طنز/لوله که درد ندارد، باتوم درد دارد!

ایسنا:گزارش میدانی «شرق» از کمپ درمان اعتیاد اجباری شفق یک سیاه‌نمایی رسانه‌یی بود. می‌دانید که روزنامه شرق در سیاه‌نمایی تخصص دارد و این بار اول نیست که چنین کاری می‌کند! اتفاقی که در شفق افتاده، یک اتفاق کاملا معمولی است که در همه کمپ‌های ترک اعتیاد می‌افتد. در همه کمپ‌ها مقداری به معتاد یا همان بیمار سخت می‌گیرند تا او زودتر ترک کند. اما شرق به‌جای تحسین محاسن کمپ شفق می‌نویسد: «یک بهیار برای این‌که به بیماران شربت بدهد، از آن‌ها خواسته برقصند!» خب، این بد است؟ باید چنین بهیاری را روی سر گذاشت. باید از او تشکر کرد. بد کرده است که شور و نشاط را به معتادان تزریق کرده است؟ یا انتقاد می‌کند «که شربت سرماخوردگی را توی شیشه نوشابه ریخته بودند و به معتادان می‌دادند.»
 
کاملا معلوم است که قصد شرق از آوردن شیشه‌ نوشابه چه بوده است و قصد القای چه چیزی را دارد. بهتر بود همکاران‌مان در شرق از کمبود امکانات گله می‌کردند که بهیار را مجبور کرده است شربت را در شیشه‌ نوشابه بریزد، نه این‌که قصد دیگری داشته باشند.
 
شرق در ادامه از کمبود آب گرم می‌نویسد و حمام هر دو هفته یک بار. من نمی‌دانم معتاد را برای آب‌تنی و سونا و جکوزی به کمپ شفق می‌برند یا ترک اعتیاد؟ می‌گویند معتادان را به دلیل عبور از خط زرد کمپ که برای گرفتن غذاست با لوله کتک زده‌اند. من نمی‌دانم کتک خوردن با لوله چه مشکلی دارد؟ لوله که درد ندارد، شما الآن یک لوله بردار و به خودت بزن، ببین درد دارد؟ لوله توخالی است، درد ندارد. باتوم که نیست، شلنگ و کابل که نیست، لوله است. یعنی مسؤولان کمپ بد کرد‌ه‌اند به جای خط قرمز، خط زرد را ابداع کرده‌اند؟ بد کرده‌اند؟ بد کرده‌اند هزار معتاد را از جامعه جمع کرده‌اند و در یک کمپ چهارصد نفری جا داده‌اند؟ بد کرده‌اند از فامیل معتادان شارژ ده‌هزار تومانی موبایل می‌خواسته‌اند؟ واقعا این کارها جز برای رفاه معتادان انجام شده است؟ آیا گزارش شرق چیزی جز سیاه‌نمایی است؟ یک طوری گزارش نوشته‌اند انگار شفق، کهریزک است. ها؟
 
باقی بقای‌تان!