
به صحنهی جُرم خوش آمدید
با هزار و یک افسانه از شهری در میان چشم آبی ها و شرقی ها. افسانهی کاروانهای تجاری با ثروتهای بیکران، پادشاهان و اتفاقاتی ورای تصوراتمان. چیزی شبیه افسانهی آن شب بهاری در ورزشگاه بزرگ شهر. آن شبِ سفر میلان فاخر کارلو آنچلوتی به ترکیه. بگذار افسانههای شرقی، بار دیگر رخ دهند... 3-1، 3-2، 3-3، کارلو آنچلوتی زمینگیر میشود و لشکر بیرقیبش. خاطرات آن شب در استانبول، در یاد طرفداران لیورپول جاودان میشود. هربار، با سفر کارلتوی بزرگ به آنفیلد....
بازگشت کارلتو به آنفیلد. داستان بازگشت. به سراغ شش بازگشت مربیان حاضر در فینالهای اروپایی، به زمین رقیبشان میرویم. مربیانی که در فینال پیروز شدند و دوباره به خانه ی حریف سفر کردند. جاک استاین و یوپ هاینکس. قاتل ها. مربیان بازنده در فینال و سفرشان به خانه ی رقیب در فصل های بعد. ونگر و کارلتو. مقتول ها. و ملاقات دوباره ی مربیان حاضر در فینال با هم. هیتسفلد، فرگوسن و فنخال، لیپی، هم قاتل، هم مقتول.
هم قاتل، هم مقتول |
مارچلو لیپی و لویی فنخال
یوونتوس- آژاکس 1996
یوونتوس- آژاکس 1997
یوونتوس لیپی.1995. بانوی پیر، لباس تازهای به تن کرده. لباس دلربایان. به خط حملهشان نگاه کن. مردان شیکپوش ایتالیایی. آخرین مدلهای فشنشوی میلان را میتوانی در لباسهایشان پیدا کنی. آن سه نفر. فابریتزیو راوانلی، جانلوکا ویالی و الکس دلپیرو. پشت سر مهاجمان، خط هافبک، با کونته، دشان و سوسای پرتغالی هر کاری میتواند انجام دهد. هم خلاق و هم نفوذناپذیر. و خط دفاع و دروازهبان، همان هنر دفاع کردن ایتالیایی. پروتزی، فرارا و پسوتو. لییپی، در همان فصل اول به فینال جام یوفا میرسد و از فصل بعد، پای ثابت فینال لیگ قهرمانان است. نخستین فینال، برابر آژاکس. بازی در رم، برابر پسران لویی فنخال. قهرمانی در ضربات پنالتی. فصل بعد، بار دیگر فنخال و لیپی به ملاقات هم میروند. اینبار در نیمهنهایی. اینبار، لیپی فنخال را نقرهداغ میکند. 2 گل در هلند و 4 گل در تورین.
الکس فرگوسن و اوتمار هیتسفلد
منچستریونایتد- بایرن مونیخ 1999
منچستریونایتد- بایرن مونیخ 2001
جهنم. بهشت. کسی مرز میان آن را پیدا نکرد. آن شب در نیوکمپ. آن شب سقوط هیتسفلد از طبقهی هفتم بهشت به قعر جهنم. آن شب رستگاری سر الکس فرگوسن برابر بایرن مونیخ در فینال لیگ قهرمانان 1999. آخرین فینال لیگ قهرمانان اروپا در قرن بیستم، بازتاب تمام وقایع قرن است. قرن تکنولوژی. قرن دو جنگ جهانی. قرن اتم. قرن جنگ سرد. قرن انقلابهای بزرگ. قرن فوتبال. الکس فرگوسن، آخرین قهرمان یک تورنمنت بزرگ در قرن بیستم است. در آخرین بازی. در آخرین دقیقه. برابر قهرمانان همیشه در دقیقهی آخر. برابر ژرمنها. همه میدانند آن شب در ذهن مرد ریاضیدان مونیخیها چه میگذرد: تمام این عناوین، میتوانست برای من باشد. قرن جدید، با جدالهای هیتسفلد- فرگوسن آغاز میشود. 4 بازی در دو دوسال. هیتسفلد، در نخستین سفر به الدترافورد، در یکچهارم نهایی فصل 2000/01 پیروز میشود. با گل دقایق پایانی سرجیو. شکستناپذیری هیتسفلد در هر چهار بازی. آیا کافیست؟
قاتلها |
جاک استاین
سلتیک- اینتر 1967
سلتیک اینتر 1972
کاتولیکها و پروتستانها. سلتیک و رنجرز. سلتیک و جاک استاین. استاین 45 ساله، نخستین مربی پروستان، در میان سلتیکیهای کاتولیک است. کاپیتان موفق تیم در دههی 50، در دههی 60 روی نیمکت مینشیند. فتح لیگ و صعود به مسابقات اروپایی. عبور از رقبای سرسخت شرقی. سلتیک، نخستین تیم بریتانیایی حاضر در فینال جام باشگاههای اروپاست. با جاک استاین. بازی فینال، در می 67، در لیسبون برگزار میشود. سلتیک، برابر اینترمیلان. استاین، برابر هلنیو هررا. اینتر، قهرمان دو فصل قبل اروپاست. سلاطین کاتناچیو. تیم هررا، با پنالتی ماتزولا پیش میفتد. بازگشت سلتیکیها به بازی. دو گل تامی گِمل و استیو چالمرز. حالا سلتیک، نخستین قهرمانی بریتانیایی اروپا هم هست. 5 فصل بعد، اینتر در نیمهنهایی دوباره به سد سلتیک میرسد. پس از وداع با هررا. جاک استاین برابر اینتریها. 120 دقیقه بدون گل در میلان و گلاسکو. در ضربات پنالتی، اینتر فاتح بازیست. انتقام شیرین از جاک استاین و سلتیک.
یوپ هاینکس
رئال مادرید یوونتوس 1998
بایرن مونیخ- یوونتوس 2013
یک وقفهی طولانی. پس از ربع قرن، یوپ هاینکس به ملاقات تورینیها میآید. 25 سال، بعد از فینال 1998 در آمستردام آرهنا. یوونتوس با لیپی در فینال. برای سومین فصل پیاپی. ترکیب زیدان، دشان و ادگارد داویدز، در قلب میدان یوونتوس باطراوت و جنگجوست و در خط حمله، دلپیرو در کنار اینزاگی دلبری میکنند. حریف اما، داستان دیگری دارد. دوری 30 ساله، از جامی که رکوددار همیشگی قهرمانی آن بوده و هستند. رئال مادرید، پس از 18 سال به فینال میرسد. با شکست دورتموند و لورکوزن. هاینکس با شکست هموطنانش به فینال میرسد. یک بازی پر خاطره. تقابل سیدورف و داویدز در دو سمت میدان. تقابل ردوندو و دیدیه دشان. قابهای رائول و اینزاگی جوان و سرانجام ضربهی میاتوویچ. یوپ هاینکس، جام قهرمانی را بعد از 32 سال به مادرید باز میگردند. برابر یوونتوس. در فصل 2012/13، هاینکس، میهمان تورینیهاست. اینبار با بایرن مونیخ. حالا کونته، یار تعویضی یوونتوس در فینال 98، روی نیمکت یوونتوس نشسته. تسلیم برابر ضربات مانژوکیچ و پیزارو. تسلیم برابر بایرن مونیخ هاینکس.
مقتولها |
آرسن ونگر
آرسنال- بارسلونا 2006
آرسنال- بارسلونا 2010
نخستین غیربریتانیایی فاتح فوتبال انگلستان، شکستناپذیران، و قطعهی آخر پازل مرد فرانسوی. ونگر، از کورهراه سخت دور حذفی به سلامت عبور میکند. شکست رئال مادرید با تکنوازی تیری آنری. شکست یوونتوس و شکست ویارئال با معجزهی دستان ینس لمن. ونگر، به خانه میرسد. به پاریس. به شهر میزبان فینال لیگ قهرمانان اروپا 2006. شهر عاشقان، میزبان فینال عاشقان است. میزبان مردی با موهای بلند. مردی که با نواختن توپ، بوسههایش را نثار طرفداران میکند. مردی با آخرین لباس بدون نام، در تاریخ باشگاه بارسلونا. مردی به نام رونالدینیو. جام، در شب بارانی پاریس، از دستان ونگر سر میخورد. بارسلونای فاتح پس از بازگشت به بازی. بارسلونا در آغاز راهی تازه. 4 سال بعد، ونگر میهمان نیوکمپ است. بار دیگر بارسلونا اینبار، سرمهماندار، پسر آرژانتینی است. شب رقصیدن لئو مسی برابر آرسنال. شبی که مسی، چهار بار دروازهی تیم ونگر را باز میکند.
کارلو آنچلوتی
لیورپول- میلان 2005
لیورپول- اورتون 2021
کارلو آنچلوتی، امروز میهمان آنفیلد است. میهمان لیورپولیها. پس از پذیرایی بیرحمانه در گودیسنپارک، به صرف نابودی فندایک، تیاگو و فصل 20/21 لیورپول. پس از نبردهای فصل قبل در دربی مرزیساید. پس از بازی با ناپولی و رئال مادرید در آنفیلد. 16 سال پس از خاطرهی جاودان لیورپولیها از نبرد با کارلتو. شب معجزه در استانبول. کلکسیون ارزشمند برلوسکونی، برای فتحی دیگر به استانبول میآید. با مدافعان مستحکم. استام و نستا در قلب دفاع. کافو و کاپیتان مالدینی در کنارهها. با خط هافبک همیشه فاتح، پیرلو، گتوزو سیدورف و کاکا. با شوچنکو و کرسپو در خط حمله. نیازی به رقابت نیست انگار. 1، 2، 3. حریف بندرنشین مات میشود. تدارک برای قهرمانی میلانیها. در استانبول.... اینجا استانبول است. شهر افسانهها.