فهمیدیم بین هاشمی و روحانی فاصله عمیقی وجود دارد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۴
کد خبر: ۴۷۰۴۹۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۵ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۹
اکبر ترکان، از نزدیک‌ترین افراد به حسن روحانی در زمان تبلیغات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ به شمار می‌رفت. از این جهت شاید بتوان بسیاری از ناگفته‌های دولت روحانی را از زبان او شنید.

اکبر ترکان، از نزدیک‌ترین افراد به حسن روحانی در زمان تبلیغات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ به شمار می‌رفت. از این جهت شاید بتوان بسیاری از ناگفته‌های دولت روحانی را از زبان او شنید. ناگفته‌های ترکان البته به دولت روحانی محدود نیست. او از دورانی که به عنوان یک غیرنظامی وزیر دفاع شد تا زمان انتخابات جنجالی ۱۳۸۸ ناگفته و خاطره دارد. در ادامه بخش‌هایی از گفتگوی انتخاب با اکبر ترکان را می‌خوانید:

فهمیدیم بین هاشمی و روحانی فاصله عمیقی وجود دارد
چطور شد که توانستید در دولت آقای احمدی‌نژاد دوام بیاورید با توجه به اختلاف فکری که ...
من پارس جنوبی بودم و کارم را ادامه می‌دادم.

هیچ درگیری و حواشی و نزاعی وجود نداشت؟

الان هم معتقدم هرکس رئیس‌جمهور است من باید نسبت به او،شان ریاست جمهوری را رعایت کنم.

درگیری و نزاعی بین حضرتعالی و آقای دکتر احمدی‌نژاد وجود نداشت؟

به تدریج نقارهایی پیش آمد که موجب رنجش ایشان شد.

برایمان مثال می‌زنید؟

آقای دکتر احمدی‌نژاد حوصله‌شان محدود بود مثلا اگر در شورای اقتصاد بعضی وقت‌ها شرکت می‌کردیم که من هم به لحاظ کارم گاهی باید می‌رفتم و چیزهایی را ارائه می‌دادم، ایشان وسط صحبت‌های وزرای دیگر قطع می‌کرد و می‌گفت بسه بسه. دیگر استنتاجشان کافی بود و نظر می‌دادند که مثلا من می‌گفتم نه شما باید حرف‌های من را گوش کنید بعد دستور بدهید. یک خرده به اصطلاح اضافه گفتن بود اینکه به اصطلاح ایشان را...
یعنی نقد شما به رعایت آداب و ادب از طرف ایشان بود یا...

نه آقای احمدی‌نژاد حوصله نمی‌کردند کسی که دعوت شده حرف بزند و هر جا احساس می‌کردند گفتار او کافی است خودشان قطع می‌کردند و جمع‌بندی می‌کردند. این چیزها بعضی وقت‌ها باعث رنجش شد. من آن موقع فکر می‌کردم در امور پارس جنوبی در نفت، کار را بلدم. در نتیجه بدون اینکه چیزی را به لحاظ فنی متقاعد شوم نمی‌پذیرفتم. این باعث می‌شد گرفتاری‌هایی پیش بیاید.

پس کم‌کم به اینجا رسید که ایشان شما را عملا بازنشسته کردند.

بله.

تا انتخابات ۹۲ که مجددا با آقای روحانی...

نه در سال ۸۸ که من بازنشسته شدم، آقای روحانی من را دعوت کردند به مرکز تحقیقات استراتژیک و آنجا مسئول پروژه‌های زیربنایی شدم.

مگر بازنشسته نشده بودید؟

چرا منتها آنجا با من قراردادی و ساعتی کار می‌کردند. پژوهش‌های زیربنایی هم مال نفت و حمل‌ونقل بود. چون من قبلا راه بودم، یک دوره هم دفاع و نفت بودم در نتیجه کارهای پژوهش زیربنایی را به من محول فرمودند و من چهار سال آنجا بودم و با تیم مرکز تحقیقات استراتژیک در ستاد انتخاباتی آقای روحانی آمدیم.

آقای دکتر ترکان، تیمی که در مرکز تحقیقات استراتژیک بود، یک حلقه فکر کنم نهایتا ۱۰-۱۵ نفره بود. الان چقدر از آن حلقه در دفتر رئیس‌جمهور هست؟ چون من از خیلی‌ها شنیده‌ام مثلا آقایان آشنا، نهاوندیان و آقایان دیگر در مرکز تحقیقات نبودند.

آقای آشنا بله نبود. بعضی از اینهایی که می‌گویید نبودند ولی محمود واعظی معاون بود. نوبخت معاون بود. زمانی‌نیا معاون بود.

نهاوندیان؟

نهاوندیان را بعضی جلسات دعوت می‌کردند. ولی عضو مرکز تحقیقات نبود. اما مثلا نعمت‌زاده، شافعی و عیسی کلانتری بودند، بچه‌هایی که در مرکز تحقیقات استراتژیک بودند...

مسئولیت داشتند؟

بله. مثلا عیسی کلانتری در بخش کشاورزی بود. شافعی در بخش صنعت بود. یا رضا فروزش آنجا بود که البته رضا فروزش به دولت نیامد.

چه شد که در دولت یازدهم جریانی آمد که کم‌کم حلقه نزدیک رئیس‌جمهور را تصاحب کردند. آقایان آشنا و نهاوندیان اساسا ارتباطی نداشتند من شنیدم آقای نهاوندیان در ستاد آقای ولایتی بوده.

هم نهاوندیان و هم آشنا قابلیت‌های فردی قابل توجه دارند. نهاوندیان آدمی است علمی، سوادش خوب است، در پژوهش‌های بازرگانی بوده.

از نظر علمی آدم برجسته‌ای است. بعد اتاق بازرگانی هم که بود باعث شده بود تجربیات خوبی کسب کند و آدم باسواد و باتجربه را آقای روحانی از دست نمی‌دهد. آشنا هم به لحاظ فرهنگی آدم قوی‌ای است و سنجیده و محکم حرف می‌زند. لذا اینها کمک‌هایی برای آقای روحانی بودند که به طور طبیعی در کنارشان قرار گرفتند.
من می‌گویم حلقه‌ای که ابتدای امر با ایشان بودند عملا در ابتدای دولت به حاشیه رانده شدند.

نمی‌دانم. مثلا چه کسانی؟

نمی‌دانم. مثلا آقای نهاوندیان می‌دانم در ستاد آقای ولایتی بودند.

نهاوندیان به لحاظ علمی قوی است. چون اتاق هم بوده کار هم بلد است، به طور طبیعی از او استفاده می‌شود.

گفته می‌شود آقای نهاوندیان دنبال این بوده که وزارت دیگری به او بدهند ولی به خاطر اینکه بحث دوتابعیتی
داشتند و...

آن موقع این حرف‌ها نبود.

یعنی فقط به خاطر وجه علمی ایشان...
و قابلیت‌های حرفه‌ای‌شان. حالا چیز دیگری جای دیگری بوده من نمی‌دانم. من چیزی که خودم می‌بینم می‌گویم.

چون من خیلی دیدم از ستادهای رقبا مثل آقای اسماعیلی معاون مطبوعاتی ایشان یا آقای نهاوندیان ستاد ولایتی و همراه ایشان بودند. ولی اینها را یکباره در اختیار گرفتند.

اندیشه سیاسی آقای ولایتی و روحانی با هم زیاد زاویه ندارد. هنوز هم ندارد. یعنی آقای روحانی اعتقادش به ابزار دیپلماسی و آقای ولایتی اعتقادش به استفاده از ابزار دیپلماسی مشابه هم است. مثلا نمی‌توانیم بگوییم اشخاص دیگری که صاحبنام هم هستند دیپلماسی را زائد می‌دانند و فکر می‌کنند با سایر ابزارهای دیگر مثل ابزار نظامی و امنیتی، اداره کشور ممکن است و ما ابزار دیپلماسی را مهم نمی‌دانیم.

در حوزه دیپلماسی ممکن است اینگونه باشد ولی آقای ولایتی در بحث دانشگاه آزاد بعد از فوت مرحوم رفسنجانی نشان دادند که خیلی‌ها را حذف کردند، نیروهای منتسب به ایشان را. آیا آقای روحانی هم چنین مشخصه‌هایی شبیه آقای ولایتی دارد؟

چیزی که من و شما مشاهده کردیم این است که آقای هاشمی در حیاتش خیلی ولایتی را دوست داشت و ولایتی هم خیلی به ایشان ارادتمند و علاقمند بود. نمی‌دانم چطور شد یک مرتبه آقای ولایتی از این رو به آن رو شد.

به نظرتان چرا؟

نمی‌دانم. چون واقعا آقای هاشمی ماها همه می‌دانستیم چقدر ولایتی را دوست دارد. در دولت بالاخره هشت سال کنار هم بودند.

اینکه کسی در هفتاد سالگی اینقدر دچار چرخش شود عجیب نیست؟

با علاقه‌ای که آقای هاشمی به او داشت و علاقه‌ای که او به آقای هاشمی داشت، مثلا من خودم می‌گفتم چه موقعیت خوبی دارد که آقای هاشمی اینقدر دوستش دارد. اما در دانشگاه آزاد نوساناتی اتفاق افتاد که برای ما هم غیرمنتظره بود. یکهو هاشمی‌زدایی شد.

هاشمی‌زدایی در دولت روحانی وجود داشت؟
نه.
برای شما مثالی بزنم؟ خبر دارم که آقای هاشمی در ابتدای دولت وقتی از آقای روحانی وقت می‌خواسته، آقای روحانی می‌آمده. کم‌کم طوری می‌شود که ایشان وقت می‌دهد شما بیایید. یعنی همین الان بیا. بعد به جایی می‌رسد که به شما خبر می‌دهم. یعنی این فاصله آقای هاشمی و روحانی خیلی زیاد می‌شود.

من در این روابط اطلاعاتم کم است.

و من اطلاع دارم که آقای هاشمی از آقای روحانی خیلی ناراحت بود هم به خاطر رویه‌ای که پیش گرفته بود هم به خاطر...

البته ما همه تصورمان این بود که آقای روحانی یک هاشمی است با یک فاصله اندک.
ولی فهمیدید که نیست.

ولی بعد که فهمیدیم دیدیم که نه، فاصله بیشتر از اندکی است که ما فکر می‌کنیم.
خیلی عمیق‌تر است.
بله.

می‌توانید تفاوت هاشمی و روحانی را بفرمایید در چه حوزه‌ای است؟
آقای هاشمی رفسنجانی خیلی عملگرا بود. آقای روحانی هم عملگراست ولی نه آنجور که هاشمی بود. هاشمی در قدرت شنیدن برتری‌هایی دارد که بی‌نظیر است. یعنی بحث می‌شد که در دولت گاهی دستش را می‌گذاشت زیر چانه‌اش و مدت زیادی حوصله می‌کرد تا همه حرف بزنند. حرف‌های همه را می‌شنید. قدرت شنیدن خیلی مهم است. آخر سر جمع‌بندی که می‌کرد هر کسی احساس می‌کرد حرف او شنیده شده و در جمع‌بندی مورد توجه قرار گرفته. این استثناست. کمتر کسی با چنین ظرفیتی از استنباط و جمع‌بندی و استنتاج در مسائل سیاسی بوده.

تصدیق می‌فرمایید که دولت روحانی، دولت هاشمی نبود؟ چون آنطور که در جامعه راه افتاده ...
بله دولت آقای روحانی تشابهاتی با دولت آقای هاشمی دارد ولی اینکه فکر کنید این همان است، اینطور نیست.

حرف‌هایی در جامعه زده می‌شود، قبل‌تر بود و الان جدی‌تر گفته می‌شود، در مورد رفتار اعلیحضرت‌گونه آقای روحانی. مثلا می‌گفتند ایشان به وزرای خودش وقت نمی‌دهد. همین برخورد که با آقای هاشمی عرض کردم که به قول معروف به ایشان دین داشت و در انتخابات ۹۲ به رای و نظر آقای هاشمی مدیون بود. این اعلیحضرتی را تایید می‌فرمایید که در رفتار آقای روحانی هست؟ و بعضا می‌گویند، ببخشید این عبارت را به کار می‌برم تنبل‌گونه رفتار می‌کنند مثلا ساعت ۱۰-۱۱ سر کار می‌روند. از آن طرف کمتر کسی را می‌پذیرند و ساعت ۸-۹ شب به منزل می‌روند. این رفتار اعلیحضرت‌گونه را می‌پذیرید؟

به نظرم در قضاوت زیاده‌روی شده. یه کمی‌اش هست ولی زیاده‌روی‌اش اضافی است. از نگاه، سطح صحبت کردن و راه رفتن آقای روحانی کمی چنین استنتاج‌هایی برمی‌آید. این نیست که قصد دارد این کار را بکند، اصلا رفتار، راه رفتن، حرف زدن و نشستنش در خصوصیات خلقی‌اش است.

 

منبع:آفتاب یزد

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز