لغو تحریم ها اصلی ترین اولویت سیاست خارجی رئیسی است/برنامه اقتصادی پیشنهادی رئیسی برای ایران منطقی نیست | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۴
چشم انداز ریاست جمهوری رئیسی از نگاه اندیشکده های خارجی
اندیشکده روسی "والدی کلاب" با اشاره به این که انتخابات اخیر ریاست جمهوری نه برای انتخاب رئیس جمهوری که به منظور آماده سازی شرایط برای دوره ایجاد خلاء و جانشینی بود می نویسد:"رئیسی رئیس جمهوری تازه ایران ریاست کشوری را برعهده خواهد داشت که تحت تسلط نیروهای سیاسی محافظه کار به سر می برد و همین موضوع شرایطی متفاوت از وضعیت سال های گذشته را ایجاد می کند.

لغو تحریم ها اصلی ترین اولویت سیاست خارجی رئیسی است/برنامه اقتصادی پیشنهادی رئیسی برای ایران منطقی نیست

به گزارش سایت روزنو،رئیسی خود نماینده محافل محافظه کار افراطی است. دو سناریو از نظر آن چه ایران انجام خواهد داد (هنوز مشخص نیست که دولت بایدن قصد انجام چه کاری را دارد) قابل تصور است: یکی آشتی و مصالحه محدود و دیگری مقابله.

در اولین گزینه بازگشت به توافق هسته ای و بهبود روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس از سوی ایران در دستور کار خواهد بود. رئیسی تاکید کرده که منطبق با نظر مقام عالی رهبری موافق احیای توافق هسته ای است. برای ایران البته لغو تحریم ها پیش شرط اصلی برای توافق است نه نتیجه آن.

به دلیل اوضاع نابسامان اقتصادی ایران توافق هسته ای و لغو تحریم ها باید اصلی ترین اولویت سیاست خارجی رئیسی باشند: کاهش مشکلات اقتصادی ایران از بسیاری جهات کلید حل مشکلات سیاسی داخلی آن کشور است.

درست مانند روحانی، رئیسی بر بهبود روابط ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس تاکید خواهد داشت. لحن رئیسی در کنفرانس مطبوعاتی درباره بهبود رابطه با ریاض سازنده بود اگرچه دستیابی به این هدف به دلیل حمایت ایران از گروه های شبه نظامی شیعه و برنامه موشکی آن کشور پیچیده است.

رئیسی اما مذاکره درباره برنامه موشکی ایران را رد کرد امری که نمادی از اجماع دیرینه حاکمیت ایران در مورد این فرض امنیتی است: آن که قدرت نظامی مهم ترین اهرم برای مهار مخالفان منطقه ای ایران به طور عمده اسرائیل و عربستان سعودی است.

اما چه چیزی دولت رئیسی را از دولت روحانی متمایز می کند؟ رئیسی به طور کامل مورد حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. مجلس و قوه قضائیه اکنون در دست محافظه کاران هستند و محافظه کاران (اصولگرایان) در ایران بر همه نهادهای قدرت مسلط هستند. شرایط کنونی یکپارچه تر از شرایط دوره روحانی است. تیم رئیسی دست بازتری خواهد داشت و آزادانه تر عمل خواهد کرد.

پس از خروج امریکا در دوره ترامپ از برجام، ایران روابط اقتصادی خوب را با تعدادی از کشورهای خاورمیانه و ترکیه دنبال کرد. خط میانه روانه روحانی و ظریف وزیر خارجه او اما نفع ملموسی به همراه نداشت. دولت روحانی از دو طرف تحت فشار بود.

از یک سو، به گفته ظریف از طرف ساختارهای نظامی که سیاست ایران را تعیین و اجرا می کردند و وزارت امور خارجه منزوی و مهار شد . از سوی دیگر، ترامپ از برجام خارج شد و اتحادیه اروپا نه تنها نتوانست در برابر سیاست فشار حداکثری ترامپ مقاومت کند بلکه ایران را به ایفای نقش برای ایجاد بی ثباتی در منطقه متهم کرد در حالی که در همان زمان بسیاری باور داشتند که بی ثباتی در منطقه از طریق فروش اسلحه از سوی غرب به عربستان سعودی و امارات و تعمیق بحران در یمن افزایش یافته است.

در نتیجه، اگر رئیسی بتواند توافق هسته ای را احیا کند که منجر به لغو تحریم های بین المللی شود روند برای بهبود روابط ایران با کشورهای خلیج فارس تسهیل خواهد شد. سناریوی دوم احتمال در پیش گرفتن سیاست تهاجمی از سوی رئیسی است. رئیسی پیش تر از اقدامات امریکا و اروپایی ها انتقاد کرده بود.

اظهارات تند از سوی او می تواند منجر به افزایش بی ثباتی شود. پرسش دیگر آن است که امریکا واقعا تا چه اندازه می خواهد گفتگویی سازنده با ایران داشته باشد. بایدن سیاست ترامپ در قبال ایران را محکوم کرد اما به نظر نمی رسد برای بازگشت توافق هسته ای عجله ای داشته باشد و حملات هوایی را علیه گروه های مورد حمایت ایران در سوریه و عراق انجام داده و این افزایش فشار، روابط امریکا با ایران را بیش تر متشنج خواهد کرد.

البته این موضوع می تواند اقدامی نمایشی برای تقویت موضع امریکا در مذاکره برای چانه زنی باشد. هم چنین، شاید ایران از طریق گروه های نیابتی خود در کشورهای مختلف بازی مشابهی را انجام دهد که هنوز مشخص نیست. در هر حال، اولویت اصلی سیاست داخلی رئیسی بهبود سطح زندگی مردم، افزایش درآمد و تلاش برای خروج از بحران خواهد بود و این کار بسیار دشواری است. حتی در صورت لغو تحریم ها، نمی توان انتظار حل مشکلات در کوتاه مدت را داشت".

این اندیشکده روسی نزدیک به "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری روسیه می افزاید:"رئیسی مشابه روحانی نیست. او نشان داد آماده گفتگو با غرب است اما آماده دیدار با بایدن نیست. با این وجود، او خواستار همزیستی مسالمت آمیز در صورت لغو تحریم ها از سوی امریکاست.

در مورد امریکا، آن کشور شدیدا درگیر سیاست داخلی است. هم چنین، اظهارات و نوشته های هیستریک در مطبوعات امریکایی به تهدیدهای متوجه از جانب چین و روسیه اشاره دارند. در مورد پیروزی رئیسی در مطبوعات غربی چندان نوشته نشد.

هیچ یک از رهبران اروپایی به رئیسی تبریک نگفتند. "جوزف بورل" نماینده اتحادیه اروپا در امور سیاست خارجی در نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل در تاریخ 21 ژوئن تنها به طور مختصر به نتیجه انتخابات در ایران اشاره داشت و ابراز امیدواری کرد که دولت تازه ایران متعهد به احیای برجام باشد. بورل تاکید کرد که این امر هدف رابطه اتحادیه اروپا با ایران است. نمایندگان پارلمان اروپا اما می دانند که ظریف و تیم او را به زودی از دست خواهند داد".

این اندیشکده در ادامه می افزاید:"تقریبا 19 میلیون نفر به رئیسی رای دادند. او بیش تر در شهرهای قم و مشهد رای کسب کرد. در تهران میزان مشارکت بسیار پایین بود. نهادهای صاحب قدرت برای کسب اطمینان از پیروزی رئیسی سخت تلاش کردند و احمدی نژاد، اسحاق جهانگیری و علی لاریجانی را رد صلاحیت کردند.

ترس نهادهای انتصابی از احتمال برد لاریجانی در دور دوم انتخابات در برابر رئیسی بود به همین خاطر، او رد صلاحیت شد. لاریجانی در صورت تایید صلاحیت از شانس خوبی برخوردار بود. آنان که به رئیسی رای دادند نه به مقام ریاست جمهوری بلکه به نقش او در شرایط ایجاد خلاء قریب الوقوع در ایران رای دادند.

جالب این که ستاد رئیسی با افراد مخالف او مانند "احمد زیدآبادی" که پیش تر هفت سال زندانی بود تماس تلفنی گرفته اند و از آنان خواسته اند پیشنهادهایی برای خروج کشور از بحران ارائه دهند. آیا این تنها ژستی پوپولیستی بوده است؟

هنوز مشخص نیست اما تیم رئیسی وعده همکاری بیش تر با صاحب نظران را داده است. ممکن است برخی از سیاستمداران اصلاح طلب که مهارت مذاکره را در دوره مذاکرات هسته ای منتهی به برجام کسب کرده اند تحت عنوان رئیسی – عراقچی به فعالیت خود ادامه دهند. یک سال پیش، محافظه کاران افراطی در ایران شعار "آشتی ملی" را مطرح کردند این امیدواری وجود دارد که آنان به این شعار پایبند باشند".

همچنین اندیشکده امریکایی "شورای آتلانتیک" در مقاله ای تحلیلی برنامه اقتصادی پیشنهادی رئیسی را برای ایران غیر منطقی خوانده و می نویسد:"بزرگترین چالش پیش روی رئیسی مشکلات اقتصادی رو به رشد ایران است.

برنامه رئیسی را می توان در چند مورد عمده خلاصه کرد: ارائه وام با بهره کم به خانواده های فقیر در دهک های پایین، توزیع درآمد، افزایش یارانه دولت برای بخش بهداشت و درمان و کاستن از بار هزینه های پزشکی و درمانی که بر دوش خانوارها سنگینی می کند، ساخت چهار میلیون خانه، ایجاد چهار میلیون شغل، اولویت قائل شدن برای افراد کم درآمد، فارغ التحصیلان و کاهش هزینه اجاره بها از 50 به 30 درصد.

اگرچه این سیاست ها ممکن است روی کاغذ خوب و مثبت به نظر برسند اما واقعیت آن است که بعید به نظر می رسد قابل دستیابی باشند. وعده ساخت چهار میلیون خانه یادآور سیاست مشابه دوره احمدی نژاد معروف به پروژه مسکن مهر است.

دولت روحانی این طرح را عامل اصلی افزایش نرخ تورم دانست چرا که بانک مرکزی مجبور شد پول بیش تری برای پرداخت هزینه این پروژه چاپ کند. در نتیجه، بعید به نظر می رسد رئیسی بتواند وعده خود را در مورد ساخت چهار میلیون خانه طی چهار سال آینده عملی کند.

برخی از سیاست های اقتصادی رئیسی نه تنها غیر واقع بینانه بلکه در تضاد با یکدیگر هستند. دولت ایران برای تحقق وعده های ذکر شده باید بودجه کافی را از طریق فروش اوراق قرضه دولتی، درآمدهای نفتی و یا درآمد مالیاتی کسب کند.

رئیسی در برنامه خود اشاره نکرده که قصد دارد از فروش اوراق قرضه دولتی در بازار سهام برای کدام صنایع استفاده کند. فروش اوراق قرضه دولتی طبق برنامه بودجه مارس 2021 تنها 15 درصد از درآمدهای دولت را پوشش می دهد و منبعی قابل اتکا برای تامین نیاز به منظور تحقق اهداف بلندپروزانه رئیسی نیست.

از سوی دیگر، اگر هدف رئیسی استفاده از درآمد نفت برای تامین بودجه مورد نیاز برای دستیابی به اهداف ذکر شده است این با هدف کاهش وابستگی ایران به درآمد نفتی در تضاد است. از سوی دیگر، در زمینه درآمدهای مالیاتی، رئیسی قصد دارد مالیات شرکت های تولیدی را کاهش داده و مالیات فعالیت های سوداگرانه را افزایش دهد.

با این وجود، بدون ایجاد زیرساخت مناسب در بازار بورس اوراق بهادار و سیستم مالیاتی بهینه برای شناسایی فعالیت های سوداگرانه بعید است که رئیسی بتواند درآمد مالیاتی قابل توجهی برای پروژه های وعده داده شده اش کسب کند. اگر رئیسی نتواند بودجه مورد نیاز برای اجرای برنامه اقتصادی اش را تامین کند دچار کسری بودجه خواهد شد.

در هر صورت سیاست های انبساطی پولی و مالی دولت او باعث افزایش نرخ تورم خواهند شد. افزایش هزینه های دولت، کار رئیسی را در تحقق نرخ تورم تک رقمی اگر نگوییم غیر ممکن که دشوارتر می سازد.

اهداف اقتصادی رئیسی فاقد یک برنامه دقیق است و به چالش های اساسی در اقتصاد ایران نمی پردازد. اما با برقراری احتمالی آرامش خاطر بیش تر در ایران با سرعت گیری روند واکسیناسیون علیه کرونا، احتمال احیای توافق هسته ای و رفع تحریم های امریکا این كشور احتمالاً در آینده وضعیت اقتصادی بهتری را در مقایسه با امروز تجربه خواهد کرد".

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز