
آیا سیدمحمد خاتمی مرجعیت خود را از دست داده است؟
بارها اصلاحطلبان از ضرورت اصلاح اصلاحات سخن گفتهاند. موضوعی که در زمان انتخابات فراموش میشود و طبق معمول هرساله اصلاحطلبان به نهادسازی و انتخاب لیست و کاندیدای واحد میپردازند. در بعد از دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ خیلی از چهرههای سیاسی جناح چپ جمهوری اسلامی درباره ضرورت استراتژیها و راهکاری احیای این جریان سیاسی سخن گفتند. شاید مهمترین دلیلشان هم بالا گرفتن نارضایتیهای سیاسی و البته مناسباتشان با دولت حسن روحانی بود که خودشان معرفی کردند، اما کمکم دولت تعاملش را با اصلاحطلبان از دست داد. با اینحال اکنون که زمان زیادی به انتخابات ۱۴۰۰ نمانده است، باز هم خبری از اصلاح رویه نیست. جریانی که به اصلاح نظام اعتقاد دارد، عملاً از اصلاح رویههای خود نیز باز مانده است. این در حالی است که انتخابات مجلس پیشین عملاً نسبت به میزان مشارکت انتخاباتی مردم هشدارآمیز بود و شاید همین موضوع هم باعث میشد تا چهرههای سیاسی اصلاحطلب از تغییر رویهها حرف بزنند. در مقابل این ایده البته اصلاحطلبانی هم هستند که معتقدند از دست رفتن سرمایه اجتماعی قابل ترمیم است. آنها کسانی هستند که عمدتاً به بهبود شرایط بینالمللی و در باغ سبز نشان دادن آمریکا به ایران برای مذاکره مجدد دلبستهاند و معتقدند که با شعار برجام میتوان مطالبات اقتصادی مردم را متوجه خود کرد. با اینحال دسته دیگری هم هستند که تصور نمیکنند، این نارضایتی از جنس نارضایتیهای گذشته از جریان اصلاحات باشد؛ بنابراین آنها بر تغییر در اردوگاه اصلاحات تاکید دارند. بخش مهمی از این تحلیل بستگی به این دارد که حرکت افکار عمومی بین نارضایتی و محدودیت را چطور تحلیل کنیم.
فضیلت در عرصه سیاسی ایران
به گزارش روز نو :فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی که با خبرنگار سیاسی روزنامه همدلی انجام داده معتقد است که در مورد نارضایتی جامعه از اصلاحطلبان باید به سراغ کل وضعیت جامعه رفت. او تاکید کرد: «تحلیل هر جریان سیاسی در هر سرزمینی تابع وضعیت جامعه آن کشور است. نمیتوان به صورت فریز شده بخشهایی از جامعه را متفاوت از بقیه بخشهای آن ارزیابی کنید. سطح کنش و تعامل سیاسی در ایران تنزل پیدا کرده است. فضیلت که از زمان اندیشههای باستان و آرای سقراط و کنفسیوس و بودا مهمترین مبنا کنش و عمل سیاسی بوده است. مبنای بسیاری از آثاری که نوشته شد که رسیدن به جامعه فاضل را تحلیل میکرد، همین مسئله بوده است. افلاطون مدینه فاضله را جامعه ایدهآل میدانست.» او ادامه داد: «حضرت علی(ع) یکی از ویژگیهای جامعه بدون فضیلت را پیشگامی اراذل و عقب ماندگی افاضل میداند. در خطبه حضرت علی(ع) که در آغاز خلافت خود در مدینه گفته به این مسئله اشاره میکند که من برای این میآیم که آنهایی که بالا هستند، پایین بفرستم و آنهایی که پایین هستند، بالا بفرستم. چنان شما را الک میکنم؛ چه الک کردنی و چنان شما را تکان میدهم؛ چه تکان دادنی. در واقع او جامعه را یک جامعه متزلزل از نظر فضیلت و رجحان انسانهای شریف بر مناصب ارزیابی میکند.» زاهد با اشاره به وضعیت جامعه سیاسی در ایران گفت:«جامعه سیاسی ایران نیز همان وضعیت را دارد، چه بسا بدتر. برای این پاداش نمیبینید که دارای مکارم و فضایل اخلاقی هستید و این مسئله به شما القا نمیشود که بهترینها بر مناصب هستند. وقتی رقبای اصلاحطلبان امثال محمود احمدینژاد و جبهه پایداری باشند، در طرف مقابل نمیتوانیم شاهد روسو و منتسکیو و... باشیم. این چیزی است که خواسته یا ناخواسته نظام جمهوری اسلامی را شکل داده است.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر اینکه «سطح گفتمان و ادبیات بازیگران عرصه سیاست در ایران بسیار تنزل پیدا کرده است»، تصریح کرد: «این مسئله اپوزیسیون را هم دچار فروپاشی کرده است. به مخالفان جمهوری اسلامی که نگاه میکنیم میبینیم که آن هم نزول پیدا کرده است.»
زاهد با اشاره به اینکه «اصلاحطلبان نیز تابع همان کلیتی هستند که جامعه سیاسی ایران عمل میکند»، گفت: «هرگونه انتظاری برای اینکه شاهد رفتار و کنش دیگری باشید، عبث خواهد بود. به هر حال زمینههای فعالیت سیاسی در ایران عملاً فراهم نیست. ممکن است بپرسید که چرا نقش جوانان در جناح اصلاحطلب کمرنگتر است و چرا جوانان روح جدیدی در کالبد اصلاحات نمیدمند و چرا مانیفست نوینی طراحی نشده است. باید توجه داشت که هزینه این کار در ایران زیاد است و بسیاری از این جوانان که علاقهمند به جریان اصلاحات بودهاند، جوانی خود را در زندانها گذراندهاند.» او ادامه داد: «چه کسی در این کشور به سیاست به عنوان یک کنش به رسمیت شناخته شده و شناسنامهدار وقعی مینهد؟ چندی پیش اعلام شد که مهدی کروبی و برخی دیگر از اعضای حزب اعتماد ملی فاقد صلاجیت برای عضویت حزب هستند. هویت مهدی کروبی و کسانی دیگر که ردصلاحیت شدند، به بودنشان در حزب بود. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار زیادی داشت.»
تمرکز رژیم پهلوی بر حذف مارکسیستها چه به بار آورد؟
زاهد با تاکید بر اینکه «اگر قرار است جریان اصلاحات را تحلیل کنیم باید آن را تابعی از وضعیت ایران و سپهر سیاسی کشور بدانیم»، گفت: «به هر حال هزینه چنین وضعیتی را نیز همه خواهند داد. در چنین شرایطی ناگهان با بازیگران سیاسی جدیدی مواجه خواهیم شد که کسی آنها را نمیشناسد و با خط و ربط و کنش سیاسی پیشینشان آشنا نیستیم. در چنین شرایطی خطایی رخ میدهد که رژیم پهلوی در سال ۵۶ و ۵۷ انجام داد. تمام تلاش رژیم پهلوی کنترل نیروهای مارکسیستی و حذف آنها بود. ناگهان از نیروهای مذهبی غافل شد و از همانجا هم ضربه خورد. این یک دیالکتیک اجتماعی است.» وی افزود: «درست است که جریان اصلاحطلب نتوانست مانیفست بهتری بنویسد و سازماندهی بهتری را طراحی کند و در جابهجایی رهبرانش موفق عمل کند، برای اینکه مجموعه شرایط بیرونی برایش فراهم نیست. اما با همه این احوالات باید گذشته را هم به یاد بیاوریم. مگر وضعیت جریان اصلاحات بعد از شورای دوم خوب بود؟ مگر در اواخر دولت آقای خاتمی وضعیت مناسب بود؟ یادمان هست که چه جوکها و طعنههایی درباره سیدمحمدخاتمی که یکی از نجیبترین سیاستمداران ایران است، ساخته شد. دولت خاتمی موفقتترین دولت در تمام شاخصهای بینالمللی و داخلی بود. او هیچ شعار اقتصادی نداد، اما دولت او در حوزه اقتصادی موفقترین دولت بود.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب خاطرنشان کرد: «بعد از مدتی همان فرد با یک «تکرار میکنم» دو انتخابات سهمگین را برد؛ لذا اینکه اصلاحطلبان از نظر اجتماعی و سرمایهاجتماعی ضعیف هستند، درست است، اما، چون رقیب جریان اصلاحات با رانت عمل کرده است، در هر هماورد دیگری دچار شکست میشود. با همه اینها جریان اصلاحطلب یک جریان اثرگذار است. نگاه افکار عمومی یک تلورانسی دارد، اما قابل ترمیم است.»
خاتمی محبوب است
زاهد با اشاره به اینکه «آقای خاتمی از مدنظر افکار عمومی حذف شده و اجازه داده نمیشود که تصویری از او کار شود و سخنی از او پخش شود»، تصریح کرد: «ما ارزیابی دقیقی نداریم که نشان دهد آقای خاتمی مرجعیت خود را کامل از دست داده است. او همچنان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین سیاستمداران کشور است. علت این است که اگر آقای خاتمی تاثیرگذاری نداشت، چرا محدودیتها علیه او برداشته نمیشود؟ این مسئله در مورد آقایان موسوی و کروبی نیز صادق است.»
او ادامه داد: «این مسئله که آقای خاتمی محبوبیت خود را از دست داده را، سه گروه شامل افراطیون داخلی، سلطنتطلبها و طرفداران منافقین تبلیغ میکنند. برای اینکه این چهرههای ملی کار را برای براندازان سخت میکنند. وگرنه کدام آمایش و مطالعه علمی و روشن به این نتیجه رسیده است. اتفاقاً ایشان اثرگذار است. درست است که قابل مقایسه با سال ۹۶ نیست.»
زاهد در پایان خاطرنشان کرد: «البته دورهای از انتخابات مجلس هم بود که آقای خاتمی لیستی را پیشنهاد دادند، اما مردم رای ندادند. به هر حال مردم که برده اصلاحطلبها نیستند. مگر در تاریخ کم افتاده است که افرادی در چند انتخابات شرکت کردند تا نهایتاً در یک دوره برنده شود. نگاه مردم تلورانس دارد، اما برخی چهرههای سیاسی مثل کف آب هستند و میروند، اما در مورد آقای خاتمی چنین نیست. مردم ایران اگر ببینند که فضای جهانی آماده است و انتخاب یک دولت اصلاحطلب میتواند همچنان با مدارا و نگرش صلحطلبانه با جامعه بینالمللی زمینه گشایشهای سیاسی را فراهم کند، در انتخابات ۱۴۰۰ با تمام قوا شرکت میکنند.»