دولت روحانی آخرین سال خود را میگذراند؛ سالی که پایان دوره دوم حسن روحانی است. او با تمام شعارها و وعدههایی که به مردم داده، فرصت زیادی تا پایان ندارد. در سال 99 حسن روحانی درحالی ریاست دولت را به عهده داشت که مجبور بود با مجلسی اصولگرا نیز مواجه شود؛ مجلسی که تاکنون بسیار منتقد دولت بود و مواجهات خاصی با وزرا داشت. مشاجرات مجلس یازدهم با وزرای دولت حسن روحانی نیز در سال 99 از جمله شاخصترین اتفاقات آن بوده است. اما چالشهای دولت و مجلس در سالی که گذشت چه بودند؟
به گزارش روز نو :علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید که دولت در سال 99 با چالشهای متعددی مواجه شد که مهمترین آنها مواجهه با مجلس یازدهم بوده است. او تاکید کرد: «اولین چالشی که دولت آقای روحانی در سال 99 با آن مواجه شد، روی کار آمدن مجلس یازدهم بود. این مجلس با کمترین وزن اجتماعی انتخاب شد، عملاً مجلسی یکدست بود که به علت حذف کاندیداهای اصلاحطلب تشکیل شده بود. این امر حکایت از هجمه سنگین به دولت داشت.» او ادامه داد: «همه چهرههای شاخص مجلس شورای اسلامی در شعارهای انتخاباتی مطرح میکردند که برای یکسره کردن کار دولت آمدهاند. آنها اعتقاد داشتند دولت نباید به کارش ادامه دهد. بنابراین با تعابیر مختلف استیضاح و محاکمه و اعدام درباره آقای روحانی صحبت میکردند. طبیعی بود که دولت دیگر پشتوانه مجلس را از دست داده بود و پارلمان از فرصت به تهدید تبدیل شده بود.» این فعال سیاسی اصلاحطلب تصریح کرد: «طبیعی است که دامنه تصمیمگیری و فعالیت دولت در سال پایانی با چالش جدی مواجه شد و همه منتظر بودند که هر لحظه آقای روحانی را استیضاح کنند یا اینکه مجلس دائما برای وزرای آقای روحانی دردسر ایجاد کند. دولت نیز در حالت انفعال قرار گرفته بود.»
صوفی با تاکید بر اینکه «با تشکیل مجلس بحث ریاست آن پیش کشیده شد که باز هم انتخاب آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس دوباره شوک دیگری بود که به دولت وارد شد» گفت: «بالاخره آقای قالیباف در دو دوره رقیب انتخاباتی آقای روحانی بود و آن مناظرههای انتخاباتی از ذهن مردم خارج نشده بود و بین آنها نقار وجود داشت. همچنین حضور آقای رئیسی دیگر رقیب حسن روحانی در ریاست قوه قضائیه نیز به این شرایط اضافه شده بود. خطر برای دولت افزایش یافته بود. همه جریانات سیاسی نیز منتظر بودند که ببینند چه اتفاقی میافتد.» وی افزود: «بنابراین دولت حالت دفاعی به خود گرفت و اگر تذکرات مقام معظم رهبری، ورود ایشان و تشر زدنشان به جناح راست نبود، شرایط خیلی سختتر میشد. به هر حال حمایت رهبری موجب شد که دولت آرامش پیدا کند و احساس کند که تا پایان کار راس دولت خواهد ماند. رهبری در هفته دولت که چند ماه پس از تشکیل مجلس بود، اعلام کردند که دولت باید بماند و کارهایی دارد که نیمه تمام است و باید انجام دهد.» این فعال سیاسی اصلاحطلب خاطرنشان کرد: «تعبیر من از منظور رهبری مذاکره بود. به نظر میرسید مقام معظم رهبری عملگرایانه پیش میروند و نمیخواهند که در این مقطع که فشارهای حداکثری و طاقت و توان کشور هم به انتها رسیده است و انتخابات آمریکا نیز در پیش است، شرایط تغییر کند. طبق پیشبینی آن زمان چه نتیجه انتخابات بقای آقای ترامپ بود یا رفتن او، در هر حال احتمال مذاکره ایران و آمریکا و پنج به علاوه یک وجود داشت. من با برخی مسئولان تراز اول دیدار داشتم، آنها نیز همین پیشبینی را داشتند که امکان ادامه این وضع برای آمریکا و ما وجود ندارد.»
او ادامه داد: «در آن شرایط که رهبری دولت را تایید کردند و مجلسی که خود را ولایتمدار دانسته بود، با شوک جدیدی مواجه شد. وقتی مقام معظم رهبری از دولت حمایت کردند، شرایط عملاً تغییر کرد. تشر زدن رهبری به مجلس یازدهم در آن زمان وضعیت را تغییر داد. آن زمان میشد این برداشت را کرد که چون شاخصه توانمندی دولت دیپلماسی خارجی است که در مذاکرات هستهای زیر نظر رهبری خوب توانست پیش برود و همواره از تیم مذاکره کننده حمایت کردند و با تعابیری همچون حزباللهی و انقلابی از آنها یاد کردند، بنابراین ایشان به دولت از این نظر اعتماد داشت.»
صوفی با اشاره به انتخابات آمریکا و تاثیرش بر آرایش سیاسی داخلی کشور تصریح کرد: «در ادامه با برگزاری انتخابات آمریکا مشخص شد که آقای ترامپ برکنار شده است. فردی که تاکتیک فشار حداکثری بر ایران را انتخاب کرده بود، در آمریکا حذف شده بود. وقتی جو بایدن روی کار آمد،رویکرد دولت آمریکا تغییر کرد. او باور به دیپلماسی فعال داشت. این امید ایجاد شد که مذاکره قطعی است. از آنجا که دولت فرصتی پیدا کرد که بتواند این کار را انجام دهد. مجلس این مسئله را بر نمیتابید.»
وی افزود:«جریانی که مجلس یازدهم را به وجود آورد، در زمان آقای ترامپ خود را برنده انتخابات1400 میدانست و تصور میکند که با همین شیوهای که مجلس را به دست گرفته میتواند دولت را نیز در دست بگیرد. خیلی برای آنها سخت بود که به صورت غیر مترقبه اتفاقی افتاده که ایران را تحت تاثیر قرار داده و احتمال مذاکره را قویتر کرده است. امیدی به جامعه که کاملاً در فشار اقتصادی و معیشتی است، باز گشت.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب خاطرنشان کرد: «در سال 98 خیلی از مردم از صندوقهای رای قهر کرده بود و آنها فرصتی برای پیروزی به دست آورده بودند، اما احتمال مذاکره آنها را در این رابطه نیز مقداری نگران کرد. عملا فرصت آنها به تهدید تبدیل شد.» وی افزود: «اصلاحطلبان نیز در این شرایط امیدوار شدند که بتوانند در انتخابات 1400 نقشآفرینی کنند و انتخابات را ببرند. لذا مجلس با رویکرد دیگری با دولت درگیر شد و آن هم ایجاد مانع کردن برای مذاکره بوده است. با وساطت رهبری و تاکید ایشان بر اینکه اگر امکان رفع تحریمها باشد، حتی یک ساعت هم نباید تردید کرد، موجب شد تا شرایط و مناسبات دولت و مجلس تغییر کند. مجلس یازدهم در این شرایط بسیار ناامید شده بود.» او با ارزیابی کلی دولت گفت: «در سال 99 هنوز تمام نشده، ما هم شاهد اتفاقات مایوس کننده و استمرار اوضاع بد گذشته از جمله گرانی و تورم و هیجانی پیش رفتن بورس و تحت فشار قرار دادن مردم بودیم و هم امید تازهای برای رفع تحریمها ایجاد شد. به هر حال دولت توانست نفسی بکشد و جان دوبارهای بگیرد و در ماهها آخر امیدوار باشد که چیزی را که تحویل دولت بعدی میدهد، ارز بالای 30 هزار تومان نباشد، بلکه 11هزارو500 تومان در لایحه بودجه پیشبینی کرده است.» صوفی در پایان تاکید کرد: «دولت در عین حال چالش بزرگی با مجلس در بستن بودجه داشت. دولت لحظه به لحظه درگیر بود، اما امیدها هنوز هیچ کدام عملی نشده است و به عنوان امید باقی مانده است. همه منتظر هستند ببینند تا پایان اسفند چه پیش میآید و شاید آمریکا به برجام برگشت و تحریمها برداشته شود. کورسوی امیدی در سال 1400 دیده میشود که باعث میشود بگوییم که دولت اگر چه سال 99 را بد شروع کرد اما خوب به پایان میبرد.»
منبع:روزنامه همدلی