به روز شده در: ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۳
کد خبر: ۴۷۸۲۶
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۹ - ۱۴ دی ۱۳۹۲

نا گفته های گلشن از فساد در سازمان میراث فرهنگی تا شایعه درباره حجت و بهشتی

روزنو :روزنو- پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دولت یازدهم مانند دیگر بخش‌های این سازمان افرادی را به کار گرفت تا شاید مشکلات ایجادشده را به‌دنبال آسیب‌هایی که مدیریت‌های گذشته به این سازمان و بخش‌های مختلف آن وارد کرده بودند، جبران کند.
جلیل گلشن بافقی با مدرک کارشناسی ارشد در رشته‌ی باستان‌شناسی و تجربیاتی که از سال‌های 1361 تا 1366 با مدیریت در موزه‌ی ایران باستان داشت. او همچنین مدیر اداره‌ی میراث فرهنگی استان تهران از سال 1361 تا 1371 بود و در دولت یازدهم ریاست پژوهشگاه سازمان را برعهده گرفت.

او از حدود سال 1371 تا 1383 معاون پژوهشی سازمان میراث فرهنگی بود، پستی که اکنون در ابعاد بزرگ‌تر و توسعه‌یافته‌تر، بار دیگر به او سپرده شده است. گلشن یک سال نیز مدیرکل باستان‌شناسی سازمان میراث فرهنگی و همچنین مدیرکل محوطه‌ها و بناهای تاریخی و مدیرکل اموال فرهنگی و تاریخی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود، تا حدود پنج سال پیش که بازنشسته شد.



آیا پرونده‌ی فسادهای گذشته بررسی می‌شود؟

در طول سال‌های گذشته، برخی فسادها و مشکلات در سازمان میراث فرهنگی گزارش شد که در برخی موارد، نتیجه‌ی آن‌ها آسیب دیدن آثار و اسناد تاریخی بود که به همه‌ی مردم ایران متعلق‌اند. با توجه به این‌که برخی از آن اتفاق‌ها در دوره‌ی مدیران پیشین در پژوهشگاه سازمان و بخش‌های زیرمجموعه‌ی آن رخ داد و اکنون نیز برای بررسی موضوع باید به سراغ همین پژوهشگاه آمد، آیا اطلاعی از بررسی این پرونده‌ها دارید؟

یکسری افراد هستند که اکنون به ما مراجعه می‌کنند و می‌گویند از پنج سال پیش، طلبکار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هستند، چون برای انجام پروژه‌های پژوهشی با این سازمان قرارداد بستند و هنوز طلب آن‌ها پرداخت نشده است. از سوی دیگر، میزان تورمی که در چهار سال گذشته داشته‌ایم با اکنون متفاوت است. چهار سال پیش، با وجود این‌که رقم‌ها کوچک بود، اما متأسفانه به طلبکاران پرداخت نشد و به همین دلیل، یک فضای بی‌اعتمادی ایجاد شد. حتی یک زمان به طلبکاران گفتند که اگر 15 درصد از قرارداد خود را تخفیف دهند، پول‌شان پرداخت می‌شود؛ اما پس از دادن رضایت‌نامه‌ی کتبی برای تخفیف، حتی آن پول هم پرداخت نشد. این رفتارهای دوگانه باعث تخریب نیروی انسانی و از بین رفتن اعتماد در شاکله‌ی تشکیلات پژوهشگاه شده است.

همچنین به‌دنبال به‌وجود آمدن بحث دورکاری در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و بحث انتقال دو معاونت به شیراز و اصفهان، اختلاف‌های زیادی در میان خانواده‌های کارمندان سازمان ایجاد شد که این، یک نوع فساد را به‌دنبال داشت؛ مثلا فردی در پژوهشگاه که به سرطان مبتلا بود، در زمان انتقال به سازمان اعلام کرد که به‌دلیل بیماری و نیاز به برخی تسهیلات، امکان جابه‌جایی ندارد، اما بیماری او را دلیلی برای بی‌کار شدن وی دانستند. بیشترین ضربه‌ها در دور‌ه‌ی اجرایی کردن طرح دورکاری به نیروی انسانی وارد شد. در مثالی دیگر، تعدادی دستگاه ساخت کشور آمریکا بودند که در جریان انتقال معاونت‌ها آسیب دیدند و متأسفانه اکنون دیگر قابل تعمیر نیستند. از این‌گونه مسائل زیاد رخ داد که دیگر نمی‌توانیم از کاری برای آن‌ها انجام دهیم.

دستگاه قضایی به آسیب واردشده به حافظه‌ی تاریخی کشور رسیدگی کند

آیا هنوز اسناد یا وسایل مربوط به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در شهرهای شیراز و اصفهان باقی مانده است؟

همه‌ی اسناد و مدارکی را که به شیراز فرستاده شده بودند، به تهران منتقل کردیم و اکنون در محیطی مناسب به‌صورت موقت نگهداری می‌شوند. مکان اصلی کتابخانه و مرکز اسناد پس از انتقال معاونت‌ها به‌دلیل کمبود فضا برای کارمندان تهرانی، به بخش اداری تبدیل شد و در اختیار کارمندان یک معاونت قرار گرفت که با تلاش مسوولان، اکنون تخلیه شده و در حال آماده‌سازی برای جانمایی دوباره‌ی اسناد و کتاب‌های سازمان میراث فرهنگی است تا این بخش به وضعیت اولیه‌اش بازگردد.

در شیراز هیچ سند یا کتاب باقی نمانده و همه‌ی آن‌ها به تهران منتقل شده‌اند، فقط یکسری وسایل مانند میز اداری‌، صندلی و ... باقی مانده است که پس از برطرف شدن مشکل کمبود فضا، آن‌ها نیز به تهران برگردانده می‌شوند.

هرچند سازمان میراث فرهنگی در ماده‌ی 8 قانون خدمات کشوری جزو دستگاه‌های حاکمیتی کشور است؛ اما هیچ‌کدام از هشت دستگاه دیگر به‌جز این سازمان از تهران منتقل نشدند. علاوه بر این، کدام مدیریت در جهان می‌تواند این‌گونه کار کند که یک معاونتش در شهر شیراز و معاونت دیگرش در اصفهان و یک معاونتش هم در تهران باشد و بعد به‌طور کامل، آن‌ها را مدیریت کند. من نمی‌دانم چه کسانی باید این‌گونه مسائل را پیگیری کنند. در زمان اجرایی شدن این طرح، برخی همکاران در سازمان میراث فرهنگی‌، صنایع دستی و گردشگری به بخش‌های مختلف مانند مجلس و دیوان عدالت اداری در این‌باره شکایت کردند.

حالا دستگاه‌های قضایی باید به این موارد رسیدگی کنند تا مشخص شود چه میزان آسیب به حافظه‌ی تاریخی کشور وارد شده است؛ مانند اسناد و مدارکی که از تهران به شیراز منتقل شدند، در شرایط نامساعدی نگهداری شدند و حالا برخی از آن‌ها آسیب دیده و کپک زده‌اند و برای قرار دادن آن‌ها در مرکز اسناد و کتابخانه، ابتدا باید کپک‌زدایی و مرمت شوند و سپس در مرکز اسناد سازمان قرار گیرند. دیوان عدالت اداری از این اتفاق‌ها اطلاع دارد.

آیا شما اعتقاد دارید که این موارد باید توسط دستگاه‌های مسوول پیگیری شود؟

اگر بخواهیم مدیریت صحیحی در سازمان میراث فرهنگی اعمال کنیم تا برای آیندگان درس شود، قطعا باید هر خلافی را که انجام می‌شود پیگیری کنیم، حتی اگر من به‌عنوان مدیر، تخلفی انجام دهم که باعث وارد شدن آسیب به بخشی از کشور شود، باید مجازات شوم.

آسیب به نیروی انسانی سازمان چگونه جبران می‌شود؟

بخشی از آسیب‌ها نیز متوجه نیروی انسانی سازمان شد که با اجرای طرح انتقال، به‌شکل‌های مختلف کنار رفتند؛ این آسیب را چگونه می‌توان برطرف کرد و برای این افراد چه کاری انجام می‌دهید؟

کار زیادی برای این گروه نمی‌توان انجام داد، چون برخی از آن‌ها به سن بازنشستگی رسیده بودند یا خود را زودتر از موعد بازنشسته کردند، حتی برخی از افراد، خود را از این سازمان به دستگاه‌های دیگر منتقل کردند یا به شهرستان‌ها رفتند. پس از پایان طرح دورکاری، کسانی که در تهران بودند تلاش کردند به سازمان میراث فرهنگی برگردند و برخی از آن‌ها هم دوباره به کار گرفته شدند؛ اما برخی از افراد چون دستگاه‌هایی که اکنون در آن‌ها فعالیت می‌کنند با برگشت‌شان به سازمان میراث فرهنگی موافقت نکرد، توانستند دوباره به این سازمان بازگردند. ما مشکلی با بازگشت آن‌ها نداریم، اما دستگاه‌های ذی‌ربط با انتقال این کارشناسان موافقت نمی‌کنند.

از سوی دیگر، سازمان میراث فرهنگی از سال 1375 و با تشکیل شدن پژوهشگاه، کار جذب نیرو به‌عنوان هیئت علمی را آغاز کرد. همچنین بررسی وضعیت کارشناسانی که شرایط هیئت علمی شدن را داشتند، در دستور کار قرار گرفت. بنابراین هیئت علمی پژوهشگاه را کارشناسان جوان تشکیل دادند؛ این هیئت عملی جوان که در حال شکل دادن خود بود و تشکیلاتش را برنامه‌ریزی می‌کرد، با آسیب‌هایی مواجه شد.

باستان‌شناسی زیر آب دوباره زنده می‌شود

سال 1371 مسوولیت معاونت پژوهشی سازمان میراث فرهنگی برعهده‌ی شما گذاشته شد. آن زمان مواردی مانند مستندسازی آثار تاریخی و حفظ کیفیت آثار را به‌عنوان اولویت کاری مطرح کردید. در این سال‌ها که سازمان دوران پر فراز و نشیبی را گذراند، بخصوص در طول هشت سال گذشته که مشکلات زیادی گریبان این سازمان را گرفت و بازگشت به عقب داشتیم. در این شرایط، چقدر به اولویت‌های کاری خود در سال‌های گذشته فکر می‌کنید و قصد دارید اقدامات خود را در چه سطحی گسترش دهید؟

در حدود سال 1382 پروژه‌هایی را مانند «باستان‌شناسی زیر آب» راه‌اندازی کردیم. ایران در شمال و جنوب، مرزهای آبی طولانی و جاده‌ی خشکی «ابریشم» را دارد. از سوی دیگر، جاده‌ی دریایی «ادویه» که بیشتر هند را به اروپا متصل می‌کرد‌، از ایران می‌گذشت. با وجود این ویژگی‌ها و به‌دلیل کشف برخی آثار در بنادر کشور مانند سیراف و کیش و رسیدن به این واقعیت که ایران تبادل بازرگانی با دورافتاده‌ترین کشورها در شرق و غرب داشته است، برنامه‌ی باستان‌شناسی زیر آب را راه‌اندازی کردیم و به‌دنبال آن، تلاش و هزینه‌ی زیادی برای آغاز این برنامه شد، ولی متأسفانه در دوره‌های بعد، این کار تعطیل شد و ابزاری که برای انجام این کار خریده شده بود، فاسد یا غیرقابل استفاده شد.

اکنون باید تلاش شود تا برنامه‌ی باستان‌شناسی زیر آب دوباره راه‌اندازی شود. اکنون تعدادی کشتی در شمال و جنوب کشور پیدا و با کمک نیروی دریایی به بیرون آب کشیده شده است و در بندر سیراف، یکسری آثار شناسایی شده‌اند و از مجموعه اقداماتی که در آن زمان انجام شده، کتابی به‌صورت مدون منتشر شده است. از سوی دیگر، تلاش شد تا سایت‌های مهم کشور که قبل از انقلاب فعال بودند و بعد از انقلاب در دوران جنگ تعطیل شدند، مانند محوطه‌های «سیلک»، «شهرسوخته» و «بسطام» دوباره فعال شوند. همچنین از نیروهای توانمند خارج از کشور مانند ایرانیان خارج ازکشور و متخصصان خارجی استفاده کردیم. در همین دوران، کاوش‌های مهمی در جیرفت انجام شد، اما پس از مدتی آن سایت و دیگ سایت‌های تاریخی و مهم تعطیل شدند و متأسفانه این اتفاق هنوز ادامه دارد.

حالا که به سازمان میراث فرهنگی برگشته‌اید، می‌خواهید کدام‌یک از طرح‌های پیشین را دنبال کنید؟

به هیچ‌کدام فکر نکردم، چون برنامه‌ها و بودجه‌ی تصویب‌شده‌ی سال 92 متعلق به گذشته است. بنابراین امکان راه‌اندازی‌ دوباره‌ی آن تفکرات نیست، چون هیچ اعتبار پژوهشی برای این اقدامات نداریم.

به هر حال می‌شد اقداماتی را مانند برقراری ارتباط با کارشناسان مقیم کشورهای دیگر انجام دهید.

این‌گونه کارها انجام شده است؛ به‌عنوان مثال با سرپرست کاوش‌های «شهر سوخته» آقای دکتر سیدسجادی صحبت شده و او برای کاوش اعلام آمادگی کرده است. همچنین‌ آقای دکتر مجیدزاده مشکلی برای آمدن به ایران و کار کردن ندارد. از سوی دیگر، اگر صحبتی برای همکاری با نیروهای باستان‌شناس خارجی انجام شود، حاضر به همکاری با آن‌ها هستیم، به این صورت‌ که آن‌ها را به خدمت بگیریم و از تخصص‌هایی که در کشور نداریم، استفاده کنیم و بتوانیم تبادلات علمی با آن‌ها داشته باشیم.

مجوز کاوش فقط توسط رییس پژوهشگاه صادر می‌شود

در دوره‌های گذشته، اختیار صدور مجوز کاوش در هر استان به رییس اداره کل همان استان تفویض شده بود که همین امر، مشکلاتی را در برخی موارد به‌وجود آورد. سیاست شما در این‌باره چیست؟

در بدو ورود به سازمان، یکی از اقداماتی که انجام دادم، کنسل کردن این دستور بود. سپس اختیار صدور مجوز کاوش و گمانه‌زنی از طریق رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به من تفویض شد. بنابراین آن موضوع به کلی منتفی شده است.

رییس پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی نیز نمی‌تواند در این زمینه تصمیم‌گیری کند؟

خیر؛ این اختیار فقط به رییس پژوهشگاه سازمان داده شد.

پیشکسوتان در پروژه‌های نجات‌بخشی حضور خواهند داشت

صدور مجوز برای کاوش نجات‌بخشی در پروژه‌های عمرانی و همچنین پشت سدها، از جمله اقداماتی بود که دغدغه‌های زیادی را بین دوست‌داران و کارشناسان میراث فرهنگی ایجاد کرد. سرانجام صدور آن مجوزها و بودجه‌هایی که برای این کار در نظر گرفته می‌شد، به کجا رسید؟

در این زمینه، ما از نیروهای متخصص خبره استفاده می‌کنیم، بخصوص به‌دنبال فاصله‌ای که میان نیروهای گذشته و حال ایجاد شده و کسی آنچنان که باید و شاید، برای این نوع از عملیات‌های کاوش تربیت نشده است. بنابراین با بازنشستگان حوزه‌ی میراث فرهنگی مانند آقایان «صراف»،‌ «رهبر»، «کابلی» و اعضای کانون بازنشستگی سازمان میراث فرهنگی صحبت کردیم تا آن‌ها را در این پروژه‌های نجات‌بخشی به خدمت بگیریم و تلاش‌مان این خواهد بود که دانشجویان رشته‌ی باستان‌شناسی نیز در کنار این اساتید به فعالیت‌های نجات‌بخشی وارد شوند. در واقع تلاش می‌کنیم فعالیت‌های نجات‌بخشی را به بخش خصوصی، با شرایط و صورت ضابطه‌مند واگذار کنیم. در حال حاضر این کار فقط برای نجات‌بخشی در سایت‌های باستانی در خطر انجام می‌شود.‌

اکنون فعالیت‌های نجات‌بخشی، یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی است که دامن پژوهشگاه را گرفته که به یکسری افراد جوان و گاهی بی‌تجربه و کارشناسان پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی محدود شده است. با توجه به تعداد کم کارشناسانی که داریم، اگر بخواهیم برنامه‌های هدفمند پژوهشی را در پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی دنبال کنیم، باید نیروهای پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی را پروژه‌های از نجات‌بخشی آزاد کنیم. بنابراین تلاش داریم به آن شکل عمل کنیم و از طرف دیگر، با پیشکسوتانی مانند دکتر مجیدزاده که در جیرفت کار می‌کردند، قرارداد می‌بندیم تا به‌صورت شش‌ماه و یک‌سال جزو نیروی پژوهشکده شوند و پس از این‌که قرارداد بسته شد، پروژه‌های هدفمند را در اختیارشان قرار می‌دهیم.

آیا قالب پروژه‌های نجات‌بخشی تغییر می‌کند، مانند قراردادهایی که سازمان میراث فرهنگی با وزارت نیرو داشت و در ازای گرفتن مبلغی، در یک مدت زمان معین، محوطه را کاوش می‌کرد تا پروژه‌ی آن وزارتخانه آغاز شود؟

تصمیم دارم اجازه ندهم پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی دیگر از وزارت نیرو پولی گیرد؛ رابطه‌ای ما میان وزارت نیرو و بخش خصوصی دارای شرایط باید به‌صورت واسط و ناظر باشد، نه این‌که به شخصه وارد عمل شویم و توان کم پژوهشگاه را صرف این کارکنیم. از سوی دیگر، آیین‌نامه‌ای توسط هیئت دولت تدوین شده که در زمان مطالعه، پروژه‌های عمرانی به چه شکلی باید انجام شوند. براساس این آیین‌نامه، سازمان میراث فرهنگی می‌تواند در رشته‌هایی که مربوط به خودش است، مجوز بدهد. مانند وزارت مسکن و شهرسازی که به پیمانکاران مجوز می‌دهد. در این مدت، سازمان‌ میراث فرهنگی هم می‌توانست مجوز دهد، اما متأسفانه این کار را انجام نداده است. بنابراین وقتی صحبت از پروژه‌های نجات‌بخشی شد، هرچند آیین‌نامه‌ای مصوب شده بود و براساس آن می‌توانستیم کار را به بخش خصوصی واگذار کنیم، اما چون آن ساز و کار تدوین نشده بود، پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی به هر دلیلی تلاش کرد که خودش این مسوولیت را برعهده بگیرد و تا این لحظه هم خودش کار را انجام می‌دهد.

گروه‌هایی که فقط در حرف «پژوهشکده» بودند!

پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری پژوهشکده‌های «مردم‌شناسی»، «باستان‌شناسی»، «زبان و متون»،‌ «بناها و بافت‌های تاریخی»، «حفاظت از بناهای تاریخی»، «هنرهای سنتی» و «گردشگری» را دارد ...

خیر؛ دو مورد آخر «پژوهشکده» نیستند و هیچ‌وقت دو گروه «هنرهاس سنتی» و «گردشگری» به‌عنوان پژوهشکده‌هایی مجزا در چارت سازمانی نبودند.

به‌نظر می‌رسد براساس صحبت‌های مسوولانی که در پژوهشگاه بودند، این دو گروه «پژوهشکده» عنوان شدند. ایجاد پژوهشکده و رسمی شدن آن باید در شورای گسترش تصویب شود، اما هیچ‌جا این دو گروه تصویب نشدند. سازمان میراث فرهنگی در سال 1375 و هنگامی که من در معاونت پژوهشی بودم، دارای پژوهشگاه شد و پنج پژوهشکده هم تشکیل شدند که هنرهای سنتی هم جزو آن بود و در واقع، یکی از گروه‌های پژوهشکده‌ی مردم‌شناسی بود؛ اما در سال 1384 که تشکیلات سازمان دوباره به تصویب رسید و گروه هنرهای سنتی از داخل پژوهشکده‌ی مردم‌شناسی خارج شد، به‌عنوان گروه مستقل مطرح شد. همچنین گروه گردشگری به‌دنبال آن به‌وجود آمد، سپس گروه «میراث طبیعی» ایجاد شد. اکنون این پژوهشگاه سه گروه مستقل و پنج پژوهشکده به‌طور رسمی در تشکیلات خود دارد؛ اما در صحبت‌ها، همه‌ی بخش‌ها «پژوهشکده» نامیده می‌شدند، چون کسانی که در این گروه‌ها بودند، دوست داشتند بگویند در «پژوهشکده» هستیم.

به‌شدت با کمبود نیرو مواجهیم

در حال حاضر پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چقدر با کمبود نیرو مواجه است؟

به‌شدت؛ مثلا پژوهشکده‌های زبان و گویش یا‌ مردم‌شناسی هر کدام بیش از 20‌ تا 30 نفر پرسنل داشتند. پژوهشکده‌ی باستان شناسی حدود 50 نفر پرسنل داشت، اما حالا تعداد آن‌ها کمتر از 30 نفر است. افراد به مرور به دستگاه‌های دیگر رفتند یا خود را بازنشسته کردند. از سوی دیگر، اگر بخواهیم کسی را به سازمان وارد کار کنیم باید آموزش ببیند که این کار هم زمان‌بر است. بنابراین کلا با کمبود نیرو مواجه هستیم.

آیا به همین دلیل است که تکلیف روسای پژوهشکده‌ها و گروه‌ها تا کنون مشخص نشده است؟

هم بله و هم خیر؛ در بخش‌های مختلف در حال بررسی هستیم. معتقدم در داخل محیط‌های پژوهشی باید آرامش حاکم باشد، باید جلب اعتماد کرد و بستر پژوهش را ایجاد کرد. هیچ دلیلی ندارد ما ضربتی بخواهیم در رابطه با مدیریت عمل کنیم. بنابراین این اتفاق در حال بررسی است تا اگر کسی بهترین شرایط را برای حضور در پژوهشکده‌ها داشت، انتخاب شود.

چرا روند انتصاب‌ها کند است؟

در هفته‌های نخست انتصاب رییس جدید سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و همچنین تعیین قائم‌مقام سازمان، صحبت از لزوم دقت و تأمل برای انتخاب مدیران بود؛ اما حالا که بیش از 100 روز از آغاز کار دولت می‌گذرد و خود رییس‌جمهور مهلت 100 روز را برای اعلام عملکرد مشخص کرد، چرا روند انتصاب‌ها در سازمان میراث فرهنگی به این ترتیب پیش می‌رود؟

متأسفانه ایرادهایی که در طرح «دورکاری» ایجاد شد، دلیل بخش بزرگی از این اتفاق‌هاست.

شما دلیل برخی مشکلات را عملکرد ضعیف مدیران قبلی می‌دانید. از سوی دیگر، کمبود بودجه، موضوعی است که برای خوب پیش نرفتن کارها به آن اشاره می‌کنید؛ اما اکنون کسانی زیر نظر شما در پژوهشگاه سازمان فعالیت می‌کنند که در دوره‌ی مدیران قبلی هم بودند. اگر عملکرد آن‌ها را قبول دارید، چرا این افراد را ابقا نمی‌کنید؟ این اقدامی است که به کمبود بودجه و عملکرد مدیران پیشین ارتباط ندارد.

کاملا درست است؛ نیاز نیست مدیران برخی پژوهشکده‌ها را تغییر دهیم. ما نمی‌خواهیم در بستری که برای پژوهش لازم است، تزلزل ایجاد شود. هرچند مشکلات زیادی مانند نبودن بودجه و برنامه وجود دارد، اما می‌خواهیم مشکلات را حل کنیم. بنابراین با توجه به اقداماتی که انجام دادیم مدیران برخی پژوهشکده‌ها تغییر می‌کنند.

ریشه‌ی شایعه‌ها درباره‌ی حجت و بهشتی کجاست؟

در ماه‌های گذشته، شایعه‌های ناراحت‌کننده‌ای درباره‌ی وجود مشکل میان برخی چهره‌ها در حوزه‌ی میراث فرهنگی مطرح شد، مانند این‌که برای به‌کار گرفتن نزدیکان آقای بهشتی - رییس سابق سازمان میراث فرهنگی - مقاومت‌هایی در درون سازمان وجود دارد یا این‌که که مدیران فعلی نمی‌خواهند چهره‌های نزدیک به برخی جریانات سیاسی به سازمان میراث فرهنگی بیایند و به‌صورت مشخص، شایعه‌هایی درباره‌ی آقایان بهشتی و حجت مطرح شد. از نظر شما ریشه‌ی این شایعه‌ها از کجاست؟

فکر می‌کنم این مطالب ساخته و پرداخته‌ی ذهن افرادی است که به‌دنبال سوژه می‌گردند و می‌خواهند سوژه ایجاد کنند؛ اولا این‌که هیچ‌کدام از ما، چه در پژوهشگاه و چه آقای دکتر حجت و چه بقیه‌ی معاونان نمی‌تواند کسی را با تصمیم خود به سازمان بیاورد، چون قانون این کار را منع کرده است. در واقع، دست دستگاه‌های دولتی برای آوردن نیرو به داخل سازمان‌ها باز نیست، آن‌ هم برای آوردن کسانی که کارمند دولت نیستند، چون ضوابط اجرایی بودجه‌ی 92 که در دولت قبلی تصویب شد به‌کارگیری نیرو را به هر شکل و عنوانی ممنوع کرده است؛ اما در رابطه با معاونت گردشگری و معاونت صنایع دستی بهتر است از خود آقای دکتر نجفی سوال کنید.

دکتر حجت نیز با ممنوعیت‌ها آشناست و می‌داند که فردی را خارج از دولت نمی‌توان به سازمان وارد کرد. برای داخل دولت هم فکر نمی‌کنم این‌چنین باشد. بنابراین اگر فردی واجد شرایط باشد برای مدیریت انتخاب می‌شود. هرچند همان روز اول که این انتصاب‌ها انجام شد، من هم شنیدم برخی از افراد سازمان این مسائل را عنوان کردند، این افراد به‌دنبال پست می‌گردند و سازمان نیز تا جایی که می‌دانم، امتناعی از دادن پست به بعضی از آن‌ها ندارد.

با توجه به این‌که صحبت‌ها درباره‌ی رفت‌وآمدها در درون سازمان بیشتر مطرح است، چقدر احتمال دارد شایعه‌های مورد اشاره از درون خود سازمان ساخته شده باشد؟

می‌دانم که اکنون هیچ امتناعی از دادن پست مدیریت به افراد آن جریانات وجود ندارد، یعنی مایل هستند به آن‌ها پست بدهند. بنابراین از داخل سازمان نیرو گرفته می‌شود و براساس ضوابط اجرای بودجه نمی‌توان از خارج از سازمان نیرو گرفت. البته من حرف‌های مطرح‌شده درباره‌ی آقایان بهشتی و نجفی را قبول ندارم.
+ ایسنا
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز