به گزارش طرفداری، تغییر کادر فنی، غیبت بازیکنان در تمرینات، اعتراض بازیکنان به غذا و... فقط بخشی از حاشیه های این فصل استقلال بوده است.

استقلال ارث پدری نیست!
تیم آبی پایتخت روزهای عجیبی را پشت سر می‌گذارد. بحران پشت بحران، حواشی مکرر و بهانه‌های عجیب و غریب افرادی از دل استقلال، که نام و شهرتشان را از همین تیم وام گرفته‌اند. یک بازیکن طول درمان سرماخوردگی‌اش تمام نمی‌شود و با گرفتن سهمش به تیم برمی‌گردد و بزرگ تیم در صفحه شخصی‌اش می‌نویسد که با رفتنش از استقلال رستگار شده! کاپیتان اسبق این تیم برای هواداران استقلالی کری می‌خواند، لیدرهای این تیم هواداران را در تجمع به باد کتک می‌گیرند و همگی طوری وانمود می‌کنند که انگار سهم خود را از استقلال نگرفته‌اند و این تیم به آنها بدهکار است! در نهایت هم منت بر سر هواداری می‌گذارند که شاهد تلخ‌ترین روزهای تیمش است و هیچکس بیشتر از او حق ندارد. حاشیه هنوز هم امان هواداران استقلال را بریده و دست از گریبان این تیم پرطرفدار برنمی‌دارد. اینجا استقلال است آقایان...

سرماخوردگی؛ معضل جدید استقلال
استقلالی‌ها از «سرماخوردگی» خاطره خوبی ندارند. اللهیار صیادمنش پس از سرماخوردگی برای همیشه به تیم دیگری فروخته شد تا حالا هواداران نسبت به این بیماری حساس‌تر از بازیکنان باشند! در این فصل هم چند روز قبل مهدی قائدی، دچار سرماخوردگی شد اما این بیماری از تنش بیرون نمی‌رفت تا جایی که از بعد بازی با سپاهان در تمرینات تیمش شرکت نکرد و شائبه فروش یا قهر او بر سر زبان‌ها افتاد. هواداران هم نگران فروش او بودند اما به یکباره و با بالاتر رفتن ملغ قرارداد او توسط مدیر عامل، او به تمرینات تیم بازگشت و در پستی در اینستاگرام اعلام کرد که هیچ چیز از نام تو بزرگ‌تر نیست استقلال من! البته بازیکنان دیگری هم هستند که به دلیل مشکل در رقم قرارداد و دریافت نکردن طلب خود دچار سرماخوردگی شدند تا مدیریت باشگاه با تامین منابع مالی فکری به حال بازیکنان سرما خورده‌اش کند!

برای همه خیر است!
محمود فکری، سرمربی سابق استقلال با همان خنده‌های همیشگی که صدای هواداران را درآورده است، در مصاحبه‌ای با خبرنگاران اعلام می‌کند که استعفا داده است و با طعنه می‌گوید این استعفا برای همه خیر است! جواب خبرنگار را نمی‌دهد و بارها صدرنشینی تیم را چماقی بر صدر منتقدان می‌کند. در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی با جمله «دوباره سوال‌های کارشناسانه شروع شد!» سالن را ترک می‌کند و منت استعفای ساختگی‌اش را بر سر هواداران می‌گذارد. هواداری که بارها و بارها از او حمایت کرد. چه وقتی به عنوان بازیکن و کاپیتان در استقلال می‌درخشید و چه زمانی که در قامت سرمربی این تیم، دچار اشتباهاتی مکرر شد که البته هیچکس از آن مستثنا نیست.

کتک کاری ادامه دارد
استقلالی‌ها از وضع موجود در تیم خود عصبانی‌اند و برای شنیده شدن صدایشان، هیچ چاره‌ای جز تجمع ندارند. آنها رو به روی مجلس تجمع می‌کنند تا شاید صدایشان شنیده شود و چند دقیقه بعد اخباری منتشر می‌شود که لیدرهای این تیم هواداران را کتک زده‌اند! البته خبر از سایت چند خبرگزاری پاک می‌شود اما فیلم‌های منتشر شده از آن در فضای مجازی وایرال شده است و کاری از هیچکس برنمی‌آید! حنیف عمران زاده، مربی سابق این تیم در پستی اعلام می‌کند که روح محمود فکری از این اتفاقات خبر ندارد و نام هوادارنماها را افشا می‌کنم اما چند دقیقه بعد، او هم پستش را پاک می‌کند! اما لیدرهای باشگاه به چه حقی دست به روی هوادار بلند می‌کنند و آنها هم فریاد سهم خواهی از استقلال سر می‌دهند؟ آیا لازم به ذکر هست که هنوز فیلم‌ درگیری با هواداران در فرودگاه از ذهن مردم پاک نشده است؟

یک تصمیم شخصی است
کاپیتان اسبق استقلال، پیروز قربانی با حضور فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی، به عنوان دستیار به این تیم دعوت می‌شود. او اعلام می‌کند که مانند روزهای اولی که به استقلال آمده بود، از این اتفاق خوشحال است و هر حرفی که تا پیش از این زده بود، فقط برای خیر و صلاح استقلال بوده است! اما این صلاح را چه کسی تعیین می‌کند؟ زمانی که فردی به عنوان کاپیتان روبه روی استقلالی‌ها می‌ایستد و برای آنها کری می‌خواند و به بازیکن محبوب هواداران طعنه می‌زدید، صلاح استقلال در چیست؟ صلاح در چه بود که پیروز قربانی مدعی شد آدم‌های بی سواد درباره چیزی که تخصص ندارند صحبت می‌کنند اما او حرف حق را می‌زند؟

رستگار شدم!
صمد مرفاوی، مربی سابق استقلال است. او در یک استوری و گویا در طعنه‌ای به محمود فکری می‌نویسد:

امان از لجبازی‌ها و گوش نکردن‌ها.
برای تیم محبوبش آرزوی موفقیت می‌کند ولی عبارت عجیبی را به کار می‌برد که " به خدا قسم رستگار شدم"! مربی استقلال با رفتن از تیم و با تمامی حواشی ایجاد شده در تیمی که او مسئولش بوده است، مدعی می‌شود که کسی به پندهایش گوش نداده و او با رفتن از تیمش رستگار شده! آقای مرفاوی، سوال این است که اگر مرحوم ناصر حجازی و منصور پورحیدری زنده بودند، کسی جرات می‌کرد اینطور با استقلال رفتار کند؟ از طعنه‌های شما گرفته تا بازیکنانی که چشم و هم چشمی‌ها میلیاردی دارند و هیچکدام دلشان برای این تیم نمی‌سوزد.

شان استقلال رعایت نمی‌شود
بازیکنان استقلال پس از بازی با نساجی از یک نوع غذا داشتن شاکی شده‌اند! شجاعیان در مصاحبه‌ای می‌گوید:

شاید کسی گوشت دوست نداشته باشد!
مددی، مدیر عامل استقلال چند ماه به تیمش سر نزده است و بازیکنان از این اتفاق ناراحتند. اعضای هیات مدیره به دنبال استوری گذاشتن‌های مکرر با بازیگران در اینستاگرام هستند و هیچکس حواسش به حواشی نیست. چند روز قبل، داریوش یزدانی، بازیکن سابق استقلال در پستی در اینستاگرام نوشت:« ایستگاه استقلال؟ بله. یک بلیط برای استقلال لطفا. متاسفانه همه قطارها از قبل پر شده‌اند! یک اتوبوس برای جهت مخالف داریم که جای خالی زیاد دارد!مقصد آن خیلی دور نیست اما بد نیست که یک کتاب خوب همراه خود داشته باشید. شنیده‌ام در ین سفر آدم خیلی احساس تنهایی می‌کند...

فقط هوادار حق دارد !
چند وقت پیش، ویدیویی از وریا غفوری، کاپیتان استقلال منتشر شد، او بعد از بازی مقابل شهر خودرو در زمان حضور استراماچونی، زمانی که مهدی قائدی روبه روی دوربین‌ها مصاحبه می‌کرد، گفت:

الان وقت مصاحبه نیست!
هواداران برای این پست اینگونه نوشتند:

وقتی تیم بزرگتر دارد.
استقلال این روزها بیش از هر زمانی به یک «بزرگتر» نیاز دارد. بزرگتری که دغدغه‌اش «استقلال» باشد. آقای مجیدی، در روزهایی که هوادار دوباره دلش را به بودن شما خوش کرده تا شاید تیم مورد علاقه‌اش جان تازه‌ای بگیرد و از بحران خارج شود، کمی برای دل آنها قدم بردار...