آنچه برای ما تصویر شده فعالیت حداکثری همه تیمها در موعد نقل و انتقالات زمستانی است. فارغ از اینکه کدام تیم به تقویت نیاز دارد و چه کمبودهایی احساس میکند، فضایی به وجود آمده که انگار همه باید در نیمفصل 6 بازیکن جدید جذب کنند و هر تیمی از این قاعده پیروی نکند، کلاه سرش رفته.
سال گذشته را به خاطر دارید که استقلال در همین مقطع، دچار چه تنشی بود. استراماچونی به تازگی ایران را ترک کرده بود، استقلال سه بازی را با بدون مربی پشت سر گذاشت، از فرهاد مجیدی هم چندان استقبالی نشده بود و ارسلان مطهری فقط به عنوان تنها گزینه خرید زمستانی مطرح بود. در آن روزها، گروهی از هواداران هر دقیقه و هر ساعت به مدیران تیم فشار میآوردند که چرا بازیکن جدید جذب نمیکنید؟ این در حالی بود که استقلال با جذب مطهری، عملاً تبدیل به تیم کاملی شده بود که نیازی برای تغییر و تحولات بزرگ نداشت اما رسانههای هواداری، با منطق «چرا تیم رقیب فلان بازیکن را جذب کرده اما ما بیکار هستیم» چنان فضای تیره و تاری ترسیم کرده بودند که انگار دنیا به آخر رسیده.
نتیجه آن همه فشار غیرمنطقی و صرفاً احساساتی، خرید نیکولای بودروف بلغاری شد که هیچ برتری ویژهای نسبت به مدافعان جوانی مانند شاهین طاهرخانی نداشت و تنها خاصیتش این بود که امروز باعث و بانی بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی استقلال شود! امسال هم با آغاز فصل نقل و انتقالات، همان گزارههای غلط دوباره روی میز آمدهاند. هر روز و هر شب، چندین بازیکن در اینستاگرام و شبکههای اجتماعی به استقلال «لینک» میشوند و مدیرعامل تیم که میزان پرداختیهایش صدای اعتراض بازیکنان را بلند کرده، به مربی تیم وعده میدهد که چند بازیکن موردنظرش را جذب میکند اما پرسش گمشده این است: «آیا اساساً استقلال به تغییر بزرگ نیاز دارد؟»
از درون دروازه تا نوک حمله، استقلال صاحب یکی از بهترین و بالانسترین اسکوادهای حال حاضر ایران است. رشید مظاهری در نیمفصل اول، بهترین دروازهبان لیگ بوده. در خط دفاعی، مدافعانی که در بازار فعلی در دسترس باشند، کیفیت بالاتری نسبت به 4 مدافع فعلی تیم ندارند. در مرکز زمین هم اوضاع محمود فکری بد نیست و بالاخره در خط حمله، استقلال با اختلافی قابل توجه نسبت به سایر رقبا، بهترینهای لیگ را در اختیار دارد. این البته به معنی بینیاز بودن استقلال از خرید جدید نیست اما مسأله آن است که برخی نامهایی که این روزها به عنوان «گزینه خرید» مطرح میشوند، به لحاظ فنی از نفرات فعلی تیم سطح پایینتر هستند.
اگر بخواهیم جزئیتر به ماجرا نگاه کنیم، استقلال فقط با یک «خرید بزرگ» در پست هافبک بازیساز تبدیل به مجموعهای کامل میشود تا جای خالی علی کریمی به نوعی پر شود. این نکته را هم باید درنظر بگیریم که با وجود ممنوعیت جذب بازیکنان خارجی (که امروز با قاطعیت میتوان گفت چه قانون ناکارآمد و مضری بوده)، گزینههای بسیار محدودی برای خرید از لیگ برتر وجود دارد. استقلال برخلاف بسیاری از دورههای لیگ، لااقل در لیگ بیستم نیاز چندانی به تغییر اساسی در ترکیب بازیکنانش ندارد. فعالیت محدود در بازار نقل و انتقالاتی هم ابداً به معنای ضعف و عقب ماندن از سایر رقبا نیست. ای کاش مدیران باشگاه به پیروی از ضرب المثل مشهور «یکی مرد جنگی به از صد هزار» به جای اینکه به سراغ خرید چند بازیکن متوسط بروند، یکی دو خرید بزرگ اما کارآمد انجام دهند.
ایران ورزشی