سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۱۴ تير ۱۴۰۳ - ۱۹:۰۰
کد خبر: ۴۹۲۸۳۵
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۷ - ۰۱ شهريور ۱۴۰۰
ریحانه پارسا در یکی دوسال اخیر حواشی زیادی را پشت سر گذاشته است که البته خواسته خودش نیز بود. ریحانه پارسا برای رسیدن به شهرت و دلار هر کاری که توانست کرد. وی حتی از جسم و روح خود رد شد تا به نقطه ای که می خواست برسد.
روزنو :

روزنو، ریحانه پارسا اوایلی که به ترکیه رفت اعلام کرد برای ساخت فیلمی درباره زندگی خودش رفته و قصد دارد تا در چارچوب جمهوری اسلامی فعالیت داشته باشد اما به یک باره حجاب سر که هیچ حجاب تن را هم کَند. ریحانه پارسا خیلی وقت است که دیگر از چشم مردم و حتی هنرمندان افتاده و دیگر کسی احترامی برای او قائل نیست.
ریحانه پارسا هر راهی که فکرش را کنید رفته و هر عمل زشتی را انجام داده و تجربه کرده است. ریحانه حالا هیچ چیز جز بی آبرویی و هرزگی ندارد. ریحانه پارسا اما ظاهرا جز استعداد بازیگری چیز های دیگری هم درونش نهفته مثل شاعری و یا حتی نویسندگی!

 ریحانه پارسا
ریحانه پارسا هر چند وقت یک بار رنگ عوض می کند، یک بار به گفته خودش می خواهد پورن استار شود. بار دیگر جنون رانندگی و مسابقه او را می گیرد، حالا هم فاز شاعری برداشته است. ظاهرا ریحانه پارسا هدف مشخصی ندارد و تنها پناه او اینستاگرام و کاربرانش است البته ناگفته نماند ریحانه پارسا راه درآمد دلاری را هم یاد گرفته و گاهی اوقات با انتشار تیکه فیلمی از خود با بدنی عریان در اینستاگرام لینک یوتیوبش را می گذارد و کاربران را برای دیدن ادامه فیلم به یوتیوب ترغیب می کند. زیرا یوتیوب برای تعداد بازدید پیج های بزرگ مبلغ خوبی را پرداخت می کند.

ریحانه پارسا
ریحانه پارسا به تازگی پست هایی منتشر کرده است که تصویر خودش همراه با چمدان است و از رفتن می گوید و متن هایی تامل برانگیز دارد. ظاهرا ریحانه خانم از آن همه تباهی خسته شده و حالا خود را هیچ میداند. البته مشخص نیست شاید این هم یک راه جدید و ترفند برای جذب فالوور باشد.
ریحانه در کپشن این عکسش نوشت:
بیتا ملکوتی نوشته بود، «این چمدان وطن من است؛»
مرور می کردم واژگانش را هر بار که چشمم به امیدِ گوشه اتاقم می افتاد...
اما این چمدان امیدِ من است
به کوری چشمِ همه ی بار های آخرم...
به کوری باقی چمدان های جا مانده ام...
به کوری همه ی حسرت هایی که کشیدم از بچگی تا الان که نمی دونستم آخرین بار کی هست...
«این بار می دانستم اینجام و بارِ آخر است»...
چقدر اینجا تنهایی بود،چقدر درد داشت
یک آخرین بار دیگر با یارم،”چمدانم” باز راهی سفر خواهیم شد،به شهری یا کشوری...
درد دارم، انقدر سفر میکنم تا خوب شوم و آشیانه ایی گوشه ایی از این دنیا بسازم، سقفی برای ابد، برای خودم؛
مسافرِ کوچکم، قوی بمان و صبور؛
هوشیار باش اما دیوانه بمان...
سفرت بخیر❤️
 ریحانه پارسا


نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز