دستیابی به رشد و توسعه با مدیریت بهینه مصرف انرژی
هشدارهای پیدرپی در خصوص شدت مصرف گاز و برق در ایران از دو دهه پیش نواخته شد و آمار و ارقام گوناگونی در این خصوص نیز منتشر شد؛ اما متولی مدیریت مصرف انرژی در کشور وجود ندارد. وزارت نفت خود را متولی افزایش تولید نفت و گاز دانسته و وزارت نیرو خود را متولی تولید برق میداند؛ اما ساختاری تعریفشدهای در این زمینه وجود ندارد که متولی مدیریت مصرف انرژی باشد. لذا مصرف به صورت لجامگسیخته و با شدت افزایشیافته و منجر به فرهنگ اسراف در مصرف انرژی در جامعه شده است. شورای عالی انرژی وجود دارد و در سال چند جلسه برگزار میکند ولی دردی از دردهای حوزه انرژی را درمان نکرده است! شرایط خسارتبار و غمانگیز در حوزه مدیریت انرژی برآیند و آینه تمامنمای عملکرد ساختارهای ناکارآمد موجود در حوزه مدیریت انرژی است. طی دو دهه گذشته در دو مقطع بر اساس تصمیم رئیسجمهور قیمت بنزین افزایش یافت و هزینههای اجتماعی زیادی نیز برای اجرای این طرح پرداخته شد؛ اما این طرح برخاسته از یک ساختار تخصصی دارای اختیارات، مسئولیتپذیری و پاسخگویی به تصمیمات نبوده است، زیرا با وجود پرداخت هزینه زیاد، برنامههای افزایش قیمت بنزین با تورم دورقمی سالیانه و افزایش ده برابری قیمت ارز بیاثر شده است. دو دهه دولتها بر مدیریت مصرف بنزین متمرکز شدند درحالیکه در سایه بیتوجهی بهشدت مصرف گاز و برق و یارانه سنگینی که در این حوزهها پرداخت میشد، طی دو دهه مصرف برق و گاز در ایران بهشدت افزایشیافته و منجر به فرورفتن اقتصاد ملی در باتلاق مصرف بیرویه این دو حامل انرژی شده است. یارانه گاز و برق 70 میلیارد دلار و یارانه بنزین حدود 17 میلیارد دلار در سال است.
چند تفاوت ماهیتی و عمده بین یارانه بنزین با یارانه گاز و برق وجود دارد که عبارتنداز:
1- مردم قدرت چندانی برای کاهش مصرف بنزین در اختیار ندارند چراکه نقشی در کاهش مصرف خودروهای تولید داخل ندارند و نقشی هم در کاهش ترافیک درونشهری خصوصاً در تهران و شهرهای بزرگ ندارند.
2- مردم نقش تعیینکنندهای در مدیریت مصرف گاز و برق در اختیاردارند؛ که ازجمله آنها عبارتاند از:
- تعداد لامپهای روشن و نوع لامپهای مورداستفاده در خانه
- زمان استفاده از وسایل برقی پرمصرف همچون لباسشویی، جاروبرقی، فر گاز، چرخگوشتی و سایر وسایل پرمصرف
- پوشیدن لباس گرم در خانه و تنظیم دمای خانه روی 18 درجه
- انجام تمهیدات لازم جهت کاهش هدر رفت انرژی درون خانه
با توجه به توضیحات فوق تعیین الگوی مصرف بهینه گاز و برق و آزاد نمودن مصارف بالای الگوی مصرف برای دو انرژی گاز و برق کاملاً مقدور بوده و است. هماکنون نیز حدود 60 درصد مردم برق را در حدود الگوی مصرف استفاده مینمایند و مصرف گاز نیز با رعایت اصول ذکرشده به کمتر از الگوی مصرف خواهد رسید.
- مصرف بیرویه برق در تابستان منجر به قطع برق واحدهای بزرگ متوسط و کوچک صنعتی میشود و بین یک تا دو میلیارد دلار زیان و عدم نفع برای واحدهای تولیدی به دنبال دارد.
معایب افزایش مصرف برق
- مصرف بیرویه مصرف برق خانگی و تجاری در تابستان منجر به قطع برق صادراتی و بیاعتمادی خریداران برق و ایجاد مشکلات اجتماعی در داخل کشور و حتی ایجاد مشکلات و نارضایتی اجتماعی در کشورهای واردکننده برق از ایران میشود.
- مصرف بیرویه برق منجر به قطع برق واحدهای تجاری و فروشگاههای مواد غذایی و فاسدشدن هزاران میلیارد تومان مواد موجود در یخچال مغازهها و خانهها میشود و هزینههای بسیار گسترده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اعتباری به دنبال دارد.
- عدم وجود ساختار ملی که قدرت و اختیارات تصمیم سازی و تصمیمگیری در مدیریت مصرف انرژی را داشته باشد منجر به از هم گسیختگی نظام تصمیمگیری در مدیریت مصرف انرژی شده است. همانگونه که قبلاً بیان شد وزارتخانهها، سازمانها، نهادها و شرکتهای متعدد در مدیریت مصرف انرژی نقشهای مهمی دارند.
راهکار
ایجاد معاونت مدیریت انرژی توسط رئیسجمهور قادر خواهد بود ناهماهنگیها و از هم گسیختگیها را در حوزه مصرف انرژی سامان بخشیده و به عنوان بالاترین مرجع تصمیمگیری و هماهنگی منابع عظیم انرژی کشور را که به تهدید تبدیلشدهاند به فرصت بزرگی برای رشد و شکوفایی و عزت و اقتدار کشور تبدیل نماید.
لازم است ساختار ذکرشده تحت نظر مستقیم رئیسجمهور تشکیل نشود و ساختار تصمیمگیری از پراکندگی و بیمسئولیتی خارج نشود و ساختار قدرتمند و متمرکز ذکرشده با تفویض تمامی اختیارات رئیسجمهور در حوزه انرژی تشکیل نشود. پیمودن هر مسیر دیگری منجر به شکست و فرو روفتن بیشتر در باتلاق عمیق مصرف بیرویه انرژِی و ناکارآمدی دولت خواهد شد. هرروز تأخیر در اجرای تمهیدات ذکرشده باربر دوش دولت را سنگینتر و شدت فرورفت در باتلاق را بیشتر میکند.