بحرانی کم سابقه در سیاست خارجی آمریکا و ناتوانی بایدن در تحقق وعده های انتخاباتی | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۰
کد خبر: ۴۷۰۴۴۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۳ - ۰۹ اسفند ۱۳۹۹
سناتور دموکرات کانکتیکات و عضو کمیته روابط خارجی مجلس سنا، در پایان مقاله خود هم تاکید می کند: به عنوان یک موضوع کلی، سیاست خارجی ایالات متحده به طرز خطرناکی بی‌دلیل شده است

جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق ایالات متحده در سخنرانی سال ۱۹۸۰ که در پی شوک‌های نفتی سال‌های ۱۹۷۳ و ۱۹۷۹ صورت گرفت، گفت: تلاش هر بازیگر خارجی برای به دست آوردن کنترل منطقه خلیج فارس، حمله به منافع حیاتی آمریکا قلمداد خواهد شد و به هر طریقی از جمله استفاده از نیروی نظامی دفع خواهد شد! این جمله جیمی کارتر به پایه و اساس سیاست خارجی واشنگتن تبدیل شد تا جایی که امروز با گذشت بیش از 40 سال از بیان آن سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه همچنان حول محور همین یک خط می چرخد.

بحرانی کم سابقه در سیاست خارجی آمریکا و ناتوانی بایدن در تحقق وعده های انتخاباتی

به گزارش روز نو :این جمله جیمی کارتر به پایه و اساس سیاست خارجی واشنگتن تبدیل شد تا جایی که امروز با گذشت بیش از 40 سال از بیان آن سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه همچنان حول محور همین یک خط می چرخد، اگرچه بسیاری معتقدند که با توجه به کاهش وابستگی آمریکا به نفت این منطقه نظر فوق دیگر اعتبار خود را از دست داده و منطقه خاورمیانه ارزش گذشته را برای واشنگتن ندارد، اما تجربه سال های اخیر ثابت کرد که این فرضیه به کلی ابطال پذیر است و ایالات متحده مادامی که در قامت یک ابرقدرت در نظام بین الملل ایفای نقش کند دست از سر این منطقه بر نخواهد داشت.

بسیاری انتظار داشتند که با تکیه بایدن بر صندلی اتاق بیضی کاخ سفید او به سرعت سیاست خارجی ترامپ را متحول کند، به عنوان مثال این طور تصور می کردند که او راه بازگشت به برجام را در پیش بگیرد و تمامی حمایت های خود از متحدان سنتی واشنگتن پایان دهد، اما آنچه در طول یک ماه گذشته رخ داد عکس این قضیه را اثبات کرد. بدون تردید آنچه در روزهای اخیر شاهد آن بودیم حکایت از بحرانی بی سابقه در سیاست خارجی آمریکا دارد!

در حوزه سیاست خارجی آمریکا همواره تفاوت دیدگاه به لحاظ رویکردی میان دموکرات ها و جمهوری خواهان وجود داشته اما انشقاق و دو دستگی امروز اگر نگوییم بی سابقه که به شدت کم سابقه است تا جایی که حتی به نظر می رسد دستگاه دیپلماسی دولت جدید آمریکا را فلج کرده است. برای کشف و تحلیل این اختلاف رصد مقالات انگلیسی زبان چهره های مطرح حوزه سیاست خارجی آمریکا آن هم در رسانه های جریان ساز مثل فارین افرز یا نشنال اینترست به اضافه بررسی مواضع اخیر دولت بایدن در یکسری حوزه ها می تواند دید خوبی به ما بدهد.

در حال حاضر دو دیدگاه کاملا متفاوت بر سیاست خارجی آمریکا حداقل در قبال منطقه خاورمیانه و متحدین این کشور سایه افکنده، گروهی از دموکرات ها به ویژه دموکرات های ترقی خواه در کنار شخص رئیس جمهور حامی کاهش حمایت از متحدان عرب سنی آمریکا در خلیج فارس و تعامل با ایران هستند در حالی که گروهی دیگر عمدتا در میان جمهوری خواهان و البته بعضا خود دموکرات ها همچنان بر ادامه سیاست های پیشین واشنگتن در منطقه اصرار می ورزند.

به عنوان مثال، سناتور کریس مورفی، عضو کمیته روابط خارجی مجلس سنا در مطلبی برای نشریه فارن افرز، سیاست خاورمیانه‌ای ایالات متحده را ناکارآمد و منسوخ خوانده و تحلیل می‌کند که مناسب‌ترین راه گریز آمریکا از باتلاق جنگ‌ها و تنش‌های بی‌پایان در منطقه، جایگزینی این سیاست شکست‌خورده با یک دکترین جدید مبتنی بر دیپلماسی چند جانبه و نظام امنیت دسته جمعی است.

این سناتور دموکرات با حمله به دکترین کارتر معتقد است که آمریکا می بایست منطقه را ترک کند، او همچنین تاکید می کند: رئیس جمهور بایدن باید واقعیت‌های جدید را بپذیرد و روابط آمریکا در خلیج فارس را به گونه‌ای تنظیم کند که ارزش‌های آمریکایی را ارتقا بخشد و از گرفتاری‌های خارجی غیرضروری فاصله گرفته و صلح و ثبات منطقه‌ای را در اولویت قرار دهد.

سناتور دموکرات کانکتیکات و عضو کمیته روابط خارجی مجلس سنا، در پایان مقاله خود هم تاکید می کند: به عنوان یک موضوع کلی، سیاست خارجی ایالات متحده به طرز خطرناکی بی‌دلیل شده است؛ مثل ابزار موسیقی گرانی که نوازنده‌ای ندارد. رویکرد ایالات متحده در خلیج فارس، اکنون به‌گونه‌ای است که منافعش تغییر کرده اما سیاستش را ثابت نگه داشته و این بیشترین تناقض را دارد. بایدن فرصتی برای بازنشانی مشارکت واشنگتن با کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد، دشوار و دردناک خواهد بود و اعتراضات بلندی را برمی‌انگیزاند، اما نظم حاصل از این امر سودمند خواهد بود و منافع ایالات متحده را پیش می‌برد و در عین حال کشورهای خلیج فارس را به آینده‌ای که ادعا و آرزو می‌کنند نزدیک می‌کند.

نقطه مقابل این عقیده اما گروهی جمهوری خواه قرار دارند، به عنوان مثال راسل برمن از چهره های نزدیک به جمهوری خواه در نشنال اینترست با حمله به سیاست های بایدن و همچنین نظرات آرمان گرایانه سناتور مورفی می نویسد: دولت و برخی اعضای کنگره به سمت ایران و دوری از شرکای سنتی واشنگتن یعنی ریاض و آنکارا تمایل دارند. این افراد همصدا با ایران می گویند که تمام مشکلات منطقه ناشی از حضور آمریکا و شخصیت شرکا و متحدان آن است. مفهوم این چشم انداز این است که آمریکا باید از مبارزات هژمونی منطقه‌ای ایران تبعیت کند. آنها سعی دارند به جای حمایت از دوستان، دشمنان آمریکا را در آغوش بگیرند. در طول چهار سال آینده، وظیفه سردخانه‌های آمریکا احتمالا جمع و جور کردن کشته‌هایی است که به واسطه این طرز فکر آمریکا روی دست ما خواهد ماند!

همین دو نظر جان مایه اختلافات امروز در حوزه سیاست خارجی آمریکا و یادآور مناظره های دهه 30 و 40 میلادی میان رئالیست ها و آرمان گرایان است، اختلافاتی که احتمالا دولت بایدن را به سمت ناکارآمدی می برد.

کدام گروه دست بالا را دارند؟

در موضوع برجام و همچنین موضع گیری دولت در ماجرای قتل عام پ ک ک ثابت شد گروه دوم یعنی مخالفان رئیس جمهور حتی در درون دولت هم از هر نظر دست بالا تر را دارند. در ماجرای قتل عام گروگان های ترک توسط "پ ک ک" وزارت امور خارجه بایدن در اقدامی عجیب که احتمالا برای خوشنود کردن کردها صورت می گرفت از محکوم کردن صریح جنایت رخ داده اجتناب کرد، اما درست روز بعد سخنگوی کاخ سفید در بیانیه ای کاملا متفاوت با وزارت خارجه در برابر فشارها تسلیم شده و حادثه رخ داده را محکوم کرد!

در هر حال با توجه به این تعارضات بنیادین به نظر نمی رسد بایدن قدرت مانور چندانی در مسائل کلیدی سیاست خارجی آمریکا همچون برجام داشته باشد و احتمالا او نیز مانند سلف خود در تغییر بنیادین سیاست خارجی آمریکا ناکام بماند. همانطور که گفته شد او و همفکرانش در حال حاضر دست پایین تر را دارند چرا که قدرت عمده در اختیار لابی ها اسلحه در کنار لابی ها سعودی و صهیونیستی است پس بدون مشورت و رضایت آنان تصمیم گیری در برخی حوزه ها به ویژه برجام امری بعید به نظر می رسد.

نکته دیگر اما در مورد حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه است، به جرات ادعا می کنم که حضور ایالات متحده در منطقه خاورمیانه به تعهدات هژمونیک این کشور در نظام بین الملل بر می گردد و لزوما ربطی به نیاز این کشور به نفت ندارد، با این اوصاف واشنگتن طی 4 سال آینده نه تنها از حضورش در این منطقه نخواهد کاست بلکه به واسطه چشم انداز ترسیمی رقابت با روسیه و چین حتی بر دامنه این حضور هم خواهد افزود. یکی از اصلی ترین شعارهای بایدن در رسیدن به ریاست جمهوری احیای نقش رهبری آمریکا در جهان است و این مساله کاملا با کاهش نقش این کشور در منطقه منافات دارد.

 

منبع:نواندیش

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
سینا
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۹/۱۲/۱۰
0
0
اسم نویسنده مقاله رو هم اگر زحمت بکشید بنویسید بد نیست نمی دونم سایت شما چرا اینجوری هر چی هرجا می بینیه بر می داره بدون اینکه بگه مال کیه کی نوشت
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز