
نگاه قالیباف، شبح زاکانی
روز نو :در بین منتخبین شورای شهر ششم در مورد انتخاب شهردار تهران دعوا بالا گرفته است. نظر طرفداران قالیباف به سمت پیرهادی و حسینی است، در حالی که مخالفان قالیباف تلاش میکنند تا زاکانی را به کرسی شهرداری برسانند.
هرچه به موعد شروع کار رسمی شورای شهر ششم و معرفی شهردار تهران نزدیک میشویم دو قطبی ایجاد شده بین منتخبین شورای ششم برای شهردار کردن گزینههای مدنظر خود واضحتر میشود و در میان تمام شنیدهها و گمانهزنیها نام محمدباقر قالیباف به عنوان یکی از چهرههای اصلی پشت صحنه دیده میشود. برخلاف مصاحبههای مهدی چمران و سایر اعضای شورای ششم مبنی بر تکذیب دوقطبیها و تقلیل اختلافات به اختلاف نظر ساده اما شنیدهها حاکی از ایجاد یک دوقطبی شدید است. چندی پیش روزنامه آفتاب یزد به نقل از منبعی آگاه، با اشاره و تایید این دوقطبی در میان اصولگرایان شورای ششم نوشته بود:«برخلاف آنچه که اعضای شورای شهر میگویند اختلافها بر سر انتخاب شهردار تهران خیلی جدی است. در واقع اعضا به دو گروه تقسیم شدهاند که یک طرف را نیروهای تحت امر محمدباقر قالیباف که همگی دارای سابقه مدیریتی در زمان قالیباف هستند، تشکیل میدهد و یک طرف هم نیروهای تازه نفس و جوان که رهبری آنها را پرویز سروری بر عهده دارد. این طور که معلوم است مدیران با تجربهای که در دوره قالیباف فعالیت داشتهاند، بر انتخاب شهردارِ آشنا با بدنه شهرداری تاکید دارند و نیروهای جوان هم بر انتخاب شهردار سیاسی.»
این در حالیست که جمعه هشتم مرداد، فرصت ارائه برنامه از سوی یازده مصداق شهرداری تهران به منتخبین ششمین دوره شورای شهر تهران به پایان رسید و از آنجا که نیکزاد، آبرومند و علیآبادی برنامهای را ارائه نکردند، نامشان از فهرست گزینههای شهرداری آینده تهران حذف شد و حالا فقط 8 گزینه باقی مانده که عبارتند از: اسماعیل احمدیمقدم، معصومه آباد، مهرداد بذرپاش، محسن پیرهادی، مازیار حسینی، هابیل درویش، علیرضا زاکانی و رستم قاسمی.
گزینههای نزدیک به رئیس مجلس
ظاهرا علاقه شدید قالیباف به مدیریت شهری باعث شده حتی از روی صندلی ریاست مجلس هم برای تاثیر بر شهرداری تلاش کند. بر اساس گمانهزنیها گزینههای نزدیک به محمدباقر قالیباف (یا به عقیده برخی گزینههای مورد نظر ایشان) محسن پیرهادی و مازیار حسینی معرفی شدهاند.
محسن پیرهادی از جوانان نزدیک به قالیباف است که هم اکنون هم به عنوان یکی از نمایندگان مجلس، ناظر و عضو هیأت رئیسه مجلس یازدهم است. او در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی با قرار گرفتن در لیست وحدتِ محمدباقر قالیباف توانست به مجلس راه یابد. از پیرهادی به عنوان نفر اول قالیباف برای شهرداری تهران یاد میشود و تهیه و ارائه برنامه توسط او به شورای شهر هم موید این است که درحال تدارک کوچ به شهرداری است. او که سابقه عضویت در شورای شهر چهارم، یعنی همان شورایی را که قالیباف شهردارش بود دارد، گویا دارای پرونده قضایی هم هست، ولی شنیدهها حاکی از آن است که از نظر نهادهای امنیتی مانعی برای رسیدن او به شهرداری وجود ندارد.
نفر دوم که بسیار نزدیک و مورد تایید قالیباف قرار دارد، مازیار حسینی است. حسینی از سال ۸۸ تا ۹۴ سمت معاون فنی و عمرانی شهرداری را برعهده داشت و انتقادات زیادی هم به طرحهای عمرانی محصول دوران خدمتش وارد است. از جمله ایراداتی که در ورودی و خروجیهای اتوبان امام علی مشاهده میشود، نمایشی بودن پروژه دریاچه شهدای خلیج فارس آن هم در ایام خشکسالی کشور و هزینه گزافی که برای تامین آب این دریاچه میشود، تونل نیایش که از نظر موقعیت مکانی و جایابی مورد انتقاد است یا پروژه طبقاتی پل صدر که بیشتر آن را طرحی تجملاتی میدانند تا راهگشا برای کاستن از ترافیک آن منطقه. اما نکتهای که در حال حاضر بیش از سابقه عمرانی حسینی جلب توجه میکند رابطه صمیمی الیاس قالیباف، پسر محمدباقر قالیباف با مازیار حسینی است. پیش از این یک کانال تلگرامی نزدیک به جبهه پایداری از اعمال نظر الیاس قالیباف در مورد حسینی و دیگر اسامی مطرح شده برای شهرداری تهران خبر داده بود، اما خیلیها آن را شایعه میپنداشتند. مخصوصا در مورد مازیار حسینی که دارای سبقه اصلاحطلبانه و تکنوکرات است، ولی همراهی قالیباف با حسینی در یک برنامه خبری این شایعه را تقویت کرد و حتی شانس بالایی هم برای مازیار حسینی قائل میشوند.
گزینه جبهه مخالفان قالیباف
از عیلرضا زاکانی (و با شانسی کمتر رستم قاسمی) هم به عنوان گزینههای مخالف طرفداران قالیباف نام میبرند.
مدتی پیش سایت خبری تحلیلی عصر خبر گزارش داده بود که پرویز سروری به نمایندگی اصولگرایان وابسته به جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، سعی دارد علیرضا زاکانی را به عنوان شهردار معرفی کند. البته قبل از این گزارش هم محمد مهاجری در توئیتی این تلاش را به غلامعلی حدادعادل نسبت داده بود. مهاجری نوشته بود:«جناب حدادعادل، آیا این درست است که به دلیل دست رد آقای رئیسی به سینه زاکانی برای ورود به دولت، جنابعالی از مشارالیه که فاقد اولیهترین اصول ادب و اخلاق و کارآمدی است برای تصدی شهرداری تهران حمایت میکنید؟ ریخت و پاش در مرکز پژوهشهای مجلس در ۱۳ ماه گذشته موید بیعرضگی اوست.»
علیرضا زاکانی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس و شخصی که به عنوان نامزد پوششی یا سوپرپوششی در مناظرات معروف شد، همچون ادبیاتش، سابقه پرحاشیهای هم دارد. در میان سیاسیون او از رکورداران رفت و آمد به دادگاه و محکومیت از جانب شاکیانش است. او حتی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و ۹۶ هم به علت پروندههای قضایی که داشت صلاحیتش تایید نشد. کسی که سوابق فعالیت مجلسی و مطبوعاتی و بسیجی زیاد دارد، اما هیچ سابقهای در زمینه مدیریت شهری ندارد. حاشیههای او زیاد است. از ابهام در پرونده تحصیلیاش و تحصیل دخترش در سوئیس و کمک مالی نامتعارف به نشریه پنجره در سال ۹۰ گرفته تا حمایت از احمدینژاد و به دادگاه رفتن به خاطر شکایت وزارت نفت و اطلاعات و غیره. حضور او در همین مرکز پژوهشها هم کم خبر نبوده. زاکانی وقتی در مجلس یازدهم به ریاست مرکز پژوهشها رسید، اول مسعود فیاضی، برادر داماد خود را به عنوان مدیرکل مرکز مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشها منصوب کرد، و در حرکتی دیگر ۱۲نفر را به عنوان معاون مرکز پژوهشهای مجلس معرفی کرد، درحالی که این مرکز فقط پنج معاونت دارد. از دیگر موارد شبههبرانگیز درباره وی میتوان به استخدام بیضابطه صدها نفر در دفاتر مرکز پژوهشها اشاره کرد. با وجود این سابقه و نداشتن هیچ تجربهای در زمینه مدیریت شهری، معرفی او برای شهرداری تهران تعجبآور است.
سیاسی کردن شهرداری مقدمه فساد
انتخاب شهردار در اکثر کشورهای دنیا یک انتخاب ساده و صرفاً بر اساس نیازها و مشکلات شهری و استعداد نامزدها برای تعالی شهرهاست، ولی در ایران سالهاست که انتخاب شهردار در کلانشهرها، علیالخصوص تهران بزرگ، به یک امر سیاسی مهم تبدیل شده است. همین که رئیس مجلس کشور که دارای یک جایگاه سیاسی معظم و ملی است، وارد رقابت و منازعات انتخاب شهردار پایتخت میشود خود برای اثبات سیاسی شدن جایگاه شهردار کافی است. دلیل این موضوع را میتوان در انتخاب اعضای شورای شهرها از بین سیاسیون و از آن مهمتر نگاه پله مانند به شهرداری برای رسیدن به ریاست جمهوری دانست. بدعتی که سالهاست گذاشته شده و شخص آقای قالیباف هم بسیار به آن امیدوار بود. پر واضح است که بسیاری از افرادی که برای شهرداری اعلام آمادگی میکنند و بسیاری از حامیان آنها در شورا، نیم نگاهی (اگر نگوییم تمام نگاهشان) به ریاست جهوری دارند و به همین دلیل بخش زیادی از هم و غم و انرژی خود را معطوف آینده سیاسی خود میکنند و تمام تصمیمگیریهایشان حول این محور و احتمالاً باجدادن از شهر به کسانی میشود که مسیر رسیدن به آرزویشان را هموار میکنند و این خود مقدمه مفسدههای ریز و درشت در نهادی میشود که بودجه بسیار کلانی دارد.