
باهنر راننده انتخاباتی اصولگرایان
«صف دیدار مردم با احمدینژاد در 8 صبح»، «پخش مستقیم سخنرانی احمدینژاد در میان دانشجویان»، «دیدار جمعی از فعالان تشکلهای سیاسی و اجتماعی کشور با احمدینژاد» و... همه اینها اخباری است که هر روز در رسانههای احمدینژادیها منتشر میشود.
بدون شک اعلام فعالیتهای رئیسجمهور سابق بیهدف نیست و او برنامههایی برای انتخابات 1400 دارد به این معنی که یا خودش کاندیدا میشود یا یکی از نزدیکانش را برای ثبتنام میفرستد. اما آنچه اکنون به واقعیت نزدیک است، داشتن برنامه از سوی پاستورنشینان سابق برای انتخاب پاستورنشین جدید است. از یک نکته نباید غافل بود و آن هم ایجاد تفرقه میان اصولگرایان برای انتخابات 1400 است و به نظر میرسد تا به امروز تا حدودی در این پروژه موفق بوده است. اظهارات حدادعادل مبنی بر ردصلاحیت احمدینژاد سوژه خوبی برای اختلافافکنی بود. پس از این اظهارات، کانالهای تلگرامی و سایتهای احمدینژادی این پرسش را مطرح کردند که آیا حدادعادل در بررسی صلاحیتها دخیل است یا اینکه چرا سعی در برهمزدن آرامش انتخابات را دارد. بخش قابلتامل این حواشی آنجا بود که محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق در واکنش به صحبتهای غلامعلی حدادعادل که گفته بود وی در انتخابات آینده تاییدصلاحیت نخواهد شد، مدعی شد که قبل از انقلاب حدادعادل دستبوس فرح بوده است. پس از این اتهام، حدادعادل در مطلبی تصریح کرد: آنچه درباره دستبوسی فرح گفتهاند دروغ محض، چندشآور و سناریوی رسواییست که فقط دشمنان از آن سود میبرند، در سالهای قبل از انقلاب هیچ رابطهای با دفتر فرح نداشته و هیچگاه او را ندیدم لذا دروغگویی آقای احمدینژاد محرز است. اما ظاهرا حواشی اظهارات حدادعادل پایان نداشت و دیروز باهنر مجبور شد برای دفاع از اصولگرایی و مهمتر از آن، جلوگیری از ریزش آرای مردمی به کاندیدای اصولگرایی به اظهارنظر درباره اظهارات حدادعادل بپردازد؛ البته با توجه به زیرکیای که دارد دفاع یکطرفه از حدادعادل نداشت.
باهنر واسطه شد
روز گذشته، محمدرضا باهنر درمورد حاشیههای میان حدادعادل و احمدینژاد گفت: در مجلسی از آقای حداد سوال کردهاند که آیا آقای احمدینژاد میآید یا نه و ایشان اظهارنظر کرده و گفتهاند بنا بر مسائل و تجربیاتی شاید شورای نگهبان ایشان را تاییدصلاحیت نکند و این حرف آقای احمدینژاد را عصبانی کرد و حرفهایی در فضای مجازی و در محافل زده شد که واقعا خوب نبود. باهنر افزود: البته شاید اگر آقای حداد هم کمی با تامل صحبت میکرد این موضوع پیش نمیآمد. اینکه ما پیشبینی کنیم شورای نگهبان چه کسی را رد صلاحیت میکند و چه کسی را تاییدصلاحیت میکند مسالهای است که حتی خود اعضای شورای نگهبان هم امروز این حق را ندارند و معمولا این کار را نمیکنند. دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: البته آقای حداد هم بر اساس تجربه گذشته حرف زده و حرف عجیب و غریبی نزده است ولی اینجور حرفها چون گویندگان از مشاهیر هستند در فضای مجازی بهسرعت میگردد و پررنگ میشود. در انتخابات مجلس از این موارد زیاد پیش میآید و در شهرستانها این علیه این و آن حرف میزند و باید دقت، رعایت و نصیحت کنیم تا از دایره اخلاق خارج نشویم.
نقش جدید باهنر در اردوگاه اصولگرایی
به نظر میرسد باهنر برنامهای برای نقشآفرینی بر کرسی جدید در جریان اصولگرایی دارد و به عبارتی میخواهد نقش بزرگتر را ایفا کند. او مدتهاست سخنی بر زبان جاری نمیکند که سبب تفرقه و دلخوری حتی در اردوگاه اصلاحطلبی شود و آنچه میگوید در راستای وحدت اصولگرایان است. اردوگاه اصولگرایی مدتهاست از عدم حضور رهبر سیاسی رنج میبرد و پس از درگذشت آیتا... مهدویکنی شکافهای درونجریانی اصولگرایان به نحوی افزایش یافت که خودشان رقیب خودشان شدند و دیگر پیروزی بر اصلاحطلبان دغدغه اصلی آنها نبود. باهنر دیگر خود را دبیرکل یک حزب اصولگرا نمیداند بلکه تکلیف خودش میداند تا به پایان اختلافات در جریان اصولگرایی مشغول شود و از سویی به ایجاد اجماع بپردازد؛ بهعنوان نمونه، چند روز پیش گفته بود: «شورای ائتلاف الان ۲ تا سه دوره است احزاب را جمع میکند، ساختاری را شکل میدهد و انتخابات را مدیریت میکند. میگویند چشمانداز ما ائتلاف صددرصدی اصولگرایان است اما یک دوره به ۷۰درصد و در دوره بعد به ۷۵درصد میرسند و هیچ موقع به صددرصد نمیرسند. هرچند توقع ما این نیست تا به صددرصد برسند. یکدفعه پایداری، یکبار سنتیها نمیآیند» و توضیح میدهد: «این اختلاف از اینجا آغاز میشود که شورای ائتلاف میگوید کارکرد ما در ۴ یا ۵ دوره اخیر نسبتا موفق بوده است و شورای وحدت میگوید شما بودید اما همه نبودند. بیاید همه باشیم و آدمهایی که در جلسه تصمیمگیری میآیند یک طیف را نمایندگی کنند. چون شورای ائتلاف الان دوستانی هستند که کار میکنند و زحمت میکشند اما اینکه بگوییم یک طیف، تشکیلات یا حزبی را نمایندگی میکنند بعضا چنین نیست.» او بحث را تا به اینجا کشاند که بگوید: «از کنارهگیری قالیباف استقبال کردم چون بوی وحدت میداد.»
زنان کاندیدا شوند یا خیر؟
باهنر گاهی هم از تفکر سنتی عبور میکند؛ به عنوان نمونه، دیروز در مورد کاندیدا شدن زنان در انتخابات ریاستجمهوری گفته بود: «ما ۱۲ دوره انتخابات ریاستجمهوری داشتیم و تجربه نشان داده است که تا اینجا خانمی نیامد و ثبتنام نکرد و اگر کسی ثبتنام شد صلاحیت او موردتایید شورای نگهبان قرار نگرفت. امروز شورای نگهبان سه اصطلاح حقوقی دارد قبلا میگفتند دو مورد است یا تایید یا رد میشود، اما امروز شورای نگهبان برای عدهای میگوید صلاحیت آنها احراز نشد یعنی برای ما اصلح بودن این فرد مشخص نشد. در مورد تفسیر قانون اساسی نیز اختلافنظر وجود دارد، عدهای میگویند مقصود قانونگذار از رجال مذهبی، جنسیتی است و رجال یعنی مردان و عدهای رجال را به شخصیت سیاسی تفسیر میکنند این مساله وجود دارد؛ بنابراین برداشت ما این است که نامزد شدن یک خانم منعی ندارد و اصولگرایی در این موضوع مانعی بر سر راه خود نمیبیند، ولی جریانهای اصولگرایی و اصلاحطلبی ناچارند در ریاستجمهوری به یک نفر برسند. ما نمیتوانیم در ریاستجمهوری بگوییم ۳ یا ۵ کاندیدا داریم. در مجلس این ممکن است، ولی در ریاستجمهوری نهایتا یک نفر انتخاب میشود و وجود افراد متعدد آرا را پخش میکند و در این شیوه، شکست رخ میدهد. اما نباید فکر کرد جریان اصولگرایی حساسیتی منفی روی نامزد خانم دارد، نه چنین حساسیتی وجود ندارد. از نظر ریاضی غیرممکن نیست، ولی از نظر تجربی، تجربه گذشته ما نشان داده که چنین اتفاقی نیفتاده است.» بنابراین باهنر دیدگاههای سنتی را پشتیبان و دیدگاههای دیگر را فرصت تلقی میکند و میخواهد مدیریتی نیمهسنتی – نیمهمدرن در اردوگاه اصولگرایی داشته باشد.