله جدید و بی‌سابقه‌ای ازنظر استحاله زیرساخت‌های نظام یعنی انتخابات کرده لااقل سؤالات و ابهامات زیادی را در این زمینه به‌وجود آورده که به‌صورت مستقیم جریان اصلاحات و نحوه تداوم آن را تحت‌الشعاع قرار داده است. “در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

جریان اصلاحات امـــروز در چه نقطه گفتمانی قرارگرفته است؟ امروز اصلاحات دارای چه جایگاهی در جامعه است و چه بار گفتمانی را حمل می‌کند؟

اصلاحات یک پروسه و فرایند است و همان‌طور که بارها گفته‌شده است آموزه‌های اصلاح‌طلبی آموزه‌های غالب تاریخی جامعه ایران بوده و هست. با این‌وجود این گفتمان همواره با فراز و نشیب همراه بوده است. فراز و نشیب‌های گفتمان اصلاحات نیز به دو دلیل بوده است. نخست به دلیل شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است که متناسب با نیازها و اقتضائات زمانه برخی ابعاد آن مهم‌تر و برجسته‌تر می‌شود و در قالب خرده گفتمان در ذیل گفتمان اصلی ظاهر می‌شود. به‌عنوان‌مثال در شرایط کنونی که مشکلات اقتصادی و معیشتی بر جامعه حاکم شده توجه به عدالت اجتماعی و توسعه پایدار و متوازن به‌خصوص درزمینه اقتصادی برجسته شده است. به همین دلیل نیز عمده بار گفتمانی جریان اصلاحات معطوف به همین امر شده است. دلیل دوم فراز و نشیب‌های جریان اصلاح، به شرایط سیاسی و امنیتی بازمی‌گردد که در برخی مقاطع بر جامعه حاکم می‌شود. در چنین شرایطی نیروهای اقتدارگرا و اصلاح ستیز باعث به حاشیه رفتن این گفتمان و حاملان آن می‌شوند. متأسفانه در شرایط کنونی گفتمان اصلاحی با این معضل هم مواجه شده است. محافظه‌کاران با استفاده از انواع امکانات و ابزارهای عمومی و خصوصی درصدد تحمیل گفتمان خود و به حاشیه راندن گفتمان اصلاحی درآمده‌اند. البته تجربه تاریخی نشان داده که این اقدامات عمر چندانی ندارد و مطالبات و ضرورت‌های جامعه بر رویکردهای اصلاح ستیز غلبه پیدا می‌کند. به‌خصوص اینکه جامعه ایران به‌خوبی و عمیقأ به این ادراک رسیده که هیچ بدیل غالب و سازنده‌ای برای اصلاحات وجود ندارد و هر بدیل دیگری به بیراهه رفتن است و به فاجعه‌های جبران‌ناپذیر منجر خواهد شد.

آیا مردم ایـــن بار گفتمانی را درک مــی‌کنند و می‌پذیرند؟چه نشانه‌هایی در این زمینه وجود دارد؟

مردم نه‌تنها گفتمان عدالت و توسعه را درک می‌کنند بلکه در شرایط نابه‌سامان امروز به این نتیجه رسیده‌اند که این گفتمان فوری‌ترین و ضروری‌ترین نیاز آنها نیز هست. مشکل این است که نیروهای اصلاح ستیز با همه توان و با استفاده از امکانات عمومی به مقابله با اصلاح‌طلبآنکه حامل گفتمان اصلاحی هستند برخاسته‌اند. برخی مشکلات، خطاها و ناکارآمدی‌های دولت قبل که به‌پای اصلاح‌طلبان نوشته‌شده است علاوه بر دلسرد کردن مردم زمینه مناسبی برای مخالفان اصلاح‌طلبی و عملیات آنها فراهم کرده است. همان‌طور که تاکنون نیز کما بیش مشخص‌شده است به‌تدریج واقعیت‌ها و نحوه مدیریت جامعه خود را بر شعارهای بی‌پشتوانه این گروه‌ها تحمیل خواهد کرد و ماهیت و محتوای تحرکات و شعارهای آنها بیش ‌از پیش آشکار خواهد شد.

با توجه به چشم‌انداز آینده کشور اصلاحات چگونه می‌خواهد خود را در ساخت قدرت و جامعه بازتعریف کند؟
با توجه به شرایط موجود اصلاح‌طلبان به سه اقدام فوری و ضروری نیاز دارند. نخست بازسازی و نوسازی گفتمانی به این معنا که با توجه به دلسردی و سرخوردگی عارض شده بر جامعه با عنایت به نیازهای اقتصادی و معیشتی و مردم و توجه به گفتمان‌های انحرافی و پرهزینه‌ای که جریان اصلاح ستیز به دنبال تحمیل آن به کشور است راهبرد غالب و سازنده‌ای برای برون‌رفت از وضعیت موجود را تدوین و در جامعه دنبال کنند. این راهبردها باید در راستای توانمندسازی و ارتقای سطح آگاهی جامعه، عدالت اجتماعی، توسعه پایدار و متوازن و کاهش تضادها و تخریب‌های سیاسی و امثالهم باشد. دوم بازسازی و نوسازی تشکیلاتی است که باید در دستور کار اصلاح‌طلبان قرار بگیرد. سوم اشاعه فرایند و فرهنگ گفت‌وگو در ساحت‌های مختلف کشور است. آنچه امروز جامعه ایران را رنج می‌دهد و زمینــه را برای یکه‌تازی نیروهای تندرو، متعصب و متوهم فراهم کرده فقدان فرایند و سازوکارهای گفت‌وگو است. با ترویج و عملیاتی شدن فرایند گفت‌وگو نیروهایی سیاسی واقع‌بین‌تر شده و بسیاری و توهم‌ها و سوظن‌ها کاهش پیدا می‌کند و زمینه‌ها برای هم‌افزایی به‌جای تخریب فراهم می‌شود. البته در کنار این باید دو اقــدام مهم دیگر نیز صورت بگیرد. نخست توجه به درون و آسیب‌شناسی رفتـــارها، گفتارها و عملکردهای درونی و پایش مستمر آنها، مقابله با هرگــونه انحراف و خطاهای درون جبهه‌ای و دیگر مقابله هوشمندانه و مؤثر با عملیات روانی گسترده‌ای که از سوی اقتدارگرایان برای القای پایان اصلاحات و اصلاح‌طلبان در جریان است.

موضوع تشکیل دولت سایه در بین اصلاح‌طلبان به چه میزان جدی است؟آیا شرایط کشور برای چنین اقداماتی مناسب است؟

اصولأ یکی از وظایف و اقدامات احزاب در کشورهای توسعه‌یافته تشکیل دولت سایه است. با این‌وجود در ایران به دلیل ضعف احزاب و فشارهای امنیتی و اجتماعی که متوجه احزاب است بسیاری از کارکردهای مهم احزاب محقق نمی‌شود. هدف از دولت در سایه این است که احزاب زمانی که در قدرت نیستند دو اقدام اساسی را در دستور کار خود قرار بدهند. نخست تهیه و ارائه طرح‌های ویژه برای اداره کشور به‌خصوص برای حل مشکلات جامعه و ایجاد گشایش‌های جدید برای زندگی بهتر مردم و دوم پایش روند جاری مدیریت کشور و نقد سیاست‌ها و برنامه‌های اشتباه و ناکارآمد و ارائه راه‌حل‌های بدیل و سازنده به دست‌اندرکاران موجود. اما این موضوع که تشکیل دولت در سایه به چه میزان در بین اصلاح‌طلبان جدی است باید عنوان کنم این موضوع در بین احزاب فعال و پیشرو جریان اصلاحات مطرح است و اتفاقأ شرایط کشور و نحوه مدیریتی که بر آن حاکم شده بیشتر اقتضای به وجود آمدن دولت سایه را به وجود آورده است. به نظر می‌رسد به‌رغم همه دشواری‌هایی که در مسیر حرکت احزاب در کشور وجود دارد، احزاب باید در این زمینه فعالیت‌های مؤثر و سازنده‌ای انجام بدهند.
آیا گفتمان اصلاحات تنها در سطح گفتمانی ادامه پیدا خواهد کرد و با فروپاشی تشکیلاتی به‌خصوص در ساحت قدرت مواجه خواهد بود؟

با توجه به شرایط کشور و مشکلات و نارضایتی‌های موجود و میدان‌داری عوامل تندرو و ناکارآمد نمی‌توان به‌خوبی آینده را پیش‌بینی کرد. اما معتقدم عوامل اصلی و مؤثری که بر تحولات کشور نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا می‌کند سه عامل است. نخست پویایی چشمگیر و آگاهی بالای جامعه که اجازه تحمیل دستوری و کلیشه‌ای روندهای خاص را به جامعه و کشور نمی‌دهد. دوم ناکارآمدی و غیرواقعی بودن برخی برنامه‌ها و سیاست‌هایی است که جریان حاکم دنبال می‌کند که منجر به تداوم و تشدید مشکلات موجود خواهد شد. سوم نقش فاعلیت و آگاهی بخشی نیروهای دلسوز کشور و به‌ویژه اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی و کنش گری مؤثر و سازنده آنها است. قویأ فکر می‌کنم اصلاح‌طلبی چه در سطح گفتمان و چه در سطح عمل به‌رغم همه چالش‌ها و موانع ادامه پیدا خواهد کرد. حتی اگر اقتدارگرایان به هر قیمتی تلاش کنند امکان حضور درصحنه را به نیروها و جریان‌های خود منحصر کنند. با این‌ وجود واقعیت‌های موجود جامعه و کنشگری مؤثر و سازنده اصلاح‌طلبان آنان را متقاعد خواهد کرد و آنها درنهایت به اصلاحات تن خواهند داد.

چرا ژنـــرال‌های جریان اصلاحات کمتر درصحنه حضور دارند و از موضــع‌گیری درباره شرایط موجود طفره می‌روند؟
این موضوع را قبول ندارم. اتفاقأ نسبت به شرایط موجود و به‌ویژه آنچه در انتخابات ریاست جمهوری اخیر رخ داد که جای حرف‌وحدیث زیادی نیز وجود داشت، به‌صورت مکرر موضع‌گیری شفاف و روشن‌شده است. اگر منظور شما موضع‌گیری نسبت به دولت مستقر است طبیعی است که هر دولتی پس از شکل‌گیری باید فرصت داشته باشد تا برنامه‌های خود را عملیاتی کند. پس‌ازاین مدت می‌توان درباره دولت قضاوت کرد که چه میزان در تحقق شعارهایی که به مردم داده کارآمدی داشته است. دولت جدید به‌رغم فرایند انتخابات گذشته، اگر در تحقق شعارها و برنامه‌های خود موفق باشد باید مورد تشویق و حمایت قرار بگیرد. آرزوی ما این است که دولت باری از روی دوش مردم بردارد و در حل مشکلات و معضلات جامعه توفیق داشته باشد. اگرچه ضعف و ناکارآمدی‌های مشهودی دربرخی نیروهایی که به کار گرفته‌شده‌اند قابل‌مشاهده است.

تأکید آقای خاتمی به پافشاری اصلاح‌طلبان روی کار تشکیلاتی به چه معناست و به چه میزان شرایط آن وجود دارد؟

پس از پایگاه اجتماعی مهم‌ترین سرمایه یک جریان و حزب سیاسی انسجام تشکیلات درونی است. در دولت گذشته اگرچه اصلاح‌طلبان نقش چندانی در سیاست‌ها و برنامه‌های آن نداشتند اما به دلیل ضعف تشکیلاتی موفق نشدند از بروز برخی رفتارها و سیاست‌های نادرست جلوگیری کنند. به همین دلیل نیز امکان تعامل و ارتباط مؤثر با دولت را از دست دادند. درنتیجه هر اقدام مؤثر از سوی جریان اصلاحات نیازمند تقویت و انسجام تشکیلات درونی این جریان است. بدون تشکیلات مؤثر و کارآمد همه‌چیز در حد حرف و اظهارنظر باقی خواهد ماند. در پاسخ به این سؤال که چه میزان شرایط این کار فراهم است باید عنوان کنم در شرایط کنونی احزاب و تشکل‌ها در کشور با مشکلات متعددی مواجه هستند. دلیل اصلی این وضعیت نیز به نگاه‌ها و رویکردهای انقباضی بازمی‌گردد. متأسفانه احزاب قانونی و به‌خصوص احزاب اصلاح‌طلب زیر عینک‌های خاصی قرار دارند. این در حالی است که یکی از اصول انتخابات و تحزب در همه کشورها این است که احزاب و تشکل‌ها با انتخابات پیوند حقوقی و ارگانیک داشته باشند اما انتخابات در ایران هیچ نسبتی با احزاب ندارد. حتی بر قانون انقباضی و سخت‌گیرانه موجود بر احزاب نیز نگاه مضاعف انقباضی حاکم است. کمیسیون احزاب که باید مدافع تحزب و اجرای قانون باشد یکی از اعضایش که اتفاقأ نماینده مجلس هم هست به خود اجازه می‌دهد برای احزاب تعیین تکلیف کند و خط‌ونشان بکشد که چه کسی دبیر کل فلان حزب باشد یا نباشد. البته با وجود همه سختی‌ها و موانع همان‌طور که آقای خاتمی به‌عنوان یک راهبرد مهم عنوان کرده‌اند باید در راستای تقویت و انسجام تشکیلات و ارتقای سازوکار اجماع سازی بین اصلاح‌طلبان تلاش و اقدام کرد.

جریـــان اصلاحات با چالش‌های درونــی خــود چه خواهد کرد؟چرا هیچ نشانه‌ای برای تغییر و بازتعـــریف در رویکردهای جریــان اصلاحات مشاهده نمی‌شود؟

اصلاح‌طلبان به دلیل آنچه در انتخابات اخیر رخ داد با چالش‌های جدید و افزون‌تری مواجه شده‌اند. رفتار حاکمیت در انتخابات به شکلی بود که برای بسیاری که معتقد به اصلاح روند امور بودند این سؤال مهم را ایجاد کرد که آیا مسئولان اصلاح‌پذیر هستند یا خیر؟ همچنین چالش‌هایی را در راستای نحوه تداوم سیاست ورزی اصلاح‌طلبانه ایجاد کرده است. درواقع انتخابات اخیر اگر نگوییم جمهوری اسلامی را وارد مرحله جدید و بی‌سابقه‌ای کرده است لااقل سؤالات زیادی را در این زمینه به وجود آورده که به‌صورت مستقیم جریان اصلاحات و نحوه تداوم آن را تحت‌الشعاع قرار داده است. در این انتخابات به نحو بی‌سابقه‌ای علاوه بر حذف اصلاح‌طلبان، اصولگرایان ریشه‌دار نیز کنار گذاشته شدند. تحلیل این شرایط و فائق آمدن به این سؤالات و ابهامات و دست یافتن به تحلیل واقع‌بینانه و راهگشا امر خطیری است که در مقابل اصلاح‌طلبان قرارگرفته است و زمان خاصی را طلب می‌کند. اصلاح‌طلبان تلاش همه‌جانبه‌ای را انجام خواهند داد تا همانند گذشته با آسیب‌شناسی و گفت‌وگوهای همه‌جانبه و تحلیل‌های واقع‌بینانه به یک اجماع راهگشا و واقعی دست پیدا کنند.

ویژه روز
تصویر روز
خبر های روز