
مجلس به بلوغ سیاسی نرسیده است
روز نو :پایان روزهای دولت روحانی در تنشهای جناحی میگذرد، در حالی که روحانی برخلاف مجلس که در جستوجوی انتقام است و عملا نیز این را در همین روزهای گذشته به اثبات رسانده است بیشتر در این روزها زبان به گلایه میگشاید و دلیل به سرانجام نرسیدن برنامهها و برخی طرحها را ناهماهنگیها و سنگاندازیهای مجلس میداند و معتقد است شرایطی بسیار بهتر را در کشور شاهد بودیم اگر مجلس از اقدامات خود در خلاف جهت اقدامات دولت دست برمیداشت. این در حالی است که دولت و بسیاری از کارشناسان حل بسیاری از مشکلات کشور را در گرو به نتیجه رسیدن برجام میدانند. بر کسی پوشیده نیست که در تمام این مدت یک ساله کار مجلس یازدهم به وضوح مخالفتهای عمیق با رویکردها، عملکرد دولت و خود اعضای آن را از سوی مجلس شاهد بودهایم و از طرفی حتی ذرهای نتیجه از این درگیریها و به نوعی مطالبهگریهای نمایندگان مجلس ندیدهایم و همین امر سبب شده است بسیاری باور کنند که این اقدامات جز عقده گشاییهای سیاسی و کینهورزیهای جناحی هدف دیگری نداشته چرا که حتی در این روزها هم با وجود مشکلات اساسی مردم مناطق مختلف در امور مختلف همچنان بیش از هر چیز صدای دعواهای جناحی از مجلس بلند است. با این اوصاف درست است که توقع زیادی از مجلس نمیرود اما آیا این موضوعات مطرح شده را تنها باید بحثهایی دانست که طبق معمول از سوی هر رئیس جمهوری در پایان کار او مطرح میشود. در این رابطهبه گفتوگو با محمدرضا خباز، عضو شورای مرکزی اعتماد ملی، پرداخته است که در ادامه میخوانید.
آقای روحــانی بارها مجلس را مقصر برخی مشکلات و مانع به نتیجه رسیدن اموری مانند برجام میدانند، مسئولیت چه سهمی از این مشکلات را بر دوش مجلس میدانید؟
تا حــدودی حـق با آقای روحانی است. از نظر قانونی و منطقی ارتباط بین مجلس و دولت به منزله دوبال یک پرنده است. یک پرنده با دو بال پرواز میکند و کشور هم با دو بال مجلـس و دولت میتواند پــروازهای مهم و راهگشایــی داشته باشد هرگاه ارتباط بیــن دولت و مجلس ارتباط مناسبی بوده است موفقیتهــای زیادی تحقق یافته است و هرگاه که درصدد تقابل برآمدهاند ناکامیهای فراوانی را مشاهده کردهایم. این به این معنا نیست که هر دو از یک جناح باشند بلکه ممکن است از دو جناح سیاسی مخالف باشند اما هر دو باید عاقل باشند و به منافع ملی کشور بیاندیشند و مسائل مهم ملی کشور را به مسائل جناحی ترجیح دهند، آنچه متاسفانه در این مجلس شاهد نبودهایم. برای مثال در مجلس پنجم رئیس دولت، آقای خاتمی، انتخاب شد و آقای ناطق که در انتخابات رقیب آقای خاتمی بود و شکست خورد، رئیس مجلس بود. اگر مانند مجلس کنونی رفتار میشد باید حتما مجلس پنجم در مقابل دولت گارد میگرفت چرا که اکثریت غالب آن مجلس هم اصولگرایان بودند و دولت از جناح اصلاحطلب. ما اساسا دو وظیفه داریم، یک وظیفه قبل از انتخابات و حین انتخابات که هر کس بر مبنای نگاه سیاسی که دارد از کاندیدای خود حمایت میکند اما بعد از انتخابات این درگیریها باید تمام شود و هر دو به منافع جدی کشور بیاندیشند و آن کاری را کنند که در جهت حل این مشکلات باشند. در این صورت است که مشکلات یکی پس از دیگری با کمک یکدیگر حل میشوند و اگر از ابتدا چنین میشد ما امروز با تلی از مشکلات ریز و درشتی مواجه نبودیم که هر یک در گوشهای از کشور گریبان مردم و مسئولان را گرفته است. در همان زمان آقای خاتمی و پس از معرفی وی، مجلس جلسهای گذاشتند و تصمیم گرفتند به چهار وزیر خاتمی رای ندهند، یعنی عبدا... نوری معین، عطاا... مهاجرانی و مظفر. اما درایت رئیس مجلس و عملکرد عاقلانه وی باعث شد که این تصمیمات خنثی شوند و کابینه خاتمی به طور کامل رای آورد و دولت کار خود را آغاز کرد. متاسفانه در مجلس یازدهم حتی پیش از رایگیری و تشکیل، عدهای از افراد تند اعلام کردند که به محض ورود به مجلس رئیس دولت را استیضاح خواهند کرد و عدم لیاقت و کفایت را به وی خواهند داد. این یعنی شمشیر را از روبستن و بیتوجهی به منافع ملت و کشور. حالا هم برخی از این افراد متاسفانه به مجلس راه یافتهاند و این تصمیم را عملی هم کردند. تعدادی از این افراد برخی از وزیران را احضار کردند. در همین روزهای گذشته هم شاهد احضار دو وزیر از کابینه آقای روحانی بودیم و همه نحوه برخورد با وزیر ارتباطات را دیدند. آنها حتی با احضار آقای ظریف وی را مورد توهینهای خیلی زشتی قرار دادند که آن توهینها امروز حتی در منطق خاصی از شهر هم دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد. آنها حتی تصمیم به برخورد خیلی خشن نسبت به رئیس جمهور در صورت حضور در مجلس داشتند. تمام این اقدامات نشان دهنده آن است که آنها هنوز به بلوغ سیاسی و عقلانیت نرسیدهاند، دری به تختهای خورده و با حداقل رای به مجلس راه پیدا کردهاند و در نتیجه اینطور در مقابل دولت صف آرایی میکنند و در پی عقدهگشایی هستند. درست است که مجلس مانع برخی اقدامات دولت شده است، نمونهها بسیار است از آنچه رئیس دولت پیشنهاد داد و در مجلس عکس آنها عمل شد. این نمونهها نشان میدهند که مجلس نه تنها همکاری لازم را نکرد بلکه مانع هم بود. برای نمونه در خصوص برجام دولت سعی داشت مذاکرات را پیش ببرد و به نتایجی برساند اما آنها اصرار کردند که اگر تا اسفند آمریکا به برجام بازنگردد، اجازه بازدیدها را به هیچ گروهی نخواهند داد. بنابراین اتفاقاتی که قرار بود سال گذشته تحقق یابد و از نتایج و برکات آن امسال برخوردار باشیم عملی نشد.
یکی از مسائل اساسی همین است که مجلس در اموری مانند برجام با دولت هم عقیده نبود، آیا چنین مجلسی آینده برجام و رفع تحریمها را نابود خواهد کرد؟
برخی از همین افراد باور دارند که مهم هم نیست اگر این نتایج در برجام محقق نشد. آنها یا باید بگویند که نمیخواهند با هیچ جایی ارتباط داشته باشند و یا اگر ارتباط میخواهند باید بپذیرند ارتباط نیازمند سعه صدر، عقلانیت، زیرکی خاص خود و کار کارشناسی عالمانه و عاقلانه است که در برخی از این عقاید تندرو نمیتوان آنها را یافــت. یکی از کارشناسان اقتصادی چنین بیان میکرد که یکـی از گلایههای اصلی مردم و دولت وجود بانکهایی است که به وظیفه بانکی خود عمل نمیکنند و این خود یکی از دلایل فشار بر مردم و افزایش تورم است. وی معتقد بود که اگر بخواهیم بانکها اصلاح شوند و از این طریق بتوانیم جلو مفاسد بانکی، سوءاستفاده از رانتها را بگیریم باید بانکها را در کشور به بانکهای جهان مرتبط کنیم و این سبب شفافیت است، چراکه هر اتفاقی بیفتد برملا میشود. بنابراین ما نمیتوانیم با همه دنیا قطع ارتباط کنیم و باید از بهترین روشی که همه دنیا در اداره کشور از آن بهره میبرند استفاده کنیم و این حق مردم کشور ما است. این برخوردهای نمایندگان هم روی مدیران اثر داشت و هم موجب ناامنی و اغتشاش در جامعه شد و بدتر از همه بدآموزی داشت، چرا برخورد چنین افرادی در مقام نمایندگی مجلس و گاهی حتی با لباس روحانیت که اخلاق و ادب انسانی را رعایت نکردند اثر منفی بر تنازعات در سطح جامعه خواهد داشت همانطور که پیامبر فرمودند:«مردم به روش حاکمان خود هستند.» در یکی از سالها به مناسبت روز مجلس که به حضور مقام معظم رهبری رسیده بودیم ایشان فرمودند:«مجلس به منزله ریل گذار است و دولت به منزله لکوموتیو ران به عنوان قطاری که قرار است از روی این ریل رد شوند.» پس این ریل باید قوی، دقیق و کارشناسی شده باشد، نه اینکه هر نماینده هر چه به ذهنش رسید را به عنوان طرحی که کارشناسی نشده و جوانب آن سنجیده نشده به امضای چند نفر دیگر هم درآورد به صحن آورد و از طرفی لوایح دولت خاک بخورد. در نتیجه از دست دادن همین فرصتهای یک سالــه، دو ساله و چهار ساله است که چهل سال فرصتهای ارزشمند از دست رفته است. مجلس جای تعقل است و نه احساسات، قوانین که در آن تصویب میشوند قرار است سالیان سال بر یک کشور حاکم شود.
آیا ناکافــی بودن اختیارات رئـیس جمهور را نیز جز دیگــر علل به نتیجه نرسیدن طرحها و برنامهها میدانید؟
در مناظره خود پیش از انتخابات در صــدا و سیما با حضور نایب رئــیس مجلس یازدهم هم گفتم که هر کسی رئیس جمهور باشد، چه مانند آقای هاشمی قدرتمند، چه مانند آقای خاتمی محبوب در داخل و در صحنههای بینالمللی، یا مانند احمدینژاد همراه با تمام نهادها و مجلس و بعدتر آقای روحانی همه از بسته بودن دستشان در تلاش بیشتر گله کردهاند. ممکن نیست همه روسای جمهور اشتباه کنند و این نشان میدهد که ایرادی اساسیتر وجود دارد، ایرادی که محدود به افراد خاص نمیشود. ما مسئولیت تمام امور اجرایی را به عهده رئیس جمهور میگذاریم در حالی که اختیارات وی متناسب با مسئولیت نیست که باید حتما در جریان اصلاح قانون اساسی اصلاح شود. در دوره دوم آقای احمدی نژاد زمانی که مجلس و دولت برخلاف دور اول در مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند، رهبری فرمودند که «باید به سوی اصلاح قانون اساسی حرکت کنیم.» زمان آن رسیده است و حتی دیر هم شده است. آزموده را آزمودن خطا است، ما امیدواریم که رئیس جمهور جدید موفق باشد اما این شرایط برای هر کسی که به ریاست دولت برسد جریان خواهد داشت و تنها با اصلاح ساختارها این مشکل برطرف خواهد شد.
آیا باور دارید با هماهنگی مجلس و دولت در دوره جدید از برخی تنازعات جلــوگیری شود و شاهد رفع مشکلاتی درکشور باشیم که در حال حاضر با انباشت آنها مواجه هستیم؟
ما امیدواریم و شعارها هم در این باب بسیار هستند، اما در واقعیت احتمال آن ضعیف است چرا که این مشکلات یک شبه ایجاد نشدهاند که یک شبه هم برطرف شوند. مشکلات در این 40 سال انباشته شدهاند و یک دولت نمیتواند معجزه کند. البته که ارتباط بین دولت و مجلس میتواند لااقل از ایجاد مشکلاتی جلوگیری کند در دوره آقای روحانی میان این دو قوه شاهد بودهایم و مانع از هدر رفت انرژی دولت و مجلس میشود البته اگر در جایی مانند مجلس انرژی در صورت عدم هدر رفت به درستی صرف شود. اگر باز هم نتوانند طور دیگری عمل کنند و یاری رسان دولت در حل مشکلات کشور باشند باید از کارشناسان و نظرات آنها بهره گیرند و به دنبال لوایحی بروند که دولت نیاز دارد. این شرایط نمیتواند ادامه داشته باشد. همانطور که میدانیدمجلس میتواند قانون سه فوریتی داشته باشد و در همان روز که آن را مطرح میکند تصویب هم بکند و یا به عنوان یک قانون دو فوریتی 48 ساعت بعد تصویب کند و یا قوانین عادی با فوریت داشته باشد تا در طول 15 روز یا یک ماه به نتیجه برسد در صورتی که تنظیم لوایح در دولت بسیار طولانی است و حدود چند ماه تا یک سال طول میکشد اما نمایندگان میتوانند به جای اینکه طرحهایی را که به ذهن خودشان میرسد بررسی کنند همان خواسته دولت را با کار کارشناسی دولت، مرکز پژوهشهای مجلس، اتاق بازرگانی و مجموعه فعالان اقتصادی کشور به صورت قانون درآورد که بسیار راهگشاتر است، چرا که از پشتوانه کارشناسی قویتری هم برخوردار هستند.