
جذب نخبگان در گروي جلب اعتماد مردم است
روز نو :پس از روی کارآمدن دولت سید ابراهیم رئیسی بسیاری بر این مساله تاکید کردند که با توجه به حاکمیت یکدست دیگری بهانهای برای عدم کارآیی دولت یا موانعی در جهت رشد و پیشرفت کشور وجود ندارد و دولت با همکاری سایر قوا میتواند از عهده همه مشکلات بر آید. از طرفی از آنجایی که اختلافی میان قوا نیست هر 3 قوه با هماهنگی و هم افزایی میتوانند کشور را از شرایط فعلی رهایی بخشند. این در حالی است که نزدیک به 100 روز از عملکرد دولت سیزدهم گذشته اما هنوز شاهد گزارش عملکردی از سوی دولت نبودهایم و با وجود ادامهدار بودن مشکلات معیشتی جامعه، مردم تحقق وعدههای رئیس جمهور را یاد آوری میکنند. باید دید چه زمانی شاهد تحقق این وعدهها خواهیم بود و اساسا تحقق وعدههای رئیس جمهور مستلزم چه شرایط و اموری است. در این راستا برای بررسی اختلاف میان دولت و مجلس، عملکرد صد روزه دولت و رویکردهای صدا و سیما با اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
با انتصاب رئیس صدا وسیما چه تغییراتی در عملکرد این سازمان حاصل شده است؟
در صداوسیما تغییری نمیبینم، صداوسیما باید تلاش کند همه دیدگاهها را در بر بگیرد و این مسأله مهم ترین مسأله صداوسیماست. یعنی مردم فکر کنند که همه نحلههای فکری در صداوسیما میتوانند دیدگاههای خودشان را مطرح بکنند ولی آنچه که حاکمیت تصمیم میگیرد بر اساس نفع همین دیدگاهها، همین کارشناسیها و همین مصلحتهاست که تصمیم نهایی را میگیرند. در جریان حوادث اصفهان و اعتراضات مردمی به خشک شدن زاینده رود به نظرم میرسد که در این زمینه صداوسیما عملکرد خوبی داشت یعنی اعتراض معترضان را به تصویر کشید و روی آن تحلیل گذاشت و به سابقه اعتراضات پرداخت و... به هر حال اینها نکات مثبتی است که در صداوسیما در حال رخ دادن است اما این گامها خیلی خیلی کوچک هستند که تا مردم اعتماد بکنند و بازگشت مجددی به صدا و سیما داشته باشند. اگر تمامی اخبار و آنچه را که اتفاق میافتد صدا و سیما به تصویر بکشد به نظرم میرسد که میتواند اعتماد مردم را بازگرداند و از اینکه مردم رسانههای خارجی را مرجع خودشان قرار بدهند، صداوسیمای کشور خودشان را مرجع دریافت اخبار قرار میدهند. اما در مورد مسائل مختلف کشور تحلیلهایی که در صداوسیما ارائه میشود از کنترل کرونا، پرونده هستهای، وضعیت اقتصادی کشور، بورس و... همه اینها نیازمند این است که صدا و سیما در اقدامی شجاعانه و جسورانه که هم به نفع صداوسیماست که مخاطبانش را افزایش میدهد و هم به نفع منافع ملی از کارشناسان هم بیطرف، هم با طرف و هم با سلیقههای مختلف سیاسی دعوت بکند و آنچه را که وجود دارد طرح بکنند تا مردم توجیه شوند. شاید اگر در داستان اعتراضات آبان 1398 و افزایش قیمت سوخت همین اتفاق رخ میداد و صداوسیما کارشناسان مخالف و موافق افزایش قیمت سوخت را دعوت میکرد و اطلاع رسانی تدریجی صورت میگرفت آن اتفاقات رخ نمیداد و این همه هزینه بر کشور وارد نمیشد. بنابراین امیدواریم با تغییری که در مدیریت صداوسیما صورت گرفته این تغییرات بسیار عمیق و قابل لمس باشد که صدا و سیما به دنبال در حقیقت ارائه واقعیات به جامعه است و در جهت اطلاع رسانی به مردم کمک خواهد کرد.
اختلافات میان دولت و مجلس در جریان انتخاب وزیر آموزش و پرورش یا بحث بودجه را میتوان نشانه پایان ماه عسل دولت و مجلس دانست؟
نباید فکر کنیم وقتی قوای کشور از یک جریان میشوند؛ فضای سیاسی گل و بلبل میشود، همه با هم رفیق هستند و همه چیز خوب میشود. نه، همچنین اتفاقی رخ نمیدهد و در گذشته هم اتفاق نیفتاده است. اگر به گذشته رجوع کنیم مشاهده میکنیم که دولت آقای هاشمی در شکل گیری مجلس خیلی نقش داشت و همفکر بودند و با جریان چپ آن روز زاویه داشتند ولی بعد از تشکیل مجلس دیدیم که به چه اختلافاتی خوردند در شش ماه اول مانند عزل مرحوم نوربخش و... درست است مجلس و دولت در دست یک جریان سیاسی است ولی هر کدام از اینها دارای سلیقه خاصی هستند و دولت و نمایندگان مجلس نظراتی دارند و حتما این دیدگاهها با هم تلاقی پیدا میکند و در اثر تلاقی این دیدگاهها میبینیم که وزرای پیشنهادی رای نمیآورند. ما نباید فکر کنیم که اتفاق خاصی افتاده است. این مسائل طبیعی است و اختلاف ممکن است از این هم بیشتر بشود ولی قابل هدایت و کنترل است. اما تصور بکنیم که این اختلافات مثل اختلافات مجلس نهم با دولت آقای احمدی نژاد خواهد شد و آن اتفاقها افتاد و احمدینژاد دست به افشاگری زد و پاسخ دندان شکن آن روز آقای لاریجانی شاهد بودیم، آن اتفاق ها رخ نخواهد داد اما چالشهای طبیعی بین دولت و مجلس حتما ادامه پیدا میکند ولی به بحران نخواهد رسید.
رئیس جمهور بارها از فراجناحی بودن دولت خود سخن گفته بود اما آنچه مشخص است در مدیران بالا و ردههای میانی از نیروهای صرفا اصولگرا استفاده شده و نگاههای دیگر مدنظر قرار نگرفته است، تحلیل شما از این مسأله چگونه است؟
قول داده بود فراجناحی عمل خواهد شد اما این کار را در عمل ندیدیم و به نظر میرسد این مسأله نقیصهای است که در دولت وجود داشته و کارنامه خوبی نیست. اما میشود گفت آقای رئیسی مثل خیلی از دولتها زمانی که روی کار آمدند و شروع به فعالیت کردند در صد روز اول اقدام به افشاگری علیه دولت قبلی نکرد. یعنی این بعد از دولت اصلاحات بهویژه دو دولت قبلی تکرار نشده است. به نظرم شخصیتی که دولت سیزدهم و آقای رئیسی نشان دادند قابل تحسین است. در این مدت که از آغاز کار دولت گذشته همه تلاش خودشان را کردند تا دریافتی از مشکلات مردم، موانع بهبود کشور داشته باشند و آنچه را که فکر میکنند میشود حل کرد، تلاش میکنند حل بشود. درست است که اقدام موثری صورت نگرفته و قیمتها افسار گسیخته بالا میرود اما آنچه را که از دستش بر میآمد در مورد افزایش قیمت خودرو انجام داده و جلوی افزایش قیمت را گرفته است. در حوزه افزایش نقدینگی و اوراق قرضه کسری بودجه را نتوانستند جبران کنند. واقعیت این است که شخصیتی که آقای رئیسی به دولت دادند قابل تحسین است که در این مدت کوتاه که از آغاز به کار دولت گذشته اقدام به تخریب دولت قبلی نکرده است و به امورات اجرایی و شرح وظایف رئیس جمهور پرداخته است. در حالی که برخی درمجلس چنین شخصیتی ندارند و مدام به دنبال محاکمه کشیدن دولت قبلی و از این دست حرکات هستند که همین جا بگویم اگر قرار بر محاکمه باشد دولت آقای احمدینژاد زودتر از آن محاکمه بشود، چراکه در آن دوره هم با اتفاقاتی که رخ داد خسارات زیادی به کشور وارد شد.
با توجه به حاکمیت یکدست و هماهنگی قوا عملکرد صد روزه دولت را چطور ارزیابی میکنید؟
دولت در این صد روز همه توان خودش را گذاشته است تا تمام مشکلات پیش پا افتاده مردم را در حوزه معیشت رفع بکند. اینکه آیا چقدر موفق بوده؛ موفقیت در حل مشکلات معیشتی وابسته به خیلی از چیزها است که این قسمتش را دولتیها توجه نمیکنند یا اینکه بروز نمیدهند و آن هم وضعیت تحریمهاست که بر اقتصاد کشور سایه افکنده است. بنابراین تا آن مسأله تحریمها حل و فصل نشود هیچ دولتی نمیتواند اقتصاد ایران را سر و سامان بدهد. میخواهد دولت باشد، دولت روحانی و یا دولت سیزدهم باشد. باید اول باید مسأله ما با دنیا حل بشود و بتوانیم در کشور سرمایه گذاری انجام بگیرد و پولهای بلوکه شده آزاد شده و به کشور برگردد. اینها مهم ترین مسائل و علت و عوامل بهبود اقتصاد کشور است. آقایرئیسی خیلی تلاش کرده و به صورت میدانی به استانها سفر میکند و از نزدیک با مشکلات مردم آشنا میشود. در این مدت همه تلاش خودش را کرده و کسی نیست که بخواهد آن را کتمان کند این تلاشهای آقای رئیسی را و در مواقعی هم ورود کرده و اقداماتی را هم انجام دادهاند. اما مهم ترین مسأله که میشود به عنوان حسن کار ایشان مطرح کرد این است که بدون حاشیه و پرهیز از حاشیه ها دلسوزانه و صادقانه به دنبال رفع مشکلات مردم بود اما اشکالاتی هم وجود داشته که از آنجمله فراجناحی نبودن دولت بود. امیدواریم که در ادامه قدری ثابت کنند که دولت ایشان فراجناحی است. همه جریانات سیاسی با هر تفکری در شرایط کنونی دولت را کمک کنند. چون آنقدر مشکلات دولت فراوان است که گریبان همه کشور را میگیرد فارغ از اینکه این دولت چگونه سر کار آمده و در آینده چه کار خواهد شد ولی برای حفظ منافع و مصالح ملی بدون حاشیه دولت را در اقداماتی که میخواهد انجام بدهد کمک و حمایت کرد. در جایی هم که مشاهده می شود نقصی دارد باید نقد دلسوزانه کرد، چراکه اگر دولت آسیب ببیند همه آسیب خواهند دید. بنابراین از این جهت که هنوز دولت در ابتدای راه است بایستی دولت را تشویق کرد در مسیر درست قرار بگیرد و از اقدامات قابل دفاع دولت حمایت کرد.
برای جلوگیری از فرار نخبگان چه باید کرد؟
با شعار نباید فکر کنیم که مشکلات مردم حل میشود. بحث فرار نخبگان از جمله مسائلی است که دغدغه رهبری است اما دستگاهها باید بیشتر نقش ایفا کنند، رهبری فقط میتواند سیاستگذاری کلان را انجام بدهد و ایشان این کار را کردهاند و گفتهاند که نخبگان نباید از کشور خارج بشوند. چه کسانی باید مانع از خروج نخبگان بشوند؟ مگر میشود به کسی ویزا نداد یا جلوی آنها را در فرودگاه گرفت، نه این اقدامات نمیتواند. اقدامات اساسی باید صورت بگیرد. نخبگان باید احساس کنند که در کشور امنیت و آسایش دارند و سرمایهگذار بداند که سرمایهاش در کشور ضایع نمیشود و از بین نمیرود. نخبه علمی باید بداند که فرصتهای کافی برای رشد و شکوفایی او وجود دارد. اگر این احساس را داشته باشند در کشور میمانند اما متاسفانه وقتی میبینند که از جوانب مختلف فشار بر روی نخبگان وجود دارد و زمینه مناسب برای سرمایه گذاری وجود ندارد، سرمایه خودشان را بر میدارند و میروند. میبینند که دانشگاههای معتبر دنیا از حضور آنها استقبال میکنند ولی اگر در کشور بمانند به دانش آنها توجهی نمیشود از کشور میروند. بسیاری از مردم میبینند در تامین مایحتاج زندگی خودشان توان ندارند به شرایط دیگری مهاجرت میکنند. بنابراین باید اعتمادسازی کرد و این اعتمادسازی باید از درون شروع بشود و مردم احساس بکنند که ایران بهترین کشور است و احساس بکنند که در کشور وقتی وارد میشوند قیمتها روزانه تغییر پیدا نمیکند. پول ملی دارای ثبات است. اینها مسائلی است که باید مدیران ارشد کشور این اصلاحات را انجام دهند تا بشود امیدوار بود که نخبگان از کشور خارج نشوند.