واکنش کاپیتان تیم ملی به تمدید قرارداد اسکوچیچ
احسان حاج صفی از مهمترین بازیکنان تیم ملی در مسیر راهیابی به مرحله نهایی جام جهانی بود که در گفتگویی در مورد اتفاقاتی که منجر به موفقیت تیم ملی شد، صحبت کرده است.
به گزارش روزنو، او همچنین در صحبتهایش به این موضوع اشاره میکند که انتظار داشته زودتر از اینها قرارداد اسکوچیچ امضا شود و به مسائل پراهمیت دیگری نیز اشاره کرده که گزیده آنها را در ادامه میخوانید.
ایران در چهار بازی به پیروزی دست پیدا کرد و الان که بردیم شاید ساده به نظر بیاید، زمانی که برای مسابقات میرفتیم، استرس زیادی در میان اهالی فوتبال حاکم بود.
دور رفت امتیازات خیلی ساده ای را از دست دادیم. حالا اصلا کاری به این نداریم که مربی چه کسی بود. اشتباهاتی داشتیم و امتیازات بازیها را خیلی ساده از دست دادیم. بازی با بحرین حتی میتوانستیم برنده بازی باشیم، اما شانس نداشتیم. حتی خود من یک تک به تک خراب کردم و حتی اگر ضربه من گل میشد، میتوانستیم برنده از بازی بیرون بیاییم، اما شانس نداشتیم.
روی اشتباه خودمان یک گل خوردیم و تقریبا نود دقیقه حمله کردیم ولی توپهایمان به گل نرفت. بازی با عراق هم مشکلاتی بود و شانس باز هم با ما نبود. امتیازات خیلی ساده ای را از دست دادیم. واقعا شرایط برای صعود خیلی سخت شد.
امیدوار بودیم اینها در مرحله برگشت بیایند به ایران و مقابل تماشاگران ما بازی کنند. ولی ویروس کرونا آمد و همه چیز را به هم ریخت. شانس گرفتن میزبانی هم داشتیم ولی به دلایلی نشد.
با بچهها جلسه گذاشتیم و هم قسم شدیم
بخش بعدی صحبتهای حاج صفی به حضور ایران در بحرین اختصاص داشت و گفت:. در آن گرمای ۵۰ درجه قبل از بازیها جلسه ای با بچههای تیم داشتیم و هم قسم شدیم تا مقابل عراق و بحرین که به مردم و پرچم ایران بی احترامیکردند، نتیجه بگیریم؛ حتی به بازیکنان تیم ملی هم بی احترامیهایی شد که نمیتوانستیم به راحتی از اینها عبور کنیم. در آن جلسه هم قسم شدیم و همه پشت هم بودیم. البته بحث انتقام نبود که بخواهیم احساسی بازی کنیم،
ولی واقعا هم قسم شده بودیم که برویم و از این پرچم دفاع کنیم؛ برویم و مردم ایران را خوشحال کنیم. خدا را شکر جلسه خیلی خوب پیش رفت و همه یکدل بودیم. دنبال این بود که هر چهار بازی را ببریم. حتی به فکر یک مساوی هم نبودیم که مثلا سه برد بیاوریم و یک مساوی تا به عنوان تیم دوم صعود کنیم.
میخواستیم هر طور شده به عنوان تیم اول صعود کنیم؛ چون لیاقتش را داشتیم تا با اختلاف امتیاز بالا هم صعود کنیم. ولی خب مشکلاتی هم در دنیا پیش آمد که نشد.
اما هم قسم شدیم که این چهار بازی را هر طور شده ۱۲ امتیاز بگیریم و صعود کنیم. بازی اول خوب نبودیم ولی بازی به بازی بهتر شدیم و هر بازی دو سه تا زدیم. به کامبوج هم ۱۰ گل زدیم. عراق را هم میتوانستیم با اختلاف ببریم و عراق شانس آورد که سه تایی نشد، چون نیمه دوم موقعیتهای خیلی خوبی داشتیم. واقعا فقط به عشق مردم ایران به زمین رفتیم تا خوشحالشان کنیم.
چرا در دور رفت این فضای هم قسم شدن وجود نداشت. در واقع چه شرایطی در آن برهه وجود داشت؟
مهم ترین دلیل این اتفاق را مربی میدانم که تمرکزی که باید به تیم میداد را نمیداد. دوست ندارم خیلی زیاد در این مورد صحبت کنم.
موضوعی مطرح بود که نسل بسیار خوبی داریم و به نوعی در برخی نظرات بیشتر روی این موضوع مانور داده میشد. اما به هر حال باید در مورد نقش کادر فنی هم صحبت کرد که حالا قرار است همکاری اش ادامه پیدا کند.
من فکر میکنم بهترین گزینه را انتخاب کردند. در آن زمان من تراکتور بودم و با چند نفر که صحبت کردم، میگفتند اسکوچیچ از لحاظ فنی واقعا خوب است؛ خیلیها این موضوع را میگفتند و میگفتند وقتی از نزدیک با او کار کنی، متوجه میشوی.
واقعا هم اسکوچیچ از نظر فنی خیلی خوب است و مربی کاربلدی است. من همان موقع که یک اردو با ایشان کار کردم، از او حمایت کردم. چون مربی خیلی خوبی است و با جان و دل کار میکند که این تیم نتیجه میگیرد. جلسات زیادی با هم داشتیم و میگفت صد در صد من این تیم را درست میکنم و نمیگذارم مثل دور رفت باشد که بی نظم و بی برنامه باشیم. میگفت شک نکنید ما از این گروه صعود میکنیم.
مصاحبههای اول من هم که از ایشان حمایت کردم، چون دیدم که چطور زحمت میکشند و کادری هم دارند کادر بسیار خوبی است.
آقایهاشمیان، آقا کریم و بقیه مربیان تیم. بالاخره خود آقایهاشمیان چند سال در کلاس اول اروپا بازی کرده و کلاسهای مربیگری را هم رفته است. از لحاظ دانش آقایهاشمیان خوب هستند. بعد هم آقا کریم اضافه شد که از لحاظ فنی شناخته شده است. همه او را میشناسند و نیازی به صحبت در مورد ایشان نیست.
شما زمانی هم با کریم باقری همبازی بوده اید؟
بله من زمانی که ایشان در تیم ملی بودند با آقا کریم هم تیمیبودم و در پرسپولیس هم که بودند مقابل ایشان بازی کردم. آقا کریم نیازی به تعریف کردن ندارند و فکر میکنم بهترین گزینه بودند که در اردوی آخر اضافه شدند. کادر بسیار خوبی داشتیم که در کنار هم تیم خوبی تشکیل دادیم و ثمره اش را هم بردیم و همه لذت بردند. خوشحالیم که توانستیم مردم را خوشحال کنیم.
بازگشت به دفاع چپ برایت چه حسی دارد. دوست داری در میانه میدان بازی کنی یا در پست دفاع چپ؟
من برایم فرق نمیکند؛ چه دفاع چپ باشم، چه وینگر چپ و چههافبک؛ برایم فرقی ندارد و هر سه پست را بازی کرده ام. هر جا مربی به من نیاز داشته باشد بازی میکنم. دوست دارم در اختیار تیم باشم و تا جایی که میتوانم زحمت بکشم. واقعا برایم فرقی نمیکند. حتی اگر مربی تشخیص بدهد که روی نیمکت بنشینم، مشکلی ندارم و تیمم را حمایت و تشویق میکنم تا تیم ملی موفق باشد.
پاس گل سرنوشت ساز ایران در مقدماتی جام جهانی را در پستی دادی که این سالها کمتر در آن بازی کردی. برای تو بازگشت به دفاع چپ چه حسی دارد؟
درباره پاس گل هم، عراق از همان اول دفاع میکرد. خیلی سخت بود که نیمه اول گل بزنیم. یک صحنه بین دفاع راست وهافبک راستشان یک ناهماهنگی بینشان به وجود آمد و من دیدم یک فاصله ای افتاد؛ از آن گوشه یک فرار زدم و علی [قلی زاده] هم که متخصص این پاسها است و من را دید و فکر کنم طارق [همام] بود؛ کسی که تا آخر با من آمد.
واقعا فضا نبود که پاس بدهم فقط یک فاصله بین دو پای او دیدم که میخواهد پا بیاندازد؛ با خودم گفتم باید از بین پای او پاس بدهم که برسد به سردار. سردار را هم از قبل دیده بودم و یک پاس آرام دادم که برسد به سردار. گفتم پاس محکم بدهم رد میشود و یک پاس کنترل شده بود که برسد به سردار و او هم متخصص ضربات آخر است و یک گل قشنگ زد که نیاز به تعریف ندارد.
آن لحظهای که تو پاس را فرستادی، گل را از زاویه خودت دیدی. تو مطمئن بودی توپ گل میشود؟
من فقط ترس این را داشتم که دروازه بان نیاید توپ را قطع کند. چون اگر دروازهبان باهوشی بود، میآمد این توپ را قطع میکرد. من فقط یک راه داشتم و آن هم پاس بود چون اگر سر توپ میزدم نفرات بعدی عراق میرسیدند و توپ را میگرفتند یا یک جورهایی کنترل میکردند تا نفرات بعدی برسند.
اگر یک گلر باهوش میآمد و مسیر توپ را میبست اما جوری که پاس دادم نتوانست بیاید و میدانستم سردار فقط با یک ضربه میتواند گل را بزند. چون اگر استپ میکرد دروازهبان توپ را میگرفت. سردار هم که متخصص این ضربات است و انقدر قشنگ زد که توپ گل شد.
روز دوشنبه هم مشخص شد که قرار است با اسکوچیچ ادامه دهیم. ما رفتیم مرحله بعد و من احساس میکنم که ما شانس خوبی برای صعود داریم و با هر قرعه کشی شانسمان بالاست و میتوانیم صعود کنیم.
یک صحبتهایی درباره ماندن یا نماندن آقای اسکوچیچ بود. من امیدوار بودم که زودتر از اینها قرارداد آقای اسکوچیچ را تمدید کنند. چون بهترین نتایج را در تاریخ تیم ملی گرفتند و ۷ بازی ۷ برد کسب کردند و به نظرم دلیلی نبود که فدراسیون فوتبال با احترام بخواهند درباره گزینه دیگری فکر کنند.
چون بهترین نتیجه ۷ بازی ۷ برد است؛ مقابل تیمهای مختلف که ضعیف هم نبودند از جمله بحرین و عراق که بعد از چند سال هر دو را بردیم. من انتظار داشتند زودتر از اینها و بعد از بازی عراق سریع خبر ادامه کار و تمدید با آقای اسکوچیچ برای دور نهایی را بدهند.
خداراشکر فکر کنم در حال حاضر آقای اسکوچیچ بهترین گزینه بودند و دیگر یک جورهایی تیم ملی و نقاط ضعف و قوتش را میشناسند و اگر مربی جدیدی بیاورند زمان زیادی میبرد تا با تیم ملی آشنا شود و خدایی نکرده شاید مشکلات دیگری به وجود میآمد. به هر تبریک میگویم و حس میکنم میتوانیم با ایشان به جام جهانی صعود و مردم را دوباره خوشحال کنیم.
که اگر این اتفاق بیفتد میشود سومین جام جهانی متوالی تو. میخواستم نظرت را بدانم که به نظرت مرحله نهایی متمرکز باشد بهتر است یا عادی؟
فکر کنم متمرکز میشود دیگر؟ به نظرم رفت و برگشتی باشد بهتر است و امیدوارم تا آن موقع واکسنها زده شود چون ما دلتنگ هواداران هستیم که در ورزشگاه آزادی آنها را ببینیم. امیدوارم متمرکز نشود و رفت و برگشت باشد و تیمها بیایند در آزادی. بازی در ورزشگاه آزادی با تماشاگران حس و حال دیگری دارد و انشالله اینطوری پیش برود.
حالا بالاخره مثل بحرین که میخواستند سود ببرند، شاید در گروه عربستان بیفتیم. چون عربستان ممکن است چنین میزبانی ای را بتواند بگیرد. امیدوارم فدراسیون هم زورش را بزند که چنین کاری انجام نشود و تیمهای دیگری مثل عربستان به هدفشان نرسند.
درباره لژیونرهای تیم ملی چه نظری داری؟
لژیونرهای ایران همه در تیمهای خیلی خوب بازی میکنند و خداراشکر سرحال هستند و یک جورهایی مربی تیم ملی مانده که کدام ۱۱ نفر را بگذارد. ۱۱ بازیکن در ترکیب اصلی قرار میگیرند و ۱۱ بازیکن بیرون هستند که شاید حتی از ۱۱ بازیکن اصلی قوی تر باشند.
باید قبول کنیم که این دوره از بازیهای یورو، با کیفیت ترین بازیهای جام ملتهای اروپا هستند و چیزی که میبینیم در تیمهای شگفتی سازی همچون دانمارک، ایتالیا و جمهوری چک بازیکنان با یک حس و حال خیلی فوق العاده ای در زمین حضور پیدا میکنند.
با توجه به این موضوع چقدر مهم است که بازیکنی که در تیم ملی حضور پیدا میکند، چه به عنوان بازیکن اصلی و چه به عنوان بازیکن ذخیره تمام قلبش را برای تیم ملی بگذارد؟
متاسفانه تا الان موفق به دیدن بازیها نشده ام اما در تیم ملی ما هم هیچ فرقی نمیکند که چه کسی بازی میکند؛ مهم این است که تیم ملی نتیجه بگیرد. هیچ تفاوتی هم ندارد که یک بازیکن روی نیمکت است یا روی سکوهاست. تیم ما یکدل بود و همه به این فکر بودیم که تیم نتیجه بگیرد و حضور در زمین برایمان مهم نبود. حتی بازیکنی که به عنوان ذخیره به میدان میرفت هم با جان و دل بازی میکرد.
فرقی هم نمیکرد که یک دقیقه بازی کند یا ۲۰ دقیقه. خدا را شکر در تیم ملی از آن دسته بازیکنانی نداشتیم و نداریم که بخواهند کم کاری کنند یا به این اعتراض داشته باشد که چرا فیکس نبودند. هیچ گاه هم فکر نمیکنم چنین بازیکنی در تیم ملی داشته باشیم؛ چون همه اولین فکرشان این است که تیم ملی نتیجه بگیرد و بعد منافع دیگر مطرح است.
من به عنوان کاپیتان مثل بقیه نفراتی که پیش از من بودند، مثل آقا مسعود و آقا اشکان و آقا جواد اجازه چنین کاری را هم نمیدهم. آن زمان میدیدم که کاپیتانها چگونه از تیم حمایت میکنند و الان هم این وظیفه به عهده من هست که نگذارم تیم چنین شرایطی پیدا کند.
در باشگاه شاید ناراحتی از بازی نکردن وجود داشته باشد اما در تیم ملی چنین اجازه ای را نمیدهیم که کسی بخواهد ناراحت باشد یا به قول ما قیافه اش را کج کند.
یک سوال هم در مورد بازیهای ملی ات؛ الان تعداد بازیهایت با سید جلال حسینی مساوی است یا یک بازی بیشتر از او داری؟
من ۱۱۵ بازی ملی انجام داده ام.
فکر میکنی تعداد بازیهای ملی ات تا چه عددی بالا برود؟
ما پیش از این هم صحبت کرده ایم و من اصلا به فکر این نیستم که چند بازی ملی باید انجام دهم تا به سید جلال یا جواد نکونام برسم. واقعا به فکر رکورد زدن نیستم.
مربی تیم اگر بگوید برو برای تیم ملی بازی کن، میروم و بازی میکنم و اگر بگوید روی نیمکت بنشین، میروم و برای تیم ملی دعا میکنم. تا آنجایی که بتوانم به تیم ملی کمک کنم، صد در صد هستم. ولی جایی که احساس کنم که نمیتوانم و مربی من را نمیخواهد همان جا استپ میکنم و خداحافظی میکنم.
میخواستیم در مورد سپاهان و پرسپولیس هم برایمان صحبت کنی. ۶ هفته به پایان مسابقات باقی مانده و همه بازی هم سخت هستند.
هر چه به پایان بازیها نزدیک تر میشویم، بازیها سخت تر میشود. البته برای تیمیکه میخواهد قهرمان شود از اول فصل تا آخر فصل هیچ بازی راحتی وجود ندارد. اتفاقا هر موقع فکر کنی که یک بازی راحت است در آن به مشکل میخوری؛ شاید بعضیها فکر کنند که بازی با تیمهای وسط جدول و ته جدول راحت است اما به نظر من این بازیها سخت ترین بازیها هستند. تیمیکه میخواهد قهرمان شود نباید به این موضوعات توجه کند که حریفش ته جدول است یا میانه جدول.
اتفاقا سپاهان در بازی رفت مقابل ماشین سازیِ ته جدول مساوی کرده بود.
بله همین طور است. خیلیها تصور میکردند که سپاهان آن بازی را به راحتی میبرد اما دیدید که نتیجه مساوی شد. یا تیم نفت مسجد سلیمان که همه دیدند چه تیم خوبی بود و یک مساوی از ما گرفت. هر چه هم که به هفتههای پایانی نزدیک تر میشویم بازیها سخت تر میشود.
ما هم این تمرکز را در هر بازی داریم و انشالله که بازی به بازی پیروز شویم و برویم جلو. حالا یک رقابتی هم هست و امیدوارم که هر تیمیکه خوب بازی میکند به حق اش برسد. ما تلاشمان را میکنیم و بقیه اش دست آن بالایی است که تصمیم میگیرد.