
چرا يك بارهم سياست تابع اقتصاد نميشود؟
موجودیت هر جامعه در گرو چند فاکتور ازجمله میزان مشارکت مدنی و حافظه تاریخی آن در برخورد در موضوعات و مسائلیست که شاید برخی از آنها پیش از این نیز رخ داده و محل درس گرفتن جامعه شده است، ولی اینکه آیا در برخورد بعدی با موضوع تکراری که شاید تنها شکلش عوض شده جامعه چه واکنشی نشان میدهد به همان فاکتور تیزهوشی و حافظه تاریخی بازمیگردد، شاید از انتخابات مجلس در سال 98 میشد فضای سرد ولی ملتهب انتخابات ریاستجمهوری 1400 را پیشبینی کرد و برای آن چارهای اندیشید؛ چیزی که تا امروز کمتر رخ داده و اگر هم فرصتی بوده تا امروز سوخته و تنها یک هفته دیگر برایش زمان باقی مانده، اینکه آیا در این مدت زمان کم شاهد تحولی خواهیم بود تا میزان مشارکت مردم در انتخابات افزایش پیدا کند و اینکه عملکرد کاندیداها چه اثری بر میل مردم به حضور در صحنه خواهد داشت از جمله مواردی است که بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران بر آن تاکید دارند. در این راستابا اشرف بروجردی، فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو :ارزیابی شما از مناظرات انتخاباتی تاکنون چگونه است و اساسا این مناظرات در تراز نظام جمهوری اسلامی قرار دارد؟
در مورد فضای کلی انتخابات در این مقطع وقتی نگاه میکنیم میبینیم که جامعه واکنشی نسبت به انتخابات ندارد و جو سرد و بیروحی برآن حاکم است و اینطور نیست که مردم شور و شوق انتخابات داشته باشند و از یکدیگر بپرسند و جویای این باشند که به چه کسی رای باید بدهدند. در مورد مناظرات هم باید بگویم جز اینکه هر کس بخواهد برای خودش فضایی ایجاد کند چیزی دیگری دیده نمیشود و بحثهای تخصصی اساسا مطرح نیست. البته آقای همتی بهخاطر اینکه اقتصاددان است مواردی را مطرح میکند و آقای رضایی هم که مدعیست اقتصاددان است بحث راهکار اقتصادی را در حد دادن یک یارانه 10 برابری طرح و توجیه کرده است که چندان منطقی و عملی به نظر نمیرسد و اینگونه عمل نکرده که فکر کنیم راهکاری برای حل معضلات جامعه داده است. مباحث دیگری هم که مطرح میکند بحثهای عام است که همه میدانند. من که نه اقتصاددانم و نه تخصصی در این زمینه دارم میفهمم مشکل جامعه و بحث اقتصاد ما از بیکاری، بسته بودن کارخانهها و مسائلی از این دست است؛ چیزی که مهم است علتیابی این مسائل است اما وقتی مناظرات را میبینیم هیچیک از آقایان جز اندکی از مباحث آقای همتی به موضوعات مهمی همچون تحریم و کرونا اشارهای نکردهاند.
مشکلات اساسی امروز جامعه که در مناظرات به آنها کمتر پرداخته شده است، کدام هستند؟
موضوع مهم امروز ما بحث تحریم به معنای اخص کلمه است، که اگر کسی درک درستی از جامعه داشته باشد این موضوع را متوجه میشود که تا زمانی که این موضوع حلوفصل نشود این امکان وجود ندارد که رشد اقتصادی برای ما حاصل شود. نکته دیگر بحث سرمایهگذاری خارجیها در داخل کشور است، که به نظر من همین سخنانی که در مناظرات به آن اشاره میشود، خود تخریبکننده اعتماد خارجیها برای سرمایهگذاری است، زیرا با این سخنان آن فرد یا گروه احساس میکند در اینجا چیزی به اسم ثبات سیاسی وجود ندارد و این گونه نیست که امنیتی برای وی فراهم باشد و بخواهد به عنوان مثال کارخانهای را راهاندازی کند یا احیانا در عرصههای مختلف بخواهد سرمایهای را جاری کند. بنابراین آن شخص احساس میکند که در ایران شرایط سیاسی- اجتماعی متغیر است و با مسئول شدن هرکسی در قوه مجریه تمام رویکردها تغییر میکند. به یاد دارم در زمان دولت اصلاحات در معاونت اجتماعی وزارت کشور مشغول اجرای پروژهای با همکاری بانک جهانی بودیم تحتعنوان«صندوقهای محلی»، که هدف آن رشد روستاها و اعلام نیاز از سوی خود مردم بود. در اوایل این طرح شاهد همکاری و فعالیت بسیار خوبی از سوی بانک جهانی بودیم ولی در ایامی که به پایان دولت نزدیک میشدیم طرف بانک جهانی از تبوتاب اولیه افتاد و منفعل عمل میکرد. وقتی علت را جویا شدیم گفتندما نمیدانیم رئیسجمهور بعدی در کشور شما چه کسی است و چه واکنشی در مقابل این طرح خواهد داشت؛ آیا آن را ادامه میدهد یا متوقف میکند، برای همین تا مشخص شدن رئیسجمهور بعدی ریسک نمیکنیم و جایی سرمایهگذاری نمیکنیم که مطمئن نیستیم سیاست حاکم پیش میرود یا خیر! متاسفانه این عدمثبات مشکلی است که به شکل ریشهای سالهاست که وجود دارد و باید برای آن هم چارهای یافت نشده تا با تغییرات در سیاست طرحهای اقتصادی، که منفعت آن برای مردم است، تغییر نکند.
جای چه اشخاصی را در مناظرات و به شکل کلی انتخابات خالی میبینید و حضور این افراد چه اثری بر مشارکت مردم داشت؟
باز رجوع میکنم به صحبتهای آقای همتی که یکبار مطرح کرد همیشه اقتصاد تابع سیاست بوده ولی یکبار تجربه کنیم که سیاست تابع اقتصاد شود، یعنی در بحث حلوفصل مشکلات و نیازهای مردم اقتصاد محوریت داشته باشد که متاسفانه چنین چیزی نیست و طبیعتا وقتی نیست، اگر هم کسی بخواهد پای صندوق رای بیاید به عنوان مثال یک کارمند دولت احساس میکند که آمدنش صرفا بهمثابه این است که مُهری در شناسنامهاش خورده باشد تا فردا به مشکلی برنخورد ولی احساس نمیکند شرکتش در انتخابات یک وظیفه ملی است. حال از بعد شرعیاش بماند که به تعبیر حضرت آیتا... سیستانی در اسلام بحث انتخابات به شکل جداگانه نیامده، بحث دولت عدل و دولت ظلم آمده است که هرجا بتوانیم کمک کنیم که دولتی عدالتپیشه بقا پیدا کند باید در صحنه باشیم. همچنین از حضرت علی (ع) هم مصداق میآورد که فرمودهاند افراد حمایتکننده از کسی باشند که میخواهد عدالت را برقرار کند اگر عدالت را برقرار نمیکرد شما شرعا نمیتوانید از آن دولت یا حکومت حمایت کنید. در شرایط امروز جامعه هم بهخصوص در عدمتوازن بین نیروهای موجود یا به عبارتی کاندیداهای پنج به دو همانطور هم که رهبری فرمودند اجحاف شده است. بالاخره جای اشخاصی مثل آقایان جهانگیری یا حتی لاریجانی که از ابتدای انقلاب اسلامی این همه خدمات داشتهاند خالی است.